Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۹۳
ویرایش
(←کتاب) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==اجماع== | ==اجماع== | ||
{{اصلی|اجماع}} | {{اصلی|اجماع}} | ||
اجماع در نزد امامیه متفاوت از اجماع در میان عامه است. اجماع در این معنا بازگشت به سنت دارد؛ زیرا [[فقیه]] از اجماع، قول معصوم علیه السلام را کشف میکند و چنانچه اجماع کشف از قول معصوم نکند، معتبر نیست.<ref>مظفر، اصول الفقه، ج ۲، ص ۳۵۳</ref> از این رو اجماع دلیل مستقلی به شمار نمیرود و برخی فقها اجماع را بر اتفاق گروهی از فقها که همراه بودن امام علیه السلام با آنان معلوم است، تعریف کردهاند.<ref> | اجماع در نزد امامیه متفاوت از اجماع در میان عامه است. اجماع در این معنا بازگشت به سنت دارد؛ زیرا [[فقیه]] از اجماع، قول معصوم علیه السلام را کشف میکند و چنانچه اجماع کشف از قول معصوم نکند، معتبر نیست.<ref>مظفر، اصول الفقه، ج ۲، ص ۳۵۳</ref> از این رو اجماع دلیل مستقلی به شمار نمیرود و برخی فقها اجماع را بر اتفاق گروهی از فقها که همراه بودن امام علیه السلام با آنان معلوم است، تعریف کردهاند.<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ج ۱، ص ۱۸۷؛ معالم الدین، ص ۱۷۳</ref> اصولیین برای اجماع تقسیماتی را ذکر کردهاند. | ||
==عقل== | ==عقل== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
مشهور اصولیان عقل را در عرض کتاب و سنت یکی از منابع استنباط شمردهاند.<ref>مظفر، اصول الفقه، ج ۲، ص ۱۱۵</ref> در مقابل اخباریان عقل را به عنوان منبع مستقل نپذیرفتهاند. اگرچه عقل در بسیاری از کتب اصولیین ذکر شده است اما معنای روشنی از آن بیان نکردهاند. منظور از دلیل عقل در مقابل کتاب و سنت «هر گزاره عقلی که بتوان از آن به حکم شرعی قطعی رسید» است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ج ۲، ص ۱۱۸</ref> | مشهور اصولیان عقل را در عرض کتاب و سنت یکی از منابع استنباط شمردهاند.<ref>مظفر، اصول الفقه، ج ۲، ص ۱۱۵</ref> در مقابل اخباریان عقل را به عنوان منبع مستقل نپذیرفتهاند. اگرچه عقل در بسیاری از کتب اصولیین ذکر شده است اما معنای روشنی از آن بیان نکردهاند. منظور از دلیل عقل در مقابل کتاب و سنت «هر گزاره عقلی که بتوان از آن به حکم شرعی قطعی رسید» است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ج ۲، ص ۱۱۸</ref> | ||
'''ملازمهٔ بین حکم عقل و شرع''':این قاعده مورد قبول اکثر اصولیین شیعه و جمعی از اهل سنت قرار گرفته است و عدهای هم مخالف آناند از جمله اخباریین شیعه و جمعی دیگر از اهل تسنن. کسانی که به «منبع بودن عقل برای استنباط احکام» معتقد بودهاند قانون ملازمه را پذیرفتهاند و جمعی که با منبع بودن عقل مخالف بودهاند، طبعاً به ملازمه هم اعتقادی نداشتهاند.<ref> | '''ملازمهٔ بین حکم عقل و شرع''':این قاعده مورد قبول اکثر اصولیین شیعه و جمعی از اهل سنت قرار گرفته است و عدهای هم مخالف آناند از جمله اخباریین شیعه و جمعی دیگر از اهل تسنن. کسانی که به «منبع بودن عقل برای استنباط احکام» معتقد بودهاند قانون ملازمه را پذیرفتهاند و جمعی که با منبع بودن عقل مخالف بودهاند، طبعاً به ملازمه هم اعتقادی نداشتهاند.<ref>علیدوست، فقه و عقل، قبسات ۱۳۷۹، شماره ۱۵ و ۱۶</ref> | ||
* '''عقل نظری''': حکم شرعی توقیفی است و جز راه شنیدن از شارع نمیتوان بدان دست یافت. بنابراین مقصود از دلیل عقلی، حکم عقل نظری به ملازمه میان حکم ثابت شرعی یا عقلی و میان حکم شرعی دیگر است. مانند ملازمه در مسأله [[إجزاء]].<ref>مظفر، اصول الفقه، ج ۲، ص ۱۱۳-۱۱۴</ref> | * '''عقل نظری''': حکم شرعی توقیفی است و جز راه شنیدن از شارع نمیتوان بدان دست یافت. بنابراین مقصود از دلیل عقلی، حکم عقل نظری به ملازمه میان حکم ثابت شرعی یا عقلی و میان حکم شرعی دیگر است. مانند ملازمه در مسأله [[إجزاء]].<ref>مظفر، اصول الفقه، ج ۲، ص ۱۱۳-۱۱۴</ref> |