پرش به محتوا

خوارج: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۵ مهٔ ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
بنابر نقل منابع تاریخی، گروه خوارج پس از آن پدید آمد که [[امام علی(ع)]] در جریان [[جنگ صفین]]، با نقض [[حکمیت]] مخالفت کرد.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۵۱۳-۵۱۴؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۴، ۱۲۲؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸؛ مسعودی، مروج الذهب، بیروت، ج۳، ص۱۴۴.</ref> گروه مذکور گرچه خود از ابتدا پیشنهاد حکمیت را مطرح کرده بودند، اما پس از پذیرش آن از سوی امام علی(ع) و توقف جنگ، دست از خواسته خود برداشتند و امام علی(ع) را نیز به توبه دعوت کردند.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۴؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref> خوارج، پذیرش حکمیت را [[کفر]] دانسته و پس از بازگشت امام علی(ع) به [[کوفه]]، به حروراء در نزدیکی کوفه رفتند.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۵۱۳-۵۱۴؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۴، ۱۲۲؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸؛ مسعودی، مروج الذهب، بیروت، ج۳، ص۱۴۴.</ref>
بنابر نقل منابع تاریخی، گروه خوارج پس از آن پدید آمد که [[امام علی(ع)]] در جریان [[جنگ صفین]]، با نقض [[حکمیت]] مخالفت کرد.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۵۱۳-۵۱۴؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۴، ۱۲۲؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸؛ مسعودی، مروج الذهب، بیروت، ج۳، ص۱۴۴.</ref> گروه مذکور گرچه خود از ابتدا پیشنهاد حکمیت را مطرح کرده بودند، اما پس از پذیرش آن از سوی امام علی(ع) و توقف جنگ، دست از خواسته خود برداشتند و امام علی(ع) را نیز به توبه دعوت کردند.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۴؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref> خوارج، پذیرش حکمیت را [[کفر]] دانسته و پس از بازگشت امام علی(ع) به [[کوفه]]، به حروراء در نزدیکی کوفه رفتند.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۵۱۳-۵۱۴؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۴، ۱۲۲؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸؛ مسعودی، مروج الذهب، بیروت، ج۳، ص۱۴۴.</ref>


خوارج، برخلاف نظر [[متکلمان]] و مورخان، خروج خود علیه امام علی(ع) را انکار حکومت و حاکمیت جور دانسته و از همین رو عمل خود را با هجرت پیامبر مقایسه می‌کنند.<ref>صنعانی، المصنَّف، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۱۵۲؛ ابن قتیبة، الامامة و السیاسة، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۲۱؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۵۹؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۶۹.</ref> علاوه بر نام مشهور خوارج که در سخنان امام علی نیز آمده است،<ref>نهج البلاغه، تصحیح محمد عبده، خطبه ۶۲؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۷۶.</ref> اسامی دیگری نیز برای آنها به کار رفته است؛ از جمله مُحَکِّمة، برگرفته از شعار «لاحکم الا لله‌» در مخالفت با حکمیت،<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۰-۱۱۲؛ شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۳۳؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۷۷.</ref> حَروریّة، اشاره به محلی که خوارج به آنجا رفتند،<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۴، ۱۲۲؛ سمعانی، شعر الخوارج، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۲۰۷؛ یاقوت حموى، کتاب معجم البلدان، ذیل حروراء.</ref> و مارقة، به معنای منحرفان.<ref>شیخ صدوق، الأمالي، ۱۴۱۷ق، ص۴۶۴؛ مقدسى، البدء و التاریخ، ۱۸۹۹-۱۹۱۹م، ج۵، ص۱۳۵، ۲۲۴؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۰۴، ج۸، ص۱۲۷؛ بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۹؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۹۱؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۱۶.</ref>  
خوارج، برخلاف نظر [[متکلمان]] و مورخان، خروج خود علیه امام علی(ع) را انکار حکومت و حاکمیت جور دانسته و از همین رو عمل خود را با هجرت پیامبر مقایسه می‌کنند.<ref>صنعانی، المصنَّف، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۱۵۲؛ ابن قتیبة، الامامة و السیاسة، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۲۱؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۵۹؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۶۹.</ref> علاوه بر نام مشهور خوارج که در سخنان امام علی نیز آمده است،<ref>نهج البلاغه، تصحیح محمد عبده، خطبه ۶۲؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۷۶.</ref> اسامی دیگری نیز برای آنها به کار رفته است؛ از جمله مُحَکِّمة، برگرفته از شعار «لاحکم الا لله‌» در مخالفت با حکمیت،<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۰-۱۱۲؛ شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۳۳؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۷۷.</ref> حَروریّة، اشاره به محلی که خوارج به آنجا رفتند،<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۴، ۱۲۲؛ سمعانی، شعر الخوارج، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۲۰۷؛ یاقوت حموى، معجم البلدان، ذیل حروراء.</ref> و مارقة، به معنای منحرفان.<ref>شیخ صدوق، الأمالي، ۱۴۱۷ق، ص۴۶۴؛ مقدسى، البدء و التاریخ، ۱۸۹۹-۱۹۱۹م، ج۵، ص۱۳۵، ۲۲۴؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۰۴، ج۸، ص۱۲۷؛ بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۹؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۹۱؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۱۶.</ref>  


خوارج همچنین به سبب دشمنی با [[امام علی(ع)]]، گاه نواصب یا ناصبه خوانده شده‌اند<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار فى ذکر الخطط و الآثار، ۱۴۲۲-۱۴۲۵ق، ج۴، قسم ۱، ص۴۲۸.</ref> و از آن رو که نخستین بار، کسانی که مرتکب [[گناه کبیره]] شده بودند را [[تکفیر]] کردند، مُکَفّره نامیده شده‌اند.<ref>ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۱۴۲۱ق، ج۴، جزء ۷، ص۲۶۱؛ ج ۷، جزء ۱۳، ص۲۰۸-۲۰۹.</ref> اهل النهر یا اهل النهروان، نام دیگری برای خوارج است.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۵، ۲۴۷؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۸۳، ۱۶۶.</ref> آنها همچنین به نام شُراة، به معنای کسانی که جان خود را به [[بهشت]] می‌فروشند، خوانده شده‌اند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۲۷۲.</ref>  
خوارج همچنین به سبب دشمنی با [[امام علی(ع)]]، گاه نواصب یا ناصبه خوانده شده‌اند<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار فى ذکر الخطط و الآثار، ۱۴۲۲-۱۴۲۵ق، ج۴، قسم ۱، ص۴۲۸.</ref> و از آن رو که نخستین بار، کسانی که مرتکب [[گناه کبیره]] شده بودند را [[تکفیر]] کردند، مُکَفّره نامیده شده‌اند.<ref>ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۱۴۲۱ق، ج۴، جزء ۷، ص۲۶۱؛ ج ۷، جزء ۱۳، ص۲۰۸-۲۰۹.</ref> اهل النهر یا اهل النهروان، نام دیگری برای خوارج است.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۵، ۲۴۷؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۸۳، ۱۶۶.</ref> آنها همچنین به نام شُراة، به معنای کسانی که جان خود را به [[بهشت]] می‌فروشند، خوانده شده‌اند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۲۷۲.</ref>  
خط ۳۱: خط ۳۱:
* گرایش و تظاهر به [[زهد]].<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۴۹۱؛ ابن ماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب، بیروت، ج۷، ص۲۵۱-۲۵۲؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۱۱.</ref>
* گرایش و تظاهر به [[زهد]].<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۴۹۱؛ ابن ماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب، بیروت، ج۷، ص۲۵۱-۲۵۲؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۱۱.</ref>
* ناآشنایی به سنت پیامبر و احکام دین.<ref>نهج البلاغه، تصحیح محمد عبده، خطبه ۳۶، ۱۲۷؛ حمیری، الحور العین، ۱۹۷۲م، ص۳۸۵؛ ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، جزء ۱۹، ص۳۹-۴۰؛ عاملی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۳، ۱۳۷-۱۴۱، ۱۶۷-۱۷۱.</ref>
* ناآشنایی به سنت پیامبر و احکام دین.<ref>نهج البلاغه، تصحیح محمد عبده، خطبه ۳۶، ۱۲۷؛ حمیری، الحور العین، ۱۹۷۲م، ص۳۸۵؛ ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، جزء ۱۹، ص۳۹-۴۰؛ عاملی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۳، ۱۳۷-۱۴۱، ۱۶۷-۱۷۱.</ref>
* فهم نادرست از قرآن کریم و تطبیق نادرست آیات بر مقاصد خویش، همراه با سادگی و سطحی‌نگری<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۸، ص۵۱؛ ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۱۴۲۱ق، ج۸، جزء ۱۳، ص۱۶؛ ابوشباب، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، ۱۴۲۶ق، ص۵۹-۶۱؛ عامر نجار، الخوارج: عقیدة و فکرآ و فلسفة، ۱۹۸۸م، ص۱۴۲.</ref>
* فهم نادرست از قرآن کریم و تطبیق نادرست آیات بر مقاصد خویش، همراه با سادگی و سطحی‌نگری<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۸، ص۵۱؛ ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۱۴۲۱ق، ج۸، جزء ۱۳، ص۱۶؛ ابوشباب، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، ۱۴۲۶ق، ص۵۹-۶۱؛ نجار، الخوارج: عقیدة و فکرا و فلسفة، ۱۹۸۸م، ص۱۴۲.</ref>
* غرور و خودبرتربینی و کافر و گمراه دانستن عموم مسلمانان جز خویش<ref>ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۱۴۲۱ق، ج۱۶، جزء ۲۸، ص۲۲۱؛ عقل، الخوارج: اول الفرق فى تاریخ الاسلام، ۱۴۱۹ق، ص۳۲-۳۳.</ref>
* غرور و خودبرتربینی و کافر و گمراه دانستن عموم مسلمانان جز خویش<ref>ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۱۴۲۱ق، ج۱۶، جزء ۲۸، ص۲۲۱؛ عقل، الخوارج: اول الفرق فى تاریخ الاسلام، ۱۴۱۹ق، ص۳۲-۳۳.</ref>
* تمایل به جدل و مناظره و ضعف در احتجاج.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق، ج۴، ص۱۳۶-۱۳۹، ۱۶۹.</ref>
* تمایل به جدل و مناظره و ضعف در احتجاج.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق، ج۴، ص۱۳۶-۱۳۹، ۱۶۹.</ref>
* ستیزه‌جویی و لجاجت و تعصب و تندروی در آرا و عقاید.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۵؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۰۷-۲۰۸؛ نجار، الخوارج: عقیدة و فکرآ و فلسفة، ۱۹۸۸م، ص۱۴۱-۱۴۲؛ ابوشباب، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، ۱۴۲۶ق، ص۵۷-۵۹.</ref>
* ستیزه‌جویی و لجاجت و تعصب و تندروی در آرا و عقاید.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۵؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۰۷-۲۰۸؛ نجار، الخوارج: عقیدة و فکرا و فلسفة، ۱۹۸۸م، ص۱۴۱-۱۴۲؛ ابوشباب، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، ۱۴۲۶ق، ص۵۷-۵۹.</ref>
* نیک‌سخنی به همراه بدکرداری توأم با خشونت.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۳۹۴؛ احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، دار صادر، ج۳، ص۲۲۴، ج۵، ص۳۶.</ref>
* نیک‌سخنی به همراه بدکرداری توأم با خشونت.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۳۹۴؛ احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، دار صادر، ج۳، ص۲۲۴، ج۵، ص۳۶.</ref>
* عدالت‌خواهی و امر به معروف و نهی از منکر و جهاد با حاکمان جور به مثابه والاترین آرمان‌های اجتماعی<ref>ابن قتیبة، الامامة و السیاسة، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۲۱؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۰۲؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ۱۳۶۷ق، ص۴۵؛ ابن حزم اندلسی، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ق، ص۲۰۴.</ref> به گونه‌ای که حتی قیام نکردن به امر به معروف و قعود از جهاد را گاهی کفر می‌دانستند.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵-۱۳۸۶ق، ج۴، ص۱۶۷؛ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ۱۳۰۰-۱۳۰۱ق، ج۱۲، ص۲۵۱.</ref>
* عدالت‌خواهی و امر به معروف و نهی از منکر و جهاد با حاکمان جور به مثابه والاترین آرمان‌های اجتماعی<ref>ابن قتیبة، الامامة و السیاسة، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۲۱؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۰۲؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ۱۳۶۷ق، ص۴۵؛ ابن حزم اندلسی، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ق، ص۲۰۴.</ref> به گونه‌ای که حتی قیام نکردن به امر به معروف و قعود از جهاد را گاهی کفر می‌دانستند.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵-۱۳۸۶ق، ج۴، ص۱۶۷؛ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ۱۳۰۰-۱۳۰۱ق، ج۱۲، ص۲۵۱.</ref>
* فضیلت شمردن جهاد با [[اهل قبله]] و اسیر کردن یا کشتن کودکان و زنان آنها، و نرمش با اهل ذمه و مشرکان.<ref>فضل بن شاذان، الایضاح، ۱۳۶۳ش، ص۴۸؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۱۴۴، ۱۴۶؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۱۷۴، ج۶، ص۱۲۴.</ref>
* فضیلت شمردن جهاد با [[اهل قبله]] و اسیر کردن یا کشتن کودکان و زنان آنها، و نرمش با اهل ذمه و مشرکان.<ref>فضل بن شاذان، الایضاح، ۱۳۶۳ش، ص۴۸؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۱۴۴، ۱۴۶؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۱۷۴، ج۶، ص۱۲۴.</ref>
* نظم‌ناپذیری و انشعابات پیاپی.<ref>فضل بن شاذان، الایضاح، ۱۳۶۳ش، ص۴۸؛ عاملی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۷، ۲۴-۲۶، ۱۵۰-۱۵۲؛ ابوشباب، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، ۱۴۲۶ق، ص۶۸-۶۹؛ نجار، الخوارج: عقیدة و فکرآ و فلسفة، ۱۹۸۸م، ص۱۴۳.</ref>
* نظم‌ناپذیری و انشعابات پیاپی.<ref>فضل بن شاذان، الایضاح، ۱۳۶۳ش، ص۴۸؛ عاملی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۷، ۲۴-۲۶، ۱۵۰-۱۵۲؛ ابوشباب، الخوارج: تاریخهم، فرقهم، و عقائدهم، ۱۴۲۶ق، ص۶۸-۶۹؛ نجار، الخوارج: عقیدة و فکرا و فلسفة، ۱۹۸۸م، ص۱۴۳.</ref>
* دشمنی با امام علی و کینه به وی حتی پس از شهادت.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۲۸-۱۲۹، ۲۵۷-۲۵۸.</ref>
* دشمنی با امام علی و کینه به وی حتی پس از شهادت.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۲۸-۱۲۹، ۲۵۷-۲۵۸.</ref>
* جنگاوری و دلیری و شکیبایی بر سختی‌ها و انضباط نظامی<ref>جاحظ، رسائل الجاحظ، ۱۳۸۴ق، ج۱، ص۴۱-۴۶؛ جاحظ، کتاب الحیوان، ۱۳۸۵-۱۳۸۹ق، ج۱، ص۱۳۶، ۱۸۵-۱۸۷، جاحظ، البیان و التبیین، ۱۳۶۷ق، ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹؛ ابن قتیبة، الامامة و السیاسة، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۲۸؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۷۹؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۶، ص۳۰۲؛ ابن عبد ربّه، العقد الفرید، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۸۳؛ بیهقی، المحاسن و المساوی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۲۱۷، ج۲، ص۳۹۱؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۱۲.</ref> که همین ویژگی، دلیل پیروزی بر امویان حتی با تعداد سپاهیان کمتر دانسته شده است. با این حال گزارش‌هایی از فرار آنان نیز در میدان‌های جنگ در دست است.<ref>عاملی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷۷-۸۲، ۱۵۲-۱۵۳.</ref> خوارج گاه اسبان خود را پی می‌کردند، نیام شمشیرها را می‌شکستند و متهورانه و یکپارچه به لشکر دشمن خود حمله می‌کردند و به هوای بهشت به سوی مرگ می‌شتافتند.<ref>جاحظ، کتاب الحیوان، ۱۳۸۵-۱۳۸۹ق، ج۱، ص۱۸۵-۱۸۷؛ ابن قتیبة، الامامة و السیاسة، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۲۸؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۷۹.</ref> به همین دلیل مشهور به ویژگی حمله خارجیه شدند. آنان به نشان بندگی و آمادگی برای مرگ و جانبازی، موی سر خود را می‌تراشیدند. از این رو، دیگر مسلمانان در مخالفت با آنان موی خود را کوتاه نمی‌کردند.<ref>احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، دار صادر، ج۳، ص۶۴، ۱۹۷؛ ابن منظور، لسان العرب، ذیل سبت، سبد؛ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ۱۳۰۰-۱۳۰۱ق، ج۸، ص۵۴؛ عینی، عمدة القاری: شرح صحیح البخاری، ۱۴۲۱ق، ج۲۲، ص۶۸، ج۲۵، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref> گاه نیز وسط سر خود را می‌تراشیدند و موهای اطراف آن را نگه می‌داشتند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۲۳.</ref>
* جنگاوری و دلیری و شکیبایی بر سختی‌ها و انضباط نظامی<ref>جاحظ، رسائل الجاحظ، ۱۳۸۴ق، ج۱، ص۴۱-۴۶؛ جاحظ، کتاب الحیوان، ۱۳۸۵-۱۳۸۹ق، ج۱، ص۱۳۶، ۱۸۵-۱۸۷، جاحظ، البیان و التبیین، ۱۳۶۷ق، ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹؛ ابن قتیبة، الامامة و السیاسة، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۲۸؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۷۹؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۶، ص۳۰۲؛ ابن عبد ربّه، العقد الفرید، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۸۳؛ بیهقی، المحاسن و المساوی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۲۱۷، ج۲، ص۳۹۱؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۱۲.</ref> که همین ویژگی، دلیل پیروزی بر امویان حتی با تعداد سپاهیان کمتر دانسته شده است. با این حال گزارش‌هایی از فرار آنان نیز در میدان‌های جنگ در دست است.<ref>عاملی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷۷-۸۲، ۱۵۲-۱۵۳.</ref> خوارج گاه اسبان خود را پی می‌کردند، نیام شمشیرها را می‌شکستند و متهورانه و یکپارچه به لشکر دشمن خود حمله می‌کردند و به هوای بهشت به سوی مرگ می‌شتافتند.<ref>جاحظ، کتاب الحیوان، ۱۳۸۵-۱۳۸۹ق، ج۱، ص۱۸۵-۱۸۷؛ ابن قتیبة، الامامة و السیاسة، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۲۸؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۷۹.</ref> به همین دلیل مشهور به ویژگی حمله خارجیه شدند. آنان به نشان بندگی و آمادگی برای مرگ و جانبازی، موی سر خود را می‌تراشیدند. از این رو، دیگر مسلمانان در مخالفت با آنان موی خود را کوتاه نمی‌کردند.<ref>احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، دار صادر، ج۳، ص۶۴، ۱۹۷؛ ابن منظور، لسان العرب، ذیل سبت، سبد؛ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ۱۳۰۰-۱۳۰۱ق، ج۸، ص۵۴؛ عینی، عمدة القاری: شرح صحیح البخاری، ۱۴۲۱ق، ج۲۲، ص۶۸، ج۲۵، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref> گاه نیز وسط سر خود را می‌تراشیدند و موهای اطراف آن را نگه می‌داشتند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۲۳.</ref>
خط ۱۵۷: خط ۱۵۷:
* کشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، تحقیق حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
* کشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، تحقیق حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
* جولدتسیهر، اجناس، العقیدة و الشریعة فی الاسلام، ترجمه و تعلیق محمد یوسف موسی و علی حسن عبدالقادر و عبدالعزیز عبدالحق، بغداد، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۹م.
* جولدتسیهر، اجناس، العقیدة و الشریعة فی الاسلام، ترجمه و تعلیق محمد یوسف موسی و علی حسن عبدالقادر و عبدالعزیز عبدالحق، بغداد، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۹م.
* مسعودی، علی بن حسین، التنبیه.
* مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، بیروت.
* مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، بیروت.
* معروف، احمد سلیمان، قراءة جدیدة فی مواقف الخوارج و فکرهم و ادبهم، دمشق، ۱۹۸۸م.
* معروف، احمد سلیمان، قراءة جدیدة فی مواقف الخوارج و فکرهم و ادبهم، دمشق، ۱۹۸۸م.
خط ۱۶۵: خط ۱۶۴:
* مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، تحقیق کلمان هوار، پاریس، ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹م (چاپ افست تهران، ۱۹۶۲م).
* مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، تحقیق کلمان هوار، پاریس، ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹م (چاپ افست تهران، ۱۹۶۲م).
* مقریزی، احمد بن علی، المواعظ و الاعتبار فی ذکر الخطط و الآثار، تحقیق ایمن فؤاد سید، لندن، ۱۴۲۲ـ۱۴۲۵ق/۲۰۰۲ـ۲۰۰۴م.
* مقریزی، احمد بن علی، المواعظ و الاعتبار فی ذکر الخطط و الآثار، تحقیق ایمن فؤاد سید، لندن، ۱۴۲۲ـ۱۴۲۵ق/۲۰۰۲ـ۲۰۰۴م.
* نجار، عامر، الخوارج: عقیدة و فکرآ و فلسفة، قاهره، ۱۹۸۸م.
* نجار، عامر، الخوارج: عقیدة و فکرا و فلسفة، قاهره، ۱۹۸۸م.
* نصر بن مزاحم، وقعة صفین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق (چاپ افست قم، ۱۴۰۴ق).
* نصر بن مزاحم، وقعة صفین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق (چاپ افست قم، ۱۴۰۴ق).
* نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، تجرید الاعتقاد، تحقیق محمدجواد حسینی جلالی، قم، ۱۴۰۷م.
* نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، تجرید الاعتقاد، تحقیق محمدجواد حسینی جلالی، قم، ۱۴۰۷م.
۳۸۳

ویرایش