پرش به محتوا

عمرو بن عبدود: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ مهٔ ۲۰۲۲
جز
خط ۳۱: خط ۳۱:


==کشته شدن در جنگ خندق==
==کشته شدن در جنگ خندق==
درباره تولد و زندگی عمرو بن عبدود، اطلاعاتی در منابع تاریخی و روایی وجود ندارد، جز اینکه او از تیره بنی عامر بن لؤی از [[قریش]] بوده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابن هشام الحمیری، سیرة النبی، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۷۳۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۷۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۱۸۱.</ref> وی چنانکه در منابع شیعه و سنی آمده، در [[جنگ احزاب]] (خندق) در [[سال پنجم هجری قمری]]، همراه با [[عکرمة بن ابی جهل]]، [[هبیرة بن ابی وهب]]، [[نوفل بن عبدالله|نوفل بن عبدالله بن مغیرة]] و [[ضرار بن خطاب]]، به سختی از خندقی که مسلمانان کنده بودند گذشت.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۵۷۳-۵۷۴؛ شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۰.</ref> عمر بن عبدود که سومین جنگجوی قریش،<ref>الحاکم النیسابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۳۴، ح۴۳۲۹.</ref> و مساوی با هزار جنگجو دانسته می‌شد،<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۵ق، ج۲، ص۳۲۴.</ref> مبارز می‌طلبید و مسلمانان را تحقیر کرد و گفت: «و لقد بححت من النداء بجمعکم هل من مبارز»؛<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۰.</ref> یعنی صدایم گرفت از بس فریاد مبارزطلبی در میانتان سر دادم.{{یادداشت| نیرومندی و مبارز طلبی همراه با جسارت عمروبن عبدود در حدی که بود هیچ یک از مسلمانان داوطلب هماوردی با او نبود در تاریخ آمده که هنگام مبارز طلبی عمرو سکوت بر جبهه مسمانان حاکم بود وهیچ کس هیچ گونه عکس‌العملی نداشت تا بدان حد که گویا بر سر آنان پرنده نشسته است (والناس سكوت على رؤوسهم الطير) (این ضرب المثل کنایه از ترس و سکوت و انتظار است.) العلامة المجلسي، بحار الأنوار، ج۳۹، ص۴ }}<ref>شیخ مفید، ترجمه ارشاد شیخ مفید، ۱۳۸۸ش، ص۹۲.</ref> بنابر نقل منابع، [[علی بن ابیطالب]]، پس از هر بار مبارزطلبیِ عمرو بن عبدود، برای جنگیدن با وی بلند می‌شد،؛ اما به خواست پیامبر، می‌نشست؛ تا آنکه پیامبر به [[امام علی(ع)]] اجازه مبارزه داد و [[عمامه]] خود را بر سر او بست و شمشیرش را به وی داد تا با عَمرو بجنگد.<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۰.</ref>
درباره تولد و زندگی عمرو بن عبدود، اطلاعاتی در منابع تاریخی و روایی وجود ندارد، جز اینکه او از تیره بنی عامر بن لؤی از [[قریش]] بوده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابن هشام الحمیری، سیرة النبی، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۷۳۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۷۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۱۸۱.</ref> وی چنانکه در منابع شیعه و سنی آمده، در [[جنگ احزاب]] (خندق) در [[سال پنجم هجری قمری]]، همراه با [[عکرمة بن ابی جهل]]، [[هبیرة بن ابی وهب]]، [[نوفل بن عبدالله|نوفل بن عبدالله بن مغیرة]] و [[ضرار بن خطاب]]، به سختی از خندقی که مسلمانان کنده بودند گذشت.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۵۷۳-۵۷۴؛ شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۰.</ref> عمر بن عبدود که سومین جنگجوی قریش،<ref>الحاکم النیسابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۳۴، ح۴۳۲۹.</ref> و مساوی با هزار جنگجو دانسته می‌شد،<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۵ق، ج۲، ص۳۲۴.</ref> مبارز می‌طلبید و مسلمانان را تحقیر کرد و گفت: «و لقد بححت من النداء بجمعکم هل من مبارز»؛<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۰.</ref> یعنی صدایم گرفت از بس فریاد مبارزطلبی در میانتان سر دادم.{{یادداشت| نیرومندی و مبارز طلبی همراه با جسارت عمروبن عبدود در حدی که بود هیچ یک از مسلمانان داوطلب هماوردی با او نبود در تاریخ آمده که هنگام مبارز طلبی عمرو سکوت بر جبهه مسمانان حاکم بود وهیچ کس هیچ گونه عکس‌العملی نداشت تا بدان حد که گویا بر سر آنان پرنده نشسته است (والناس سكوت على رؤوسهم الطير) (این ضرب المثل کنایه از ترس و سکوت و انتظار است.) العلامة المجلسي، بحار الأنوار، ج۳۹، ص۴ در باره شمشیر عمروبن عبدود در منابع تاریخی نوشته شده گویا شعله ای از آتش بود که کنایه از برّاق بودن و بُرّندگی فوق العاده آن است.( فَسَلَّ سَيْفَهُ كَأَنَّهُ شُعْلَةُ نَارٍ) مستدرک حاکم نیشابوری، ج۳، ص۳۴}}<ref>شیخ مفید، ترجمه ارشاد شیخ مفید، ۱۳۸۸ش، ص۹۲.</ref> بنابر نقل منابع، [[علی بن ابیطالب]]، پس از هر بار مبارزطلبیِ عمرو بن عبدود، برای جنگیدن با وی بلند می‌شد،؛ اما به خواست پیامبر، می‌نشست؛ تا آنکه پیامبر به [[امام علی(ع)]] اجازه مبارزه داد و [[عمامه]] خود را بر سر او بست و شمشیرش را به وی داد تا با عَمرو بجنگد.<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۰۰.</ref>


===ضربه امام علی(ع)===
===ضربه امام علی(ع)===
۱۵٬۵۱۳

ویرایش