پرش به محتوا

زینت السادات همایونی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Salvand
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Salvand
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
زینت‌السادات علویه همایونی، متخلص به علویه همایونی و مشهور به بانو همایونی، در سال ۱۲۹۶ هجری شمسی در [[اصفهان]] متولد شد.
زینت‌السادات علویه همایونی، متخلص به علویه همایونی و مشهور به بانو همایونی، در سال ۱۲۹۶ هجری شمسی در [[اصفهان]] متولد شد.
پدرش سید رحیم همایونی و مادرش سلطان‌آغا همایونی بود. سلطان‌آغا مادرخواندۀ همسرِ [[بانو امین]] بود که پس از فوت سید محمدتقی امین با سید رحیم ازدواج کرد. زینت السادات دومین فرزند او بود.
پدرش سید رحیم همایونی و مادرش سلطان‌آغا همایونی بود. سلطان‌آغا مادرخواندۀ همسرِ [[بانو امین]] بود که پس از فوت سید محمدتقی امین با سید رحیم ازدواج کرد. زینت السادات دومین فرزند او بود.
بانو همایونی با محمد فیض –پدر دکتر جواد فیض که در [[ایران]] به طبابت اطفال شهره است- [[ازدواج]] کرد. شخصیت‌هایی همچون [[رحیم ارباب]]، [[حسینعلی صدیقین]] و عطاءالله امامی از دوستان محمد فیض بودند و به خانۀ او رفت و آمد داشتند.<ref>علویه همایونی، زینت‌السادات، سفرنامه، انتشارات گلبهار، اصفهان، ۱۳۸۷، ص۹-۳۸</ref>
بانو همایونی با محمد فیض –پدر دکتر جواد فیض که در [[ایران]] به طبابت اطفال شهره است- [[ازدواج]] کرد. شخصیت‌هایی همچون [[رحیم ارباب]]، [[حسینعلی صدیقین]] و عطاءالله امامی از دوستان محمد فیض بودند و به خانۀ او رفت و آمد داشتند.<ref>علویه همایونی، سفرنامه، ص۹-۳۸.</ref>


==آشنایی با بانو امین==
==آشنایی با بانو امین==
بانو امین و سلطان‌آغا از دوستان نزدیک یکدیگر بودند، به همین جهت زینت‌السادات از شاگردان ویژۀ بانو امین شد. او اولین شاگرد بانو امین بود و پنجاه سال شاگردی بانو امین را کرد. تدریس هر روز بعد از ظهر در منزل بانو امین بود. منابع درسی ابتدا [[قرآن]] بود و به مرور به [[دعای کمیل]] و بعد [[جامع المقدمات]] و صرف و نحو و تصریف  و شرح [[باب حادی عشر|حادی عشر]]  رسید. بعد از آن هم بانو همایونی نزد بانو امین [[اسرارالحکم]] [[ملا هادی سبزواری|سبزواری]] را خواند. <ref>علویه همایونی، زینت‌السادات، سفرنامه، انتشارات گلبهار، اصفهان، ۱۳۸۷، ص ۳-۳۲</ref>
بانو امین و سلطان‌آغا از دوستان نزدیک یکدیگر بودند، به همین جهت زینت‌السادات از شاگردان ویژۀ بانو امین شد. او اولین شاگرد بانو امین بود و پنجاه سال شاگردی بانو امین را کرد. تدریس هر روز بعد از ظهر در منزل بانو امین بود. منابع درسی ابتدا [[قرآن]] بود و به مرور به [[دعای کمیل]] و بعد [[جامع المقدمات]] و صرف و نحو و تصریف  و شرح [[باب حادی عشر|حادی عشر]]  رسید. بعد از آن هم بانو همایونی نزد بانو امین [[اسرارالحکم]] [[ملا هادی سبزواری|سبزواری]] را خواند. <ref>علویه همایونی، سفرنامه، ص ۳-۳۲.</ref>
گفته شده است که ارتباط بانو امین و بانو همایونی به گونه ای بود که بانو همایونی حتی یک روز را هم نمی‌توانست بی درس و ملاقات استاد بگذراند و هنگام وفات بانو امین، تنها کسی که بر بالین او حاضر بود بانو همایونی بوده است. <ref>طیبی، ناهید، زندگانی بانوی ایرانی، انتشارات گلبهار، اصفهان، ۱۳۸۰، ص۱۴۱</ref>
گفته شده است که ارتباط بانو امین و بانو همایونی به گونه ای بود که بانو همایونی حتی یک روز را هم نمی‌توانست بی درس و ملاقات استاد بگذراند و هنگام وفات بانو امین، تنها کسی که بر بالین او حاضر بود بانو همایونی بوده است. <ref>طیبی، زندگانی بانوی ایرانی، ص۱۴۱.</ref>


==تحصیل==
==تحصیل==
زینت السادات همایونی تحصیلات ابتدایی را در منزل نزد مادر آغاز کرد و ضمن تحصیل خانگی، هنرهای زنانۀ متداول در زمان خود را نیز فرا‌گرفت. در سال ۱۳۱۳ به شاگردی [[بانو امین]] پرداخت. او به جز تحصیل نزد بانو امین، ادبیات عرب و [[علم منطق|منطق]] را نزد حیدر علی محقق خواند. مدتی نیز نزد صدر کوپایی منطق و [[شرح منظومه]] [[ملاهادی سبزواری]] و کتاب مغنی و معالم و [[شرح لمعه]] خواند. او مدتی نیز نزد آیت‌الله نورالدین اشنی (قودجانی)[[اسفار اربعه]] [[ملاصدرا]] را خواند. <ref>علویه همایونی، زینت‌السادات، سفرنامه، انتشارات گلبهار، اصفهان، ۱۳۸۷، ص۴۵-۳۴</ref>
زینت السادات همایونی تحصیلات ابتدایی را در منزل نزد مادر آغاز کرد و ضمن تحصیل خانگی، هنرهای زنانۀ متداول در زمان خود را نیز فرا‌گرفت. در سال ۱۳۱۳ به شاگردی [[بانو امین]] پرداخت. او به جز تحصیل نزد بانو امین، ادبیات عرب و [[علم منطق|منطق]] را نزد حیدر علی محقق خواند. مدتی نیز نزد صدر کوپایی منطق و [[شرح منظومه]] [[ملاهادی سبزواری]] و کتاب مغنی و معالم و [[شرح لمعه]] خواند. او مدتی نیز نزد آیت‌الله نورالدین اشنی (قودجانی)[[اسفار اربعه]] [[ملاصدرا]] را خواند. <ref>علویه همایونی، سفرنامه، ص۴۵-۳۴.</ref>




در سال ۱۳۴۳ ه‍.ش که همسر بانو همایونی فوت کرد، او به اصرار برادرش در امتحان طلاب در [[مدرسۀ سپهسالار]] شرکت کرد. گفته شده است در آن زمان جز بانو امین زن دیگری در حوزۀ علوم دینی وجود نداشت و تا آن روز هیچ زنی در آزمون مدرسه سپهسالار شرکت نکرده بود. امتحان در دو رشتۀ منقول و معقول برگزار می‌شد. از ۳۷۰ نفری که داوطلب شرکت در امتحان بودند، تنها پنج نفر در رشتۀ معقول ثبت‌نام کرده بودند. پاسخگویی به سوالات امتحان برای زینت السادات همایونی دشوار نبود. چون بیش از آنچه مورد انتظار بود آموخته بود.
در سال ۱۳۴۳ ه‍.ش که همسر بانو همایونی فوت کرد، او به اصرار برادرش در امتحان طلاب در [[مدرسۀ سپهسالار]] شرکت کرد. گفته شده است در آن زمان جز بانو امین زن دیگری در حوزۀ علوم دینی وجود نداشت و تا آن روز هیچ زنی در آزمون مدرسه سپهسالار شرکت نکرده بود. امتحان در دو رشتۀ منقول و معقول برگزار می‌شد. از ۳۷۰ نفری که داوطلب شرکت در امتحان بودند، تنها پنج نفر در رشتۀ معقول ثبت‌نام کرده بودند. پاسخگویی به سوالات امتحان برای زینت السادات همایونی دشوار نبود. چون بیش از آنچه مورد انتظار بود آموخته بود.


او با وجود قبولی در این امتحان، در دانشکده وعظ و تبلیغ تهران (دانشکده الهیات کنونی) نیز ثبت‌نام کرد و در امتحان ورودی آن جا نیز پذیرفته شد. تا دو سال او تنها زنی بود که در میان طلاب مرد در کلاس‌ها شرکت می‌کرد. با این حال تحصیل او در دانشکده وعظ و تبایغ نا تمام ماند.این به آن دلیل بود که تا آن زمان دانشکده هیچ زنی را پذیرش نکرده بود و بعد از پذیرش زینت السادات همایونی دیگر زنان نیز به دانشکده مراجعت کرده و خواستار تحصیل در آنجا بودند. در این میان نامه‌ای از مسئولین دانشگاه به دست زینت السادات همایونی رسید با این پیشنهاد که مابقی دوران تحصیل خود را در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه اصفهان بگذارند. او هم که در تحصیل به دنبال مدرک نبود، از ادامۀ تحصیل در دانشگاه انصراف داد.<ref>علویه همایونی، زینت‌السادات، سفرنامه، انتشارات گلبهار، اصفهان، ۱۳۸۷، ص۶۶-۷۲</ref>
او با وجود قبولی در این امتحان، در دانشکده وعظ و تبلیغ تهران (دانشکده الهیات کنونی) نیز ثبت‌نام کرد و در امتحان ورودی آن جا نیز پذیرفته شد. تا دو سال او تنها زنی بود که در میان طلاب مرد در کلاس‌ها شرکت می‌کرد. با این حال تحصیل او در دانشکده وعظ و تبایغ نا تمام ماند.این به آن دلیل بود که تا آن زمان دانشکده هیچ زنی را پذیرش نکرده بود و بعد از پذیرش زینت السادات همایونی دیگر زنان نیز به دانشکده مراجعت کرده و خواستار تحصیل در آنجا بودند. در این میان نامه‌ای از مسئولین دانشگاه به دست زینت السادات همایونی رسید با این پیشنهاد که مابقی دوران تحصیل خود را در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه اصفهان بگذارند. او هم که در تحصیل به دنبال مدرک نبود، از ادامۀ تحصیل در دانشگاه انصراف داد.<ref>علویه همایونی، سفرنامه، ص۶۶-۷۲.</ref>


==تأسیس مکتب فاطمه(س)==
==تأسیس مکتب فاطمه(س)==
خط ۲۸: خط ۲۸:


به مرور ایدۀ تاسیس مدرسۀ دینی بانوان به دیگر شهرها هم رفت. خانم سالک، یکی از شاگردان مکتب فاطمه، در نجف‌آباد مکتب الزاهرا را تاسیس کرد.
به مرور ایدۀ تاسیس مدرسۀ دینی بانوان به دیگر شهرها هم رفت. خانم سالک، یکی از شاگردان مکتب فاطمه، در نجف‌آباد مکتب الزاهرا را تاسیس کرد.
زهرا مظاهری، دختر حاج شیخ مرتضی مظاهری نجفی، از دیگر شاگردان مکتب فاطمه که بعد از ازدواج به [[قم]] مهاجرت کرده بود، در سال تحصیلی ۵۰-۱۳۴۹ به تشویق [[مرجع تقلید|مراجع]] قم، کلاس‌هایی برای بانوان دایر کرد که ثمرۀ آن تاسیس [[مکتب توحید]] بود که در سال ۱۳۵۴ توسط آیت‌الله [[علی قدوسی]] و برنامه‌ریزی خود ایشان، ایجاد شد. بعدها در سال ۱۳۶۵ به فرمان [[امام خمینی]] مکاتب کوچک و پراکنده گرد هم آمدند و [[جامعة‌الزهرا]] تاسیس شد که مدتی هم بانو همایونی به عنوان استاد مدعو در آنجا تدریس می‌کرد.<ref>طیبی، ناهید، زندگانی بانوی ایرانی، انتشارات گلبهار، اصفهان، ۱۳۸۰، ص۱۲۶-۱۳۴</ref>
زهرا مظاهری، دختر حاج شیخ مرتضی مظاهری نجفی، از دیگر شاگردان مکتب فاطمه که بعد از ازدواج به [[قم]] مهاجرت کرده بود، در سال تحصیلی ۵۰-۱۳۴۹ به تشویق [[مرجع تقلید|مراجع]] قم، کلاس‌هایی برای بانوان دایر کرد که ثمرۀ آن تاسیس [[مکتب توحید]] بود که در سال ۱۳۵۴ توسط آیت‌الله [[علی قدوسی]] و برنامه‌ریزی خود ایشان، ایجاد شد. بعدها در سال ۱۳۶۵ به فرمان [[امام خمینی]] مکاتب کوچک و پراکنده گرد هم آمدند و [[جامعة‌الزهرا]] تاسیس شد که مدتی هم بانو همایونی به عنوان استاد مدعو در آنجا تدریس می‌کرد.<ref>طیبی، زندگانی بانوی ایرانی، ص۱۲۶-۱۳۴.</ref>


==فعالیت‌ها و تقدیرها==
==فعالیت‌ها و تقدیرها==
بانو همایونی به جز مدیریت و تدریس در مکتب فاطمه، مسئولیت مدیریت دبستان نرجس -مدرسه‌ای ملی و دینی که آقای فیروزیان تاسیس کرده بود- را هم بر عهده داشت. صاحب امتیاز و مدیرمسئول مدرسۀ گلستانیان نیز بود که خیلی زود از این سمت استعفا داد و ترجیح داد به کار ترجمه و تالیف بپردازد.<ref>علویه همایونی، زینت‌السادات، سفرنامه، انتشارات گلبهار، اصفهان، ۱۳۸۷، ص۲-۸۱</ref>
بانو همایونی به جز مدیریت و تدریس در مکتب فاطمه، مسئولیت مدیریت دبستان نرجس -مدرسه‌ای ملی و دینی که آقای فیروزیان تاسیس کرده بود- را هم بر عهده داشت. صاحب امتیاز و مدیرمسئول مدرسۀ گلستانیان نیز بود که خیلی زود از این سمت استعفا داد و ترجیح داد به کار ترجمه و تالیف بپردازد.<ref>علویه همایونی، سفرنامه، ص۲-۸۱.</ref>


همایونی مدتی نیز برای تدریس به قم رفت و آمد داشت. او در سال تحصیلی ۶۸-۱۳۶۷هر هفته، چهارشنبه‌ها برای تدریس به [[جامعة‌الزهرا]] می‌رفت و جمعه‌ها به اصفهان برمی‌گشت. ولی این دوره هم به دلیل کثرت اشتغالات و سختی‌های سفر تعطیل شد.
همایونی مدتی نیز برای تدریس به قم رفت و آمد داشت. او در سال تحصیلی ۶۸-۱۳۶۷هر هفته، چهارشنبه‌ها برای تدریس به [[جامعة‌الزهرا]] می‌رفت و جمعه‌ها به اصفهان برمی‌گشت. ولی این دوره هم به دلیل کثرت اشتغالات و سختی‌های سفر تعطیل شد.
در سال ۱۳۶۸ بعد از فوت بانو امین در نامه‌ای خطاب به رئیس جمهور وقت [[آیت‌الله خامنه‌ای]]، تقاضای برگزاری کنگرۀ بزرگداشت بانو امین را مطرح کرد. اولین دورۀ این کنگره در سال ۱۳۷۱ در اصفهان و دومین دورۀ آن در سال ۱۳۷۲ در [[قم]] برگزار شد.
در سال ۱۳۶۸ بعد از فوت بانو امین در نامه‌ای خطاب به رئیس جمهور وقت [[آیت‌الله خامنه‌ای]]، تقاضای برگزاری کنگرۀ بزرگداشت بانو امین را مطرح کرد. اولین دورۀ این کنگره در سال ۱۳۷۱ در اصفهان و دومین دورۀ آن در سال ۱۳۷۲ در [[قم]] برگزار شد.


همایونی در سال ۱۳۷۱ مکتب فاطمه را وقف کرد واز آن به بعد خانه‌نشینی اختیار کرده و به ترجمه و تالیف کتب پرداخت.<ref>طیبی، ناهید، زندگانی بانوی ایرانی، انتشارات گلبهار، اصفهان، ۱۳۸۰، ص۱۳۶-۱۳۴</ref>
همایونی در سال ۱۳۷۱ مکتب فاطمه را وقف کرد واز آن به بعد خانه‌نشینی اختیار کرده و به ترجمه و تالیف کتب پرداخت.<ref>طیبی، زندگانی بانوی ایرانی، ص۱۳۶-۱۳۴.</ref>


==تقدیرها==
==تقدیرها==
خط ۴۸: خط ۴۸:
بانو همایونی در تاریخ ۱۳۵۵ ه‍.ش از جانب [[بانو امین]] [[اجازه روایت|اجازۀ روایت]] دریافت کرد. متن اجازه بانو امین چنین است:
بانو همایونی در تاریخ ۱۳۵۵ ه‍.ش از جانب [[بانو امین]] [[اجازه روایت|اجازۀ روایت]] دریافت کرد. متن اجازه بانو امین چنین است:


«و امابعد، سیدۀ جلیله، عاملۀ فاضله، زینت‌السادات همایونی، فرزند مرحوم سید رحیم، از حقیر اجازه خواست. پس در اجازه دادن به او از [[خدا]] [[استخاره]] کردم و به او اجازه دادم که از طریق من، از مشایخ بزرگوارم به روش‌های مخصوصی که در محل خودش روشن و ثبت شده است، تمام روایاتی را که برای من صحیح می‌باشد، نقل روایت کند، از کتب [[تفسیر]]، [[دعا|ادعیه]]، [[حدیث]] و [[فقه]] و غیر اینها از مصنفات [[شیعه]] و روایات [[اهل سنت]].»<ref>طیبی، ناهید، زندگانی بانوی ایرانی، انتشارات گلبهار، اصفهان، ۱۳۸۰، ص۲۸۹</ref>
«و امابعد، سیدۀ جلیله، عاملۀ فاضله، زینت‌السادات همایونی، فرزند مرحوم سید رحیم، از حقیر اجازه خواست. پس در اجازه دادن به او از [[خدا]] [[استخاره]] کردم و به او اجازه دادم که از طریق من، از مشایخ بزرگوارم به روش‌های مخصوصی که در محل خودش روشن و ثبت شده است، تمام روایاتی را که برای من صحیح می‌باشد، نقل روایت کند، از کتب [[تفسیر]]، [[دعا|ادعیه]]، [[حدیث]] و [[فقه]] و غیر اینها از مصنفات [[شیعه]] و روایات [[اهل سنت]].»<ref>طیبی، زندگانی بانوی ایرانی، ص۲۸۹.</ref>


==آثار==
==آثار==
کاربر ناشناس