منافق: تفاوت میان نسخهها
جز
←ویژگیهای منافقان در قرآن
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←منابع) |
|||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
با این همه گفتهاند عفو و مدارای پیامبر موجب بیتوجهی او به جامعه اسلامی نمیشد. پیامبر حرکتهای منافقان را زیر نظر داشت، برنامههای آنان را خنثی میکرد و هنگام شایعهسازیهایشان، حقایق را به آگاهی مسلمانان میرساند. البته او در موارد نادر با منافقان برخورد قاطع هم کرده است که از جمله آنها تخریب [[مسجد ضرار]] است.<ref>جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۸۰ش، ص۶۵۰؛ دانش، «رسول خدا(ص) و استراتژی ایشان در برابر خط نفاق»، ص۲۱-۲۲.</ref> | با این همه گفتهاند عفو و مدارای پیامبر موجب بیتوجهی او به جامعه اسلامی نمیشد. پیامبر حرکتهای منافقان را زیر نظر داشت، برنامههای آنان را خنثی میکرد و هنگام شایعهسازیهایشان، حقایق را به آگاهی مسلمانان میرساند. البته او در موارد نادر با منافقان برخورد قاطع هم کرده است که از جمله آنها تخریب [[مسجد ضرار]] است.<ref>جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۸۰ش، ص۶۵۰؛ دانش، «رسول خدا(ص) و استراتژی ایشان در برابر خط نفاق»، ص۲۱-۲۲.</ref> | ||
==ویژگیهای منافقان در قرآن== | ==ویژگیهای منافقان در قرآن== | ||
در قرآن و روایات ویژگیها و نشانههایی برای منافقان بیان شده است. بنا به گفته نویسندگان [[تفسیر نمونه]]، در سوره منافقون ده ویژگی برای آنها ذکر شده است: دروغگویی، سوگند دروغ خوردن، نداشتن درک درست از حقیقت، آراستگی ظاهری و چربزبانی، | در قرآن و روایات ویژگیها و نشانههایی برای منافقان بیان شده است. بنا به گفته نویسندگان [[تفسیر نمونه]]، در سوره منافقون ده ویژگی برای آنها ذکر شده است: دروغگویی، سوگند دروغ خوردن، نداشتن درک درست از حقیقت، آراستگی ظاهری و چربزبانی، انعطافنداشتن در برابر سخن حق، سوءظن و ترسداشتن از هر حادثهای، تمسخر حق، فسق و گناه، تصور مالکیت بر همه چیز و محتاجدانستن دیگران به خود، و بالاخره خودبزرگبینی و کوچکشمردن دیگران.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۱۶۴.</ref> | ||
[[محمدتقی مصباح یزدی]] هم با اشاره به خطبه ۱۹۴ نهج البلاغه، این ویژگیها را برای منافقان شمرده است: بهکارگیری روش پنهانی، آراستگی ظاهر و آلودگی درون، بدخواهی مؤمنان و منفعتطلبی در ارتباطشان با دیگران.<ref> مصباح یزدی، «اخلاق اسلامی»، ص۴.</ref> | [[محمدتقی مصباح یزدی]] هم با اشاره به خطبه ۱۹۴ نهج البلاغه، این ویژگیها را برای منافقان شمرده است: بهکارگیری روش پنهانی، آراستگی ظاهر و آلودگی درون، بدخواهی مؤمنان و منفعتطلبی در ارتباطشان با دیگران.<ref> مصباح یزدی، «اخلاق اسلامی»، ص۴.</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
بر اساس آیات ۱۷ تا ۱۹ [[سوره بقره]] منافق همانند كسى است كه در ظلمتى كور قرار گرفته است، و راه را تشخيص نمیدهد. برای دیدن اطراف دنبال روشنى مىگردد، آتشى روشن میكند، اما خدا به وسيلهاى چون باد يا باران آتشش را خاموش كند و او دوباره به همان ظلمت گرفتار میشود. در واقع چون منافق به ظاهر دم از ايمان مىزند، از بعضى فوائد دين برخوردار میشود، مثلا از مؤمنين ارث مىبرد، با آنان ازدواج مىكند، و ...، اما چون مرگ كه هنگام برخوردارى از آثار ايمان است، فرا مىرسد، خداوند نور خود را از او مىگيرد، و آنچه را به عنوان دين انجام داده باطل میکند و در ميان دو ظلمت قرار مىگيرد، يكى ظلمت اصلیاش و دیگری ظلمتى كه اعمالش به بار آورده است. | بر اساس آیات ۱۷ تا ۱۹ [[سوره بقره]] منافق همانند كسى است كه در ظلمتى كور قرار گرفته است، و راه را تشخيص نمیدهد. برای دیدن اطراف دنبال روشنى مىگردد، آتشى روشن میكند، اما خدا به وسيلهاى چون باد يا باران آتشش را خاموش كند و او دوباره به همان ظلمت گرفتار میشود. در واقع چون منافق به ظاهر دم از ايمان مىزند، از بعضى فوائد دين برخوردار میشود، مثلا از مؤمنين ارث مىبرد، با آنان ازدواج مىكند، و ...، اما چون مرگ كه هنگام برخوردارى از آثار ايمان است، فرا مىرسد، خداوند نور خود را از او مىگيرد، و آنچه را به عنوان دين انجام داده باطل میکند و در ميان دو ظلمت قرار مىگيرد، يكى ظلمت اصلیاش و دیگری ظلمتى كه اعمالش به بار آورده است. | ||
در تمثیل دیگر منافق به كسى میماند، كه دچار رگبار باران توأم با ظلمت شده است، رعد و صاعقه هولانگيز از هر سو او را دچار وحشت كرده، قرارگاهى نمىيابد. در آن ظلمت پيش پايش را نمىبيند و چيزی را تشخیص نمیدهد، شدت رگبار او را وادار به فرار میكند، ولى تاريكى نمیگذارد قدم از قدم بردارد. از روشنایی رعد و برق آسمان استفاده میكند، اما همين كه | در تمثیل دیگر منافق به كسى میماند، كه دچار رگبار باران توأم با ظلمت شده است، رعد و صاعقه هولانگيز از هر سو او را دچار وحشت كرده، قرارگاهى نمىيابد. در آن ظلمت پيش پايش را نمىبيند و چيزی را تشخیص نمیدهد، شدت رگبار او را وادار به فرار میكند، ولى تاريكى نمیگذارد قدم از قدم بردارد. از روشنایی رعد و برق آسمان استفاده میكند، اما همين كه یک قدم برداشت برق خاموش گشته، دوباره در تاریکى فرو مىرود. | ||
این تمثیلها نشان میدهد که منافق ايمان را دوست ندارد، اما از روى ناچارى بدان تظاهر مىكند، ولى چون دلش با زبانش يكسان نيست، راه زندگی را نمییابد. چنین کسى همواره دچار خطا و لغزش میشود، يك قدم با مسلمانان همراهی میکند اما دوباره مىايستد.<ref>طباطبائی، ترجمه تفسير الميزان، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۸۹.</ref> | این تمثیلها نشان میدهد که منافق ايمان را دوست ندارد، اما از روى ناچارى بدان تظاهر مىكند، ولى چون دلش با زبانش يكسان نيست، راه زندگی را نمییابد. چنین کسى همواره دچار خطا و لغزش میشود، يك قدم با مسلمانان همراهی میکند اما دوباره مىايستد.<ref>طباطبائی، ترجمه تفسير الميزان، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۸۹.</ref> |