مصر: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
| اجتماعی = | | اجتماعی = | ||
}} | }} | ||
'''مصر''' کشوری مسلماننشین در شمال شرقی آفریقا به پایتختی [[قاهره]] با اقلیتی از [[شیعه|شیعیان]] است. این سرزمین در سال [[سال ۲۰ هجری قمری|۲۰ق]] به فرماندهی [[عمرو بن عاص سهمی |عمرو بن عاص]] فتح شد. حضور برخی از یاران [[امام علی علیهالسلام |امام علی(ع)]] از جمله [[ابوذر غفاری]]، [[ابوایوب انصاری]] و [[مقداد بن عمرو|مقداد بن اسود]] در فتح مصر، آغاز حضور فرهنگ شیعه در مصر دانسته شده است. [[اسماعیلیه|شیعیان اسماعیلی]]، از سال ۳۵۸ق به مدت دو قرن در مصر حاکم بوده و آثار فراوانی از آنان بر جای مانده است؛ از جمله شهر قاهره که در زمان [[فاطمیان]] بنا نهاده شده و مسجد جامع الازهر. افزودن «[[حی علی خیر العمل]]» به [[اذان]] و برگزاری [[عزاداری عاشورا]]، از دیگر اقدامات فاطمیان در مصر بوده است. گرایش به [[اهل بیت]]، امروزه در جامعه مصر دیده میشود، تا آنجا که محبت به اهل بیت در میان صوفیان مصر، ضروری و بغض اهل بیت، به منزله انحراف از دین تلقی میشود. | '''مصر''' کشوری مسلماننشین در شمال شرقی آفریقا به پایتختی [[قاهره]] با اقلیتی از [[شیعه|شیعیان]] است. این سرزمین در سال [[سال ۲۰ هجری قمری|۲۰ق]] به فرماندهی [[عمرو بن عاص سهمی |عمرو بن عاص]] فتح شد. حضور برخی از یاران [[امام علی علیهالسلام |امام علی(ع)]] از جمله [[ابوذر غفاری]]، [[ابوایوب انصاری]] و [[مقداد بن عمرو|مقداد بن اسود]] در فتح مصر، آغاز حضور فرهنگ شیعه در مصر دانسته شده است. [[اسماعیلیه|شیعیان اسماعیلی]]، از سال ۳۵۸ق به مدت دو قرن در مصر حاکم بوده و آثار فراوانی از آنان بر جای مانده است؛ از جمله شهر قاهره که در زمان [[فاطمیان]] بنا نهاده شده و مسجد جامع الازهر. افزودن «[[حی علی خیر العمل]]» به [[اذان]] و برگزاری [[سوگواری محرم |عزاداری عاشورا]]، از دیگر اقدامات فاطمیان در مصر بوده است. گرایش به [[اهل بیت]]، امروزه در جامعه مصر دیده میشود، تا آنجا که محبت به اهل بیت در میان صوفیان مصر، ضروری و بغض اهل بیت، به منزله انحراف از دین تلقی میشود. | ||
مزارها و مقامهای منسوب به اهل بیت و [[امامزاده|امامزادگان]] در مصر از جمله [[مقام رأس الحسین]]، [[مقام حضرت زینب]] و مقبره [[سیده نفیسه]]، از جمله زیارتگاههایی است که مورد توجه مصریان است. بنابر برخی گزارشها، شیعیان امروزه در مصر تحت فشارند و از آزادی مذهبی برخوردار نیستند و از حقوق خود محروم میشوند. تأسیس [[دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة|دارالتقریب]] در مصر توسط عالمان اهل سنت و شیعه در سال ۱۹۴۷ میلادی، راه را برای به رسمیت شناخته شدن شیعیان از سوی [[اهل سنت]] و بهویژه در کشور مصر باز کرد؛ اما با وقوع [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در ایران و اختلافات دو کشور [[ایران]] و مصر درباره [[فلسطین]]، فشارها بر شیعیان هم افزایش یافت و مؤسسات فرهنگی مانند جمعیت آل البیت تعطیل شد. | مزارها و مقامهای منسوب به اهل بیت و [[امامزاده|امامزادگان]] در مصر از جمله [[مقام رأس الحسین]]، [[مقام حضرت زینب]] و مقبره [[سیده نفیسه]]، از جمله زیارتگاههایی است که مورد توجه مصریان است. بنابر برخی گزارشها، شیعیان امروزه در مصر تحت فشارند و از آزادی مذهبی برخوردار نیستند و از حقوق خود محروم میشوند. تأسیس [[دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة|دارالتقریب]] در مصر توسط عالمان اهل سنت و شیعه در سال ۱۹۴۷ میلادی، راه را برای به رسمیت شناخته شدن شیعیان از سوی [[اهل سنت]] و بهویژه در کشور مصر باز کرد؛ اما با وقوع [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در ایران و اختلافات دو کشور [[ایران]] و مصر درباره [[فلسطین]]، فشارها بر شیعیان هم افزایش یافت و مؤسسات فرهنگی مانند جمعیت آل البیت تعطیل شد. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==معرفی== | ==معرفی== | ||
مصر، به پایتختی [[قاهره]]، در شمال شرق [[آفریقا]] واقع شده و با کشورهای [[لیبی]]، [[فلسطین اشغالی]] و [[سودان]] مرز زمینی، و با [[اردن]] و [[عربستان سعودی|عربستان]] مرز آبی دارد.<ref>روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۹.</ref> این کشور از شمال به دریای مدیترانه و از شرق به دریای سرخ میرسد.<ref>روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۹.</ref> مصر، مساحتی بیش از یک میلیون کیلومتر مربع دارد<ref>روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۲.</ref> و بر اساس آخرین براوردها، جمعیتی نزدیک به ۱۰۰ میلیون نفر در آن زندگی میکنند که ۹۰ درصد آن مسلمان و ۱۰ درصد مسیحیاند.<ref>[https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/eg.html| «world fact book»].</ref> اقلیتی از شیعیان در مصر زندگی میکنند که آمار دقیقی از تعداد آنها در دست نیست.<ref>[https://minorityrights.org/minorities/shia-of-egypt/ «Shi’a of Egypt»].</ref> | مصر، به پایتختی [[قاهره]]، در شمال شرق [[آفریقا]] واقع شده و با کشورهای [[لیبی]]، [[فلسطین اشغالی]] و [[سودان]] مرز زمینی، و با [[اردن]] و [[عربستان سعودی|عربستان]] مرز آبی دارد.<ref>روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۹.</ref> این کشور از شمال به دریای مدیترانه و از شرق به دریای سرخ میرسد.<ref>روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۹.</ref> مصر، مساحتی بیش از یک میلیون کیلومتر مربع دارد<ref>روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۲.</ref> و بر اساس آخرین براوردها، جمعیتی نزدیک به ۱۰۰ میلیون نفر در آن زندگی میکنند که ۹۰ درصد آن مسلمان و ۱۰ درصد مسیحیاند.<ref>[https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/eg.html| «world fact book»].</ref> اقلیتی از [[شیعه|شیعیان]] در مصر زندگی میکنند که آمار دقیقی از تعداد آنها در دست نیست.<ref>[https://minorityrights.org/minorities/shia-of-egypt/ «Shi’a of Egypt»].</ref> | ||
بر اساس قانون اساسی مصر، هیچ کدام از قوانین کشور نباید مغایر با شریعت اسلامی باشد.<ref>روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۰.</ref> [[جامع الازهر|دانشگاه الازهر]]، یکی از قدیمیترین مراکز علمی مسلمانان، در مصر قرار دارد و تاثیر فکری و علمی فراوانی در میان مسلمانان داشته است.<ref>روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۲.</ref> کلیسای ارتدوکس قبطی اسکندریه، رهبری مذهبی ۱۵ میلیون مسیحی را در سراسر جهان به عهده دارد.<ref>روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۲.</ref> | بر اساس قانون اساسی مصر، هیچ کدام از قوانین کشور نباید مغایر با شریعت اسلامی باشد.<ref>روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۰.</ref> [[جامع الازهر|دانشگاه الازهر]]، یکی از قدیمیترین مراکز علمی مسلمانان، در مصر قرار دارد و تاثیر فکری و علمی فراوانی در میان مسلمانان داشته است.<ref>روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۲.</ref> کلیسای ارتدوکس قبطی اسکندریه، رهبری مذهبی ۱۵ میلیون مسیحی را در سراسر جهان به عهده دارد.<ref>روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۲.</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
==دوره اسلامی== | ==دوره اسلامی== | ||
مصر در [[سال ۲۰ هجری قمری]] و به فرماندهی [[عمرو بن عاص]] به دست [[مسلمانان]] فتح شد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۲۱۰.</ref> با گسترش اسلام در مصر و ورود قبایل بزرگ عرب به آن، بهتدریج فرهنگ یونانی آن به فرهنگ اسلامی تبدیل شد و زبان عربی در آن پذیرفته شد.<ref>آزادی، «زمینههای عرب شدن مصر در صدر اسلام»، ص۳۱.</ref> از صدر اسلام تا دوران خلافت [[امویان]] و سدههای نخست خلافت [[عباسیان|عباسی]]، مصر یکی از سرزمینهای تحت تسلط خلافت اسلامی بود که حاکم آن از سوی مرکز خلافت منصوب میشد، تا آنکه در سال ۲۵۴ | مصر در [[سال ۲۰ هجری قمری]] و به فرماندهی [[عمرو بن عاص]] به دست [[مسلمانان]] فتح شد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۲۱۰.</ref> با گسترش اسلام در مصر و ورود قبایل بزرگ عرب به آن، بهتدریج فرهنگ یونانی آن به فرهنگ اسلامی تبدیل شد و زبان عربی در آن پذیرفته شد.<ref>آزادی، «زمینههای عرب شدن مصر در صدر اسلام»، ص۳۱.</ref> از صدر اسلام تا دوران خلافت [[امویان]] و سدههای نخست خلافت [[عباسیان|عباسی]]، مصر یکی از سرزمینهای تحت تسلط خلافت اسلامی بود که حاکم آن از سوی مرکز خلافت منصوب میشد، تا آنکه در سال ۲۵۴ هجری قمری، اولین دولت مستقل در مصر تأسیس شد.<ref>محمدحسن، مصر و الحضارة الإسلامية، ۲۰۱۳م، ص۹.</ref> | ||
نخستین بار ابن طولون، فرمانداری که در زمان خلافت [[معتز]] [[عباسیان|عباسی]]، به مصر فرستاده شد، در اداره مصر استقلالی به دست آورد و افزون بر مصر، [[شامات]] را نیز به قلمرو خود افزود.<ref>براقی، تاریخ کوفه، ۱۳۸۱ش، ص۳۰۶؛ تقیزاده داوری، تصویر شیعه در دائرة المعارف امریکانا، ۱۳۶۴ش، ص۳۶۴؛ ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۱۳۷۹ش، ص۷۳.</ref> بعد از مرگ ابن طولون در سال ۲۷۰ق، فرزندانش بر جای او نشستند تا اینکه در سال ۲۹۲ق، بار دیگر [[عباسیان]] بر مصر غلبه یافتند.<ref>ابن خلدون، تاریخ، ۱۹۸۸م، ج۴، ص۴۰۲.</ref> محمد بن طغج، معروف به | نخستین بار ابن طولون، فرمانداری که در زمان خلافت [[معتز]] [[عباسیان|عباسی]]، به مصر فرستاده شد، در اداره مصر استقلالی به دست آورد و افزون بر مصر، [[شامات]] را نیز به قلمرو خود افزود.<ref>براقی، تاریخ کوفه، ۱۳۸۱ش، ص۳۰۶؛ تقیزاده داوری، تصویر شیعه در دائرة المعارف امریکانا، ۱۳۶۴ش، ص۳۶۴؛ ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۱۳۷۹ش، ص۷۳.</ref> بعد از مرگ ابن طولون در سال ۲۷۰ق، فرزندانش بر جای او نشستند تا اینکه در سال ۲۹۲ق، بار دیگر [[عباسیان]] بر مصر غلبه یافتند.<ref>ابن خلدون، تاریخ، ۱۹۸۸م، ج۴، ص۴۰۲.</ref> محمد بن طغج، معروف به اِخشید، دومین حاکمی بود که مصر را مستقل ساخت؛ او در سال ۳۲۳ق به عنوان فرماندار [[بنی عباس|عباسیان]] وارد مصر شده بود.<ref>ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة، [۱۳۸۳ق]، ج۳، ص۲۵۱.</ref> پس از درگذشت اخشید در سال ۳۳۴ق، ابوالمِسک کافور، ابتدا به عنوان سرپرست پسران اخشید و سپس به شکل مستقل و به عنوان حاکم مصر، قدرت را تا زمان مرگش در ۳۵۷ق در دست داشت.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵م، ج۸، ص۴۵۷.</ref> | ||
[[فاطمیان]] [[اسماعیلیه|اسماعیلیمذهب]] که پیشتر در افریقیه، [[تونس|تونس امروزی]]، حکومت قدرتمندی تاسیس کرده بودند، در سال ۳۵۸ق بر مصر غلبه کردند.<ref>باسورث، سلسلههای اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۰.</ref> سلسله فاطمیان، حدود دویست سال بعد، در سال ۵۶۷ق، به دست [[صلاحالدین ایوبی]] از میان رفت.<ref>باسورث، سلسلههای اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۵۵.</ref> [[ایوبیان]] که مصر و شام را زیر سلطه داشتند، در سال ۶۴۸ توسط حکومت [[ممالیک]] از میان رفتند.<ref>باسورث، سلسلههای اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۵۸ و ۱۶۱.</ref> حکومت ممالیک سرانجام در سال ۹۲۳ق، به دست سلطان سلیم عثمانی شکست خوردند و مصر به قلمرو سلطنت عثمانی افزوده شد.<ref>باسورث، سلسلههای اسلامی، ۱۳۸۱ش، ص۱۶۳.</ref> | [[فاطمیان]] [[اسماعیلیه|اسماعیلیمذهب]] که پیشتر در افریقیه، [[تونس|تونس امروزی]]، حکومت قدرتمندی تاسیس کرده بودند، در سال ۳۵۸ق بر مصر غلبه کردند.<ref>باسورث، سلسلههای اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۰.</ref> سلسله فاطمیان، حدود دویست سال بعد، در سال ۵۶۷ق، به دست [[صلاحالدین ایوبی]] از میان رفت.<ref>باسورث، سلسلههای اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۵۵.</ref> [[ایوبیان]] که مصر و شام را زیر سلطه داشتند، در سال ۶۴۸ هجری قمری توسط حکومت [[ممالیک]] از میان رفتند.<ref>باسورث، سلسلههای اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۵۸ و ۱۶۱.</ref> حکومت ممالیک سرانجام در سال ۹۲۳ق، به دست سلطان سلیم عثمانی شکست خوردند و مصر به قلمرو سلطنت عثمانی افزوده شد.<ref>باسورث، سلسلههای اسلامی، ۱۳۸۱ش، ص۱۶۳.</ref> | ||
حاکمان مصر در دوران عثمانی تا اواخر قرن هجدهم میلادی، نایبالسلطنههایی بودند که از سوی سلطان عثمانی گماشته میشدند و در قلمرو خود از استقلال زیادی برخوردار بودند.<ref>منسفیلد، تاریخ خاورمیانه، ۱۳۸۸ش، ص۳۷.</ref> همزمان با افول امپراتوری عثمانی در قرن نوزدهم میلادی،<ref>گلاب، سربازان مزدور، ۱۳۸۶ش، ص۵۲۸.</ref> ارتش فرانسه به فرماندهی ناپلئون بناپارت در سال ۱۷۹۸م وارد مصر شد،<ref>گلاب، سربازان مزدور، ۱۳۸۶ش، ص۵۲۹.</ref> اما سرانجام در سال ۱۸۰۱م، خاک مصر را ترک کرد.<ref>گلاب، سربازان مزدور، ۱۳۸۶ش، ص۵۳۲.</ref> اشغال سه ساله مصر توسط [[فرانسه]] موجب بروز هرج و مرج در آن شد.<ref>گلاب، سربازان مزدور، ۱۳۸۶ش، ص۵۳۳.</ref> با این حال گروهی [[آلبانی|آلبانیایی]] توانستند در سال ۱۸۱۱م بر مصر حاکم شوند و حدود ۱۴۰ سال بر آن مسلط شوند،<ref>گلاب، سربازان مزدور، ۱۳۸۶ش، ص۵۳۳.</ref> تا آنکه در سال ۱۹۵۲م، فاروق، آخرین فرد این خاندان، با انقلابی که به برپایی جمهوری مصر و ریاست جمهوری جمال عبدالناصر (۱۹۱۸-۱۹۷۰م) انجامید، از حکومت برکنار شد.<ref>منسفیلد، تاریخ خاورمیانه، ۱۳۸۸ش، ص۵۶.</ref> | حاکمان مصر در دوران عثمانی تا اواخر قرن هجدهم میلادی، نایبالسلطنههایی بودند که از سوی سلطان عثمانی گماشته میشدند و در قلمرو خود از استقلال زیادی برخوردار بودند.<ref>منسفیلد، تاریخ خاورمیانه، ۱۳۸۸ش، ص۳۷.</ref> همزمان با افول امپراتوری عثمانی در قرن نوزدهم میلادی،<ref>گلاب، سربازان مزدور، ۱۳۸۶ش، ص۵۲۸.</ref> ارتش فرانسه به فرماندهی ناپلئون بناپارت در سال ۱۷۹۸م وارد مصر شد،<ref>گلاب، سربازان مزدور، ۱۳۸۶ش، ص۵۲۹.</ref> اما سرانجام در سال ۱۸۰۱م، خاک مصر را ترک کرد.<ref>گلاب، سربازان مزدور، ۱۳۸۶ش، ص۵۳۲.</ref> اشغال سه ساله مصر توسط [[فرانسه]] موجب بروز هرج و مرج در آن شد.<ref>گلاب، سربازان مزدور، ۱۳۸۶ش، ص۵۳۳.</ref> با این حال گروهی [[آلبانی|آلبانیایی]] توانستند در سال ۱۸۱۱م بر مصر حاکم شوند و حدود ۱۴۰ سال بر آن مسلط شوند،<ref>گلاب، سربازان مزدور، ۱۳۸۶ش، ص۵۳۳.</ref> تا آنکه در سال ۱۹۵۲م، فاروق، آخرین فرد این خاندان، با انقلابی که به برپایی جمهوری مصر و ریاست جمهوری جمال عبدالناصر (۱۹۱۸-۱۹۷۰م) انجامید، از حکومت برکنار شد.<ref>منسفیلد، تاریخ خاورمیانه، ۱۳۸۸ش، ص۵۶.</ref> | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
با وجود سلطه [[امویان]] بر مصر، گرایشهای شیعی در این سرزمین به طور کامل از بین نرفت.<ref>وردانی، شیعه در مصر، ۱۳۸۲ش، ص۱۷۱.</ref> وجود گرایشهای شیعی و علوی در مصر، و دوری آن از مرکز خلافت، باعث شد برخی از قیامکنندگان علوی، به مصر بروند.{{مدرک}} برخی قیامهای علویان در مصر، عبارتند از: قیام علی بن محمد، برادر [[محمد بن عبدالله بن حسن|نفس زکیه]]، در [[سال ۱۴۵ هجری قمری|سال ۱۴۵ق]] که با شکست مواجه شد،<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۸۵.</ref> قیام احمد بن ابراهیم بن عبدالله بن طباطبا در ۲۵۴ق در صعید<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۸۵.</ref> قیام احمد بن محمد بن عبدالله بن طباطبا در [[سال ۲۵۵ قمری]] در نزدیکی اسکندریه<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۸۶.</ref> و همچنین قیام ابراهیم بن محمد، از نوادگان امام علی(ع)، معروف به ابن صوفی، در [[سال ۲۵۶ هجری قمری|سال ۲۵۶ق]] در زمان حکومت طولونیان بر مصر، در منطقه صعید.<ref>ابن خلدون، تاریخ، ۱۹۸۸م، ج۴، ص۳۹۲.</ref> | با وجود سلطه [[امویان]] بر مصر، گرایشهای شیعی در این سرزمین به طور کامل از بین نرفت.<ref>وردانی، شیعه در مصر، ۱۳۸۲ش، ص۱۷۱.</ref> وجود گرایشهای شیعی و علوی در مصر، و دوری آن از مرکز خلافت، باعث شد برخی از قیامکنندگان علوی، به مصر بروند.{{مدرک}} برخی قیامهای علویان در مصر، عبارتند از: قیام علی بن محمد، برادر [[محمد بن عبدالله بن حسن|نفس زکیه]]، در [[سال ۱۴۵ هجری قمری|سال ۱۴۵ق]] که با شکست مواجه شد،<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۸۵.</ref> قیام احمد بن ابراهیم بن عبدالله بن طباطبا در ۲۵۴ق در صعید<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۸۵.</ref> قیام احمد بن محمد بن عبدالله بن طباطبا در [[سال ۲۵۵ قمری]] در نزدیکی اسکندریه<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۸۶.</ref> و همچنین قیام ابراهیم بن محمد، از نوادگان امام علی(ع)، معروف به ابن صوفی، در [[سال ۲۵۶ هجری قمری|سال ۲۵۶ق]] در زمان حکومت طولونیان بر مصر، در منطقه صعید.<ref>ابن خلدون، تاریخ، ۱۹۸۸م، ج۴، ص۳۹۲.</ref> | ||
چنانکه مقریزی (۷۶۶-۸۴۵ق)، مورخ مشهور مصری در کتاب خود، المواعظ و الاعتبار شرح داده، پس از آنکه در عاشورای ۳۵۰ق، شیعیان در مزار کلثوم، از نوادگان [[امام صادق(ع)]] جمع شدند و به [[عزاداری]] پرداختند، مأموران اموی به آنها حمله کرده و بسیاری را کشتند و پس از آن فشار بر شیعیان افزایش یافت؛ تا آنجا که برای آزمودن مردم از آنها میپرسیدند «داییات کیست؟» و اگر پاسخی غیر از «معاویه» میشنیدند، آنها را مجازات میکردند؛ چرا که معتقد بودند معاویه، «خال المؤمنین»، یعنی دایی مؤمنان است.<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۸۷.</ref> به گفته مقریزی، در این دوران، منادیانی در [[روز جمعه]] بر در [[جامع عتیق قاهره|جامع عتیق]] فریاد میزدند که معاویه دایی مؤمنان است و مناقب او را برمیشمردند.<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۸۷.</ref> | چنانکه مقریزی (۷۶۶-۸۴۵ق)، مورخ مشهور مصری در کتاب خود، المواعظ و الاعتبار شرح داده، پس از آنکه در عاشورای ۳۵۰ق، شیعیان در مزار کلثوم، از نوادگان [[امام صادق(ع)]] جمع شدند و به [[عزاداری]] پرداختند، مأموران [[بنی امیه|اموی]] به آنها حمله کرده و بسیاری را کشتند و پس از آن فشار بر [[شیعه|شیعیان]] افزایش یافت؛ تا آنجا که برای آزمودن مردم از آنها میپرسیدند «داییات کیست؟» و اگر پاسخی غیر از «معاویه» میشنیدند، آنها را مجازات میکردند؛ چرا که معتقد بودند معاویه، «خال المؤمنین»، یعنی دایی مؤمنان است.<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۸۷.</ref> به گفته مقریزی، در این دوران، منادیانی در [[روز جمعه]] بر در [[جامع عتیق قاهره|جامع عتیق]] فریاد میزدند که معاویه دایی مؤمنان است و مناقب او را برمیشمردند.<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۸۷.</ref>{یادداشت| همسران مؤمنان طبق آیه ۶ [[سوره احزاب]] (وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ)سوره قرآن ام المومنین هستند وبه همین جهت معاویه که برادر صفیه دختر ابوسفیان یکی از همسران پیامبر است به عنوان خال المؤمنین خوانده شده است.}} | ||
===خلافت فاطمیان=== | ===خلافت فاطمیان=== |