پرش به محتوا

حروف مقطعه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۸
اصلاح پانویس‌های تفسیر طبری
(اصلاح پانویس‌های تفسیر طبری)
خط ۸: خط ۸:


== معرفی ==
== معرفی ==
حروفِ مُقَطَّعَه، یک یا چند حرف که در آغاز ۲۹ سوره قرآن کریم، پس از [[بسم الله الرحمن الرحیم|بَسْمَلَه]]، قرار دارند و جداجدا و گسسته خوانده می‌شوند، مانند الم (الف، لام، میم)، یس (یا، سین)، ص (صاد). نام‌های دیگر این حروف عبارت‌اند از مُقَطَّعات<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۳.</ref> و فَواتحُ السُّوَر.<ref>طبری، تفسیر الطبری، ۱۳۷۳ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ صالح، مباحث فی علوم القرآن، ۱۹۶۸م، ص۲۳۴.</ref>  
حروفِ مُقَطَّعَه، یک یا چند حرف که در آغاز ۲۹ سوره قرآن کریم، پس از [[بسم الله الرحمن الرحیم|بَسْمَلَه]]، قرار دارند و جداجدا و گسسته خوانده می‌شوند، مانند الم (الف، لام، میم)، یس (یا، سین)، ص (صاد). نام‌های دیگر این حروف عبارت‌اند از مُقَطَّعات<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۳.</ref> و فَواتحُ السُّوَر.<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ صالح، مباحث فی علوم القرآن، ۱۹۶۸م، ص۲۳۴.</ref>  


سوره‌هایی که با این حروف آغاز می‌شوند، [[مکی و مدنی|مکی‌اند]]، به جز [[سوره بقره|بقره]] و [[سوره آل عمران|آل عمران]]، که آن دو هم در سال‌های آغازین دوره مدنی نازل شده‌اند.{{مدرک}} مطابق شمارش کوفی، که از [[علی بن ابی طالب(ع)]] نقل شده است،<ref>نگاه کنید به: شاطبی، منظومة ناظمة الزهر، ۱۴۲۷ق، ص۶.</ref> حروف مقطعه در پاره‌ای از سوره‌ها [[آیه]] مستقل به شمار آمده<ref>برای نمونه نگاه کنید به: سوره بقره، آل عمران و اعراف.</ref> و در برخی سوره‌ها، مستقل محسوب نشده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: سوره یونس و هود.</ref>
سوره‌هایی که با این حروف آغاز می‌شوند، [[مکی و مدنی|مکی‌اند]]، به جز [[سوره بقره|بقره]] و [[سوره آل عمران|آل عمران]]، که آن دو هم در سال‌های آغازین دوره مدنی نازل شده‌اند.{{مدرک}} مطابق شمارش کوفی، که از [[علی بن ابی طالب(ع)]] نقل شده است،<ref>نگاه کنید به: شاطبی، منظومة ناظمة الزهر، ۱۴۲۷ق، ص۶.</ref> حروف مقطعه در پاره‌ای از سوره‌ها [[آیه]] مستقل به شمار آمده<ref>برای نمونه نگاه کنید به: سوره بقره، آل عمران و اعراف.</ref> و در برخی سوره‌ها، مستقل محسوب نشده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: سوره یونس و هود.</ref>
خط ۵۶: خط ۵۶:
* رمز بین خدا و پیامبر: برخی از جمله علامه طباطبایی و سید محمود طالقانی، حروف مقطعه را رمزی میان خدا و [[پیامبر اسلام|پیغمبر]] دانسته که خداوند  نخواسته کسی جز پیامبر(ص) از آنها آگاهی یابد.<ref>نگاه کنید به: طالقانی، پرتوی از قرآن، ۱۳۴۵ش، ج۱، ص۴۹؛ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴ق، ج۱۸، ص۹.</ref> این دیدگاه، همچنین به [[امام جعفر صادق(ع)]] نسبت داده شده است.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۸۴.</ref>
* رمز بین خدا و پیامبر: برخی از جمله علامه طباطبایی و سید محمود طالقانی، حروف مقطعه را رمزی میان خدا و [[پیامبر اسلام|پیغمبر]] دانسته که خداوند  نخواسته کسی جز پیامبر(ص) از آنها آگاهی یابد.<ref>نگاه کنید به: طالقانی، پرتوی از قرآن، ۱۳۴۵ش، ج۱، ص۴۹؛ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴ق، ج۱۸، ص۹.</ref> این دیدگاه، همچنین به [[امام جعفر صادق(ع)]] نسبت داده شده است.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۸۴.</ref>
* متشابهات قرآن کریم: فخر رازی و سیوطی، از عالمان اهل سنت، بر این باورند که حروف مقطعه از [[محکم و متشابه|متشابهات]] قرآن کریم است که تنها خداوند معنای آن را می‌داند.<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۴.</ref> برخی از روایات نقل‌شده توسط محدثان شیعه نیز تاییدکننده این دیدگاه است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>
* متشابهات قرآن کریم: فخر رازی و سیوطی، از عالمان اهل سنت، بر این باورند که حروف مقطعه از [[محکم و متشابه|متشابهات]] قرآن کریم است که تنها خداوند معنای آن را می‌داند.<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۴.</ref> برخی از روایات نقل‌شده توسط محدثان شیعه نیز تاییدکننده این دیدگاه است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>
* نام سوره‌ها: به باور شیخ طوسی، طبرسی و سیوطی، از مفسران شیعه و سنی، حروف مقطعه، نام‌های [[سوره|سوره‌ها]] هستند و عنوان هر سوره، همان حروف مقطعه‌ای است که با آن آغاز شده است.<ref>نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸ـ۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۲.</ref> [[شیخ طوسی]]<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸ـ۴۹.</ref> و [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] <ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>، این قول را بهترین دیدگاه در تفسیر حروف مقطعه دانسته‌اند. قول مذکور، به [[ابی بن کعب|أُبی بن کعب]]، [[حسن بصری]] و زید بن اسلم نسبت داده شده است.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، ۱۳۷۳ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> همچنین  [[خلیل بن احمد]] و [[سیبویه]].<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>
* نام سوره‌ها: به باور شیخ طوسی، طبرسی و سیوطی، از مفسران شیعه و سنی، حروف مقطعه، نام‌های [[سوره|سوره‌ها]] هستند و عنوان هر سوره، همان حروف مقطعه‌ای است که با آن آغاز شده است.<ref>نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸-۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۲.</ref> [[شیخ طوسی]] و [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]]، این قول را بهترین دیدگاه در تفسیر حروف مقطعه دانسته‌اند.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸ـ۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> قول مذکور، به زید بن اسلم نسبت داده شده است.<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> همچنین  [[خلیل بن احمد]] و [[سیبویه]].<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>
*حروف سوگند: [[ابن عباس]] و عِکرمه، حروف مقطعه را حروف سوگند دانسته و معتقدند خداوند با این حروف که از نام‌های او هستند، سوگند یاد کرده است.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، ۱۳۷۳ق؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل بقره: ۱؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۷.</ref> سیوطی در توجیه و تأیید این نظر به روایتی از [[امام علی(ع)]] استناد کرده که گفته است: «‌یا کهیعص اغفرلی».<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷م، ج۳، ص۲۷-۲۸.</ref>
*حروف سوگند: [[ابن عباس]] و عِکرمه، حروف مقطعه را حروف سوگند دانسته و معتقدند خداوند با این حروف که از نام‌های او هستند، سوگند یاد کرده است.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۷، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل بقره: ۱؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۷.</ref> سیوطی در توجیه و تأیید این نظر به روایتی از [[امام علی(ع)]] استناد کرده که گفته است: «‌یا کهیعص اغفرلی».<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷م، ج۳، ص۲۷-۲۸.</ref>
*نشانه اعجاز قرآن: یکی از قدیمی‌ترین و مشهورترین نظریه‌ها در تفسیر حروف مقطعه، این است که خداوند ۲۹ سوره از قرآن کریم را با این حروف آغاز کرده تا عرب‌زبانان دریابند قرآن از همان حروفی ساخته شده که با آن سخن می‌گویند و اگر فکر می‌کنند قرآن معجزه نیست، با همان حروف، چیزی مانند قرآن کریم بیاورند.<ref>نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۵.</ref> این رأی در برخی متون [[شیعه|شیعی]] نیز آمده است.<ref>نگاه کنید به: التفسیر المنسوب الی الامام ابی محمد الحسن بن علی العسکری، ۱۴۰۹ق، ص۶۲؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۷.</ref> [[سید قطب]]، از عالمان اهل سنت، فقط همین قول را پسندیده و شایسته ذکر دانسته است.<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۳۸۶ق، ج۱، جزء۱، ص۳۸.</ref>
*نشانه اعجاز قرآن: یکی از قدیمی‌ترین و مشهورترین نظریه‌ها در تفسیر حروف مقطعه، این است که خداوند ۲۹ سوره از قرآن کریم را با این حروف آغاز کرده تا عرب‌زبانان دریابند قرآن از همان حروفی ساخته شده که با آن سخن می‌گویند و اگر فکر می‌کنند قرآن معجزه نیست، با همان حروف، چیزی مانند قرآن کریم بیاورند.<ref>نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۵.</ref> این رأی در برخی متون [[شیعه|شیعی]] نیز آمده است.<ref>نگاه کنید به: التفسیر المنسوب الی الامام ابی محمد الحسن بن علی العسکری، ۱۴۰۹ق، ص۶۲؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۷.</ref> [[سید قطب]]، از عالمان اهل سنت، فقط همین قول را پسندیده و شایسته ذکر دانسته است.<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۳۸۶ق، ج۱، جزء۱، ص۳۸.</ref>
*اسم اعظم خدا: [[ابن مسعود]]، [[ابن عباس]] و شَعْبی، از مفسران صدر اسلام، گفته‌اند که این حروف، [[اسم اعظم]] خدا هستند.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، ۱۳۷۳ق، همانجا؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۷.</ref> همچنین [[سعید بن جبیر بن هشام اسدی|سعید بن جُبَیر]] معتقد بوده حروف مقطعه، نامهای خداست که تقطیع شده است.<ref>نگاه کنید به: طبرسی؛ ابوالفتوح رازی، ۱۴۰۸ق، همانجاها.</ref> این دیدگاه در برخی نقل‌های منسوب به برخی از [[امامان شیعه]] نیز وجود دارد.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۵.</ref>
*اسم اعظم خدا: [[ابن مسعود]]{{مدرک}} و [[ابن عباس]]<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>، از مفسران صدر اسلام، گفته‌اند که این حروف، [[اسم اعظم]] خدا هستند.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۷.</ref> همچنین [[سعید بن جبیر بن هشام اسدی|سعید بن جُبَیر]] معتقد بوده حروف مقطعه، نام‌های خداست که تقطیع شده است.<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۷، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ طبرسی؛ ابوالفتوح رازی، ۱۴۰۸ق، همانجاها.</ref> این دیدگاه در برخی نقل‌های منسوب به برخی از [[امامان شیعه]] نیز وجود دارد.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۵.</ref>
*ادات تنبیه: به باور برخی، هر یک از حروف مقطعه،ح به مثابه ادات تنبیه (از قبیل اَلا، اَما، و هان) هستند؛ بر این اساس، از آنجا که [[مشرک|مشرکان]] در پی آن بوده‌اند که از [[قرآن]] اِعراض کنند، به آن گوش نسپارند و در اثنای خواندن آیات سروصدا راه بیندازند،<ref>نگاه کنید به: سوره فصلت، آیه ۲۶.</ref> خدا سخنان خود را در برخی از سوره‌ها با حروف مقطعه آغاز کرد تا موجب سکوت مشرکان و انگیزه هشیاری و جلب نظر آنان به قرآن گردد.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، ۱۳۷۳ش، همانجا؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، همانجا؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref> در این باره که «‌چرا خدا از ادوات تنبیه مشهور بهره نگرفته است؟‌» گفته شده که قرآن کلامی است که به سخن بشر شباهت ندارد؛ پس، باید با نوعی از ادوات تنبیهِ نامعهود و نامتعارف آغاز گردد تا از کلام‌های دیگر بلیغ‌تر و مؤثرتر باشد.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref>
*ادات تنبیه: به باور برخی، هر یک از حروف مقطعه،ح به مثابه ادات تنبیه (از قبیل اَلا، اَما، و هان) هستند؛ بر این اساس، از آنجا که [[مشرک|مشرکان]] در پی آن بوده‌اند که از [[قرآن]] اِعراض کنند، به آن گوش نسپارند و در اثنای خواندن آیات سروصدا راه بیندازند،<ref>نگاه کنید به: سوره فصلت، آیه ۲۶.</ref> خدا سخنان خود را در برخی از سوره‌ها با حروف مقطعه آغاز کرد تا موجب سکوت مشرکان و انگیزه هشیاری و جلب نظر آنان به قرآن گردد.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، همانجا؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref> در این باره که «‌چرا خدا از ادوات تنبیه مشهور بهره نگرفته است؟‌» گفته شده که قرآن کلامی است که به سخن بشر شباهت ندارد؛ پس، باید با نوعی از ادوات تنبیهِ نامعهود و نامتعارف آغاز گردد تا از کلام‌های دیگر بلیغ‌تر و مؤثرتر باشد.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref>
*تفسیر عددی: گروهی از مفسران، این حروف را رمزهایی همراه با معنای نمادینِ مبتنی بر ارزش عددی حروفِ عربی، موسوم به «‌عَدُّ اَبی جاد‌» یا «‌[[حساب جمل|حساب جُمَل]]»، دانسته‌اند.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، ۱۳۷۳ق؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، همانجاها؛ درباره حساب جُمَل رجوع کنید به ذاکری، «تاریخچه ابجد و حساب جمل در فرهنگ اسلامی»، ص۲۳-۴۲.</ref> این گروه، که از یهودیان اثر پذیرفته‌اند، با تفسیر عددی حروف مقطعه خواسته‌اند زمان تأسیس حکومت‌ها و انقراض آنها، مدت عمر و سیادت اقوام و گروه‌ها و به ویژه مدت دوام و بقای امت مسلمان را به دست آورند و آن را پیشگویی کنند،<ref>نگاه کنید به: طبرسی، همانجا؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۹ـ۳۰؛ طالقانی، پرتوی از قرآن، ۱۳۴۵ش، ج۱، ص۴۶ـ۴۷.</ref> ابن حجر عسقلانی برای بطلان این تأویل‌ها به رأی [[ابن عباس]] تکیه کرده و گفته است که [[ابن عباس]] از عدّ ابی جاد منع کرده و آن را از زمره سحر شمرده است، زیرا هیچ ریشه‌ای در شریعت ندارد.<ref>نگاه کنید به: سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۰.</ref>
*تفسیر عددی: گروهی از مفسران، این حروف را رمزهایی همراه با معنای نمادینِ مبتنی بر ارزش عددی حروفِ عربی، موسوم به «‌عَدُّ اَبی جاد‌» یا «‌[[حساب جمل|حساب جُمَل]]»، دانسته‌اند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۹-۲۱۰، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، همانجاها؛ درباره حساب جُمَل رجوع کنید به ذاکری، «تاریخچه ابجد و حساب جمل در فرهنگ اسلامی»، ص۲۳-۴۲.</ref> این گروه، که از یهودیان اثر پذیرفته‌اند، با تفسیر عددی حروف مقطعه خواسته‌اند زمان تأسیس حکومت‌ها و انقراض آنها، مدت عمر و سیادت اقوام و گروه‌ها و به ویژه مدت دوام و بقای امت مسلمان را به دست آورند و آن را پیشگویی کنند،<ref>نگاه کنید به: طبرسی، همانجا؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۹ـ۳۰؛ طالقانی، پرتوی از قرآن، ۱۳۴۵ش، ج۱، ص۴۶ـ۴۷.</ref> ابن حجر عسقلانی برای بطلان این تأویل‌ها به رأی [[ابن عباس]] تکیه کرده و گفته است که [[ابن عباس]] از عدّ ابی جاد منع کرده و آن را از زمره سحر شمرده است، زیرا هیچ ریشه‌ای در شریعت ندارد.<ref>نگاه کنید به: سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۰.</ref>


== مطالعۀ بیشتر ==
== مطالعۀ بیشتر ==
خط ۹۶: خط ۹۶:
* طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، ۱۳۹۰-۱۳۹۴ق/۱۹۷۱-۱۹۷۴م.
* طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، ۱۳۹۰-۱۳۹۴ق/۱۹۷۱-۱۹۷۴م.
* طبرسی،‌ فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق هاشم رسولی محلاتی و فضل‌الله یزدی طباطبائی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
* طبرسی،‌ فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق هاشم رسولی محلاتی و فضل‌الله یزدی طباطبائی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
* طبری، محمد بن جریر، تفسیر الطبری: جامع البیان عن تأویل آی القرآن، تحقیق بشار عواد معروف و عصام فارس الحرستانی، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۴م.
* طبری، محمد بن جریر، تفسیر الطبری: جامع البیان عن تأویل آی القرآن، تحقیق محمود محمد شاکر و احمد محمد شاکر، قاهره، مکتبة ابن تیمیة، بی‌تا.
* طبری، محمد بن جریر، ترجمه تفسیر طبری: فراهم آمده در زمان سلطنت منصور بن نوح سامانی، ۳۵۰-۳۶۵ هجری، تحقیق حبیب یغمائی، تهران، ۱۳۶۷ش.
* طبری، محمد بن جریر، ترجمه تفسیر طبری: فراهم آمده در زمان سلطنت منصور بن نوح سامانی، ۳۵۰-۳۶۵ هجری، تحقیق حبیب یغمائی، تهران، ۱۳۶۷ش.
* شیخ ‌طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، بی‌تا.
* شیخ ‌طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، بی‌تا.
۲۵۶

ویرایش