پرش به محتوا

نقش عایشه در احادیث اسلام (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Baqer h
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:
==در باره کتاب==
==در باره کتاب==
===معرفی اجمالی کتاب===
===معرفی اجمالی کتاب===
کتاب نقش ام المؤمنین [[عایشه (ابهام‌زدایی)|عایشه]] در [[احادیث]] [[اسلام]] ترجمه فارسی کتاب «''احادیث ام المومنین عایشه و ادوار حیاتها''» اثر [[سید مرتضی عسکری]] است که توسط محمد جواد کرمی به فارسی برگردان شده است. این کتاب در شش بخش تنظیم شده است؛  
کتاب نقش ام المؤمنین [[عایشه (ابهام‌زدایی)|عایشه]] در [[احادیث]] [[اسلام]] ترجمه فارسی کتاب «''احادیث ام المومنین عایشه و ادوار حیاتها''» اثر [[سید مرتضی عسکری]] است که توسط محمد جواد کرمی به فارسی برگردان شده است. این کتاب در شش بخش تنظیم شده است؛
*'''بخش اول''' به مباحث مقدماتی،  
*'''بخش اول''' به مباحث مقدماتی،
*'''بخش دوم''' به احادیثی که تنها أم‌المؤمنین عایشه نقل کرده است.  
*'''بخش دوم''' به احادیثی که تنها أم‌المؤمنین عایشه نقل کرده است.
*'''بخش سوم''': آنچه از عایشه و دیگر [[صحابه]] درباره سیره [[رسول خدا]](ص) روایت شده است.  
*'''بخش سوم''': آنچه از عایشه و دیگر [[صحابه]] درباره سیره [[رسول خدا]](ص) روایت شده است.
*'''بخش چهارم''': روایاتی که به دروغ به‌ام المؤمنین عایشه و دیگر صحابه نسبت داده‌اند مانند [[افسانه غرانیق]].  
*'''بخش چهارم''': روایاتی که به دروغ به‌ام المؤمنین عایشه و دیگر صحابه نسبت داده‌اند مانند [[افسانه غرانیق]].
*'''بخش پنجم''': شرکت ام المؤمنین عایشه در ناب سازی [[سنت]] رسول خدا(ص).  
*'''بخش پنجم''': شرکت ام المؤمنین عایشه در ناب سازی [[سنت]] رسول خدا(ص).
*'''بخش ششم''': گفتار [[مستشرقین]] و بهره برداری آنان از روایات گذشته.
*'''بخش ششم''': گفتار [[مستشرقین]] و بهره برداری آنان از روایات گذشته.


خط ۵۸: خط ۵۸:
==خلاصه ای از محتوای کتاب==
==خلاصه ای از محتوای کتاب==
===بحث های مقدماتی===
===بحث های مقدماتی===
مؤلف در این بخش نخست به سرگذشت [[احادیث]] [[رسول خدا]](ص) اشاره می‌کند که عده‌ای حتی از روی خیر خواهی و ثواب روایاتی را به دروغ به [[پیامبر]](ص) نسبت می‌دادند و در این زمینه حدیثی را که [[ابو حامد غزالی]] نقل نموده ذکر می‌کند؛ غزالی می‌نویسد: گاهی رسول خدا(ص) دست خود را بر ران [[عایشه (ابهام‌زدایی)|عایشه]] می‌زد و می‌گفت:‌ای عایشه با من سخن بگو! نظریه [[عدالت صحابه]] از دیگر مباحث این بخش است، عسکری بر اساس تصریح [[قرآن کریم]] و وجود شواهد تاریخی فراوان، نتیجه می‌گیرد که برخی از صحابه مؤمنانی بوده‌اند که خدا و رسول خدا آنان را به نیکی ستوده‌اند، و در بین صحابه [[منافق|منافقانی]] نیز بوده‌اند که تا حد ترور رسول خدا(ص) کوشیدند، پس نمی‌تواند نظریه عدالت تمام صحابه را درست دانست. از دیگر مطالب قابل تأمل این بخش اینکه آنچه‌ام المؤمنین عایشه به تنهایی از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده است بالغ بر ۲۲۱۰ حدیث است، در حالی که از سایر [[همسران رسول خدا]] تنها ۶۱۲ حدیث نقل شده است.
مؤلف در این بخش نخست به سرگذشت [[احادیث]] [[رسول خدا]](ص) اشاره می‌کند که عده‌ای حتی از روی خیر خواهی و ثواب روایاتی را به دروغ به [[پیامبر(ص)]] نسبت می‌دادند و در این زمینه حدیثی را که [[ابو حامد غزالی]] نقل نموده ذکر می‌کند؛ غزالی می‌نویسد: گاهی رسول خدا(ص) دست خود را بر ران [[عایشه (ابهام‌زدایی)|عایشه]] می‌زد و می‌گفت:‌ای عایشه با من سخن بگو! نظریه [[عدالت صحابه]] از دیگر مباحث این بخش است، عسکری بر اساس تصریح [[قرآن کریم]] و وجود شواهد تاریخی فراوان، نتیجه می‌گیرد که برخی از صحابه مؤمنانی بوده‌اند که خدا و رسول خدا آنان را به نیکی ستوده‌اند، و در بین صحابه [[منافق|منافقانی]] نیز بوده‌اند که تا حد ترور رسول خدا(ص) کوشیدند، پس نمی‌تواند نظریه عدالت تمام صحابه را درست دانست. از دیگر مطالب قابل تأمل این بخش اینکه آنچه‌ام المؤمنین عایشه به تنهایی از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده است بالغ بر ۲۲۱۰ حدیث است، در حالی که از سایر [[همسران رسول خدا]] تنها ۶۱۲ حدیث نقل شده است.


===روایات خاص ام المؤمنین عایشه===
===روایات خاص ام المؤمنین عایشه===
در این بخش روایات خاص عایشه مورد بررسی قرار می‌گیرد. روایاتی مربوط به سیره و روش برخورد [[پیامبر]](ص) با او، داستان تحریم و تخییر، مسابقه رسول خدا(ص) با [[عایشه (ابهام‌زدایی)|عایشه]]، نزول آیه [[تیمم]] و [[حدیث افک]]، احادیثی مربوط به وفات رسول خدا(ص) و جریانات پس از آن، در این بخش مطرح می‌شود.ام المؤمنین عایشه روایاتی در معاشرت رسول خدا(ص) با خودش نقل می‌کند که هرگز زیبنده مقام رسالت نیست. [[سید مرتضی عسکری|عسکری]] معتقد است که هدف از انتشار این گونه روایات، مقابله با [[زینب بنت جحش|ام المؤمنین زینب]] و افتخار ویژه او بر سایر همسران پیامبر(ص) و دیگر همسر رسول خدا(ص) [[ام سلمه (همسر پیامبر)|ام المؤمنین ام سلمه]] است. همان گونه که روایت [[آیه اخوت|عقد برادری]] رسول خدا(ص) با [[ابوبکر]] جهت مقابله با روایاتی است که بارها رسول خدا(ص) [[علی بن ابی طالب]] را به عنوان برادر خویش برگزیده است.احادیث عایشه در رابطه با مسابقه و تیمم و افک نیز علاوه بر تناقضات درونی با واقعیت تاریخی سازگاری ندارد.
در این بخش روایات خاص عایشه مورد بررسی قرار می‌گیرد. روایاتی مربوط به سیره و روش برخورد [[پیامبر(ص)]] با او، داستان تحریم و تخییر، مسابقه رسول خدا(ص) با [[عایشه (ابهام‌زدایی)|عایشه]]، نزول آیه [[تیمم]] و [[حدیث افک]]، احادیثی مربوط به وفات رسول خدا(ص) و جریانات پس از آن، در این بخش مطرح می‌شود.ام المؤمنین عایشه روایاتی در معاشرت رسول خدا(ص) با خودش نقل می‌کند که هرگز زیبنده مقام رسالت نیست. [[سید مرتضی عسکری|عسکری]] معتقد است که هدف از انتشار این گونه روایات، مقابله با [[زینب بنت جحش|ام المؤمنین زینب]] و افتخار ویژه او بر سایر همسران پیامبر(ص) و دیگر همسر رسول خدا(ص) [[ام سلمه (همسر پیامبر)|ام المؤمنین ام سلمه]] است. همان گونه که روایت [[آیه اخوت|عقد برادری]] رسول خدا(ص) با [[ابوبکر]] جهت مقابله با روایاتی است که بارها رسول خدا(ص) [[علی بن ابی طالب]] را به عنوان برادر خویش برگزیده است.احادیث عایشه در رابطه با مسابقه و تیمم و افک نیز علاوه بر تناقضات درونی با واقعیت تاریخی سازگاری ندارد.


عسکری نخست بازتاب این روایات را در مهم‌ترین منابع حدیثی و تاریخی اهل سنت مانند [[صحاح سته]] و [[سیره ابن هشام]] و [[تاریخ طبری]] نشان داده، سپس به شرح حال تک تک افرادی که در روایات عایشه نامی از آن‌ها برده شده پرداخته است و نهایتا به بررسی سندی و محتوایی احادیث مذکور پرداخته است. به نظر [[سید مرتضی عسکری|عسکری]] هدف تبلیغی این گونه روایات، برجسته کردن نقش عایشه نزد پیامبر(ص) است؛ هرچند که این امر، شخصیت و کرامت رسول خدا(ص) را زیر سؤال ببرد!! وی می‌گوید: آنچه که درباره مسابقه رسول خدا(ص) با ام المؤمنین عایشه روایت شده است کاری است که هیچ فرمانده سپاهی با سپاه خود انجام نمی‌دهد. حال چگونه ممکن است پیامبر حکیم و خردمند اسلام آن را انجام دهد؟!
عسکری نخست بازتاب این روایات را در مهم‌ترین منابع حدیثی و تاریخی اهل سنت مانند [[صحاح سته]] و [[سیره ابن هشام]] و [[تاریخ طبری]] نشان داده، سپس به شرح حال تک تک افرادی که در روایات عایشه نامی از آن‌ها برده شده پرداخته است و نهایتا به بررسی سندی و محتوایی احادیث مذکور پرداخته است. به نظر [[سید مرتضی عسکری|عسکری]] هدف تبلیغی این گونه روایات، برجسته کردن نقش عایشه نزد پیامبر(ص) است؛ هرچند که این امر، شخصیت و کرامت رسول خدا(ص) را زیر سؤال ببرد!! وی می‌گوید: آنچه که درباره مسابقه رسول خدا(ص) با ام المؤمنین عایشه روایت شده است کاری است که هیچ فرمانده سپاهی با سپاه خود انجام نمی‌دهد. حال چگونه ممکن است پیامبر حکیم و خردمند اسلام آن را انجام دهد؟!
خط ۷۱: خط ۷۱:


===روایات دروغین منسوب به عایشه و دیگر صحابه===
===روایات دروغین منسوب به عایشه و دیگر صحابه===
این بخش به بررسی روایاتی می‌پردازد که به دروغ به [[عایشه (ابهام‌زدایی)|عایشه]] و دیگر [[صحابه]] نسبت داده شده است؛ این دسته از روایات در سه مجموعه؛ روایات آغاز نزول [[وحی]]، آغاز دعوت و روایات [[حدیث افسانه غرانیق|افسانه غرانیق]] مورد ارزیابی قرار گرفته است. روایات آغاز نزول وحی می‌گوید: [[پیامبر]](ص) از دیدن [[فرشته وحی]] به وحشت افتاد و نزد [[خدیجه]] آمد و گفت مرا بپوشانید، او را پوشانیدن و ترسش برطرف شد، خدیجه پیامبر(ص) را نزد پسر عمویش [[ورقه بن نوفل]] برد، او رسول خدا را نسبت به رسالتش اطمینان داد. [[سید مرتضی عسکری|عسکری]] در نقد این روایات می‌گوید: برخی راویان این احادیث اصلا پیامبر(ص) را درک نکرده است، برخی دیگر مانند عایشه در هنگام [[بعثت]] رسول خدا(ص) تنها سه یا چهار سال داشته و برخی مانند [[ابن عباس]] ده سال پس از بعثت به دنیا آمده است، با این حال از نظر سندی این گونه روایات قابل اعتماد نیستند. علاوه بر اینکه از نظر محتوایی با آیات [[قرآن کریم]] و روایات صحیح اسلامی سازگاری ندارد.
این بخش به بررسی روایاتی می‌پردازد که به دروغ به [[عایشه (ابهام‌زدایی)|عایشه]] و دیگر [[صحابه]] نسبت داده شده است؛ این دسته از روایات در سه مجموعه؛ روایات آغاز نزول [[وحی]]، آغاز دعوت و روایات [[حدیث افسانه غرانیق|افسانه غرانیق]] مورد ارزیابی قرار گرفته است. روایات آغاز نزول وحی می‌گوید: [[پیامبر(ص)]] از دیدن [[فرشته وحی]] به وحشت افتاد و نزد [[خدیجه]] آمد و گفت مرا بپوشانید، او را پوشانیدن و ترسش برطرف شد، خدیجه پیامبر(ص) را نزد پسر عمویش [[ورقه بن نوفل]] برد، او رسول خدا را نسبت به رسالتش اطمینان داد. [[سید مرتضی عسکری|عسکری]] در نقد این روایات می‌گوید: برخی راویان این احادیث اصلا پیامبر(ص) را درک نکرده است، برخی دیگر مانند عایشه در هنگام [[بعثت]] رسول خدا(ص) تنها سه یا چهار سال داشته و برخی مانند [[ابن عباس]] ده سال پس از بعثت به دنیا آمده است، با این حال از نظر سندی این گونه روایات قابل اعتماد نیستند. علاوه بر اینکه از نظر محتوایی با آیات [[قرآن کریم]] و روایات صحیح اسلامی سازگاری ندارد.


از دیگر روایات نسبت داده شده به صحابه، [[افسانه غرانیق]] است، طبق این افسانه، آنگاه که آیات ابتدایی [[سوره نجم]] نازل شد '''و النجم اذا هوی، ماضل صاحبکم و ما غوی.... افرأیتم اللات و العزی و مناة الثالثه الاخری'''، [[شیطان]] در پی اغوای پیامبر(ص) برآمد و مطالبی را برآن حضرت این گونه القاء کرد، '''تلک الغرانیق العلی و ان شفاعتهن ترتضی''' یعنی؛ آنها خوبرویان والا مقامی هستند که شفاعتشان پذیرفته می‌شود. رسول خدا(ص) آن را به عنوان قرآن پذیرفت، تا اینکه [[جبرئیل]] وی را از حقیقت امر آگاه نمود. [[طبری]]، [[واقدی]]، [[زمخشری]]، [[بیضاوی]] و [[سیوطی]] این احادیث را در تفاسیر خود آورده‌اند.{{سخ}}
از دیگر روایات نسبت داده شده به صحابه، [[افسانه غرانیق]] است، طبق این افسانه، آنگاه که آیات ابتدایی [[سوره نجم]] نازل شد '''و النجم اذا هوی، ماضل صاحبکم و ما غوی.... افرأیتم اللات و العزی و مناة الثالثه الاخری'''، [[شیطان]] در پی اغوای پیامبر(ص) برآمد و مطالبی را برآن حضرت این گونه القاء کرد، '''تلک الغرانیق العلی و ان شفاعتهن ترتضی''' یعنی؛ آنها خوبرویان والا مقامی هستند که شفاعتشان پذیرفته می‌شود. رسول خدا(ص) آن را به عنوان قرآن پذیرفت، تا اینکه [[جبرئیل]] وی را از حقیقت امر آگاه نمود. [[طبری]]، [[واقدی]]، [[زمخشری]]، [[بیضاوی]] و [[سیوطی]] این احادیث را در تفاسیر خود آورده‌اند.{{سخ}}
خط ۸۰: خط ۸۰:


===گفتار مستشرقین و بهره برداری آنان از احادیث عایشه===
===گفتار مستشرقین و بهره برداری آنان از احادیث عایشه===
بخش پایانی این کتاب به بهره برداری‌های [[مستشرقین]] از این روایات ساختگی پرداخته است و نشان داده که چگونه مستشرقین با روش‌های حیله گرانه خویش و تحت عنوان بحث علمی به جنگ با [[اسلام]] بر خاسته‌اند. وی به عنوان نمونه به برخی اظهار نظر‌های مغرضانه افرادی چون [[مونتگمری وات]]، [[کارل بروکلمان]]، [[ف. بوهل]]، [[یوسف شاخت]] و [[ر.ف. بودلی]] اشاره می‌کند. بروکلمان در کتابش '''تاریخ الشعوب الاسلامیه''' بر پایه [[افسانه غرانیق]] می‌گوید: ولی ظاهر آنست که [[پیامبر]] در سال‌های اولیه به مقام الهه‌های کعبه اعتراف کرده است. او در یکی از آیاتی که به وحی شده به آنها اشاره کرده و گفته است: '''تلک الغرانیق العلی''' ولی پس از آنکه شعور این پیامبر نسبت به وحدانیت تقویت شد بی‌درنک در روز دوم آن را انکار کرد و از آن بیزاری جست.
بخش پایانی این کتاب به بهره برداری‌های [[مستشرقین]] از این روایات ساختگی پرداخته است و نشان داده که چگونه مستشرقین با روش‌های حیله گرانه خویش و تحت عنوان بحث علمی به جنگ با [[اسلام]] بر خاسته‌اند. وی به عنوان نمونه به برخی اظهار نظر‌های مغرضانه افرادی چون [[مونتگمری وات]]، [[کارل بروکلمان]]، [[ف. بوهل]]، [[یوسف شاخت]] و [[ر.ف. بودلی]] اشاره می‌کند. بروکلمان در کتابش '''تاریخ الشعوب الاسلامیه''' بر پایه [[افسانه غرانیق]] می‌گوید: ولی ظاهر آنست که [[پیامبر(ص)]] در سال‌های اولیه به مقام الهه‌های کعبه اعتراف کرده است. او در یکی از آیاتی که به وحی شده به آنها اشاره کرده و گفته است: '''تلک الغرانیق العلی''' ولی پس از آنکه شعور این پیامبر نسبت به وحدانیت تقویت شد بی‌درنک در روز دوم آن را انکار کرد و از آن بیزاری جست.
یوسف شاخت، مستشرق هلندی نیز می‌گوید: برخلاف آنکه امکان دخالت شیطان در تخلیط [[قرآن]] وجود داشته، هیچ کس در آن دوران، در قطعیت ثبوت و تنزیه آن از خطا و اشتباه تردید نکرده است.
یوسف شاخت، مستشرق هلندی نیز می‌گوید: برخلاف آنکه امکان دخالت شیطان در تخلیط [[قرآن]] وجود داشته، هیچ کس در آن دوران، در قطعیت ثبوت و تنزیه آن از خطا و اشتباه تردید نکرده است.


کاربر ناشناس