پرش به محتوا

معتصم عباسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۹۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Baqer h
(درجه بندی مقاله)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
قیام‌ها و شورش‌های فراوانی در دوره خلافت معتصم عباسی روی داد که همگی سرکوب شدند؛ از جمله قیامی به رهبری [[محمد بن قاسم طالقان]] از [[علویان]]، که با شعار [[الرضا من آل محمد]] قیام کرد. معتصم در زمان حکومتش به روم لشکر کشید و شهر [[عموریه]] را فتح نمود.  
قیام‌ها و شورش‌های فراوانی در دوره خلافت معتصم عباسی روی داد که همگی سرکوب شدند؛ از جمله قیامی به رهبری [[محمد بن قاسم طالقان]] از [[علویان]]، که با شعار [[الرضا من آل محمد]] قیام کرد. معتصم در زمان حکومتش به روم لشکر کشید و شهر [[عموریه]] را فتح نمود.  


وی سیاست مأمون مبنی بر امتحان گرفتن از مردم در ارتباط با خلقت یا قدیم بودن [[قرآن]] را ادامه داد و با مخالفان خلقت قرآن، به شدت برخورد کرد‌؛ از این دوران به عنوان [[دوران محنه]] یاد می‌شود.
وی سیاست مأمون مبنی بر امتحان گرفتن از مردم در ارتباط با خلقت یا قدیم بودن [[قرآن]] را ادامه داد و با مخالفان خلقت قرآن، به شدت برخورد کرد‌؛ از این دوران به عنوان [[دوران محنه]] یاد می‌شود.


او به دلیل بی‌اعتمادی به چهره‌های عرب و ایرانی، وزیران و عمّال حکومت را از میان ترک‌ها برگزید. وی به سبب تعداد زیاد سپاهیان ترک و نارضایتی مردم نسبت به این موضوع، پایتخت را از [[بغداد]] به [[سامرا]] منتقل کرد.
او به دلیل بی‌اعتمادی به چهره‌های عرب و ایرانی، وزیران و عمّال حکومت را از میان ترک‌ها برگزید. وی به سبب تعداد زیاد سپاهیان ترک و نارضایتی مردم نسبت به این موضوع، پایتخت را از [[بغداد]] به [[سامرا]] منتقل کرد.
خط ۳۷: خط ۳۷:
==زندگی نامه==
==زندگی نامه==
===تولد، نسب و ویژگی‌ها===
===تولد، نسب و ویژگی‌ها===
محمد یا ابراهیم<ref>سراج، طبقات‏ ناصرى، 1363، ج‏1، ص114</ref> بن [[هارون الرشید]] بن [[مهدی عباسی|مهدی بن منصور]] عباسی ملقب به معتصم بالله است. کنیه او ابو اسحاق<ref>مسعودی، التنبیه‏ والإشراف، قاهره، ص۳۰۵.</ref> و مادر او ام ولد به نام مارده سغدی بود.<ref>یعقوبی، تاریخ‏ یعقوبی، بیروت، ج‏۲، ص۴۷۱؛ طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۱۲۳.</ref>معتصم در سال [[سال ۱۸۰ هجری قمری|۱۸۰ق]] به دنیا آمد. او سومین فرزند هارون الرشید بود.
محمد یا ابراهیم<ref>سراج، طبقات ناصری، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۱۴</ref> بن [[هارون الرشید]] بن [[مهدی عباسی|مهدی بن منصور]] عباسی ملقب به معتصم بالله است. کنیه او ابو اسحاق<ref>مسعودی، التنبیه والإشراف، قاهره، ص۳۰۵.</ref> و مادر او ام ولد به نام مارده سغدی بود.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۱؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۲۳.</ref>معتصم در سال [[سال ۱۸۰ هجری قمری|۱۸۰ق]] به دنیا آمد. او سومین فرزند هارون الرشید بود.


به او خلیفه مُثمَن<ref>ابن مسکویه، تجارب‏ الأمم، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۲۷۴؛ مستوفی، تاریخ ‏گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۳۱۶؛ ابن الطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۸.</ref> به معنای هشتمین یا ابو الثمانی<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۲۴۶.</ref> نیز گفته می‌شود، زیرا هشتمین نسل از فرزندان [[عباس بن عبد المطلب]] و هشتمین خلیفه است که هشت فتح انجام داد، هشت سال و هشت ماه و هشت روز خلافت کرد. سال [[سال ۱۸۰ هجری قمری|۱۸۰ق]] در ماه [[شعبان]] که هشتمین ماه سال است متولد شد و در چهل و هشت سالگی مرد و هشت پسر و هشت دختر از خود به جای گذاشت؛<ref>ابن مسکویه، تجارب‏ الأمم، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۲۷۴؛ مستوفی، تاریخ‏ گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۳۱۶؛ ابن الطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۸.</ref> هر چند [[یعقوبی]] تعداد فرزندان ذکور او را شش نفر ذکر کرده است.<ref>یعقوبی، تاریخ‏ یعقوبی، بیروت، ج‏۲، ص۴۷۸.</ref>
به او خلیفه مُثمَن<ref>ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۷۴؛ مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۳۱۶؛ ابن الطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۸.</ref> به معنای هشتمین یا ابو الثمانی<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۲۴۶.</ref> نیز گفته می‌شود، زیرا هشتمین نسل از فرزندان [[عباس بن عبد المطلب]] و هشتمین خلیفه است که هشت فتح انجام داد، هشت سال و هشت ماه و هشت روز خلافت کرد. سال [[سال ۱۸۰ هجری قمری|۱۸۰ق]] در ماه [[شعبان]] که هشتمین ماه سال است متولد شد و در چهل و هشت سالگی مرد و هشت پسر و هشت دختر از خود به جای گذاشت؛<ref>ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۷۴؛ مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۳۱۶؛ ابن الطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۸.</ref> هر چند [[یعقوبی]] تعداد فرزندان ذکور او را شش نفر ذکر کرده است.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۸.</ref>


از لحاظ جسمانی نیرومند، سربازی شجاع و تربیت شده در جنگ بود. <ref>مسعودی، مروج‏ الذهب، ۱۴۰۹ق، ج‏۳، ص۴۶۰.</ref>وی شیفته عمران و کشاورزی بود و اکثر وقتش را به ساختن کاخ‌ها و باغ‌ها و بستان‌ها اختصاص داد.<ref>مسعودی، مروج ‏الذهب، ۱۴۰۹ق، ج‏۳، ص۴۵۹.</ref> او اولین شخصی بود که بعد از رسیدن به قدرت، لقب معتصم بالله را برای خود برگزید تا خلافت خود را الهی و مذهبی نشان دهد.<ref>نادری، برآمدن عباسیان ایدئولوژی مذهبی و اقتدار سیاسی، ۱۳۸۴ش.</ref> {{یادداشت|فرمانروایان عباسی کوشیدند نشان دهند که از موهبت پشتیبانی الهی برخوردار بوده‌اند. خود را ضل الله فی الارض لقب دادند و به نام‌های خود لقب‌هایی افزودند که صفات اخلاقی یا مذهبی را بیان می‌کرد؛ نادری، برآمدن عباسیان ایدئولوژی مذهبی و اقتدار سیاسی، ۱۳۸۴ش.}}
از لحاظ جسمانی نیرومند، سربازی شجاع و تربیت شده در جنگ بود.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۶۰.</ref>وی شیفته عمران و کشاورزی بود و اکثر وقتش را به ساختن کاخ‌ها و باغ‌ها و بستان‌ها اختصاص داد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۵۹.</ref> او اولین شخصی بود که بعد از رسیدن به قدرت، لقب معتصم بالله را برای خود برگزید تا خلافت خود را الهی و مذهبی نشان دهد.<ref>نادری، برآمدن عباسیان ایدئولوژی مذهبی و اقتدار سیاسی، ۱۳۸۴ش.</ref> {{یادداشت|فرمانروایان عباسی کوشیدند نشان دهند که از موهبت پشتیبانی الهی برخوردار بوده‌اند. خود را ضل الله فی الارض لقب دادند و به نام‌های خود لقب‌هایی افزودند که صفات اخلاقی یا مذهبی را بیان می‌کرد؛ نادری، برآمدن عباسیان ایدئولوژی مذهبی و اقتدار سیاسی، ۱۳۸۴ش.}}


===شروع خلافت===
===شروع خلافت===
معتصم قبل از خلافت والی [[شام]] و [[مصر]] بود. [[مأمون]] به هنگام مرگ، با توجه به محبوبیت فرزندش عباس، نزد سپاهیان، معتصم را جانشین خود کرد؛ چون معتصم را شایسته برای حفظ دولت عباسی می‌دید. <ref>؟؟؟طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۸، ص۶۶۷.</ref>بیعت با معتصم در روز وفات مأمون بود؛ ابتدا سپاهیان از اطاعت وی سرباز زدند و می‌خواستند عباس فرزند مأمون را بخلافت برگزینند؛<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۸، ص۶۶۷.</ref> اما عباس به احترام وصیت پدر اولین نفر بود<ref>ذهبی، تاریخ ‏الإسلام، ج‏۱۵، ۱۴۱۳ق، ص۲۷.</ref>که با عموی خویش بیعت کرد و سپاه هم از او تبعیت نمود.<ref>ابن مسکویه، تجارب ‏الأمم، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۱۷۵؛ ابن العبری، تاریخ‏ مختصرالدول، ۱۹۹۲م، ص۱۳۸.</ref> برخی گفته‌اند که نزاعی ما بین آنها در مجلس صورت گرفت و در نهایت عباس با معتصم بیعت کرد.<ref>مسعودی، مروج ‏الذهب، ۱۴۰۹ق، ج‏۳، ص۴۵۹.</ref>
معتصم قبل از خلافت والی [[شام]] و [[مصر]] بود. [[مأمون]] به هنگام مرگ، با توجه به محبوبیت فرزندش عباس، نزد سپاهیان، معتصم را جانشین خود کرد؛ چون معتصم را شایسته برای حفظ دولت عباسی می‌دید.<ref>؟؟؟طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۶۶۷.</ref>بیعت با معتصم در روز وفات مأمون بود؛ ابتدا سپاهیان از اطاعت وی سرباز زدند و می‌خواستند عباس فرزند مأمون را بخلافت برگزینند؛<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۶۶۷.</ref> اما عباس به احترام وصیت پدر اولین نفر بود<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۱۵، ۱۴۱۳ق، ص۲۷.</ref>که با عموی خویش بیعت کرد و سپاه هم از او تبعیت نمود.<ref>ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۱۷۵؛ ابن العبری، تاریخ مختصرالدول، ۱۹۹۲م، ص۱۳۸.</ref> برخی گفته‌اند که نزاعی ما بین آنها در مجلس صورت گرفت و در نهایت عباس با معتصم بیعت کرد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۵۹.</ref>


===وفات===
===وفات===
معتصم در هشتم ربیع الاول سال [[سال ۲۲۷ هجری قمری|۲۲۷ق]] درگذشت و در [[سامرا]] دفن شد<ref>ابن مسکویه، تجارب‏ الأمم، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۲۷۴.</ref>درباره علت مرگ او چنین نقل شده است که در روز اول محرم سال ۲۲۷ق [[حجامت]] کرد در پی آن به مرضی دچار شد و به علت همان مرض تب شدیدی نمود و در همان بیماری مرد.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷، ج‏۹، ص۱۱۸؛ ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵م، ج‏۶، ص۵۲۴.</ref> او پسرش [[واثق|هارون واثق]] را ولی عهد خود کرده بود و هیچکس در ولایت عهدی با او مشارکت نداشت.<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۱۷۸.</ref>
معتصم در هشتم ربیع الاول سال [[سال ۲۲۷ هجری قمری|۲۲۷ق]] درگذشت و در [[سامرا]] دفن شد<ref>ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۷۴.</ref>درباره علت مرگ او چنین نقل شده است که در روز اول محرم سال ۲۲۷ق [[حجامت]] کرد در پی آن به مرضی دچار شد و به علت همان مرض تب شدیدی نمود و در همان بیماری مرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷، ج۹، ص۱۱۸؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۶، ص۵۲۴.</ref> او پسرش [[واثق|هارون واثق]] را ولی عهد خود کرده بود و هیچکس در ولایت عهدی با او مشارکت نداشت.<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۱۷۸.</ref>
{{تبارنامه بنی‌عباس}}
{{تبارنامه بنی‌عباس}}


==اقدامات سیاسی==
==اقدامات سیاسی==
معتصم بعد از آنکه قدرت را به دست گرفت، برای تثبیت حکومت خود، تغییراتی را در زمینه سیاست شکل داد. وی به علت بی اعتمادی به افراد عرب و ایرانی، از وزرا و فرماندهان ترک استفاده کرد و برای کنترل بیشتر پایتخت را از [[بغداد]] به [[سامرا]] انتقال داد و سیاست [[مأمون]] در زمینه خلقت [[قرآن]] و تفتیش عقاید را پی گرفت.
معتصم بعد از آنکه قدرت را به دست گرفت، برای تثبیت حکومت خود، تغییراتی را در زمینه سیاست شکل داد. وی به علت بی‌اعتمادی به افراد عرب و ایرانی، از وزرا و فرماندهان ترک استفاده کرد و برای کنترل بیشتر پایتخت را از [[بغداد]] به [[سامرا]] انتقال داد و سیاست [[مأمون]] در زمینه خلقت [[قرآن]] و تفتیش عقاید را پی گرفت.


===استفاده از ترکان===
===استفاده از ترکان===
معتصم که به افراد ایرانی و عرب اطمینان نداشت{{یادداشت|چون عرب‌ها کمتر حاضر به فرومایگی و تملق گویی و اطاعت بی چون و چرا بودند و ایرانی‌ها هم به علت پیروی از عباس پسر مأمون، مورد اطمینان وی نبودند؛ صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۲.}} سعی در جذب سپاهیان ترک کرد<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۲.</ref> و سعی نمود از عصبیت ترکان از آن جهت که مادرش از ترکان بود،<ref>یعقوبی، تاریخ ‏یعقوبی، بیروت، ج‏۲، ص۴۷۱؛ طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۱۲۳.</ref>برای حفظ حکومت خود استفاده نماید و در سطحی گسترده اقدام به استخدام غلامان ترک کرد.<ref>مسعودی، مروج‏ الذهب، ۱۳۷۹ش، ج‏۳، ص۴۶۵.</ref> معتصم مناصب مهم و ولایت های بزرگ را به آنها واگذار کرد.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ۱۳۸۳ش، ص۹۲.</ref> با ورود ترکان به دستگاه خلافت رقابت شدیدی میان آنان و دو عنصر عرب و ایرانی شکل گرفت. معتصم با این کار خود زمینه را برای افول حکومت عباسی فراهم نمود.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ۱۳۸۳ش، ص۹۲.</ref>
معتصم که به افراد ایرانی و عرب اطمینان نداشت{{یادداشت|چون عرب‌ها کمتر حاضر به فرومایگی و تملق گویی و اطاعت بی‌چون و چرا بودند و ایرانی‌ها هم به علت پیروی از عباس پسر مأمون، مورد اطمینان وی نبودند؛ صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۲.}} سعی در جذب سپاهیان ترک کرد<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۲.</ref> و سعی نمود از عصبیت ترکان از آن جهت که مادرش از ترکان بود،<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۱؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۲۳.</ref>برای حفظ حکومت خود استفاده نماید و در سطحی گسترده اقدام به استخدام غلامان ترک کرد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۷۹ش، ج۳، ص۴۶۵.</ref> معتصم مناصب مهم و ولایت‌های بزرگ را به آنها واگذار کرد.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ۱۳۸۳ش، ص۹۲.</ref> با ورود ترکان به دستگاه خلافت رقابت شدیدی میان آنان و دو عنصر عرب و ایرانی شکل گرفت. معتصم با این کار خود زمینه را برای افول حکومت عباسی فراهم نمود.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ۱۳۸۳ش، ص۹۲.</ref>


===انتقال پایتخت به سامرا===
===انتقال پایتخت به سامرا===
در سال [[سال ۲۲۱ هجری قمری|۲۲۱ق]] معتصم عباسی، پایتخت را از [[بغداد]] به [[سامرا]] انتقال داد. بنابر نقل ابن اثیر، معتصم، دلیل انتقال پایتخت را ترس از شورش سپاهیان و کشته شدن غلامانش دانسته است. بر این اساس، معتصم عباسی برای پایتخت خلافت خود در پی محلی بوده که بتواند بر سپاه خود اشراف داشته و در صورت لزوم بتواند از راه خشکی و آبی بر آنها تسلط یابد.<ref>ابن اثیر، الكامل، ج‏۶، ۱۹۶۵م، ص۴۵۱.</ref> برخی دیگر علت این انتقال را، فراوانی سپاهیان ترک عنوان می‌کنند که معتصم آنان را به خدمت گرفته بود و بغداد ظرفیت تمام نیروهای ترک را نداشت و مزاحمت مردم را در پی داشت<ref>ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‏۱۱، ص۵۰.</ref> و سبب نارضایتی مردم و تهدید آنان شد؛ لذا معتصم تصمیم گرفت تا جای مناسبی را در نظر بگیرد؛ از همین رو [[سامرا]] را انتخاب کرد.<ref>ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵م، ج‏۶، ص۴۵۲.</ref> وی آن جا را آباد ساخت و دارالخلافه خواند و نظامیان ترک را در آن سکنا داد. سامرا در دوران معتصم به اوج قدرت و آبادانی رسید و کاخ‌ها، گردش‌گاه‌ها، بازارها، مساجد و عمارت‌های عظیم در آن ایجاد شد.<ref>خلیلی، موسوعة العتبات المقدسه، ۱۴۰۷ق، ج۱۲، ص۸۰ به بعد.</ref>
در سال [[سال ۲۲۱ هجری قمری|۲۲۱ق]] معتصم عباسی، پایتخت را از [[بغداد]] به [[سامرا]] انتقال داد. بنابر نقل ابن اثیر، معتصم، دلیل انتقال پایتخت را ترس از شورش سپاهیان و کشته شدن غلامانش دانسته است. بر این اساس، معتصم عباسی برای پایتخت خلافت خود در پی محلی بوده که بتواند بر سپاه خود اشراف داشته و در صورت لزوم بتواند از راه خشکی و آبی بر آنها تسلط یابد.<ref>ابن اثیر، الکامل، ج۶، ۱۹۶۵م، ص۴۵۱.</ref> برخی دیگر علت این انتقال را، فراوانی سپاهیان ترک عنوان می‌کنند که معتصم آنان را به خدمت گرفته بود و بغداد ظرفیت تمام نیروهای ترک را نداشت و مزاحمت مردم را در پی داشت<ref>ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۵۰.</ref> و سبب نارضایتی مردم و تهدید آنان شد؛ لذا معتصم تصمیم گرفت تا جای مناسبی را در نظر بگیرد؛ از همین رو [[سامرا]] را انتخاب کرد.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۶، ص۴۵۲.</ref> وی آن جا را آباد ساخت و دارالخلافه خواند و نظامیان ترک را در آن سکنا داد. سامرا در دوران معتصم به اوج قدرت و آبادانی رسید و کاخ‌ها، گردش‌گاه‌ها، بازارها، مساجد و عمارت‌های عظیم در آن ایجاد شد.<ref>خلیلی، موسوعة العتبات المقدسه، ۱۴۰۷ق، ج۱۲، ص۸۰ به بعد.</ref>


===ادامه دوران محنه مأمون===
===ادامه دوران محنه مأمون===
[[مأمون]] در وصیتش از معتصم خواسته بود که سیاست محنه او را دنبال کند.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۸، ص۶۴۷.</ref> معتصم فردی عالم و دانشمند نبود اما گرایش به مذهب [[معتزله]] داشت و وزیران و درباریان را از معتزله انتخاب نمود؛<ref>ذهبی، تاریخ‏ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‏۱۵، ص۲۷.</ref> به همین علت احمد بن ابی داوود که از پیشوایان معتزلیان بود قاضی‌القضات کرد.<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی (ع)، ۱۳۸۴ش، ص ۲۶۴.</ref> او سیاست مأمون را دنبال کرد و در مورد خلق قرآن، مردم را مورد بازجویی و امتحان قرار داد.<ref>ذهبی، تاریخ‏ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‏۱۵، ص۲۷.</ref>
[[مأمون]] در وصیتش از معتصم خواسته بود که سیاست محنه او را دنبال کند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۶۴۷.</ref> معتصم فردی عالم و دانشمند نبود اما گرایش به مذهب [[معتزله]] داشت و وزیران و درباریان را از معتزله انتخاب نمود؛<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۵، ص۲۷.</ref> به همین علت احمد بن ابی داوود که از پیشوایان معتزلیان بود قاضی‌القضات کرد.<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۲۶۴.</ref> او سیاست مأمون را دنبال کرد و در مورد خلق قرآن، مردم را مورد بازجویی و امتحان قرار داد.<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۵، ص۲۷.</ref>
[[احمد بن حنبل]] از معروف‌ترین افرادی است که به این خاطر به شدت شکنجه شد.<ref>یعقوبی، تاریخ‏ یعقوبی، بیروت، ج‏۲، ص۴۷۲؛ ذهبی، تاریخ ‏الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‏۱۵، ص۳۲؛ ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‏۱۱، ص۴۳.</ref> احمد بن نَصر خُزاعی نیز اعدام گردید و بشر بن ولید را که قاضی القضات بود در خانه خود حبس کرد.<ref>رضایی، عصر محنه در تمدن مسلمانان، شماره ۱۹، ۱۳۷۳ش.</ref>
[[احمد بن حنبل]] از معروف‌ترین افرادی است که به این خاطر به شدت شکنجه شد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۲؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۵، ص۳۲؛ ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۴۳.</ref> احمد بن نَصر خُزاعی نیز اعدام گردید و بشر بن ولید را که قاضی القضات بود در خانه خود حبس کرد.<ref>رضایی، عصر محنه در تمدن مسلمانان، شماره ۱۹، ۱۳۷۳ش.</ref>
==اقدامات نظامی==
==اقدامات نظامی==
بنابر برخی پژوهش‌های تاریخی، در دوران حکومت معتصم، که مقارن با [[امامت]] [[امام جواد(ع)]] بود، بیش از پنجاه قیام توسط [[علویان]] و اعراب و شش مورد توسط ایرانیان صورت گرفت و همگی سرکوب شد.<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی (ع)، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۴-۲۲۲.</ref> مهم‌ترین این قیام‌ها عبارتند از: شورش زُط‌ها<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۸-۱۱؛ ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵ق، ج‏۶، ص۴۴۳-۴۴۴؛ ابن مسکویه، تجارب ‏الأمم، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۱۷۷-۱۷۸.</ref>، شورش بابک خرمدین،<ref>یعقوبی، تاریخ ‏یعقوبی، بیروت، ج‏۲، ص۴۷۳-۴۷۵؛ طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۳۱-۵۵؛ ابن مسکویه، تجارب ‏الأمم، ۱۳۷۹ق، ج‏۴، ص۱۷۸-۱۸۳؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج‏۸، ص۴۳۷؛ مسعودی، مروج ‏الذهب، ۱۴۰۹ق، ج‏۳، ص۴۶۷.</ref> شورش مازیار،<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۸۰-۸۹؛ ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵م، ج‏۶، ص۴۹۵-۵۰۴؛ ذهبی، تاریخ‏ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‏۱۶، ص۲۴.</ref> شورش مبرقع، <ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۱۱۶-۱۱۸؛ ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵م، ج‏۶، ص۵۲۲.</ref> شورش جعفر کرد<ref> صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی(ع)، ۱۳۸۴ش، ص ۱۶۴.</ref> و شورش عُجَیف بن عنبسه و عباس بن مأمون.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۶؛ طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۷۱-۷۹.</ref>
بنابر برخی پژوهش‌های تاریخی، در دوران حکومت معتصم، که مقارن با [[امامت]] [[امام جواد(ع)]] بود، بیش از پنجاه قیام توسط [[علویان]] و اعراب و شش مورد توسط ایرانیان صورت گرفت و همگی سرکوب شد.<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۴-۲۲۲.</ref> مهم‌ترین این قیام‌ها عبارتند از: شورش زُط‌ها<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۸-۱۱؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵ق، ج۶، ص۴۴۳-۴۴۴؛ ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۱۷۷-۱۷۸.</ref>، شورش بابک خرمدین،<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۳-۴۷۵؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۳۱-۵۵؛ ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۷۸-۱۸۳؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۸، ص۴۳۷؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۶۷.</ref> شورش مازیار،<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۸۰-۸۹؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۶، ص۴۹۵-۵۰۴؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۶، ص۲۴.</ref> شورش مبرقع،<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۱۱۶-۱۱۸؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۶، ص۵۲۲.</ref> شورش جعفر کرد<ref> صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۴.</ref> و شورش عُجَیف بن عنبسه و عباس بن مأمون.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۶؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۷۱-۷۹.</ref>


معتصم پس از مغلوب کردن بابک، بدون درنگ با سپاهی عظیم به سوی روم حرکت کرد<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۵۷.</ref> و پس از شکست‌دادن سپاه اعزامی از جانب امپراطوری روم، عموریه را در سال [[سال ۲۲۳ هجری قمری|۲۲۳ق]] فتح کرد.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۵۷-۷۱؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۵؛ ابن اثیر، الکامل، ج‏۶، ص۴۸۰-۴۸۸.</ref>
معتصم پس از مغلوب کردن بابک، بدون درنگ با سپاهی عظیم به سوی روم حرکت کرد<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۵۷.</ref> و پس از شکست‌دادن سپاه اعزامی از جانب امپراطوری روم، عموریه را در سال [[سال ۲۲۳ هجری قمری|۲۲۳ق]] فتح کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۵۷-۷۱؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۵؛ ابن اثیر، الکامل، ج۶، ص۴۸۰-۴۸۸.</ref>


==مقابله با علویان==
==مقابله با علویان==
سیاست معتصم در قبال [[علویان]]، بسیار سخت‌گیرانه بود. معتصم برخلاف مأمون بر [[شیعیان]] سختگیری بسیار کرد و تمام فعالیت‌های آنان را به دقت زیر نظر داشت. همین امر سبب بعضی از قیام‌ها شد.<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۱۷۸.</ref>
سیاست معتصم در قبال [[علویان]]، بسیار سخت‌گیرانه بود. معتصم برخلاف مأمون بر [[شیعیان]] سختگیری بسیار کرد و تمام فعالیت‌های آنان را به دقت زیر نظر داشت. همین امر سبب بعضی از قیام‌ها شد.<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۱۷۸.</ref>
====قیام محمد بن قاسم طالقان====
====قیام محمد بن قاسم طالقان====
[[محمد بن قاسم]] بن علی ملقب به صوفی<ref>مقاتل ‏الطالبیین، بیروت، ص۴۶۵.</ref> {{یادداشت|پیروانش او را صوفی نامیدند چون همواره جامه‌ای خشن از پشم سفید بر تن داشت و در زهد و پارسایی زبان‌زد بود؛ اصفهانی، مقاتل ‏الطالبیین، بیروت، ص۴۶۵.}}از نوادگان [[امام حسین]] (ع)در سال ۲۱۹ ق با شعار [[الرضا من آل محمد]]<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ۱۳۸۳ش، ص۹۲. </ref> بر علیه معتصم در طالقان<ref>ذهبی، تاریخ‏ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‏۱۵، ص۲۹.</ref>خراسان<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۷؛ ابن مسکویه، تجارب‏ الأمم، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۱۷۶؛ ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵م، ج‏۶، ص۴۴۲.</ref>که در نواحی [[مرو]] است<ref>گردیزی، زین الأخبار، ۱۳۶۳ش، ص۱۷۵.</ref>قیام کرد. دلیل آن چنین ذکر شده است که معتصم وقتی به خلافت رسید، محمد بن قاسم را فراخواند تا فعالیت‌های او را مورد بررسی و تحقیق قرار دهد. محمد بن قاسم پس از اطلاع از تصمیم معتصم از کوفه به خراسان گریخت.<ref>حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۷۶ش، ص۸۰.</ref> بسیاری از مردم [[خراسان]] به دور او جمع شدند؛<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۶۴.</ref>اما حرکت او فاقد سازمان دهی بود و خطر جدی برای حکومت معتصم نبود.  
[[محمد بن قاسم]] بن علی ملقب به صوفی<ref>مقاتل الطالبیین، بیروت، ص۴۶۵.</ref> {{یادداشت|پیروانش او را صوفی نامیدند چون همواره جامه‌ای خشن از پشم سفید بر تن داشت و در زهد و پارسایی زبان‌زد بود؛ اصفهانی، مقاتل الطالبیین، بیروت، ص۴۶۵.}}از نوادگان [[امام حسین]](ع)در سال ۲۱۹ق با شعار [[الرضا من آل محمد]]<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ۱۳۸۳ش، ص۹۲. </ref> بر علیه معتصم در طالقان<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۵، ص۲۹.</ref>خراسان<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۷؛ ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۱۷۶؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۶، ص۴۴۲.</ref>که در نواحی [[مرو]] است<ref>گردیزی، زین الأخبار، ۱۳۶۳ش، ص۱۷۵.</ref>قیام کرد. دلیل آن چنین ذکر شده است که معتصم وقتی به خلافت رسید، محمد بن قاسم را فراخواند تا فعالیت‌های او را مورد بررسی و تحقیق قرار دهد. محمد بن قاسم پس از اطلاع از تصمیم معتصم از کوفه به خراسان گریخت.<ref>حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۷۶ش، ص۸۰.</ref> بسیاری از مردم [[خراسان]] به دور او جمع شدند؛<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۶۴.</ref>اما حرکت او فاقد سازمان دهی بود و خطر جدی برای حکومت معتصم نبود.  


معتصم به امیر خراسان، عبدالله بن طاهر دستور داد با او مقابله کند.<ref> اصفهانی، مقاتل ‏الطالبیین، بیروت، ص۴۶۵.</ref> محمد شکست خورد و به [[نیشابور]] گریخت. وی سرانجام دستگیر و به [[سامرا]] فرستاده شد. در آنجا زندانی شد و به کمک برخی از پیروانش از زندان فرار کرد. و تا پایان عمر مخفیانه زیست.<ref>ابن اثیر، الكامل، بیروت، ج‏۶، ص۴۴۲-۴۴۳؛ ابن مسکویه، تجارب‏ الأمم، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۱۷۷.</ref>[[ابوالفرج اصفهانی]] معتقد است که او به [[واسط]] رفت و در آنجا سکنی گزید.<ref>اصفهانی، مقاتل ‏الطالبیین، ص۴۷۱.</ref> برخی معتقدند که در روزگار [[متوکل]] گرفتار شده و در زندان درگذشت.
معتصم به امیر خراسان، عبدالله بن طاهر دستور داد با او مقابله کند.<ref> اصفهانی، مقاتل الطالبیین، بیروت، ص۴۶۵.</ref> محمد شکست خورد و به [[نیشابور]] گریخت. وی سرانجام دستگیر و به [[سامرا]] فرستاده شد. در آنجا زندانی شد و به کمک برخی از پیروانش از زندان فرار کرد. و تا پایان عمر مخفیانه زیست.<ref>ابن اثیر، الکامل، بیروت، ج۶، ص۴۴۲-۴۴۳؛ ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۱۷۷.</ref>[[ابوالفرج اصفهانی]] معتقد است که او به [[واسط]] رفت و در آنجا سکنی گزید.<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۷۱.</ref> برخی معتقدند که در روزگار [[متوکل]] گرفتار شده و در زندان درگذشت.
این قیام به عنوان بارزترین انقلاب [[علویان]] پس از شهادت [[امام رضا]] (ع) شناخته می‌شود.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ۱۳۸۳ش، ص۹۲.</ref>  
این قیام به عنوان بارزترین انقلاب [[علویان]] پس از شهادت [[امام رضا]](ع) شناخته می‌شود.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ۱۳۸۳ش، ص۹۲.</ref>  
[[پرونده:Emam4 (2).jpg|بندانگشتی|default|[[ضریح]] [[حرم کاظمین|حرم امام جواد(ع) و امام کاظم(ع)]]]]
[[پرونده:Emam4 (2).jpg|بندانگشتی|default|[[ضریح]] [[حرم کاظمین|حرم امام جواد(ع) و امام کاظم(ع)]]]]


====شهادت امام جواد (ع)====
====شهادت امام جواد(ع)====
[[امام جواد(ع)]] به دستور معتصم، مسموم و به شهادت رسید. او برای آنکه بتواند فعالیت‌های امام جواد را به دقت زیر نظر داشته باشد ایشان را دستگیر کرده و به [[سامرا]] برد و در همان سال امام به شهادت رسید.<ref>حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم (عج)، ۱۳۷۶ش، ص۸۰.</ref>
[[امام جواد(ع)]] به دستور معتصم، مسموم و به شهادت رسید. او برای آنکه بتواند فعالیت‌های امام جواد را به دقت زیر نظر داشته باشد ایشان را دستگیر کرده و به [[سامرا]] برد و در همان سال امام به شهادت رسید.<ref>حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(عج)، ۱۳۷۶ش، ص۸۰.</ref>


دلایل فراوانی برای شهادت امام جواد (ع) به دست معتصم نقل شده است.
دلایل فراوانی برای شهادت امام جواد(ع) به دست معتصم نقل شده است.
یکی از دلایل یاد شده برای شهادت امام به دست معتصم، هراسی است که او از ناحیه ازدواج امام و [[ام فضل]] دختر [[مأمون]] احساس می‌کرد. معتصم بیم آن داشت که اگر از این ازدواج فرزندی به هم رسد، خلافت او با خطری جدی مواجه می شود چرا که این فرزند می‌توانست بر اساس انتساب همزمان به امام و مأمون، به راحتی ادعای خلافت کند.<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۲۴۸.</ref>معتصم با تطمیع، ام فضل را متقاعد ساخت تا امام را مسموم و به شهادت برساند.  
یکی از دلایل یاد شده برای شهادت امام به دست معتصم، هراسی است که او از ناحیه ازدواج امام و [[ام فضل]] دختر [[مأمون]] احساس می‌کرد. معتصم بیم آن داشت که اگر از این ازدواج فرزندی به هم رسد، خلافت او با خطری جدی مواجه می‌شود چرا که این فرزند می‌توانست بر اساس انتساب همزمان به امام و مأمون، به راحتی ادعای خلافت کند.<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۲۴۸.</ref>معتصم با تطمیع، ام فضل را متقاعد ساخت تا امام را مسموم و به شهادت برساند.  


برخی علت شهادت امام را سعایت ابن ابی داود، قاضی القضات معتصم، می‌دانند<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۲۰.</ref> که به علت حسادت بیش از حد به امام، سعایت ایشان را نزد معتصم کرد و همین سبب شد تا معتصم ایشان را مسموم کند.<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی (ع)، ۱۳۸۴ش، ص۴۳۰.</ref>
برخی علت شهادت امام را سعایت ابن ابی داود، قاضی القضات معتصم، می‌دانند<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۲۰.</ref> که به علت حسادت بیش از حد به امام، سعایت ایشان را نزد معتصم کرد و همین سبب شد تا معتصم ایشان را مسموم کند.<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۴۳۰.</ref>
هر چند شهادت [[امام جواد]] برای [[شیخ مفید]] ثابت نشده است و قائل است که به مرگ طبیعی رحلت نموده‌اند<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۵.</ref>
هر چند شهادت [[امام جواد]] برای [[شیخ مفید]] ثابت نشده است و قائل است که به مرگ طبیعی رحلت نموده‌اند<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۹۵.</ref>
سیاست معتصم در زمان [[امام هادی]](ع) به علت اقتصاد سرشار حکومت عباسی که سبب کاهش دستیابی حامیان [[علویان]] برای عملیات نظامی شده بود، تحمل و مدارا با علویان بود و سختگیری‌های سابق را نکرد.<ref>حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۷۶ش، ص۸۱.</ref>
سیاست معتصم در زمان [[امام هادی]](ع) به علت اقتصاد سرشار حکومت عباسی که سبب کاهش دستیابی حامیان [[علویان]] برای عملیات نظامی شده بود، تحمل و مدارا با علویان بود و سختگیری‌های سابق را نکرد.<ref>حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۷۶ش، ص۸۱.</ref>
خط ۸۸: خط ۸۸:
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس۲}}
{{پانویس۲}}


==منابع==
==منابع==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۳۵

ویرایش