پرش به محتوا

شیطان: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ ژوئن ۲۰۲۳
خط ۶۶: خط ۶۶:
برخی دیگر، وجود ابلیس را به جهت نمایاندن زیبایی‌های عالم و ظهور رحمت الهی ضروری شمرده <ref>حلاج، طواسین، ۱۳۸۴، قطعه ۱۹؛ عین القضات، تمهیدات، ۱۳۸۶ش، ص۱۸۷</ref> و به عنوان مثال بر این باورند که اگر ابلیس نبود و انسان را به گناه نمی‌کشاند، وصف مغفرت الهی تجلی نمی‌یافت. <ref>میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ۱۳۷۱ش، ج‏۲، ص۷۰۱</ref>
برخی دیگر، وجود ابلیس را به جهت نمایاندن زیبایی‌های عالم و ظهور رحمت الهی ضروری شمرده <ref>حلاج، طواسین، ۱۳۸۴، قطعه ۱۹؛ عین القضات، تمهیدات، ۱۳۸۶ش، ص۱۸۷</ref> و به عنوان مثال بر این باورند که اگر ابلیس نبود و انسان را به گناه نمی‌کشاند، وصف مغفرت الهی تجلی نمی‌یافت. <ref>میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ۱۳۷۱ش، ج‏۲، ص۷۰۱</ref>


برخی دیگر نیز از آن جهت که همه چیز در نظام هستی، آیت و نشانه الهی بوده و مظهرِ اسمی از اسماء خداوند به حساب می‌آید، ابلیس را نیز مظهر اسم مضلّ الهی دانسته‌اند.<ref>حسن‌زاده آملی، هزار و یک کلمه، ۱۳۸۱ش، ج ۴، ص۲۱۶- حسن‌زاده، اتحاد عاقل به معقول‏، ۱۳۶۶ش، ص۳۶۸</ref>
[[حسن حسن‌زاده آملی|حسن حسن زاده آملی]] نیز از آن جهت که همه چیز در نظام هستی، آیت و نشانه الهی بوده و مظهرِ اسمی از اسماء خداوند به حساب می‌آید، ابلیس را نیز مظهر اسم مضلّ الهی دانسته‌ است.<ref>حسن‌زاده آملی، هزار و یک کلمه، ۱۳۸۱ش، ج ۴، ص۲۱۶- حسن‌زاده، اتحاد عاقل به معقول‏، ۱۳۶۶ش، ص۳۶۸</ref>


اندکی از عارفان مسلمان نیز رویکردی تأویلی به داستان ابلیس داشته و با این باورند که نباید به مدلول ظاهری عبارات نقلی در این خصوص بسنده کرد. نظیر گنابادی، صاحب [[بیان السعادة فی مقامات العبادة (کتاب)|تفسیر بیان السعاده]] که در تأویل داستان خلقت، آدم را به عقل، درخت را به مرتبه نفس انسانی و جامع مقام حیوانی و آدمی، «سواتهما» را به رذایل پنهانی، هواهای فاسد و آرای باطل، و برگ درختان بهشتی را به حیا و تقوی، و ابلیس را به قوّه واهمه، تأویل برده‌است.<ref>گنابادی، بیان السعاده، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۸۱ و ج۲، ص۱۷۳</ref> و تاویل ابلیس به قوه وهمیه در کلام ملاصدرا <ref>صدر المتالهین، تفسیر قرآن کریم، ۱۳۶۶، ج‏۲، ص۳۰۵</ref> و محی الدین عربی <ref>ابن عربی، تفسیر ابن عربی، ۱۴۲۲ق، ج‏۱، ص۲۷</ref> نیز موجود است.
اندکی از عارفان مسلمان نیز رویکردی تأویلی به داستان ابلیس داشته و با این باورند که نباید به مدلول ظاهری عبارات نقلی در این خصوص بسنده کرد. نظیر گنابادی، صاحب [[بیان السعادة فی مقامات العبادة (کتاب)|تفسیر بیان السعاده]] که در تأویل داستان خلقت، آدم را به عقل، درخت را به مرتبه نفس انسانی و جامع مقام حیوانی و آدمی، «سواتهما» را به رذایل پنهانی، هواهای فاسد و آرای باطل، و برگ درختان بهشتی را به حیا و تقوی، و ابلیس را به قوّه واهمه، تأویل برده‌است.<ref>گنابادی، بیان السعاده، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۸۱ و ج۲، ص۱۷۳</ref> و تاویل ابلیس به قوه وهمیه در کلام [[ملاصدرا]] <ref>صدر المتالهین، تفسیر قرآن کریم، ۱۳۶۶، ج‏۲، ص۳۰۵</ref> و [[محی الدین عربی]] <ref>ابن عربی، تفسیر ابن عربی، ۱۴۲۲ق، ج‏۱، ص۲۷</ref> نیز موجود است.


==توانایی‌ها و گستره فعالیت==
==توانایی‌ها و گستره فعالیت==
Automoderated users، confirmed، movedable، templateeditor
۲٬۳۸۱

ویرایش