پرش به محتوا

ابوالقاسم فردوسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۷۳: خط ۷۳:
از جمله شاعران پارسی‌گوی که از سخنان امام علی(ع) الهام گرفته‌‌اند، به [[فردوسی]] اشاره شده است.<ref>شهیدی، بهره ادبیات از سخنان علی علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۳۰.</ref> محققان به هماهنگی بسیاری میان اندیشه‌های فردوسی با مندرجات مهم شیعه از جمله در مسئله عقل با فصل اول کتاب اصول کافی کلینی معتقد هستند.<ref>فردوسی، شاهنامه (پیشگفتار از دبیرسیاقی)، ج۱، ص۲۱.</ref> فردوسی مهر و اعتقاد خود به خاندان علی(ع) را آشکارا به زبان می‌آورد.<ref>اسلامی ندوشن، زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه، ص۵۲.</ref>
از جمله شاعران پارسی‌گوی که از سخنان امام علی(ع) الهام گرفته‌‌اند، به [[فردوسی]] اشاره شده است.<ref>شهیدی، بهره ادبیات از سخنان علی علیه‌السلام، ۱۳۸۰ش، ص۳۰.</ref> محققان به هماهنگی بسیاری میان اندیشه‌های فردوسی با مندرجات مهم شیعه از جمله در مسئله عقل با فصل اول کتاب اصول کافی کلینی معتقد هستند.<ref>فردوسی، شاهنامه (پیشگفتار از دبیرسیاقی)، ج۱، ص۲۱.</ref> فردوسی مهر و اعتقاد خود به خاندان علی(ع) را آشکارا به زبان می‌آورد.<ref>اسلامی ندوشن، زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه، ص۵۲.</ref>
==شاهنامه==
==شاهنامه==
شاهنامه اثر فردوسی، یکی از مهم‌ترین یادگارهای ادب و هنر جهان، میراث پارسی‌زبانان است. این کتاب مجموعه داستان‌های حماسی و وقایع تاریخی ایران زمان [[ساسانیان]] است که به نظم درآمده و اغلب، متعلق به ایران خاوری و آسیای میانه است.<ref>استاریکوف، آلکسی آرکادیویچ، فردوسی و شاهنامه، ص۱ و ۲.</ref> گفته‌اند شاهنامه چکیده و عصاره تمدن و فرهنگ قوم ایرانی است.<ref>سبحانی، سیفی، «حکیم طوس و شاهنامه»، ص۲۹.</ref> منتقدان ادبی اعتقاد دارند شاهنامه با گنجاندن تاریخ و افسانه ایران در بیش از پنجاه هزار بیت، در زنده‌کردن و رشد زبان فارسی نقشی بی‌نظیر داشته است.<ref>دشتی، «شاهنامه»، ص۲۵۸.</ref> فردوسی با سرودن شاهنامه به تحکیم اساس متزلزل قومیت ایرانی پرداخته و عزت ملی که به خمودی گراییده بود را بیدار ساخت.<ref>دشتی، «شاهنامه»، ص۲۵۹.</ref> [[حبیب یغمایی]] پژوهشگر ادبی، شاهنامه را شناسنامه ملت ایران،<ref>یغمایی، «سخنی درباره شاهنامه»، ص۲.</ref> و منوچهر مرتضوی ادیب و نویسنده، شاهنامه را موثق‌ترین و معتبرترین سند هویت تاریخی و ملی ایران می‌داند.<ref>مرتضوی، «فردوسی و شاهنامه»، ص۹.</ref> شاهنامه را منبعی بسیار غنی می‌دانند از استمرار هویت ملی از دنیای اسطوره‌ها و حماسه‌ها تا فرمانروایی شاهان ساسانی.<ref>خطیبی، «هویت ایرانی در شاهنامه»، ص۶۹. </ref>
شاهنامه اثر فردوسی، یکی از مهم‌ترین یادگارهای ادب و هنر جهان، میراث پارسی‌زبانان است. این کتاب مجموعه داستان‌های حماسی و وقایع تاریخی ایران زمان [[ساسانیان]] است که به نظم درآمده و اغلب، متعلق به ایران خاوری و آسیای میانه است.<ref>استاریکوف، آلکسی آرکادیویچ، فردوسی و شاهنامه، ص۱ و ۲.</ref> شاهنامه، در قالب مثنوی و در حدود شصت هزار بیت (در اغلب نسخه‌ها پنجاه هزار بیت) <ref>شریفی، «شاهنامه»، ص۸۶۸.</ref> در وزن «بحر متقارب» از رایج‌ترین و معروف‌ترین اوزان شعر فارسی سروده شده است.<ref>نفیسی، «وزن شعر فردوسی»، ص۴۰۳.</ref> شاهنامه مشتمل است بر روایات اساطیری و پهلوانی و تاریخی از عهد کیومرث تا پایان روزگار یزگرد سوم ساسانی.<ref>شریفی، «شاهنامه»، ص۸۶۸.</ref>
 
گفته‌اند شاهنامه چکیده و عصاره تمدن و فرهنگ قوم ایرانی است.<ref>سبحانی، سیفی، «حکیم طوس و شاهنامه»، ص۲۹.</ref> منتقدان ادبی اعتقاد دارند شاهنامه با گنجاندن تاریخ و افسانه ایران در بیش از پنجاه هزار بیت، در زنده‌کردن و رشد زبان فارسی نقشی بی‌نظیر داشته است.<ref>دشتی، «شاهنامه»، ص۲۵۸.</ref> فردوسی با سرودن شاهنامه به تحکیم اساس متزلزل قومیت ایرانی پرداخته و عزت ملی که به خمودی گراییده بود را بیدار ساخت.<ref>دشتی، «شاهنامه»، ص۲۵۹.</ref> [[حبیب یغمایی]] پژوهشگر ادبی، شاهنامه را شناسنامه ملت ایران،<ref>یغمایی، «سخنی درباره شاهنامه»، ص۲.</ref> و منوچهر مرتضوی ادیب و نویسنده، شاهنامه را موثق‌ترین و معتبرترین سند هویت تاریخی و ملی ایران می‌داند.<ref>مرتضوی، «فردوسی و شاهنامه»، ص۹.</ref> شاهنامه را منبعی بسیار غنی می‌دانند از استمرار هویت ملی از دنیای اسطوره‌ها و حماسه‌ها تا فرمانروایی شاهان ساسانی.<ref>خطیبی، «هویت ایرانی در شاهنامه»، ص۶۹. </ref>


برخی ادعا می‌کنند، اسلوب و روش به شعر در آوردن [[شاهنامه]] از [[قرآن]] گرفته شده است هر چند که بلاغت قرآن بالاتر از آن است.<ref>امین، «مذهب فردوسی و ادیان در شاهنامه»، ص۱۴.</ref> فردوسی در شاهنامه بارها سخن از فرهنگ آورده و به‌دنبال پیوند فرهنگ [[ایران]] پیش و پس از [[اسلام]] با یکدیگر بوده است.<ref>فرهنگ در آیینه زبان و ادبیات فارسی، ۱۳۹۳ش، ص۳۶.</ref> اسلامی ندوشن، نویسنده و پژوهشگر ادبی برای شاهنامه چهار خصوصیت بارز نام می‌برد: یک. سند قومیت و نسبنامه مردم ایران است. دو. عصاره و چکیده تمدن و فرهنگ قوم ایرانی است. سه. شاهنامه یک کتاب انسانی است؛ نه فقط حماسه ایرانیان. چهار. شاهنامه یک اثر ادبی بی‌نظیر است.<ref>اسلامی ندوشن، زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه، ص۱۹.</ref>
برخی ادعا می‌کنند، اسلوب و روش به شعر در آوردن [[شاهنامه]] از [[قرآن]] گرفته شده است هر چند که بلاغت قرآن بالاتر از آن است.<ref>امین، «مذهب فردوسی و ادیان در شاهنامه»، ص۱۴.</ref> فردوسی در شاهنامه بارها سخن از فرهنگ آورده و به‌دنبال پیوند فرهنگ [[ایران]] پیش و پس از [[اسلام]] با یکدیگر بوده است.<ref>فرهنگ در آیینه زبان و ادبیات فارسی، ۱۳۹۳ش، ص۳۶.</ref> اسلامی ندوشن، نویسنده و پژوهشگر ادبی برای شاهنامه چهار خصوصیت بارز نام می‌برد: یک. سند قومیت و نسبنامه مردم ایران است. دو. عصاره و چکیده تمدن و فرهنگ قوم ایرانی است. سه. شاهنامه یک کتاب انسانی است؛ نه فقط حماسه ایرانیان. چهار. شاهنامه یک اثر ادبی بی‌نظیر است.<ref>اسلامی ندوشن، زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه، ص۱۹.</ref>


شاهنامه، در قالب مثنوی و در حدود شصت هزار بیت (در اغلب نسخه‌ها پنجاه هزار بیت) <ref>شریفی، «شاهنامه»، ص۸۶۸.</ref> در وزن «بحر متقارب» از رایج‌ترین و معروف‌ترین اوزان شعر فارسی سروده شده است.<ref>نفیسی، «وزن شعر فردوسی»، ص۴۰۳.</ref> شاهنامه مشتمل است بر روایات اساطیری و پهلوانی و تاریخی از عهد کیومرث تا پایان روزگار یزگرد سوم ساسانی.<ref>شریفی، «شاهنامه»، ص۸۶۸.</ref> از ویژگی‌های عمده شاهنامه، این است که نخستین گنجینه و منبع سرشار واژگان زبان فارسی است.<ref>اتابکی، واژگان شاهنامه، ص۱.</ref>
از ویژگی‌های عمده شاهنامه، این است که نخستین گنجینه و منبع سرشار واژگان زبان فارسی است.<ref>اتابکی، واژگان شاهنامه، ص۱.</ref>


پس از فردوسی از جمله کسانی که تحت تاثیر فردوسی قرار گرفتند [[ابن حسامِ خوسْفی]] صاحب [[خاوران نامه]] بوده، او مثنوی خاوران‌نامه را تحت تاثیر شاهنامه سروده است.<ref>ابن حسام، خاوران‌نامه، ۱۳۸۱ش، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref>
[[ابن حسامِ خوسْفی]] مثنوی [[خاوران‌نامه]] را تحت تاثیر شاهنامه سروده است.<ref>ابن حسام، خاوران‌نامه، ۱۳۸۱ش، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref>


برخی گفته‌اند شاهنامه در زمان سلطان محمود غزنوی سروده و به او تقدیم شده است.<ref>فاضلی، عرفان سیاسی یا سیاست عرفانی، ۱۳۸۷ش، ص۱۳۰.</ref> و محمود را مشوق او برای سرودن شاهنامه دانسته‌اند.<ref>آقابابایی، «فردوسی»، ج۱۲، ص۲۶۲.</ref> در حالی که دیگرانی، خصوصیات نژادی، و گزارش تاریخ از سلطان محمود را مغایر با این رویکرد می‌دانند.<ref>آقابابایی، «فردوسی»، ج۱۲، ص۲۶۲.</ref> و برخی نیز گفته‌اند که محمود نخست حامی شاهنامه بود ولی بعدها به علت اختلاف مذهبی با فردوسی که شیعه بود و اشعاری درباره [[اهل بیت(ع)]] سروده بود حمایت خود را برداشت.<ref>آقابابایی، «فردوسی»، ج۱۲، ص۲۶۳.</ref>
برخی گفته‌اند شاهنامه در زمان سلطان محمود غزنوی سروده و به او تقدیم شده است.<ref>فاضلی، عرفان سیاسی یا سیاست عرفانی، ۱۳۸۷ش، ص۱۳۰.</ref> و محمود را مشوق او برای سرودن شاهنامه دانسته‌اند.<ref>آقابابایی، «فردوسی»، ج۱۲، ص۲۶۲.</ref> در حالی که دیگرانی، خصوصیات نژادی، و گزارش تاریخ از سلطان محمود را مغایر با این رویکرد می‌دانند.<ref>آقابابایی، «فردوسی»، ج۱۲، ص۲۶۲.</ref> و برخی نیز گفته‌اند که محمود نخست حامی شاهنامه بود ولی بعدها به علت اختلاف مذهبی با فردوسی که شیعه بود و اشعاری درباره [[اهل بیت(ع)]] سروده بود حمایت خود را برداشت.<ref>آقابابایی، «فردوسی»، ج۱۲، ص۲۶۳.</ref>
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۳۷۷

ویرایش