پرش به محتوا

ازبکستان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴٬۶۵۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱ آوریل ۲۰۱۹
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Fayaz
imported>Fayaz
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:
==جغرافیا==
==جغرافیا==
جمهوری ازبکستان از کشورهای [[آسیای مرکزی]] است که در موقعیت جغرافیایی ۳۷ تا۴۶ درجه عرض شمالی و۵۶ تا ۷۴ درجه طول شرقی قرار دارد.
جمهوری ازبکستان از کشورهای [[آسیای مرکزی]] است که در موقعیت جغرافیایی ۳۷ تا۴۶ درجه عرض شمالی و۵۶ تا ۷۴ درجه طول شرقی قرار دارد.
 
مساحت آن حدود ۴۴۷۴۰۰ کیلومتر مربع است. ازبکستان در شمال و غرب با [[قزاقستان]]، در جنوب با [[ترکمنستان]] و [[افغانستان]]، در شرق با [[تاجیکستان]] و در شمال شرقی با [[قرقیزستان]] مرز مشترک دارد.
وسعت این کشور تا سال ۱۹۶۵ میلادی حدود ۴۰۳۸۶۵ کیلومتر مربع (۱۵۶۰۰۰ مایل مربع) بود. در آن سال با الحاق بخشی از [[قزاقستان]] جنوبی به ازبکستان، مساحت آن به ۴۴۷۴۰۰ کیلومتر مربع (۱۷۳۵۹۱ مایل مربع) افزایش یافت.
 
ازبکستان را کشورهای آسیای مرکزی احاطه کرده‌اند و این کشور فقط در طول مسافت کوتاهی در جنوب با [[افغانستان]] مرز مشترک دارد، رودخانه آمودریا (جیحون) مرز طبیعی بین این دو کشور را تشکیل می‌دهد. ازبکستان در شمال و غرب با [[قزاقستان]]، در جنوب با [[ترکمنستان]] و افغانستان، در شرق با [[تاجیکستان]] و در شمال شرقی با [[قرقیزستان]] مرز مشترک دارد.
 
[[پرونده:نقشه کشور ازبکستان.jpg|بندانگشتی|کشور ازبکستان و همسایه‌های آن]]
[[پرونده:نقشه کشور ازبکستان.jpg|بندانگشتی|کشور ازبکستان و همسایه‌های آن]]


خط ۶۴: خط ۶۰:


همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری ازبکستان در اول سپتامبر سال ۱۹۹۱م اعلام استقلال کرد و در تاریخ هشت دسامبر سال ۱۹۹۲م قانون اساسی کشور از تصویب مجلس گذشت. اولین رئیس جمهور ازبکستان اسلام کریم اف بود، او  دبیر اول حزب کمونیست ازبکستان بود.<ref> اولکات، «سیاست در آسیای مرکزی پس از فروپاشی امپراطوری»، سال ۱،ش ۲، ص۶۲.</ref>
همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری ازبکستان در اول سپتامبر سال ۱۹۹۱م اعلام استقلال کرد و در تاریخ هشت دسامبر سال ۱۹۹۲م قانون اساسی کشور از تصویب مجلس گذشت. اولین رئیس جمهور ازبکستان اسلام کریم اف بود، او  دبیر اول حزب کمونیست ازبکستان بود.<ref> اولکات، «سیاست در آسیای مرکزی پس از فروپاشی امپراطوری»، سال ۱،ش ۲، ص۶۲.</ref>
==احزاب ازبکستان==
پس از استقلال ازبکستان فعالیت‌های سیاسی در قالب تشکیل احزاب آزاد‌تر شد و چند حزب تاسیس شد، در بین احزاب موجود سه حزب فعالیت بیشتری دارند:
# حزب دموکراتیک خلق: همان حزب کمونیست پیشین می‌باشد که در سال ۱۹۹۱م. تغییر نام داد، خط مشی آن همان راه و روش کمونیستی است و رئیس جمهور ازبکستان از اعضای آن به شمار می‌رود.
# جنبش دموکراتیک بیریلیک: این حزب با سیستم حاکم بر کشور و دست اندرکاران دولت مخالف است.
# حزب احیای اسلامی:<ref> حزب احیای اسلامی در برخی منابع حزب تجدید حیات اسلام ذکر شده است. </ref> این حزب مهم‌ترین حزب اسلامی ازبکستان محسوب می‌شود که طرفدار ایجاد نظام سیاسی کشور براساس اصول اسلامی است، مرکز فعالیت آن در شهر تاشکند قرار دارد. بیشتر فعالیت حزب در زمینه جذب جوانان به [[اسلام]] متمرکز است.


==تشکیلات حکومتی==
==تشکیلات حکومتی==
خط ۸۳: خط ۷۳:


تا سال ۱۹۳۰م، خط عربی در ازبکستان رواج داشت، در حد فاصل سال‌های ۴۰-۱۹۳۴م، خط لاتین بتدریج جایگزین خط عربی شد. در سال ۱۹۴۰م، خط سیریلی، خط رسمی مردم ازبکستان معرفی شد، پس از استقلال این کشور در سال ۱۹۹۱م، درباره جایگزین کردن خط لاتین به جای خط سیریلی اقدام‌هایی انجام شده است.
تا سال ۱۹۳۰م، خط عربی در ازبکستان رواج داشت، در حد فاصل سال‌های ۴۰-۱۹۳۴م، خط لاتین بتدریج جایگزین خط عربی شد. در سال ۱۹۴۰م، خط سیریلی، خط رسمی مردم ازبکستان معرفی شد، پس از استقلال این کشور در سال ۱۹۹۱م، درباره جایگزین کردن خط لاتین به جای خط سیریلی اقدام‌هایی انجام شده است.
==وسایل ارتباط جمعی==
مطبوعات ازبکستان به زبان‌های مختلف چاپ می‌شود، اما به دلیل کثرت ازبک‌ها، بیشتر مجلات و نشریات به زبان ازبکی منتشر می‌شوند. نخستین روزنامه ازبک در سال ۱۸۷۰م چاپ شد. از نشریات کنونی ازبکستان می‌توان به روزنامه سوویت ازبکستان (سال انتشار ۱۹۱۸م) روزنامه مدنیت ازبکستان (سال انتشار ۱۹۵۷م). مجله ستاره شرق (سال انتشار۱۹۳۳م) و مجله گلستان (سال انتشار ۱۹۲۵م) اشاره کرد.
تلویزیون ازبکستان دارای چند کانال است و به سه زبان ازبکی، روسی و قزاقی برنامه تولید می‌کند. در رادیو علاوه بر زبان‌های فوق، برنامه‌هایی به سایر زبان‌ها تهیه می‌شود که برخی از آن‌ها برنامه‌های برون مرزی هستند.
رسانه‌های گروهی ازبکستان تا قبل از استقلال کشور تحت کنترل شدید دولت بودند، پس از استقلال با حفظ نظارت و کنترل دولت، از آزادی بیشتری برخوردار شدند.


==تقسیمات کشوری==
==تقسیمات کشوری==
خط ۱۰۴: خط ۸۷:


==اسلام در ازبکستان==
==اسلام در ازبکستان==
در قانون اساسی ازبکستان در فصل هفتم این قانون آمده که همه مردم از آزادی اعتقاد برخوردارند، هر شخصی حق دارد به یکی از ادیان بگرود و یا اصلاً‌ به هیچ کدام از آنها اعتقاد نداشته باشد. تحصیل اجباری عقاید دینی ممنوع است.<ref>وفایی، سیمای فرهنگی ازبکستان، ۱۳۸۴ش.</ref>
اسلام در حوالی سال‌های ۵۵-۶۰ برای نخستین بار به آن سوی جیحون راه یافت و طبق معمول، با قرارداد صلح راه مراوده گشوده شد. بیش از ۹۰ درصد سکنه ازبکستان مسلمان هستند،اکثریت جمعیت ازبکستان را مسلمانان [[سنی]] مذهب پیرو مذهب [[حنفی]] تشکیل می‌دهند. پس از حاکمیت ایده ئولوژی کمونیستی، سعی شد، افکار و اعتقادات سوسیالیستی جایگزین اصول اسلامی شود و برای نیل به این هدف، انجام فعالیت‌ها و مراسم مذهبی ممنوع شد و مسلمانان در اجرای عبادات و فرایض دینی خود با محدودیت شدیدی روبرو شدند. با کسب استقلال کشورهای آسیای مرکزی، بسیاری از [[مسجد|مساجد]] بازسازی شد و ظرفیت برخی از آن‌ها افزایش یافت، که می‌توان به عنوان نمونه به مسجد طلاشیخ و مسجد جامع یکه سرای در شهر [[تاشکند]] اشاره کرد.<ref>دلدم، اسکندر، سیر و سیاحت در اتحاد شوروی، ص۱۶۲.</ref> در قانون اساسی ازبکستان در فصل هفتم این قانون آمده که همه مردم از آزادی اعتقاد برخوردارند، هر شخصی حق دارد به یکی از ادیان بگرود و یا اصلاً‌ به هیچ کدام از آنها اعتقاد نداشته باشد. تحصیل اجباری عقاید دینی ممنوع است.<ref>وفایی، سیمای فرهنگی ازبکستان، ۱۳۸۴ش.</ref>


== اسلام در ازبکستان==
حزب احیای اسلامی مهم‌ترین حزب اسلامی ازبکستان محسوب می‌شود که طرفدار ایجاد نظام سیاسی کشور براساس اصول اسلامی است، مرکز فعالیت آن در شهر تاشکند قرار دارد. بیشتر فعالیت حزب در زمینه جذب جوانان به [[اسلام]] متمرکز است.
اکثریت جمعیت ازبکستان را مسلمانان [[سنی]] مذهب پیرو مذهب [[حنفی]] تشکیل می‌دهند. بیشتر شهرهای ازبکستان، از جمله [[سمرقند]] و [[بخارا]]، تا قبل از قرن حاضر از مهم‌ترین مراکز اسلامی در آسیای مرکزی و ماوراءالنهر بوده‌اند که اعتقادات سکنه آن‌ها شهرت جهانی یافته بود. پس از حاکمیت ایده ئولوژی کمونیستی، سعی شد، افکار و اعتقادات سوسیالیستی جایگزین اصول اسلامی شود و برای نیل به این هدف، انجام فعالیت‌ها و مراسم مذهبی ممنوع شد و مسلمانان در اجرای عبادات و فرایض دینی خود با محدودیت شدیدی روبرو شدند. با کسب استقلال کشورهای آسیای مرکزی، مسلمانان که مذهب خود را فراموش نکرده بودند، روحیه‌ای تازه یافتند و در انجام امور مذهبی فعال شدند. بسیاری از [[مسجد|مساجد]] بازسازی شد و ظرفیت برخی از آن‌ها افزایش یافت، که می‌توان به عنوان نمونه به مسجد طلاشیخ و مسجد جامع یکه سرای در شهر [[تاشکند]] اشاره کرد.<ref>دلدم، اسکندر، سیر و سیاحت در اتحاد شوروی، ص۱۶۲.</ref>


علاوه بر پیشینه درخشان ازبکستان در جهان اسلام، در حال حاضر نیز مهم‌ترین مساجد و مراکز اسلامی آسیای مرکزی در این کشور قرار دارد. دفتر مرکز روحانی آسیای مرکزی و قزاقستان، در تاشکند قرار دارد. این مرکز که وظیفه اصلی آن تعلیم و تربیت علمای مذهبی است، هزینه لازم برای انتشارات اسلامی در کشورهای آسیای مرکزی را تأمین می‌کند.
دفتر مرکز روحانی آسیای مرکزی و قزاقستان، در تاشکند قرار دارد. این مرکز که وظیفه اصلی آن تعلیم و تربیت علمای مذهبی است، هزینه لازم برای انتشارات اسلامی در کشورهای آسیای مرکزی را تأمین می‌کند.


ازبکستان که بیش از ۹۰ درصد سکنه آن مسلمان هستند، دارای دو مدرسه علمیه است. این مدارس تحت نظر مرکز روحانی آسیای مرکزی و [[قزاقستان]] اداره می‌شوند. و تعلیم و تربیت روحانیون را عهده‌دار هستند.
نام دو مرکز اسلامی ازبکستان، مدرسه میرعرب و انستیتوی عالی امام اسماعیل بخاری است. مدرسه میرعرب در سال ۱۵۳۶م در شهر بخارا تاسیس شد، و انستیتوی عالی امام اسماعیل بخاری در اواسط قرن شانزدهم میلادی به نام برک خان در شهر تاشکند احداث شد و در سال ۱۹۷۴م به یادبود هزار و دویستمین سالگرد تولد [[محمد بخاری|امام بخاری]] به اسم فعلی تغییر نام یافت.<ref> اقوام مسلمان اتحاد شوروی، ص۳۵۸.</ref>


نام این مدارس، مدرسه میرعرب و انستیتوی عالی امام اسماعیل بخاری است. مدرسه میرعرب در سال ۱۵۳۶م در شهر بخارا تاسیس شد، و انستیتوی عالی امام اسماعیل بخاری در اواسط قرن شانزدهم میلادی به نام برک خان در شهر تاشکند احداث شد و در سال ۱۹۷۴م به یادبود هزار و دویستمین سالگرد تولد [[محمد بخاری|امام بخاری]] به اسم فعلی تغییر نام یافت.<ref> اقوام مسلمان اتحاد شوروی، ص۳۵۸.</ref>
از ابتدای ورود [[اسلام]] به این سرزمین، تصوف نیز مورد توجه گروهی از مردم قرار گرفت. شهرهای [[بخارا]] و خیوه از مهم‌ترین مراکز تعلیمات صوفیه در قرون وسطی بود. [[نجم الدین کبری]] در شهر خیوه پایه گذار راه و روش کبرویه شد و در بخارا، [[بهاءالدین نقشبندی]] مسلک [[نقشبندیه|نقشبندی]] را رواج داد. در آن عصر این دو شهر در اشاعه تصوف در جهان اسلام نقش عمده داشتند.<ref> ملیت‌های آسیای میانه، صص ۸۰-۸۱. </ref>
 
از ابتدای ورود [[اسلام]] به این سرزمین، تصوف نیز مورد توجه گروهی از مردم قرار گرفت. شهرهای [[بخارا]] و خیوه از مهم‌ترین مراکز تعلیمات صوفیه در قرون وسطی بود. [[نجم الدین کبری]] در شهر خیوه پایه گذار راه و روش کبرویه شد و در بخارا، [[بهاءالدین نقشبندی]] مسلک [[نقشبندیه|نقشبندی]] را رواج داد. در آن عصر این دو شهر در اشاعه تصوف در جهان اسلام نقش عمده داشتند.<ref> ملیت‌های آسیای میانه، صص ۸۰-۸۱. </ref> اکنون نیز گروه کوچکی از [[وهابیون]] ازبک طرفدار گسترش و رواج تصوف، بخصوص طریقت نقشبندی هستند.<ref> می‌رفخرایی، هوشمند، «گزارش کامل کنفرانس دگرگونیهای اتحاد شوروی سابق و پیامدهای آن برای جهان سوم»، مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال ۱،ش ۱، ص۱۴۲. </ref>
 
جمهوری ازبکستان صاحب قلب سرزمین‌های مسلمان ‌نشین یعنی شهرهای بخارا و سمرقند و درة فرغان، و کهن‌ترین تمدن شهرنشینی در منطقه نیز میباشد. شهرهای ازبکستان امروزی در طول تاریخ، پایتختهای امپراتوری‌های متعددی در آسیای میانه قرار گرفته‌اند و درة حاصلخیز فرغانه نیز همیشه موطن بزرگ‌ترین تجمعات انسانی منطقه و مرکز فرهنگی دینداران و شورشیان مسلمان هر دو بوده است. به طوری که می‌توان گفت چه از لحاظ فرهنگی و چه از لحاظ دینی، امروزه ازبکستان بزرگ‌ترین جمهوری آسیای میانه به شمار می‌رود.<ref>احمد رشید، اسلام پیکارجو در آسیای میانه، ترجمه جمال آرام، تهران، نشر عرفان، ۱۳۸۷، ص۱۰۴.</ref>


==شیعه در ازبکستان==
==شیعه در ازبکستان==
اسلام در حوالی سال‌های ۵۵-۶۰ برای نخستین بار به آن سوی جیحون راه یافت و طبق معمول، با قرارداد صلح راه مراوده گشوده شد. نام [[تشیع]] علوی در این دیار با تبلیغات [[عباسیان]] آغاز گشت و در نهایت با قیام شریک بن شیخ مهری در سال ۱۳۳ که به تعبیر تاریخ بخارا «خلق عظیم بر او گرد آمدند» به نام علویان و بر ضد عباسیان استوار گشت. سادات در آن دیار محبوب بودند و امیر اسماعیل سامانی سنی هم روستای برکه را [[وقف]] علویان و فقرای بخارا کرد. به تدریج پای تبلیغات [[اسماعیلیان]] به آن ناحیه گشوده شد و حتی به دربار سامانی هم نفوذ یافت.
شیعیان، ۵درصد مسلمانان ازبکستان را تشکیل می‌دهند.<ref>اشرافی، گزارش راهبردی شیعیان آسیای مرکزی، ۱۳۹۴ش.</ref> شیعیان ازبکستان در سه گروه قومی قرار دارند. بیشتر شیعیان در بخارا و سمرقند زندگی می‌کنند و اکثرا به زبان فارسی تاجیکی صحبت می‌کنند. گروه دیگری نیز شیعیان آذری هستند که در زمان استالین از آذربایجان شوروی به این منطقه تبعید شده و بیشتر آن‌ها در راه آهن به کار گماشته شده‌اند. امروز هم بسیاری از فرزندان آن‌ها در کنار راه‌آهن تاشکند و در محله تزی کوفکا و نیز در روستای چرنی کوفکا سکونت دارند. تعداد شیعیان در ازبکستان به درستی معلوم نیست ولی آمار آن‌ها را یک و نیم میلیون نفر ذکر می‌کنند.نام [[تشیع]] در این دیار با تبلیغات [[عباسیان]] آغاز گشت و در نهایت با قیام شریک بن شیخ مهری در سال ۱۳۳ که به تعبیر تاریخ بخارا «خلق عظیم بر او گرد آمدند» به نام علویان و بر ضد عباسیان استوار گشت. سادات در آن دیار محبوب بودند و امیر اسماعیل سامانی سنی هم روستای برکه را [[وقف]] علویان و فقرای بخارا کرد. به تدریج پای تبلیغات [[اسماعیلیان]] به آن ناحیه گشوده شد و حتی به دربار سامانی هم نفوذ یافت.


[[حسین بن علی مروزی]] (م ح ۲۹۵)، [[محمد بن احمد نخشبی]] (م ح ۳۰۶) جیهانی (م ح ۳۲۸) و حتی [[حسنک وزیر]] (م ۴۲۳) به قرمطی‌گری گرایش یافته یا متهم شدند و اعدام گشتند. خانواده [[ابوعلی سینا]] نیز یک خانواده اسماعیلی بود. ابن سینا در قریه افشنه از روستاهای خرمسین در اطراف [[بخارا]] به دنیا آمد. اسماعیلیان تا به امروز در برخی از نواحی ماوراءالنهر حضور دارند. برخی از آثار اسماعیلیان مانند کتاب وجه دین [[ناصر خسرو]] که تصور می‌شد مفقود گشته در این اواخر در همین بخارا یافت شد. برخی از دیگر آثار اسماعیلیان نیز پس از یک هزار سال در این منطقه به دست آمد.
[[حسین بن علی مروزی]] (م ح ۲۹۵)، [[محمد بن احمد نخشبی]] (م ح ۳۰۶) جیهانی (م ح ۳۲۸) و حتی [[حسنک وزیر]] (م ۴۲۳) به قرمطی‌گری گرایش یافته یا متهم شدند و اعدام گشتند. خانواده [[ابوعلی سینا]] نیز یک خانواده اسماعیلی بود. ابن سینا در قریه افشنه از روستاهای خرمسین در اطراف [[بخارا]] به دنیا آمد. اسماعیلیان تا به امروز در برخی از نواحی ماوراءالنهر حضور دارند. برخی از آثار اسماعیلیان مانند کتاب وجه دین [[ناصر خسرو]] که تصور می‌شد مفقود گشته در این اواخر در همین بخارا یافت شد. برخی از دیگر آثار اسماعیلیان نیز پس از یک هزار سال در این منطقه به دست آمد.
خط ۱۳۱: خط ۱۰۹:


در دهه دوم و سوم قرن دوازدهم هجری و همزمان با ضعف صفویان، حملات ازبکان و افغانان به خراسان گسترش یافت و در حملاتی که صورت گرفت به مرور تعداد زیادی ایرانی شیعه به عنوان اسیر به بخارا برده شد. نادرشاه در سال ۱۱۵۸ موفق شد شش هزار خانواده ایرانی که اسیر خان خیوه بودند را آزاد کند. ازبکان که نزدیک به سه قرن با صفویان درگیر بودند، فتاوایی برای اثبات کفر شیعیان داشتند و اسرای ایرانی را مانند برده خرید و فروش می‌کردند. شماری از ایرانیان در آن نواحی ماندند و به مقاماتی هم رسیدند که از آن جمله حسین خان ایرانی حاکم قراکول بود. وی مذهب تشیع خویش را پنهان می‌کرد.<ref>جعفریان، اطلس شیعه، ص۶۲۱-۶۲۰</ref>
در دهه دوم و سوم قرن دوازدهم هجری و همزمان با ضعف صفویان، حملات ازبکان و افغانان به خراسان گسترش یافت و در حملاتی که صورت گرفت به مرور تعداد زیادی ایرانی شیعه به عنوان اسیر به بخارا برده شد. نادرشاه در سال ۱۱۵۸ موفق شد شش هزار خانواده ایرانی که اسیر خان خیوه بودند را آزاد کند. ازبکان که نزدیک به سه قرن با صفویان درگیر بودند، فتاوایی برای اثبات کفر شیعیان داشتند و اسرای ایرانی را مانند برده خرید و فروش می‌کردند. شماری از ایرانیان در آن نواحی ماندند و به مقاماتی هم رسیدند که از آن جمله حسین خان ایرانی حاکم قراکول بود. وی مذهب تشیع خویش را پنهان می‌کرد.<ref>جعفریان، اطلس شیعه، ص۶۲۱-۶۲۰</ref>
===شیعیان مسختی===
{{اصلی|شیعیان مسختی}}
شیعیان مِسخِتی از اقلیت‌های شیعه هستند که در دره فرغانه ازبکستان زندگی می‌کنند. اگرچه از چگونگی گرایش این دسته به مذهب [[شیعه]]، اطلاع درستی در دست نیست، با این حال مسخت‌ها در حال حاضر از وضعیت چندان مناسبی برخوردار نیستند.<ref>بهمن، ژئوپلتیک تشیع، ص۱۵۶</ref><ref>[http://mh1342.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=918&Itemid=66&limitstart=1 شیعیان آسیای مرکزی]</ref>
===آمار شیعیان ازبکستان===
{|class="wikitable" style="margin-right:auto;margin-left:auto;"
{|class="wikitable" style="margin-right:auto;margin-left:auto;"
|-
|-
خط ۱۴۸: خط ۱۲۰:
|-
|-
|}
|}
شهرهای سمرقند، بخارا، زیرآباد از توابع بخارا، تاشکند، جیزخ، نوایی، خوارزم، قشقوریا و شهر سیردریا از شهرهای مهم شیعه نشین هستند. [[عیاشی|محمد بن مسعود عیاشی]]، در قرن ۴ ق، مدرسه علمیه در این شهر تاسیس کرد. از دیگر چهره‌های شیعه سمرقند، [[حسین بن اشکیب سمرقندی]]، از اصحاب [[امام حسن عسکری(ع)]] شاگرد وی [[حیدر بن محمد بن نعیم]]، [[جعفر بن ابی جعفر سمرقندی]]، [[جعفر بن ایوب سمرقندی]]، [[محمد بن نعیم]] و [[محمد بن ابراهیم وراق]] است.<ref>محمد رضا جباری، نمایندگان ائمه علیه‌السلام در ایران(از عصر امام صادق علیه‌السلام تا پایان غیبت صغری)، فصلنامه تاریخ در آینه پژوهش، پیش شماره یک، پاییز ۱۳۸۱، ص۱۱۶.</ref> در سمرقند اکثر شیعیان در محله پنجاب یا محله [[ایران|ایرانی‌ها]] زندگی می‌کنند. <ref>مرتضی اشرافی، گزارش راهبردی شیعیان آسیای مرکزی، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، گروه مطالعات راهبردی، ۱۳۹۴.</ref>


== شهرهای مهم شیعه‌نشین==
ازجمله قراین حضور تشیع در [[بخارا]]، وجود اسامی شیعی در منابع رجالی است که منسوب به بخارا هستند: احمد بن ابی عوف و فرزندش محمد که [[علامه حلی]]، بخاری بودن آنها را تصریح کرده است. محمد بن احمد علوی" از سادات مقیم بخارا بود که حدیث روایت می‌کرد و اشعاری به زبان عربی می‌سرود.
شهرهای سمرقند، بخارا، زیرآباد از توابع بخارا، تاشکند، جیزخ، نوایی، خوارزم، قشقوریا و شهر سیردریا از شهرهای مهم شیعه نشین هستند. از میان ۸۵% جمعیت مسلمان ازبکستان، ۵% آن را شیعیان تشکیل می‌دهند که در ذیل مناطق شیعه نشین ازبکستان با توجه به تاریخچه پیدایش، و موقعیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آنان بیان می‌گردد.<ref>مرتضی اشرافی، گزارش راهبردی شیعیان آسیای مرکزی، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، گروه مطالعات راهبردی، ۱۳۹۴.</ref>


=== شیعیان سمرقند===
===شیعیان مسختی===
[[سمرقند]] از مراکز عمده [[شیعیان]] در [[آسیای مرکزی]] بوده است و علمای بزرگی از آن دیار برخاسته‌اند. به خصوص در قرن چهارم هجری، که [[عیاشی|محمد بن مسعود عیاشی]]، حوزه علمیه فعالی در این شهر تاسیس کرد، سمرقند از مراکز مهم شیعی به شمار می‌رفت. عیاشی از بزرگترین عالمان شیعه در سمرقند و در آسیای مرکزی بود و استادان و مشایخ او جمعی از محدثان [[قم]]، [[کوفه]] و [[بغداد]] بودند.<ref>احمد بن علی نجاشی، الرجال النجاشی، قم، موسسه نشر الاسلامی، ۱۴۰۷ قمری، ص۳۵۴.</ref>
{{اصلی|شیعیان مسختی}}
 
شیعیان مِسخِتی از اقلیت‌های شیعه هستند که در دره فرغانه ازبکستان زندگی می‌کنند. اگرچه از چگونگی گرایش این دسته به مذهب [[شیعه]]، اطلاع درستی در دست نیست، با این حال مسخت‌ها در حال حاضر از وضعیت چندان مناسبی برخوردار نیستند.<ref>بهمن، ژئوپلتیک تشیع، ص۱۵۶</ref><ref>[http://mh1342.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=918&Itemid=66&limitstart=1 شیعیان آسیای مرکزی]</ref>
از دیگر چهره‌های شاخص سمرقند، [[حسین بن اشکیب سمرقندی]]، از اصحاب [[امام حسن عسکری(ع)]] بود که پرورش یافته مکتب علمی قم بود. او فقیهی [[علم کلام|متکلم]] بود. حوزه علمیه سمرقند که توسط عیاشی و ابن شکیب شکل گرفت، بعد از ایشان توسط شاگردان این دو که مبرزترین آن‌ها حیدر بن محمد بن نعیم بود، اداره می‌شد. او تمام مصنفات و اصول شیعه را از طریق مشایخ قمی روایت می‌کرد.
 
علاوه براین تعدادی از اصحاب ائمه و راویان حدیث، برخاسته از این منطقه هستند که از آن جمله می‌توان به افرادی همچون [[جعفر بن ابی جعفر سمرقندی]]، [[جعفر بن ایوب سمرقندی]]، [[محمد بن نعیم]] و [[محمد بن ابراهیم وراق]] و... اشاره نمود.<ref>محمد رضا جباری، نمایندگان ائمه علیه‌السلام در ایران(از عصر امام صادق علیه‌السلام تا پایان غیبت صغری)، فصلنامه تاریخ در آینه پژوهش، پیش شماره یک، پاییز ۱۳۸۱، ص۱۱۶.</ref>
 
همچنین سید امام، ابوالقاسم [[علی بن عقیل]] از سادات بزرگی است که در مشهدالسادات سمرقند مدفون و قبر وی مورد احترام مردم منطقه می‌باشد.
 
در سمرقند اکثر شیعیان در محله پنجاب یا محله [[ایران|ایرانی‌ها]] زندگی می‌کنند. اجداد اهالی این محل اغلب از ایران آمده و در آن جا سکنی گزیده‌اند. در حال حاضر در محله ایرانی‌ها، مسجد اهل بیت(ع)، با کمک و مساعدت سفارت ایران در ازبکستان، در کنار مدرسه علوم دینی این شهر احداث شده است، در این مسجد علاوه بر اقامه [[نماز جماعت]]، [[دعای کمیل]]، [[دعای توسل]] و سایر مراسم‌های مذهبی نظیر [[ماه مبارک رمضان]] و [[عزاداری محرم|مراسم دهه محرم]] و... نیز برگزار می‌شود.<ref>مرتضی اشرافی، گزارش راهبردی شیعیان آسیای مرکزی، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، گروه مطالعات راهبردی، ۱۳۹۴.</ref>
 
====حوزه علمیه سمرقند====
{{اصلی|سمرقند}}
در دو شهر بزرگ سمرقند و کش، از نواحی دور دست خراسان بزرگ، مذهب [[تشیع]] از اواخر قرن دوم هجری به تدریج رواج یافت. آغاز تشیع در این ناحیه معلوم نیست و نمی‌دانیم از چه طریق مذهب تشیع به این ناحیه دوردست راه پیدا کرد و اولین شیعیان آنچه کسانی بودند؛ اما فعالیت‌های دانشمندان بزرگ شیعه در این نواحی، حوزه علمی فعالی را در آستانه [[غیبت امام زمان(عج)|غیبت]] [[امام دوازدهم]] به وجود آورد که دستاوردهای ارزنده‌ای در دور‌ترین نقطهٔ شیعه نشین جهان اسلام در آن روزگار حاصل نمود.
 
بنیانگذاران حوزهٔ علمی سمرقند در این عصر، شماری از اصحاب [[ائمه]] و وکیلان ایشان و اغلب از مردمان همین نواحی بودند که مدتی از عمر خویش را به منظور کسب علم و دانش و درک محضر امامان در دیگر مراکز علمی شیعه سپری کرده یا در زمرهٔ عالمان شیعه در همین مرکز علمی قرار داشتند که به سمرقند یا اطراف آن مهاجرت نموده بودند.<ref>[http://www.rasekhoon.net/article/print-30130.aspx حوزه‌های علمی شیعه در دوران غیبت صغری (بغداد، ری، نیشابور و سمرقند)]</ref>
 
=== شیعیان بخارا===
ازجمله قراین حضور تشیع در بخارا، وجود اسامی شیعی در منابع رجالی است که منسوب به بخارا هستند؛ همچون احمد بن ابی عوف و فرزندش محمد که علامه حلی، بخاری بودن آنها را تصریح کرده است. علاوه براین، در بخارا نیز سادات علوی و شیعیان می‌زیستند، شماری از آنان از بزرگان جامعه بودند و در میان مردم، احترام خاصی داشتند. یکی از این بزرگان، "محمد بن احمد بن علی بن عبدالرحمان علوی" بود که حدیث روایت می‌کرد و اشعاری به زبان عربی می‌سرود.
 
این شهر در دوره‌های مختلف تاریخ به‌ویژه در دوران اسلامی، از اهمیت سیاسی، علمی و فرهنگی- دینی برخوردار بود و مرور تاریخ گذشته و معاصر آن موجب درک اهمیت نفوذ فرهنگ ایرانی اسلامی بر گذشته تاریخ ماوراءالنهر کمک خواهد کرد. با گذشت بیش از سه سده از تسلط فرهنگ غرب بر حیات فرهنگی و اقتصادی این شهر، وجود گنجینه‌های معماری اصیل اسلامی در آن، موهبتی عظیم برای درک عمق اصالت و زیبایی‌های آن در اعصار گذشته محسوب می‌شود. در این شهر مدارس علوم دینی مهمی بنیاد نهاده شده که در سایه فعالیت آن‌ها بزرگانی در عرصه‌های مختلف معارف و علوم اسلامی تربیت یافته‌اند.
 
در این شهر با توجه به همه تحولاتی که صورت می‌گیرد، مردم همچنان به آداب و رسوم و سنت‌های قدیمی ایرانی- اسلامی خود پایبند هستند. بسیاری از شیعیان حاضر در بخارا، نوادگان ایرانیانی هستند که توسط قبایل ترکمن به ازبکستان آورده شده بودند. وجود اصناف متعلق به اهل تشیع نشانگر نیرومند بودن شیعیان در بازار بخارا می‌باشد. به‌نحوی که در حال حاضر نیز اکثر شیعیان بخارا به کار تجارت و بازرگانی مشغول هستند. البته برخی از آنها در سال‌های گذشته به ایران، کشورهای آسیای مرکزی و برخی از کشور‌های منطقه خلیج فارس مهاجرت کرده‌اند.<ref>مرتضی اشرافی، گزارش راهبردی شیعیان آسیای مرکزی، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، گروه مطالعات راهبردی، ۱۳۹۴.</ref>
 
===رجال و علمای شیعی بخارا و سمرقند===
جمعی از رجال و علمای شیعی بخارا و سمرقند به شرح ذیل می‌باشند:<ref>به نقل از: جعفریان، اطلس شیعه، ص۶۲۲</ref>
 
{|class="wikitable" style="margin-right:auto;margin-left:auto;"
|-
|جعفر بن احمد بن ایوب سمرقندی|| نویسنده کتابی با عنوان رد بر کسی که تصور می‌کند [[رسول خدا(ص)]] بر دین قومش بوده است.<ref>نجاشی، ص۱۲۱.</ref>
|-
|محمد بن مسعود بن محمد عیاشی سمرقندی||صاحب کتاب تفسیر؛ وی [[سنی]] بود و [[شیعه]] شد و منزلش محفل درس و [[حدیث]] [[شیعیان]] گشت.<ref>نجاشی، ص۳۵۰.</ref>
|-
|طاهر بن عیسی بن وراق کشی|| صاحب چند کتاب.<ref>رجال طوسی، ص۴۲۸.</ref>
|-
|جعفر بن ابی جعفر سمرقندی|| وی و فرزندش از اصحاب عیاشی بوده است.<ref>رجال طوسی، ص۴۱۹.</ref>
|-
|حیدر بن محمد بن نعیم سمرقندی|| عالم جلیل.<ref>رجال طوسی، ص۴۲۰.</ref>
|-
|حسین بن اشکیب مروزی مقیم سمرقند|| متکلم و مؤلف چندین کتاب.<ref>نجاشی، ص۴۵.</ref>
|-
|[[محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشی|محمد بن عمر بن عبدالعزیز ابوعمرو کشی]]|| نویسنده کتاب رجال که [[شیخ طوسی]] آن را به اسم [[اختیار معرفة الرجال]] تلخیص و تهذیب کرده است.<ref>نجاشی، ص۳۷۲.</ref>
|-
|[[موسی بن ابراهیم مروزی]]||از اصحاب [[امام کاظم علیه‌السلام]].<ref>نجاشی، ص۴۰۷.</ref>
|-
|}
 
==محبت اهل بیت(ع) در ازبکستان==
مردمان تاشکند همانند غالب نقاط دیگر آسیای میانه، به استثنای برخی از نواحی اسماعیلیه، سنی حنفی هستند. هر چند هر ساله مراسم عاشورا در مرکزی که سفارت ایران و دفتر فرهنگی معین می‌کن برگزار می‌شود.<ref> جعفریان، اطلس شیعه، ص۶۲۳</ref>
 
بیشتر شیعیان در بخارا و سمرقند زندگی می‌کنند و اکثراً به زبان فارسی تاجیکی صحبت می‌کنند. گروه دیگری نیز شیعیان آذری هستند که در زمان استالین از آذربایجان شوروی به این منطقه تبعید شده و بیشتر آن‌ها در راه آهن به کار گماشته شده‌اند. امروز هم بسیاری از فرزندان آن‌ها در کنار راه‌آهن تاشکند و در محله تزی کوفکا و نیز در روستای چرنی کوفکا سکونت دارند. تعداد شیعیان در ازبکستان به درستی معلوم نیست ولی آمار آن‌ها را یک و نیم میلیون نفر ذکر می‌کنند.


مفهوم شیعه و سنی در کشورهای آسیای مرکزی و ازبکستان با دیگر کشورهای مسلمان تفاوت فاحشی دارد. به این معنی که اصولاً مفاهیم مذهبی و دینی کم رنگ‌تر و مذاهب به‌یکدیگر نزدیک ترند. بسیاری از [[اهل سنت]] در این کشور به [[اهل بیت(ع)]] علاقه‌مندند. برحسب عادت به [[خلفای راشدین]] احترام می‌گذارند و در عین حال سخت عاشق «[[امام علی(ع)]]» و «[[امام حسین(ع)]]» هستند و «[[حضرت زهرا(س)]]» را «بی‌بی فاطمه» خطاب می‌کنند. سابقه سوگواری امام حسین(ع) در منطقه «ترکستان» که شامل ازبکستان نیز می‌شود، به قرن سوم هجری بازمی‌گردد. در آن زمان عده‌ای از [[خراسان]] به این منطقه مهاجرت‌ کردند و در اوایل قرن سوم در بخارا و خیوه ساکن‌شدند و عزاداری امام حسین(ع) را برپا کردند. در آن دوران از ترس کمونیست‌ها، مجالس عزاداری در منازل به‌صورت پنهانی برگزار ‌می‌شد اما پس از فروپاشی شوروی عزاداری‌ها آزاد شد. امروز در [[ترکمنستان]]، [[قزاقستان]]، [[جمهوری آذربایجان|آذربایجان]] و ازبکستان مراسم سوگواری حسینی با شکوه تمام برگزارمی‌شود و در این مراسم اهل سنت نیز حضور خوبی ‌دارند. البته در مقاطعی وهابیون سعی می‌کنند با ترفند‌های مختلف، مانع این مراسم شوند ولی با گذشت‌ زمان این عزاداری‌ها باعث غنای فرهنگ تشیع شده و خطبا، نویسندگان و شاعران به گرامیداشت محرم همت گمارده‌اند. معمولاً ازبک‌های اهل سنت با دیدن سوگواری‌ها و نوحه‌سرایی و محافل حزن متأثر‌شده و با عزاداران همراهی‌می‌کنند. در سمرقند و بخارا، [[حسینیه|حسینیه‌هایی]] نیز ساخته شده و در آن به سوگواری می‌پردازند.<ref>[http://old.iran-newspaper.com/1391/7/16/Iran/5194/Page/12/Iran_5194_12.pdf روزنامه ایران: تجدید حیات اسلامی در ازبکستان]</ref>
بسیاری از [[اهل سنت]] در این کشور به [[اهل بیت(ع)]] علاقه‌مندند. برحسب عادت به [[خلفای راشدین]] احترام می‌گذارند و در عین حال سخت عاشق «[[امام علی(ع)]]» و «[[امام حسین(ع)]]» هستند و «[[حضرت زهرا(س)]]» را «بی‌بی فاطمه» خطاب می‌کنند. سابقه سوگواری امام حسین(ع) در منطقه «ترکستان» که شامل ازبکستان نیز می‌شود، به قرن سوم هجری بازمی‌گردد. در آن زمان عده‌ای از [[خراسان]] به این منطقه مهاجرت‌ کردند و در اوایل قرن سوم در بخارا و خیوه ساکن‌شدند و عزاداری امام حسین(ع) را برپا کردند. در آن دوران از ترس کمونیست‌ها، مجالس عزاداری در منازل به‌صورت پنهانی برگزار ‌می‌شد اما پس از فروپاشی شوروی عزاداری‌ها آزاد شد. امروز در [[ترکمنستان]]، [[قزاقستان]]، [[جمهوری آذربایجان|آذربایجان]] و ازبکستان مراسم سوگواری حسینی با شکوه تمام برگزارمی‌شود و در این مراسم اهل سنت نیز حضور خوبی ‌دارند. البته در مقاطعی وهابیون سعی می‌کنند با ترفند‌های مختلف، مانع این مراسم شوند ولی با گذشت‌ زمان این عزاداری‌ها باعث غنای فرهنگ تشیع شده و خطبا، نویسندگان و شاعران به گرامیداشت محرم همت گمارده‌اند. معمولاً ازبک‌های اهل سنت با دیدن سوگواری‌ها و نوحه‌سرایی و محافل حزن متأثر‌شده و با عزاداران همراهی‌می‌کنند. در سمرقند و بخارا، [[حسینیه|حسینیه‌هایی]] نیز ساخته شده و در آن به سوگواری می‌پردازند.<ref>[http://old.iran-newspaper.com/1391/7/16/Iran/5194/Page/12/Iran_5194_12.pdf روزنامه ایران: تجدید حیات اسلامی در ازبکستان]</ref>


==مساجد و حسینیه‌های شیعیان==
==مساجد و حسینیه‌های شیعیان==
کاربر ناشناس