پرش به محتوا

حکم بن ابی‌العاص: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


==در مکه==
==در مکه==
 
===دشمنی با پیامبر(ص)===
پس از آشكار شدن دعوت رسول خدا در مكه، حكم‌بن ابی‌العاص پیامبر را بسیار می‌آزرد و از كسانى بود كه بر سر پیامبر در هنگام نماز شكنبه گوسفند ریخت.<ref>ابن‌هشام، ج 2، ص157</ref> حكم‌بر خویشانش كه مسلمان می‌شدند، سخت می‌گرفت، چنان كه برادرزاده خود، عثمان، را با طناب بست و او را تهدید كرد تا از دین جدید دست برندارد، وى را آزاد نخواهد كرد.<ref>ابن‌سعد، ج 3، ص 55</ref> وى در توطئه قتل پیامبر اكرم (توطئه دارالندوه) شركت داشت و جزو محاصره‌كنندگان خانه آن حضرت بود.<ref>رجوع کنید به همان، ج 1، ص 228</ref> او همچنان بر كفر و شرك خود باقى بود تا آنكه پس از فتح مكه، به‌رغم میل خود، اسلام آورد و پس از مدتى در مدینه ساكن شد.<ref>ابن‌حجر عسقلانى، همانجا</ref> مسلمانان همواره با تردید به اسلام آوردن حكم می‌نگریستند و مسلمانى او را واقعى نمی‌پنداشتند.<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ج 5، ص 125</ref>
پس از آشكار شدن دعوت رسول خدا(ص) در [[مكه]]، حكم‌بن ابی‌العاص پیامبر(ص) را بسیار می‌آزرد و از كسانى بود كه بر سر پیامبر(ص) در هنگام [[نماز]] شكنبه گوسفند ریخت.<ref>ابن‌هشام، ج 2، ص157</ref> حكم‌ بر خویشانش كه [[مسلمان]] می‌شدند، سخت می‌گرفت، چنان كه برادرزاده خود، [[عثمان بن عفان|عثمان]]، را با طناب بست و او را تهدید كرد تا از دین جدید دست برندارد، وى را آزاد نخواهد كرد.<ref>ابن‌سعد، ج 3، ص 55</ref> وى در توطئه قتل پیامبر اكرم (توطئه [[دارالندوه]]) شركت داشت و جزو محاصره‌كنندگان خانه آن حضرت بود.<ref>رجوع کنید به همان، ج 1، ص 228</ref>
===اسلام آوردن===
حکم همچنان بر [[کفر]] و [[شرک]] خود باقى بود تا آنكه پس از [[فتح مكه]]، به‌رغم میل خود، [[اسلام]] آورد و پس از مدتى در [[مدینه]] ساكن شد.<ref>ابن‌حجر عسقلانى، همانجا</ref> مسلمانان همواره با تردید به اسلام آوردن حكم می‌نگریستند و مسلمانى او را واقعى نمی‌پنداشتند.<ref>رجوع کنید به بلاذرى، ج 5، ص 125</ref>


==در مدینه==
==در مدینه==
 
===اذیت و آزار پیامبر(ص)===
* حكم در مدینه نیز از رفتارهاى زشت خود دست برنداشت. وى پشت سر رسول خدا به راه می‌افتاد و از راه رفتن پیامبر تقلید و حركات حضرت را با دست و بینى و چشم مسخره می‌كرد.<ref>همانجا؛ ابن‌عبدالبرّ، ج 1، ص 359؛ ابن‌حجر عسقلانى، ج 2، ص 105</ref> یك بار كه پیامبر حكم را در حال تقلید كردن دید، او را نفرین كرد و فرمود: «به همین حال بمان»، و حكم از آن لحظه تا پایان عمر به همان قیافه ماند.<ref>طبرى، ج 10، ص 58؛ ابن‌عبدالبرّ، ج 1، ص 359ـ360) و دچار رعشه و بی‌عقلى شد (بلاذرى؛ ابن‌عبدالبرّ، همانجاها</ref>
* حكم در مدینه نیز از رفتارهاى زشت خود دست برنداشت. وى پشت سر [[رسول خدا(ص)]] به راه می‌افتاد و از راه رفتن پیامبر(ص) تقلید و حركات حضرت را با دست و بینى و چشم مسخره می‌كرد.<ref>همانجا؛ ابن‌عبدالبرّ، ج 1، ص 359؛ ابن‌حجر عسقلانى، ج 2، ص 105</ref> یك بار كه پیامبر(ص) حكم را در حال تقلید كردن دید، او را نفرین كرد و فرمود: «به همین حال بمان»، و حكم از آن لحظه تا پایان عمر به همان قیافه ماند.<ref>طبرى، ج 10، ص 58؛ ابن‌عبدالبرّ، ج 1، ص 359ـ360) و دچار رعشه و بی‌عقلى شد (بلاذرى؛ ابن‌عبدالبرّ، همانجاها</ref>
* حكم اسرار پیامبر را فاش می‌نمود.<ref>بلاذرى، همانجا</ref> مثلاً، آنچه را پیامبر در باره مشركان قریش و منافقان به بزرگان صحابه می‌گفت، برملا می‌كرد.<ref>ابن‌عبدالبرّ، ج 1، ص 359</ref> یكى دیگر از كارهاى او، كه پیامبر را رنجیده‌خاطر ساخت، این بود كه پشت خانه رسول خدا می‌ایستاد و به سخنان ایشان گوش می‌داد. یك‌بار نیز از شكاف در به درون خانه پیامبر می‌نگریست كه پیامبر بیرون آمد و فرمود: «چه كسى مرا از شرّ این مرد نجات می‌دهد؟» سرانجام، رسول خدا وى را لعنت و به طائف تبعید كرد و فرمود او حق ندارد در مدینه با من زندگى و سكونت كند (بلاذرى، همانجا). برخى فرزندان حكم، از جمله عثمان و حارث<ref>همانجا</ref> و به قولى، مروان،<ref>ابن‌عبدالبرّ، همانجا؛ ابن‌اثیر، ج 2، ص 37</ref> نیز همراه وى در طائف به‌سر بردند. تبعید حكم به طائف به سبب همه رفتارهاى خصمانه او و نیز افشاى اسرار پیامبر براى دشمنان وى از كفار و منافقان بود.<ref>بلاذرى؛ ابن‌عبدالبرّ، همانجاها</ref> حكم از آن پس به طَریدِ (تبعید شده) رسول خدا مشهور گشت.<ref>رجوع کنید به ابن‌عبدربّه، ج 4، ص 267؛ مسعودى، ج 3، ص 78؛ ابن‌طقطقى، ص 143</ref>
* حكم اسرار پیامبر(ص) را فاش می‌نمود.<ref>بلاذرى، همانجا</ref> مثلاً، آنچه را پیامبر(ص) در باره مشركان [[قریش]] و [[منافق|منافقان]] به بزرگان [[صحابه]] می‌گفت، برملا می‌كرد.<ref>ابن‌عبدالبرّ، ج 1، ص 359</ref>
* حكم‌بن ابی‌العاص مصداق بارز آیه 57 سوره احزاب بود كه در آن، آزار پیامبر با آزار خدا یكسان شمرده شده و خدا آزاردهندگان پیامبر را در دنیا و آخرت از رحمت خود دور كرده و عذاب خواركننده‌اى براى ایشان در آخرت مهیا ساخته است.
* یكى دیگر از كارهاى او، كه پیامبر(ص) را رنجیده‌خاطر ساخت، این بود كه پشت خانه رسول خدا(ص) می‌ایستاد و به سخنان ایشان گوش می‌داد. یك‌بار نیز از شكاف در به درون خانه پیامبر(ص) می‌نگریست كه پیامبر(ص) بیرون آمد و فرمود: «چه كسى مرا از شرّ این مرد نجات می‌دهد؟» سرانجام، رسول خدا(ص) وى را [[لعنت]] و به [[طائف]] تبعید كرد و فرمود او حق ندارد در مدینه با من زندگى و سكونت كند.<ref>بلاذرى، همانجا</ref> برخى فرزندان حكم، از جمله عثمان و حارث<ref>همانجا</ref> و به قولى، [[مروان بن حکم|مروان]]،<ref>ابن‌عبدالبرّ، همانجا؛ ابن‌اثیر، ج 2، ص 37</ref> نیز همراه وى در طائف به‌سر بردند. تبعید حكم به طائف به سبب همه رفتارهاى خصمانه او و نیز افشاى اسرار پیامبر(ص) براى دشمنان وى از كفار و منافقان بود.<ref>بلاذرى؛ ابن‌عبدالبرّ، همانجاها</ref> حكم از آن پس به طَریدِ (تبعید شده) رسول خدا(ص) مشهور گشت.<ref>رجوع کنید به ابن‌عبدربّه، ج 4، ص 267؛ مسعودى، ج 3، ص 78؛ ابن‌طقطقى، ص 143</ref>
* حكم‌بن ابی‌العاص مصداق بارز آیه 57 [[سوره احزاب]] بود كه در آن، آزار پیامبر(ص) با آزار خدا یكسان شمرده شده و خدا آزاردهندگان پیامبر را در دنیا و [[آخرت]] از رحمت خود دور كرده و [[عذاب]] خواركننده‌اى براى ایشان در آخرت مهیا ساخته است.
* به ‌گزارش بلاذرى<ref>بلاذری، ج 5، ص 126</ref> پیامبر اكرم نه فقط حَكم، بلكه ذریه و نسل او را نیز لعنت كرد، مگر مؤمنان آنان كه اندك‌اند. ماجراى لعن حكم و فرزندانش از سوى پیامبر، در روایات متعددى از زبان صحابه و تابعین نقل شده است.<ref>رجوع کنید به ابن‌عبدالبرّ، ج 1، ص360؛ ابن‌اثیر، ج 2، ص 37ـ38؛ ذهبى، ج 2، ص 108</ref>
* به ‌گزارش بلاذرى<ref>بلاذری، ج 5، ص 126</ref> پیامبر اكرم نه فقط حَكم، بلكه ذریه و نسل او را نیز لعنت كرد، مگر مؤمنان آنان كه اندك‌اند. ماجراى لعن حكم و فرزندانش از سوى پیامبر، در روایات متعددى از زبان صحابه و تابعین نقل شده است.<ref>رجوع کنید به ابن‌عبدالبرّ، ج 1، ص360؛ ابن‌اثیر، ج 2، ص 37ـ38؛ ذهبى، ج 2، ص 108</ref>


کاربر ناشناس