پرش به محتوا

ابوالقاسم فردوسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۸۱: خط ۸۱:


برخی گفته‌اند شاهنامه در زمان سلطان محمود غزنوی سروده و به او تقدیم شده است.<ref>فاضلی، عرفان سیاسی یا سیاست عرفانی، ۱۳۸۷ش، ص۱۳۰.</ref> و محمود را مشوق او برای سرودن شاهنامه دانسته‌اند.<ref>آقابابایی، «فردوسی»، ج۱۲، ص۲۶۲.</ref> در حالی که دیگرانی، خصوصیات نژادی، و گزارش تاریخ از سلطان محمود را مغایر با این رویکرد می‌دانند.<ref>آقابابایی، «فردوسی»، ج۱۲، ص۲۶۲.</ref> و برخی نیز گفته‌اند که محمود نخست حامی شاهنامه بود ولی بعدها به علت اختلاف مذهبی با فردوسی که شیعه بود و اشعاری درباره [[اهل بیت(ع)]] سروده بود حمایت خود را برداشت.<ref>آقابابایی، «فردوسی»، ج۱۲، ص۲۶۳.</ref>
برخی گفته‌اند شاهنامه در زمان سلطان محمود غزنوی سروده و به او تقدیم شده است.<ref>فاضلی، عرفان سیاسی یا سیاست عرفانی، ۱۳۸۷ش، ص۱۳۰.</ref> و محمود را مشوق او برای سرودن شاهنامه دانسته‌اند.<ref>آقابابایی، «فردوسی»، ج۱۲، ص۲۶۲.</ref> در حالی که دیگرانی، خصوصیات نژادی، و گزارش تاریخ از سلطان محمود را مغایر با این رویکرد می‌دانند.<ref>آقابابایی، «فردوسی»، ج۱۲، ص۲۶۲.</ref> و برخی نیز گفته‌اند که محمود نخست حامی شاهنامه بود ولی بعدها به علت اختلاف مذهبی با فردوسی که شیعه بود و اشعاری درباره [[اهل بیت(ع)]] سروده بود حمایت خود را برداشت.<ref>آقابابایی، «فردوسی»، ج۱۲، ص۲۶۳.</ref>
== فردوسی از نگاه دیگران ==
محققان ادبی، فردوسی را فراتر از شاعری وطن‌دوست می‌دانند که به ساحت دشوارترین و پیچیده‌ترین مسائل بشری انگشت می‌گذارد و در عین ایرانی‌بودن، جهانی است. شاعری که مهم‌ترین و پر ارج‌ترین مسائل مربوط به حقوق بشر و شخصیت آدمی و اعتلای روحی او را مطرح می‌کند.<ref>رحیمی، سیاووش بر آتش، ص۲۶.</ref> دبیرسیاقی مصحح و پژوهشگر معتقد است گنجی که فردوسی بر جای گذاشته است تنها روایات داستانی و اساطیری ایران قدیم نیست، فرهنگ ایران است از آغاز تا پایان قرن چهارم هجری.<ref>فردوسی، شاهنامه (پیشگفتار از دبیرسیاقی)، ج۱، ص۲۱.</ref>
استشهادات صاحب نظران مختلف به اشعار فردوسی در زمینه‌های مختلف می‌تواند تأییدی (هر چند اجمالی) از پاره‌ای از مضامین مطرح‌شده در اشعار فردوسی باشد. [[خواجه نصیرالدین طوسی]] در [[اساس الاقتباس (کتاب)|اساس الاقتباس]] در مقاله نهم که مقاله پایانی کتاب و مربوط به شعر است این بیت ازشعر فردوسی را (چو فردا بر آيد بلند آفتاب/ من و گرز و ميدان و افراسياب‌) نمونه‌ای از مثال لفظ مخيل بحسب فصاحت و متانت دانسته است.<ref>طوسی، اساس الاقتباس، ج۱، ص۵۸۸.</ref>


==هزاره فردوسی==
==هزاره فردوسی==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۵۴

ویرایش