Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۹۹
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←خواندن نماز میت برای منافق: اصلاح فاصلهٔ مجازی) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
[[محمدتقی مصباح یزدی]] هم با اشاره به خطبه ۱۹۴ نهج البلاغه، این ویژگیها را برای منافقان شمرده است: بهکارگیری روش پنهانی، آراستگی ظاهر و آلودگی درون، بدخواهی مؤمنان و منفعتطلبی در ارتباطشان با دیگران.<ref> مصباح یزدی، «اخلاق اسلامی»، ص۴.</ref> | [[محمدتقی مصباح یزدی]] هم با اشاره به خطبه ۱۹۴ نهج البلاغه، این ویژگیها را برای منافقان شمرده است: بهکارگیری روش پنهانی، آراستگی ظاهر و آلودگی درون، بدخواهی مؤمنان و منفعتطلبی در ارتباطشان با دیگران.<ref> مصباح یزدی، «اخلاق اسلامی»، ص۴.</ref> | ||
==تحلیل دروغگویی منافق == | ===تحلیل دروغگویی منافق === | ||
ایمان اعتقاد قلبی و اقرار زبانی و عمل به وظایف است بر این اساس آن که هر سه را داراست مؤمن و هر که هر سه را فاقد است کافر است و هر کس اقرار زبانی(به دروغ) دارد ولی اعتقاد قلبی ندارد منافق و هر کس اعتقاد قلبی و زبانی دارد ولی در عمل کوتاهی می کند فاسق است. <ref>حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین، تفسیر اثنی عشری، انتشارات ميقات، ۱۳۶۳ش، چاپ اول، | ایمان اعتقاد قلبی و اقرار زبانی و عمل به وظایف است بر این اساس آن که هر سه را داراست مؤمن و هر که هر سه را فاقد است کافر است و هر کس اقرار زبانی(به دروغ) دارد ولی اعتقاد قلبی ندارد منافق و هر کس اعتقاد قلبی و زبانی دارد ولی در عمل کوتاهی می کند فاسق است. <ref>حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین، تفسیر اثنی عشری، انتشارات ميقات، ۱۳۶۳ش، چاپ اول، ج۱۳،ص۱۷۷؛ قرائتی، محسن، تفسیر نور، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۳ش، چاپ يازدهم، ج۱۰، ص۵۰. </ref> در علم [[اخلاق]] صدق و [[دروغ| کذب]] تقسیم به خبری و مُخبری شده، صدق خبری آن است که خبر مطابق با واقع نباشد و صدق مخبری آن است که خبر مطابق با اعتقاد مُخبر باشد. کذب خبری آن است که خبر مطابق با واقع نباشد و کذب مخبری آن است که خبر مطابق با اعتقاد مخبر نباشد به همین دلیل قرآن منافقینی را که شهادت به رسالت پیامبر میدادند کاذب میخواند(وَاللهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ سوره منافقون آیه ۱) یعنی پیامبر قطعاً فرستاده خداست ولی منافقی که به رسالت او گواهی میدهد چون اعتقادی به آن چه خودش میگوید ندارد دروغگوست.واین همان کذب مخبری است در واقع تکذیب منافقان به جهت خبر دادن آنها به چیزی است که بدان اعتقادی ندارند نه این که خبر آنها درباره رسالت پیامبر دروغ باشد.<ref>العلامة الطباطبائي، الميزان في تفسير القرآن، ج۹، ص۳۱۵. و ج۱۹، ص۲۷۹. </ref> به باور نویسنده [[تفسیر نور]] در واقع نفاق یک دروغ عملی است که کتمان کفر و اظهار(دروغین) ایمان است.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۳ش، چاپ يازدهم، ج۱۰، ص۴۹.</ref>[[علامه طباطبایی]] نفاق و ضعف ایمان را دو امر متفاوت دانسته که اولی این است که انسان چیزی را بگوید که بدان اعتقاد ندارد و عمل نمی کند و دومی آن است که انسان چیزی را که می گوید و بدان اعتقاد دارد به جهت سستی اراده و همت انجامش ندهد. <ref>العلامة الطباطبائي، الميزان في تفسير القرآن، ج۱۹، ص۲۴۹.</ref> {{یادداشت|فهو تعالى يبغض من الإنسان أن يقول ما لا يفعله لأنه من النفاق ، وأن يقول الإنسان ما لا يفعله غير أن لا يفعل ما يقوله فالأول من النفاق والثاني من ضعف الإرادة ووهن العزم وهو رذيلة منافية لسعادة النفس الإنسانية }} | ||
===تمثیل حال روحی منافق=== | ===تمثیل حال روحی منافق=== | ||
قرآن کریم برای نشان وضعیت روحی منافق چند مثل آورده است. از جمله آن ها آیات ۱۷ و ۱۹ سوره مبارکه بقره است. | قرآن کریم برای نشان وضعیت روحی منافق چند مثل آورده است. از جمله آن ها آیات ۱۷ و ۱۹ سوره مبارکه بقره است. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در این آیه شریفه مىفرمايد منافق مثل كسى است كه در ظلمتى كور قرار گرفته است، او خير را از شر، و راه را از چاه تشخيص نميدهد. به همین جهت براى رهایی از ظلمت، دنبال روشنى مىگردد تا اطراف خود را به بيند. او آتشى روشن می كند و پيرامونش روشن مي شود، اما خدا به وسيلهاى چون باد يا باران آتشش را خاموش كند و او دوباره به همان ظلمت گرفتار می شود، و بلكه اين بار ميان دو ظلمت قرار میگيرد، يكى ظلمت تاريكى، دیگری ظلمت حيرت، و بى اثر شدن اسباب. | در این آیه شریفه مىفرمايد منافق مثل كسى است كه در ظلمتى كور قرار گرفته است، او خير را از شر، و راه را از چاه تشخيص نميدهد. به همین جهت براى رهایی از ظلمت، دنبال روشنى مىگردد تا اطراف خود را به بيند. او آتشى روشن می كند و پيرامونش روشن مي شود، اما خدا به وسيلهاى چون باد يا باران آتشش را خاموش كند و او دوباره به همان ظلمت گرفتار می شود، و بلكه اين بار ميان دو ظلمت قرار میگيرد، يكى ظلمت تاريكى، دیگری ظلمت حيرت، و بى اثر شدن اسباب. | ||
اين حال منافق است، كه به ظاهر دم از ايمان مىزند، و از بعضى فوائد دين برخوردار ميشود، چون خود را مؤمن قلمداد كرده از مؤمنين ارث مىبرد، با آنان ازدواج مىكند، و ...، اما چون مرگ كه هنگام برخوردارى از آثار ايمان | اين حال منافق است، كه به ظاهر دم از ايمان مىزند، و از بعضى فوائد دين برخوردار ميشود، چون خود را مؤمن قلمداد كرده از مؤمنين ارث مىبرد، با آنان ازدواج مىكند، و ...، اما چون مرگ كه هنگام برخوردارى از آثار ايمان است، فرا مىرسد، خداى تعالى نور خود را از ايشان مىگيرد، و آنچه را به عنوان دين انجام داده باطل می نماید و در ميان دو ظلمت قرار مىگيرد، يكى ظلمت اصلياش و دیگری ظلمتى كه اعمالش به بار آورده است. | ||
{{متن قرآن|أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ ۚ وَاللهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ|سوره=بقره|آیه=۱۹}} | {{متن قرآن|أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ ۚ وَاللهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ|سوره=بقره|آیه=۱۹}} | ||
در اين آيه خداوند حال منافق را به تصویر میکشد كه اظهار ايمان میكند، ولى در دل كافر است. منافق به كسى | در اين آيه خداوند حال منافق را به تصویر میکشد كه اظهار ايمان میكند، ولى در دل كافر است. منافق به كسى میماند، كه دچار رگبار باران توأم با ظلمت شده است، رعد و صاعقه هول انگيز از هر سو او را دچار وحشت كرده، قرارگاهى نمىيابد. در آن ظلمت پيش پايش را نمىبيند و چيزی را تشخیص نمیدهد، شدت رگبار او را وادار به فرار می كند، ولى تاريكى نمیگذارد قدم از قدم بردارد. از روشنایی رعد و برق آسمان استفاده میكند، اما همين كه يك قدم برداشت برق خاموش گشته، دوباره در تاريكى فرو مىرود. | ||
اين آیه شریفه نشان | اين آیه شریفه نشان میدهد که منافق ايمان را دوست ندارد، اما از روى ناچارى بدان تظاهر مىكند، چون اگر نكند منافعش در خطر میافتد، ولى چون دلش با زبانش يكسان نيست، و دلش به نور ايمان روشن نگشته راه زندگیاش آن طور كه بايد روشن نمیباشد. | ||
چنین کسى همواره دچار خطا و لغزش می شود، يك قدم با مسلمانان و به عنوان يك فرد مسلمان راه مىرود، اما خدا رسوايش نموده، دوباره مىايستد. | چنین کسى همواره دچار خطا و لغزش می شود، يك قدم با مسلمانان و به عنوان يك فرد مسلمان راه مىرود، اما خدا رسوايش نموده، دوباره مىايستد. | ||
و اگر خدا بخواهد اين ايمان ظاهرى را هم از او مىگيرد، كه از همان روز اول رسوا شود و مسلمانان فريبش را نخورند، (اما خدا چنين چيزى را نخواسته است). <ref> | و اگر خدا بخواهد اين ايمان ظاهرى را هم از او مىگيرد، كه از همان روز اول رسوا شود و مسلمانان فريبش را نخورند، (اما خدا چنين چيزى را نخواسته است). <ref>طباطبائی، ترجمه تفسير الميزان، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۸۹.</ref> | ||
==نحوه برخورد پیامبر با منافقان== | ==نحوه برخورد پیامبر با منافقان== |