پرش به محتوا

معاویة بن یزید: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Kmhoseini
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Kmhoseini
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=مرداد|روز=31|سال=20151394|چند = 2}}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=مرداد|روز=31|سال=1394|چند = 2}}


'''معاویه بن یزید''' بن معاویه، سومین خلیفه [[امویان|اموی]]، پس از مرگ [[یزید]] در سال ۶۴ ه.ق به خلافت رسید و مدت کوتاهی خلافت کرده و سپس کناره می‌گیرد. مورخان در علت کناره گیری او از خلافت اختلاف کرده‌اند، اما بیشتر تمایل او به خاندان [[علی بن ابی طالب]] را دلیل این امر برشمرده‌اند. پس از کناره‌گیری معاویه ثانی از خلافت، [[مروان بن حکم]] به خلافت رسید و تا پایان کار امویان، فرزندان مروان عهده‌دار خلافت بودند. معاویه بن یزید در سن ۲۱ یا ۲۲ سالگی از دنیا رفت و در [[دمشق]] دفن شد.
'''معاویه بن یزید''' بن معاویه، سومین خلیفه [[امویان|اموی]]، پس از مرگ [[یزید]] در سال ۶۴ ه.ق به خلافت رسید و مدت کوتاهی خلافت کرده و سپس کناره می‌گیرد. مورخان در علت کناره گیری او از خلافت اختلاف کرده‌اند، اما بیشتر تمایل او به خاندان [[علی بن ابی طالب]] را دلیل این امر برشمرده‌اند. پس از کناره‌گیری معاویه ثانی از خلافت، [[مروان بن حکم]] به خلافت رسید و تا پایان کار امویان، فرزندان مروان عهده‌دار خلافت بودند. معاویه بن یزید در سن ۲۱ یا ۲۲ سالگی از دنیا رفت و در [[دمشق]] دفن شد.
خط ۲۹: خط ۲۹:
دوران خلافت معاویه بن ابی سفیان بسیار کوتاه بود و برخی از منابع آن را چهل روز دانسته‌اند. به اتفاق همه روایات تاریخی، او برعهده گرفتن خلافت را خوش نداشت و از آن بیزار بود. بنابر گزارش تاریخ یعقوبی، او خطبه‌ای خواند و در آن از برعهده گرفتن امر خلافت بیزاری جست و از پدر و پدر بزرگش انتقاد کرد. او در این خطبه جنگ معاویه بن ابی سفیان با امام علی(ع) بر سر خلافت و نیز اعمال ناشایست پدرش یزید و بخصوص به شهادت رساندن امام حسین(ع) و خاندان پیامبر(ص)را گناهانی بزرگ اعلام کرد و از برعهده گرفتن انصراف داد. <ref>تاریخ الیعقوبی، ج2، ص 254</ref> به او پیشنهاد کردند که مانند عمرو شورایی را برای انتخاب خلافت تشکیل دهد اما او گفت افرادی مانند افراد شورا در این زمان وجود ندارد.<ref>یعقوبی،تاريخ‏ اليعقوبى، ج‏2، ص254؛ مسعودی، مروج الذهب، ج3، ص 73</ref>
دوران خلافت معاویه بن ابی سفیان بسیار کوتاه بود و برخی از منابع آن را چهل روز دانسته‌اند. به اتفاق همه روایات تاریخی، او برعهده گرفتن خلافت را خوش نداشت و از آن بیزار بود. بنابر گزارش تاریخ یعقوبی، او خطبه‌ای خواند و در آن از برعهده گرفتن امر خلافت بیزاری جست و از پدر و پدر بزرگش انتقاد کرد. او در این خطبه جنگ معاویه بن ابی سفیان با امام علی(ع) بر سر خلافت و نیز اعمال ناشایست پدرش یزید و بخصوص به شهادت رساندن امام حسین(ع) و خاندان پیامبر(ص)را گناهانی بزرگ اعلام کرد و از برعهده گرفتن انصراف داد. <ref>تاریخ الیعقوبی، ج2، ص 254</ref> به او پیشنهاد کردند که مانند عمرو شورایی را برای انتخاب خلافت تشکیل دهد اما او گفت افرادی مانند افراد شورا در این زمان وجود ندارد.<ref>یعقوبی،تاريخ‏ اليعقوبى، ج‏2، ص254؛ مسعودی، مروج الذهب، ج3، ص 73</ref>


گزارش دیگری حاکی از آن است که او اعلام کرد که توان بر عهده گرفتن خلافت را ندارد و گفت در میان شما مردم کسانی هستند که از من به خلافت شایسته‌تراند و به آنان گفت یا بگذارید من کسی را به خلافت انتخاب کنم یا خود کسی را به خلافت برگزینید. عده‌ای از بنی امیه نزد او آمدند و از او خواستند مدتی به ایشان مهلت دهد و بعد از مدتی او را زخمی کرده و به قتل رساندند.<ref>الامامه و السیاسه، ج2، ص 17</ref>  
گزارش دیگری حاکی از آن است که او اعلام کرد که توان بر عهده گرفتن خلافت را ندارد و گفت در میان شما مردم کسانی هستند که از من به خلافت شایسته‌تراند و به آنان گفت یا بگذارید من کسی را به خلافت انتخاب کنم یا خود کسی را به خلافت برگزینید. عده‌ای از بنی امیه نزد او آمدند و از او خواستند مدتی به ایشان مهلت دهد و بعد از مدتی او را زخمی کرده و به قتل رساندند.<ref>الامامه و السیاسه، ج2، ص 17</ref>


برخی از گزارش‌ها نیز او را فردی بیمار دانسته‌اند و علت ناتوانی او در عهده گرفتن امر خلافت را نیز همین موضوع می‌دانند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج 5، ص 356</ref> به گزارش مسعودی، کنیه معاویه، در ابتدا ابو یزید بود اما بعد از به خلافت رسیدن او را ابو لیلی نام نهادند که کنیه‌ای مخصوص مردم ضعیف عرب بود. <ref>مسعودی، مروج الذهب، ج3، ص 73</ref>
برخی از گزارش‌ها نیز او را فردی بیمار دانسته‌اند و علت ناتوانی او در عهده گرفتن امر خلافت را نیز همین موضوع می‌دانند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج 5، ص 356</ref> به گزارش مسعودی، کنیه معاویه، در ابتدا ابو یزید بود اما بعد از به خلافت رسیدن او را ابو لیلی نام نهادند که کنیه‌ای مخصوص مردم ضعیف عرب بود. <ref>مسعودی، مروج الذهب، ج3، ص 73</ref>
کاربر ناشناس