منافق: تفاوت میان نسخهها
جز
←تحلیل دروغگویی منافق
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==تحلیل دروغگویی منافق == | ==تحلیل دروغگویی منافق == | ||
ایمان اعتقاد قلبی و اقرار زبانی و عمل به وظایف است بر این اساس هر که هر سه را داراست مومن و هر که هر سه را فاقد است کافر است و هر کس اقرار زبانی(به دروغ) دارد ولی اعتقاد قلبی ندارد منافق و هر کس اعتقاد قلبی و زبانی دارد ولی در عمل کوتاهی می کند فاسق است. <ref>حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین، تفسیر اثنی عشری، انتشارات ميقات، ۱۳۶۳ش، چاپ اول، ج۱۳،ص۱۷۷. قرائتی، محسن، تفسیر نور، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۳ش، چاپ يازدهم، ج۱۰، ص۵۰. </ref> در علم [[اخلاق]] صدق و [[دروغ| کذب]] تقسیم به خبری و مُخبری شده، صدق خبری آن است که خبر مطابق با واقع نباشد و صدق مخبری آن است که خبر مطابق با اعتقاد مُخبر باشد. کذب خبری آن است که خبر مطابق با واقع نباشد و کذب مخبری آن است که خبر مطابق با اعتقاد مخبر نباشد به همین دلیل قرآن منافقینی را که شهادت به رسالت پیامبر میدادند کاذب میخواند(وَاللَهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ سوره منافقون آیه ۱) یعنی پیامبر قطعاً فرستاده خداست ولی منافقی که به رسالت او گواهی میدهد چون اعتقادی به آن چه خودش میگوید ندارد دروغگوست. در واقع تکذیب منافقان به جهت خبر دادن آنها به چیزی است که بدان اعتقادی ندارند نه این که خبر آنها درباره رسالت پیامبر دروغ باشد.<ref>العلامة الطباطبائي، الميزان في تفسير القرآن، ج۹، ص۳۱۵.</ref> به باور نویسنده [[تفسیر نور]] در واقع نفاق یک دروغ عملی است که کتمان کفر و اظهار(دروغین) ایمان است.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۳ش، چاپ يازدهم، ج۱۰، ص۴۹.</ref> | ایمان اعتقاد قلبی و اقرار زبانی و عمل به وظایف است بر این اساس هر که هر سه را داراست مومن و هر که هر سه را فاقد است کافر است و هر کس اقرار زبانی(به دروغ) دارد ولی اعتقاد قلبی ندارد منافق و هر کس اعتقاد قلبی و زبانی دارد ولی در عمل کوتاهی می کند فاسق است. <ref>حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین، تفسیر اثنی عشری، انتشارات ميقات، ۱۳۶۳ش، چاپ اول، ج۱۳،ص۱۷۷. قرائتی، محسن، تفسیر نور، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۳ش، چاپ يازدهم، ج۱۰، ص۵۰. </ref> در علم [[اخلاق]] صدق و [[دروغ| کذب]] تقسیم به خبری و مُخبری شده، صدق خبری آن است که خبر مطابق با واقع نباشد و صدق مخبری آن است که خبر مطابق با اعتقاد مُخبر باشد. کذب خبری آن است که خبر مطابق با واقع نباشد و کذب مخبری آن است که خبر مطابق با اعتقاد مخبر نباشد به همین دلیل قرآن منافقینی را که شهادت به رسالت پیامبر میدادند کاذب میخواند(وَاللَهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ سوره منافقون آیه ۱) یعنی پیامبر قطعاً فرستاده خداست ولی منافقی که به رسالت او گواهی میدهد چون اعتقادی به آن چه خودش میگوید ندارد دروغگوست. در واقع تکذیب منافقان به جهت خبر دادن آنها به چیزی است که بدان اعتقادی ندارند نه این که خبر آنها درباره رسالت پیامبر دروغ باشد.<ref>العلامة الطباطبائي، الميزان في تفسير القرآن، ج۹، ص۳۱۵.</ref> به باور نویسنده [[تفسیر نور]] در واقع نفاق یک دروغ عملی است که کتمان کفر و اظهار(دروغین) ایمان است.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۳ش، چاپ يازدهم، ج۱۰، ص۴۹.</ref>علامه طباطبایی نفاق و ضعف ایمان را دو امر متفاوت دانسته که اولی این است که انسان چیزی را بگوید که بدان اعتقاد ندارد و عمل نمی کند و دومی آن است که انسان چیزی را که می گوید و بدان اعتقاد دارد به جهت سستی اراده و همت انجامش ندهد. <ref>العلامة الطباطبائي، الميزان في تفسير القرآن، ج۱۹، ص۲۴۹.</ref> | ||
===تمثیل حال روحی منافق=== | ===تمثیل حال روحی منافق=== | ||
قرآن کریم برای نشان وضعیت روحی منافق چند مثل آورده است. از جمله آن ها آیات ۱۷ و ۱۹ سوره مبارکه بقره است. | قرآن کریم برای نشان وضعیت روحی منافق چند مثل آورده است. از جمله آن ها آیات ۱۷ و ۱۹ سوره مبارکه بقره است. |