پرش به محتوا

سید محمدباقر صدر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Erfani
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
سیدمحمدباقر صدر، در دانش‌هایی چون [[اصول]]، [[فقه]]، فلسفه سیاست، و معرفت‌شناسی نظریه‌های جدیدی ارائه داده است. برخی از نظریه‌های مشهور وی عبارت است از:
سیدمحمدباقر صدر، در دانش‌هایی چون [[اصول]]، [[فقه]]، فلسفه سیاست، و معرفت‌شناسی نظریه‌های جدیدی ارائه داده است. برخی از نظریه‌های مشهور وی عبارت است از:
===نظریه حق الطاعه===
===نظریه حق الطاعه===
شهید صدر نظریه [[حق الطاعه]] را در مقابل نظریه مشهورِ [[قبح عقاب بلا بیان]] مطرح کرده است. <ref>لاریجانی، «نظریه حق الطاعه»، ص۱۱.</ref> بر طبق نظریه حق الطاعه، در شبهات بَدْوی، یعنی در مواردی که احتمال وجود تکلیف هست، اما دلیلی برای آن وجود ندارد، عقل به برائت، حکم نمی‌کند و احتیاط را لازم می‌داند. استدلال او این است که حق اطاعت از خداوند محدود به تکالیفی نیست که ما به آنها یقین داریم؛ بلکه مواردی را که احتمال وجود تکلیف می‌دهیم(تکالیف مُحتَمل)، دربرمی‌گیرد. بنابراین در این‌گونه موارد، حکم عقل، لزوم احتیاط است.<ref>اسلامی، «مکتب اصولی شهید آیت الله صدر»، ص۱۵۳؛ لاریجانی، «نظریه حق الطاعه»، ص۱۲.</ref>
شهید صدر نظریه [[حق الطاعه]] را در مقابل نظریه مشهورِ [[قبح عقاب بلا بیان]] مطرح کرده است. <ref>لاریجانی، «نظریه حق الطاعه»، ص۱۱.</ref> طبق نظریه حق الطاعه، در شبهات بَدْوی، یعنی در مواردی که احتمال وجود تکلیف هست، اما دلیلی برای آن وجود ندارد، عقل به برائت، حکم نمی‌کند و احتیاط را لازم می‌داند. استدلال او این است که حق اطاعت از خداوند محدود به تکالیفی نیست که ما به آنها یقین داریم؛ بلکه مواردی را که احتمال وجود تکلیف می‌دهیم(تکالیف مُحتَمل)، دربرمی‌گیرد. بنابراین در این‌گونه موارد، حکم عقل، لزوم احتیاط است.<ref>اسلامی، «مکتب اصولی شهید آیت الله صدر»، ص۱۵۳؛ لاریجانی، «نظریه حق الطاعه»، ص۱۲.</ref>
   
   
گفتنی است که شهید صدر مانند دیگر اصولیان، برائت شرعی را در این موارد می‌پذیرد؛ یعنی معتقد است که هر چند عقل پیش از ورود شرع، به احتیاط حکم می‌کند نه برائت،‌ ولی آیات و روایات، احتیاط را لازم نمی‌دانند و به برائت حکم می‌دهند. از این رو او در عمل قائل به برائت بود نه احتیاط.<ref>لاریجانی، «نظریه حق الطاعه»، ص۱۳.</ref>
گفتنی است که شهید صدر مانند دیگر اصولیان، برائت شرعی را در این موارد می‌پذیرد؛ یعنی معتقد است که هر چند عقل پیش از ورود شرع، به احتیاط حکم می‌کند نه برائت،‌ ولی آیات و روایات، احتیاط را لازم نمی‌دانند و به برائت حکم می‌دهند. از این رو او در عمل قائل به برائت بود نه احتیاط.<ref>لاریجانی، «نظریه حق الطاعه»، ص۱۳.</ref>
کاربر ناشناس