پرش به محتوا

غزوه خیبر: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۰
جز
اضافه کردن نماد احترام (ع) در کنار نام حضرت علی (ع)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (اضافه کردن نماد احترام (ع) در کنار نام حضرت علی (ع))
خط ۶۴: خط ۶۴:


==گزارش جنگ==
==گزارش جنگ==
در نخستین روز نبرد، پنجاه تن از مسلمانان زخمی شدند. پیامبر هفت شبانه روز در رجیع اردو زد و هر روز همراه مسلمانان، که هر گروه پرچمی داشتند، با یهودیان به جنگ می‌گذراند. در شب ششم، مردی یهودی از اهالی نطاة، به نام سماک، به حضور پیامبر رسید و امان خواست تا مسلمانان را به آن قلعه راهنمایی کند. او خبر داد نطاة که در آن انبار آذوقه و انواع جنگ افزار یهودیان قرار دارد، دچار آشفتگی شده است و اهالی آن از ترس، در حال ترک این قلعه‌اند. فردای آن روز مسلمانان نطاة را فتح کردند و آن یهودی بعداً مسلمان شد. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۴۴-۶۴۸</ref><blockquote>'''فتح قلعه ناعم'''</blockquote>گفته شده است نخستین قلعه خیبر که پیامبر فتح نمود، ناعم بود. این قلعه خود متشکل از چند دژ بود و پیامبر برای حمله به آن‌ها، یاران خود را صف کرد. یهودیان مسلمانان را تیرباران کردند و یاران پیامبر خود را سپر آن حضرت قرار دادند. آن روز پیامبر پرچم سفید خود را به دو تن از مهاجران (در روایت [[ابن اسحاق]]: [[ابوبکر]] و [[عمر]]) و سپس مردی از [[انصار]] داد، اما آنان یکی پس از دیگری، بی‌آنکه کاری از پیش برند، بازگشتند. پیامبر فرمود: «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش او را دوست می‌دارند و خداوند به دست او فتح را نصیب مسلمانان خواهد کرد و او گریزنده نیست.» صبح روز بعد، پیامبر [[حضرت علی]] را که دچار چشم درد بود، با [[معجزه|اعجاز]] [[شفا]] داد و پرچم را به وی سپرد.<ref>همان، چ ۲، ص۶۴۸-۶۴۹، ۶۵۲-۶۵۴؛ ابن هشام، ج ۳، ص۳۴۹؛ بلاذریف ج ۲، ص۸۶، ۹۲-۹۳؛ ابن حزم، ص۲۱۳</ref><blockquote>'''کشته شدن حارث برادر مرحب'''</blockquote>چون حارث، برادر مرحب (رئیس قلعه)، با گروهی به جنگ آمد، مسمانان پراکنده شدند، اما حضرت علی ایستادگی کرد و حارث را کشت و یاران حارث به دژ گریختند و در را بستند.<ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۵۴</ref> پس از آن، مرحب رجزگویان بیرون آمد.<blockquote>'''کشته شدن مرحب'''</blockquote>[[پرونده:کندن دروازه خیبر توسط حضرت علی(ع)- در کتاب حبیب السیر مربوط به قرن ۱۶ میلادی.jpg|alt=کندن دروازه خیبر توسط حضرت علی(ع) در کتاب حبیب السیر که توسط غیاث‌الدین خواندمیر در هرات در قرن دهم هجری و شانزدهم میلادی تهیه شده است.|thumb|کندن دروازه خیبر توسط [[امام علی علیه السلام|حضرت علی(ع)]] در کتاب [[حبیب السیر]] که توسط [[غیاث‌الدین خواندمیر]] در [[هرات]] در [[قرن دهم هجری]] و [[شانزدهم میلادی]] تهیه شده است.]]
در نخستین روز نبرد، پنجاه تن از مسلمانان زخمی شدند. پیامبر هفت شبانه روز در رجیع اردو زد و هر روز همراه مسلمانان، که هر گروه پرچمی داشتند، با یهودیان به جنگ می‌گذراند. در شب ششم، مردی یهودی از اهالی نطاة، به نام سماک، به حضور پیامبر رسید و امان خواست تا مسلمانان را به آن قلعه راهنمایی کند. او خبر داد نطاة که در آن انبار آذوقه و انواع جنگ افزار یهودیان قرار دارد، دچار آشفتگی شده است و اهالی آن از ترس، در حال ترک این قلعه‌اند. فردای آن روز مسلمانان نطاة را فتح کردند و آن یهودی بعداً مسلمان شد. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۴۴-۶۴۸</ref><blockquote>'''فتح قلعه ناعم'''</blockquote>گفته شده است نخستین قلعه خیبر که پیامبر فتح نمود، ناعم بود. این قلعه خود متشکل از چند دژ بود و پیامبر برای حمله به آن‌ها، یاران خود را صف کرد. یهودیان مسلمانان را تیرباران کردند و یاران پیامبر خود را سپر آن حضرت قرار دادند. آن روز پیامبر پرچم سفید خود را به دو تن از مهاجران (در روایت [[ابن اسحاق]]: [[ابوبکر]] و [[عمر]]) و سپس مردی از [[انصار]] داد، اما آنان یکی پس از دیگری، بی‌آنکه کاری از پیش برند، بازگشتند. پیامبر فرمود: «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش او را دوست می‌دارند و خداوند به دست او فتح را نصیب مسلمانان خواهد کرد و او گریزنده نیست.» صبح روز بعد، پیامبر [[حضرت علی (ع)]] را که دچار چشم درد بود، با [[معجزه|اعجاز]] [[شفا]] داد و پرچم را به وی سپرد.<ref>همان، چ ۲، ص۶۴۸-۶۴۹، ۶۵۲-۶۵۴؛ ابن هشام، ج ۳، ص۳۴۹؛ بلاذریف ج ۲، ص۸۶، ۹۲-۹۳؛ ابن حزم، ص۲۱۳</ref><blockquote>'''کشته شدن حارث برادر مرحب'''</blockquote>چون حارث، برادر مرحب (رئیس قلعه)، با گروهی به جنگ آمد، مسمانان پراکنده شدند، اما حضرت علی (ع) ایستادگی کرد و حارث را کشت و یاران حارث به دژ گریختند و در را بستند.<ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۵۴</ref> پس از آن، مرحب رجزگویان بیرون آمد.<blockquote>'''کشته شدن مرحب'''</blockquote>[[پرونده:کندن دروازه خیبر توسط حضرت علی(ع)- در کتاب حبیب السیر مربوط به قرن ۱۶ میلادی.jpg|alt=کندن دروازه خیبر توسط حضرت علی(ع) در کتاب حبیب السیر که توسط غیاث‌الدین خواندمیر در هرات در قرن دهم هجری و شانزدهم میلادی تهیه شده است.|thumb|کندن دروازه خیبر توسط [[امام علی علیه السلام|حضرت علی(ع)]] در کتاب [[حبیب السیر]] که توسط [[غیاث‌الدین خواندمیر]] در [[هرات]] در [[قرن دهم هجری]] و [[شانزدهم میلادی]] تهیه شده است.]]
طبق پاره‌ای روایات، [[محمد بن مسلمه]] با اجازه پیامبر مرحب را در مبارزه تن به تن با شمشیر کشت<ref>. ابن هشام، ج ۳، ص ۳۴۸؛ خلیفه بن خیاط، ص ۳۸</ref> یا او را به شدت زخمی کرد و حضرت علی کار او را تمام کرد. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۵۵-۶۵۶</ref>، اما روایات متعددی حکایت از آن دارند که حضرت علی مرحب را در مبارزه تن به تن از پای درآورد و این ضربه چنان کارساز بود که پس از آن قلعه فتح شد.<ref> احمد بن حنبل، ج ۴، ص ۵۲؛ مسلم بن حجاج، ج ۵، ص ۱۹۴-۱۹۵؛ طبری، تاریخ، ج ۳، ص ۱۲-۱۳؛ مفید، ج ۲، ص ۱۲-۱۳؛ مفید، ج ۲، ص ۱۲۶-۱۲۷؛ صالحی شامی، ج ۵، ص ۱۲۶-۱۲۷</ref> برخی از مورخان برجسته [[اهل سنت]]، مطلب اخیر را صحیح دانسته‌اند. <ref>نور الدین حلبی، ج ۳، ص ۵۵</ref><blockquote>'''فتح قلعه قموص'''</blockquote>طبق روایتی دیگر، بزرگ‌ترین، شدیدترین و استوارترین قلعه خیبر، قموص بود و پیامبر پرچم فتح آن را به حضرت علی داد و علی با قتل مرحب که این قلعه به نام او نیز خوانده می‌شد، این قلعه را فتح کرد. <ref>یعقوبی، ج ۲، ص ۵۶؛ بکری، ج ۲، ص ۵۲۲</ref>
طبق پاره‌ای روایات، [[محمد بن مسلمه]] با اجازه پیامبر مرحب را در مبارزه تن به تن با شمشیر کشت<ref>. ابن هشام، ج ۳، ص ۳۴۸؛ خلیفه بن خیاط، ص ۳۸</ref> یا او را به شدت زخمی کرد و حضرت علی (ع) کار او را تمام کرد. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۵۵-۶۵۶</ref>، اما روایات متعددی حکایت از آن دارند که حضرت علی (ع) مرحب را در مبارزه تن به تن از پای درآورد و این ضربه چنان کارساز بود که پس از آن قلعه فتح شد.<ref> احمد بن حنبل، ج ۴، ص ۵۲؛ مسلم بن حجاج، ج ۵، ص ۱۹۴-۱۹۵؛ طبری، تاریخ، ج ۳، ص ۱۲-۱۳؛ مفید، ج ۲، ص ۱۲-۱۳؛ مفید، ج ۲، ص ۱۲۶-۱۲۷؛ صالحی شامی، ج ۵، ص ۱۲۶-۱۲۷</ref> برخی از مورخان برجسته [[اهل سنت]]، مطلب اخیر را صحیح دانسته‌اند. <ref>نور الدین حلبی، ج ۳، ص ۵۵</ref><blockquote>'''فتح قلعه قموص'''</blockquote>طبق روایتی دیگر، بزرگ‌ترین، شدیدترین و استوارترین قلعه خیبر، قموص بود و پیامبر پرچم فتح آن را به حضرت علی (ع) داد و علی (ع) با قتل مرحب که این قلعه به نام او نیز خوانده می‌شد، این قلعه را فتح کرد. <ref>یعقوبی، ج ۲، ص ۵۶؛ بکری، ج ۲، ص ۵۲۲</ref>


به روایت [[ابورافع]]، کنار در قلعه مردی ضربه‌ای به حضرت علی زد. سپر از دست ایشان افتاد و ناگزیر دری را که نزدیک قلعه بود، سپر خود قرار داد و پیوسته با آن جنگید تا آنکه خداوند قلعه را به دست او گشود و مژده فتح (قلعه مرحب) را برای پیامبر فرستاد. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۵۵؛ ابن هشام، ج ۳، ص ۳۴۹-۳۵۰؛ مقدسی، ص ۸۳</ref> به روایتی، مرد یهودی مذکور همان مرحب بوده است. <ref>مقریزی، ج ۱، ص ۳۱۰ </ref>گفته شده است پس از آن، چهل یا هفتاد تن توانستند آن در را بردارند<ref>. مفید، ج ۲، ص ۱۲۸-۱۲۹؛ بیهقی، ج ۴، ص ۲۱۲؛ ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۷۸، ۱۲۵-۱۲۸؛ عاملی، ج ۱۸، ص ۷-۲۷</ref>
به روایت [[ابورافع]]، کنار در قلعه مردی ضربه‌ای به حضرت علی (ع) زد. سپر از دست ایشان افتاد و ناگزیر دری را که نزدیک قلعه بود، سپر خود قرار داد و پیوسته با آن جنگید تا آنکه خداوند قلعه را به دست او گشود و مژده فتح (قلعه مرحب) را برای پیامبر فرستاد. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۵۵؛ ابن هشام، ج ۳، ص ۳۴۹-۳۵۰؛ مقدسی، ص ۸۳</ref> به روایتی، مرد یهودی مذکور همان مرحب بوده است. <ref>مقریزی، ج ۱، ص ۳۱۰ </ref>گفته شده است پس از آن، چهل یا هفتاد تن توانستند آن در را بردارند<ref>. مفید، ج ۲، ص ۱۲۸-۱۲۹؛ بیهقی، ج ۴، ص ۲۱۲؛ ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۷۸، ۱۲۵-۱۲۸؛ عاملی، ج ۱۸، ص ۷-۲۷</ref>
فتح سرنوشت ساز خیبر به دست علی علیه السلام از فضائل و مناقب آن حضرت به شمار می‌رود که راویان بر آن اتفاق دارند. <ref>ابن بابویه، ج ۲، ص ۳۶۹؛ مفید، ج ۱، ص ۱۲۴؛ عاملی، ج ۱۸، ص ۲۹-۳۴ </ref>پس از قتل این شجاعان یهود و شماری دیگر از آنان که همگی در قلعه ناعم بودند، فتح کامل خیبر آسان شد<ref>. واقدی، ج ۲، ص ۶۵۴، ۶۵۷-۶۵۸</ref><blockquote>'''محاصره و فتح قلعه نطاة'''</blockquote>دژ صعب بن معاذ نیز در نطاة قرار داشت و در آن آذوقه و چهارپایان و کالا و پانصد جنگجو بود. مسلمانان ده روز قلعه نطاة را در محاصره داشتند و می‌جنگیدند. وقتی آنان به ویژه بنی اسلم از گرسنگی درمانده شدند، پیامبر دعا کرد که خداوند بزرگ‌ترین دژ را که ثروتمندترین و پرمایه‌ترین قلعه‌هاست، بر آنان بگشاید. به دنبال آن، دژ صعب بن معاذ پس از دو روز جنگ شدید، صبح روز سوم به یاری خدا گشوده شد و یهودیان دژهای ناعم، نطاة و صعب بن معاذ را ترک کردند و به قلعه الزبیر که استوار و مرتفع بود، گریختند<ref>همان، ج ۲، ص ۶۶۲؛ ابن هشام، ج ۳، ص ۳۴۵-۳۴۶</ref> این قلعه نیز سه روز در محاصره بود تا آنکه مردی یهودی نزد پیامبر رفت و امان گرفت و به راهنمایی وی و پس از نبردی سخت، مسلمانان این دژ را، که آخرین دژ نطاة بود، فتح کردند. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۶۶-۶۶۷</ref><blockquote>'''آسودگی خاطر مسلمانان و تغییر اردوگاه'''</blockquote>اهالی نطاة شجاع‌ترین یهودیان خیبر بودند و پس از فراغت از فتح این قلعه، خاطر پیامبر ازجنگ و شبیخون یهودیان آسوده شد و دستور داد اردوگاهش را از رجیع به جایگاه پیشین یعنی منزله منتقل کنند. آنگاه به سوی قلعه شِقّ که دارای چند دژ بود حرکت کرد و پس از جنگی سخت، مسلمانان ابتدا دژ سُمران و سپس دژ نزار را فتح کردند و اهالی آنجا را اسیر کردند<ref>. همان، ج ۲، ص ۶۴۸، ۶۶۸</ref>
فتح سرنوشت ساز خیبر به دست علی علیه السلام از فضائل و مناقب آن حضرت به شمار می‌رود که راویان بر آن اتفاق دارند. <ref>ابن بابویه، ج ۲، ص ۳۶۹؛ مفید، ج ۱، ص ۱۲۴؛ عاملی، ج ۱۸، ص ۲۹-۳۴ </ref>پس از قتل این شجاعان یهود و شماری دیگر از آنان که همگی در قلعه ناعم بودند، فتح کامل خیبر آسان شد<ref>. واقدی، ج ۲، ص ۶۵۴، ۶۵۷-۶۵۸</ref><blockquote>'''محاصره و فتح قلعه نطاة'''</blockquote>دژ صعب بن معاذ نیز در نطاة قرار داشت و در آن آذوقه و چهارپایان و کالا و پانصد جنگجو بود. مسلمانان ده روز قلعه نطاة را در محاصره داشتند و می‌جنگیدند. وقتی آنان به ویژه بنی اسلم از گرسنگی درمانده شدند، پیامبر دعا کرد که خداوند بزرگ‌ترین دژ را که ثروتمندترین و پرمایه‌ترین قلعه‌هاست، بر آنان بگشاید. به دنبال آن، دژ صعب بن معاذ پس از دو روز جنگ شدید، صبح روز سوم به یاری خدا گشوده شد و یهودیان دژهای ناعم، نطاة و صعب بن معاذ را ترک کردند و به قلعه الزبیر که استوار و مرتفع بود، گریختند<ref>همان، ج ۲، ص ۶۶۲؛ ابن هشام، ج ۳، ص ۳۴۵-۳۴۶</ref> این قلعه نیز سه روز در محاصره بود تا آنکه مردی یهودی نزد پیامبر رفت و امان گرفت و به راهنمایی وی و پس از نبردی سخت، مسلمانان این دژ را، که آخرین دژ نطاة بود، فتح کردند. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۶۶-۶۶۷</ref><blockquote>'''آسودگی خاطر مسلمانان و تغییر اردوگاه'''</blockquote>اهالی نطاة شجاع‌ترین یهودیان خیبر بودند و پس از فراغت از فتح این قلعه، خاطر پیامبر ازجنگ و شبیخون یهودیان آسوده شد و دستور داد اردوگاهش را از رجیع به جایگاه پیشین یعنی منزله منتقل کنند. آنگاه به سوی قلعه شِقّ که دارای چند دژ بود حرکت کرد و پس از جنگی سخت، مسلمانان ابتدا دژ سُمران و سپس دژ نزار را فتح کردند و اهالی آنجا را اسیر کردند<ref>. همان، ج ۲، ص ۶۴۸، ۶۶۸</ref>


خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = شعر حسان بن ثابت درباره علی (ع) در خیبر:{{سخ}}{{شعر|نستعلیق}}{{ب|و كان علىّ أرمد العين يبتغى|دواء فلمّا لم يحسّ مداويا}}{{ب|شفاه رسول اللّه منه بتفلة|فبورك مرقيّا و بورك راقيا}}{{ب|و قال سأعطى الرّاية اليوم صارما|كميّا محبّا للإله مواليا}}{{ب|يحبّ إلهى و الإله يحبّه|به يفتح اللّه الحصون الأوابيا}}{{ب|فاصفى بِها دون البرية لها|علياً وَ سمَّاهُ الوزِيرَ المؤَاخيا}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی | | منبع =<small>مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ص۷۰</small>|تراز = وسط| عرض = 400px | اندازه خط = 15px|رنگ پس‌زمینه =#E1E1FF| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = شعر حسان بن ثابت درباره علی (ع) در خیبر:{{سخ}}{{شعر|نستعلیق}}{{ب|و كان علىّ أرمد العين يبتغى|دواء فلمّا لم يحسّ مداويا}}{{ب|شفاه رسول اللّه منه بتفلة|فبورك مرقيّا و بورك راقيا}}{{ب|و قال سأعطى الرّاية اليوم صارما|كميّا محبّا للإله مواليا}}{{ب|يحبّ إلهى و الإله يحبّه|به يفتح اللّه الحصون الأوابيا}}{{ب|فاصفى بِها دون البرية لها|علياً وَ سمَّاهُ الوزِيرَ المؤَاخيا}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی | | منبع =<small>مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ص۷۰</small>|تراز = وسط| عرض = 400px | اندازه خط = 15px|رنگ پس‌زمینه =#E1E1FF| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}


{{جعبه نقل قول |نقل‌قول = ترجمه شعر {{سخ}} و علی گرفتار چشم‌درد بود و دنبال دارویی برای بهبودی آن می‌گشت و به چیزی دسترسی پیدا نكرد. تا اینكه رسول خدا(ص) او را به وسیله آب دهان خویش شفا داد. پس فرخنده باد آن كه بهبودی یافت و خجسته باد آن كه بهبودی داد. و فرمود: امروز پرچم را خواهم داد به مرد دلاور و شجاعی كه دوستدار خدا است. خدای مرا دوست دارد و خدا نیز او را دوست دارد و به دست او خداوند قلعه‌های بسیار محكم را بگشاید. و برای این كار از میان همه مردمان علی را برگزید و او را وزیر و برادر خویش نامید.|منبع =<small>مفید، الارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، ج۱، ص۵۷.</small> |تراز = وسط| عرض = 400px | اندازه خط = 12px|رنگ پس‌زمینه =#E1E1FF| گیومه نقل‌قول = |تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول |نقل‌قول = ترجمه شعر {{سخ}} و علی (ع) گرفتار چشم‌درد بود و دنبال دارویی برای بهبودی آن می‌گشت و به چیزی دسترسی پیدا نكرد. تا اینكه رسول خدا(ص) او را به وسیله آب دهان خویش شفا داد. پس فرخنده باد آن كه بهبودی یافت و خجسته باد آن كه بهبودی داد. و فرمود: امروز پرچم را خواهم داد به مرد دلاور و شجاعی كه دوستدار خدا است. خدای مرا دوست دارد و خدا نیز او را دوست دارد و به دست او خداوند قلعه‌های بسیار محكم را بگشاید. و برای این كار از میان همه مردمان علی (ع) را برگزید و او را وزیر و برادر خویش نامید.|منبع =<small>مفید، الارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، ج۱، ص۵۷.</small> |تراز = وسط| عرض = 400px | اندازه خط = 12px|رنگ پس‌زمینه =#E1E1FF| گیومه نقل‌قول = |تراز منبع = چپ}}


== پانویس ==
== پانویس ==
confirmed، protected، templateeditor
۱۴۱

ویرایش