حروف مقطعه: تفاوت میان نسخهها
جز
←معانی و تفاسیر مختلف
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (نوشتن شناسه) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
* متشابهات قرآن کریم: فخر رازی و سیوطی، از عالمان اهل سنت، بر این باورند که حروف مقطعه از [[محکم و متشابه|متشابهات]] قرآن کریم است که تنها خداوند معنای آن را میداند.<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۴.</ref> برخی از روایات نقلشده توسط محدثان شیعه نیز تاییدکننده این دیدگاه است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> | * متشابهات قرآن کریم: فخر رازی و سیوطی، از عالمان اهل سنت، بر این باورند که حروف مقطعه از [[محکم و متشابه|متشابهات]] قرآن کریم است که تنها خداوند معنای آن را میداند.<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۴.</ref> برخی از روایات نقلشده توسط محدثان شیعه نیز تاییدکننده این دیدگاه است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> | ||
* نام سورهها: به باور شیخ طوسی، طبرسی و سیوطی، از مفسران شیعه و سنی، حروف مقطعه، نامهای [[سوره|سورهها]] هستند و عنوان هر سوره، همان حروف مقطعهای است که با آن آغاز شده است.<ref>نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸ـ۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۲.</ref> [[شیخ طوسی]]<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸ـ۴۹.</ref> و [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] <ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>، این قول را بهترین دیدگاه در تفسیر حروف مقطعه دانستهاند. قول مذکور، به [[ابی بن کعب|أُبی بن کعب]]، [[حسن بصری]] و زید بن اسلم نسبت داده شده است.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، ۱۳۷۳ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> همچنین [[خلیل بن احمد]] و [[سیبویه]].<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> | * نام سورهها: به باور شیخ طوسی، طبرسی و سیوطی، از مفسران شیعه و سنی، حروف مقطعه، نامهای [[سوره|سورهها]] هستند و عنوان هر سوره، همان حروف مقطعهای است که با آن آغاز شده است.<ref>نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸ـ۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۲.</ref> [[شیخ طوسی]]<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸ـ۴۹.</ref> و [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] <ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>، این قول را بهترین دیدگاه در تفسیر حروف مقطعه دانستهاند. قول مذکور، به [[ابی بن کعب|أُبی بن کعب]]، [[حسن بصری]] و زید بن اسلم نسبت داده شده است.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، ۱۳۷۳ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> همچنین [[خلیل بن احمد]] و [[سیبویه]].<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> | ||
*حروف سوگند: [[ابن عباس]] و عِکرمه، حروف مقطعه را حروف سوگند دانسته و معتقدند خداوند با این حروف که از نامهای او هستند، سوگند یاد کرده است.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، ۱۳۷۳ق؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل بقره: ۱؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۷.</ref> سیوطی در توجیه و تأیید این نظر به روایتی از [[علی | *حروف سوگند: [[ابن عباس]] و عِکرمه، حروف مقطعه را حروف سوگند دانسته و معتقدند خداوند با این حروف که از نامهای او هستند، سوگند یاد کرده است.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، ۱۳۷۳ق؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل بقره: ۱؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۷.</ref> سیوطی در توجیه و تأیید این نظر به روایتی از [[امام علی(ع)]] استناد کرده که گفته است: «یا کهیعص اغفرلی».<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷م، ج۳، ص۲۷-۲۸.</ref> | ||
*نشانه اعجاز قرآن: یکی از قدیمیترین و مشهورترین نظریهها در تفسیر حروف مقطعه، این است که خداوند ۲۹ سوره از قرآن کریم را با این حروف آغاز کرده تا عربزبانان دریابند قرآن از همان حروفی ساخته شده که با آن سخن میگویند و اگر فکر میکنند قرآن معجزه نیست، با همان حروف، چیزی مانند قرآن کریم بیاورند.<ref>نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۵.</ref> این رأی در برخی متون [[شیعه|شیعی]] نیز آمده است.<ref>نگاه کنید به: التفسیر المنسوب الی الامام ابی محمد الحسن بن علی العسکری، ۱۴۰۹ق، ص۶۲؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۷.</ref> [[سید قطب]]، از عالمان اهل سنت، فقط همین قول را پسندیده و شایسته ذکر دانسته است.<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۳۸۶ق، ج۱، جزء۱، ص۳۸.</ref> | *نشانه اعجاز قرآن: یکی از قدیمیترین و مشهورترین نظریهها در تفسیر حروف مقطعه، این است که خداوند ۲۹ سوره از قرآن کریم را با این حروف آغاز کرده تا عربزبانان دریابند قرآن از همان حروفی ساخته شده که با آن سخن میگویند و اگر فکر میکنند قرآن معجزه نیست، با همان حروف، چیزی مانند قرآن کریم بیاورند.<ref>نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۵.</ref> این رأی در برخی متون [[شیعه|شیعی]] نیز آمده است.<ref>نگاه کنید به: التفسیر المنسوب الی الامام ابی محمد الحسن بن علی العسکری، ۱۴۰۹ق، ص۶۲؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۷.</ref> [[سید قطب]]، از عالمان اهل سنت، فقط همین قول را پسندیده و شایسته ذکر دانسته است.<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۳۸۶ق، ج۱، جزء۱، ص۳۸.</ref> | ||
*اسم اعظم خدا: [[ابن مسعود]]، [[ابن عباس]] و شَعْبی، از مفسران صدر اسلام، گفتهاند که این حروف، [[اسم اعظم]] خدا هستند.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، ۱۳۷۳ق، همانجا؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۷.</ref> همچنین [[سعید بن جبیر بن هشام اسدی|سعید بن جُبَیر]] معتقد بوده حروف مقطعه، نامهای خداست که تقطیع شده است.<ref>نگاه کنید به: طبرسی؛ ابوالفتوح رازی، ۱۴۰۸ق، همانجاها.</ref> این دیدگاه در برخی نقلهای منسوب به برخی از [[امامان شیعه]] نیز وجود دارد.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۵.</ref> | *اسم اعظم خدا: [[ابن مسعود]]، [[ابن عباس]] و شَعْبی، از مفسران صدر اسلام، گفتهاند که این حروف، [[اسم اعظم]] خدا هستند.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، ۱۳۷۳ق، همانجا؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۷.</ref> همچنین [[سعید بن جبیر بن هشام اسدی|سعید بن جُبَیر]] معتقد بوده حروف مقطعه، نامهای خداست که تقطیع شده است.<ref>نگاه کنید به: طبرسی؛ ابوالفتوح رازی، ۱۴۰۸ق، همانجاها.</ref> این دیدگاه در برخی نقلهای منسوب به برخی از [[امامان شیعه]] نیز وجود دارد.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۵.</ref> |