Automoderated users، دیوانسالاران، confirmed، مدیران رابط کاربری، movedable، مدیران، templateeditor
۶٬۴۷۶
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| راویان = | | راویان = | ||
| مراجع تقلید = | | مراجع تقلید = | ||
| مشاهیر = | | مشاهیر =[[قاضی نعمان مغربی]] | ||
| عالمان = | | عالمان = | ||
}} | }} | ||
'''فاطمیان''' از شیعیان [[اسماعیلیان|اسماعیلی]]، خاندانی که در سالهای ۲۹۷ تا ۵۶۷ قمری بر مناطق وسیعی از سرزمینهای غرب جهان اسلام فرمان میراندند و با عنوان عبیدیان نیز شناخته میشدند. فاطمیان در رقابت با [[عباسیان| خلفای عباسی]]، خود را خلفای بر حق میدانستند. حکومت فاطمیان ابتدا در [[مراکش]] کنونی تاسیس شد و پس از مدتی بر سراسر شمال [[آفریقا]]، [[مصر]]، [[شام]] و [[یمن]] غلبه یافته و نفوذ خود را تا [[حجاز]] نیز گستراندند و بر بخشهایی از دریای مدیترانه حاکم شده و سیسیل را تصرف کردند. | '''فاطمیان''' از شیعیان [[اسماعیلیان|اسماعیلی]]، خاندانی که در سالهای ۲۹۷ تا ۵۶۷ قمری بر مناطق وسیعی از سرزمینهای غرب جهان اسلام فرمان میراندند و با عنوان عبیدیان نیز شناخته میشدند. فاطمیان در رقابت با [[عباسیان| خلفای عباسی]]، خود را خلفای بر حق میدانستند. حکومت فاطمیان ابتدا در [[مراکش]] کنونی تاسیس شد و پس از مدتی بر سراسر شمال [[آفریقا]]، [[مصر]]، [[شام]] و [[یمن]] غلبه یافته و نفوذ خود را تا [[حجاز]] نیز گستراندند و بر بخشهایی از دریای مدیترانه حاکم شده و سیسیل را تصرف کردند. | ||
<br /> | <br /> | ||
دوران طولانی حکومت فاطمیان به ترویج و تقویت مذهب [[تشیع]] در شمال | دوران طولانی حکومت فاطمیان به ترویج و تقویت مذهب [[تشیع]] در شمال آفریقا به خصوص در کشور مصر انجامید. در این دوران مراکز بزرگی مانند [[جامعة الازهر]] برای آموزش علوم اسلامی با گرایش اسماعیلیه تاسیس شد و آثار مهم این مذهب نگاشته شد. فاطمیان در دوره حکومت خود با استفاده از نهاد دعوت و ارسال [[داعی|داعیان]] (مبلغان مذهب اسماعیلی) به سرزمینهای دور و نزدیک موفق به رواج تشیع اسماعیلی در نقاط مختلفی از جهان اسلام مانند یمن، [[هند]] و مناطق شرقی [[ایران]] شدند. | ||
==اختلاف در نسب خلفای فاطمی== | ==اختلاف در نسب خلفای فاطمی== | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
|} | |} | ||
===ابوعبدالله شیعی داعی اسماعیلی در شمال افریقا=== | ===ابوعبدالله شیعی داعی اسماعیلی در شمال افریقا=== | ||
حکومت فاطمیان، در [[مراکش]] کنونی واقع در شمال | حکومت فاطمیان، در [[مراکش]] کنونی واقع در شمال آفریقا تاسیس شد و هسته اصلی نیروهای نظامی آن را قبایلی از بربرهای این مناطق تشکیل میدادند که توسط یکی از داعیان اسماعیلی به نام حسین بن احمد بن زکریا مشهور به ابوعبدالله شیعی، به مذهب [[اسماعیلیه|اسماعیلی]] گرویده بودند. ابو عبدالله شیعی که در اصل یمنی بود، در سال ۲۸۰ قمری به افریقیه سفر کرد تا به [[تبلیغ]] مذهب اسماعیلی در این دیار بپردازد. در آن سالها، یمن یکی از مراکز اصلی دعوت اسماعیلیان بود و رهبری این دعوت را ابن حوشب بر عهده داشت که مبلغان زیادی به نقاط دور و نزدیک سرزمینهای اسلامی میفرستاد.ابوعبدالله شیعی نیز به فرمان [[ابن حوشب]] به افریقیه رفت و توانست گروهی از قبایل کتامه را که خود بخشی از قبیله بزرگ صنهاجه به شمار میرفتند به کیش [[اسماعیلیه|اسماعیلی]] درآورد.<ref>ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۳۱.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
دعوت ابوعبدالله شیعی همزمان با سالهای زوال قدرت حکومت اغلبیان بود که از سال ۱۸۴ زیر نظر خلفای عباسی، قدرتی نیمه مستقل در [[مغرب]] تشکیل داده بودند. در سال ۲۹۷ قبیله کتامه به رهبری ابوعبدالله شیعی بر اغلبیان شوریدند و بر شهر مهم رقاده حاکم شدند. ابوعبدالله شیعی با غلبه بر اغلبیان به سوی غرب حرکت کرد و با شکست دادن حکومت بنی مدرار و رستمیان و غلبه بر شهر سجلماسه حکومت تازهای بنا کرد و با آزادی [[عبیدالله مهدی]] از زندان او را به مقام خلافت رساند.<ref>ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۴۸</ref> | دعوت ابوعبدالله شیعی همزمان با سالهای زوال قدرت حکومت اغلبیان بود که از سال ۱۸۴ زیر نظر خلفای عباسی، قدرتی نیمه مستقل در [[مغرب]] تشکیل داده بودند. در سال ۲۹۷ قبیله کتامه به رهبری ابوعبدالله شیعی بر اغلبیان شوریدند و بر شهر مهم رقاده حاکم شدند. ابوعبدالله شیعی با غلبه بر اغلبیان به سوی غرب حرکت کرد و با شکست دادن حکومت بنی مدرار و رستمیان و غلبه بر شهر سجلماسه حکومت تازهای بنا کرد و با آزادی [[عبیدالله مهدی]] از زندان او را به مقام خلافت رساند.<ref>ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۴۸</ref> | ||
===عبیدالله مهدی نخستین خلیفه فاطمی=== | ===عبیدالله مهدی نخستین خلیفه فاطمی=== | ||
در مورد شخصیت عبیدالله المهدی نخستین خلیفه فاطمی اختلاف بسیار است. برخی وی را از نسل [[محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق|محمد]] بن [[اسماعیل بن جعفر الصادق|اسماعیل]] بن [[امام جعفر صادق(ع)|جعفر]] میدانند و در مقابل برخی نسبت وی را به امام جعفر صادق(ع) کذب میشمرند.<ref>در این باره ن.ک به: ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۲۴</ref> عبیدالله در پی ادعای امامت با مخالفت عوامل خلافت عباسی و سایر گروههای اسماعیلی از جمله [[قرامطه]] مواجه شد و مورد تعقیب آنان قرار گرفت.<ref>دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۴۹.</ref> زکرویه بن مهرویه یکی از داعیان اسماعیلی در شام قیام کرد و مناطقی از شام را تصرف کرد و به دنبال دستگیری عبیدالله برآمد. بدین ترتیب عبیدالله از شام خارج شد و به فلسطین، مصر، طرابلس و سپس مغرب سفر کرد و در سجلماسه به دست حکومت بنی مدرار(۱۶۸-۳۶۶ق.) دستگیر و بازداشت شد.<ref>ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۳۹؛ دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۶</ref> [[ابوعبدالله شیعی]] به سال ۲۹۶ به سجلماسه رسید و با شکست حاکم، عبیدالله مهدی را از حبس رهانیده و به خلافت گماشت و بدین ترتیب عبیدالله مهدی نخستین خلیفه فاطمیان شد.<ref>ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۴۸-۴۹</ref> | در مورد شخصیت عبیدالله المهدی نخستین خلیفه فاطمی اختلاف بسیار است. برخی وی را از نسل [[محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق|محمد]] بن [[اسماعیل بن جعفر الصادق|اسماعیل]] بن [[امام جعفر صادق(ع)|جعفر]] میدانند و در مقابل برخی نسبت وی را به امام جعفر صادق(ع) کذب میشمرند.<ref>در این باره ن.ک به: ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۲۴</ref> عبیدالله در پی ادعای امامت با مخالفت عوامل خلافت عباسی و سایر گروههای اسماعیلی از جمله [[قرامطه]] مواجه شد و مورد تعقیب آنان قرار گرفت.<ref>دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۴۹.</ref> زکرویه بن مهرویه یکی از داعیان اسماعیلی در شام قیام کرد و مناطقی از شام را تصرف کرد و به دنبال دستگیری عبیدالله برآمد. بدین ترتیب عبیدالله از شام خارج شد و به فلسطین، مصر، طرابلس و سپس مغرب سفر کرد و در سجلماسه به دست حکومت بنی مدرار (۱۶۸-۳۶۶ق.) دستگیر و بازداشت شد.<ref>ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۳۹؛ دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۶</ref> [[ابوعبدالله شیعی]] به سال ۲۹۶ به سجلماسه رسید و با شکست حاکم، عبیدالله مهدی را از حبس رهانیده و به خلافت گماشت و بدین ترتیب عبیدالله مهدی نخستین خلیفه فاطمیان شد.<ref>ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۴۸-۴۹</ref> | ||
در زمان عبیدالله شهر [[مهدیه]]، که امروزه در تونس واقع شده، به عنوان مرکز حکومت فاطمیان ساخته شد. این شهر در شبه جزیرهای ساختهشد که تنها از یک سو به خشکی پیوسته بود و با دیواری مستحکم محافظت میشد. عبیدالله مهدی، اندکی بعد ابوعبدالله شیعی و برخی از سران قبیله کتامه را به قتل رساند و قدرت را به طور کامل از آن خود کرد.<ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۶۷-۶۸</ref> | در زمان عبیدالله شهر [[مهدیه]]، که امروزه در تونس واقع شده، به عنوان مرکز حکومت فاطمیان ساخته شد. این شهر در شبه جزیرهای ساختهشد که تنها از یک سو به خشکی پیوسته بود و با دیواری مستحکم محافظت میشد. عبیدالله مهدی، اندکی بعد ابوعبدالله شیعی و برخی از سران قبیله کتامه را به قتل رساند و قدرت را به طور کامل از آن خود کرد.<ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۶۷-۶۸</ref> | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
== فاطمیان در مغرب== | == فاطمیان در مغرب== | ||
[[پرونده:دروازه شهر مهدیه.jpg|بندانگشتی|چپ|۲۵۰px|دروازه شهر مهدیه واقع در [[تونس]] امروزی، نخستین شهری که فاطمیان ساختند]] | [[پرونده:دروازه شهر مهدیه.jpg|بندانگشتی|چپ|۲۵۰px|دروازه شهر مهدیه واقع در [[تونس]] امروزی، نخستین شهری که فاطمیان ساختند]] | ||
در دوران خلافت سه خلیفه نخست فاطمی یعنی [[عبیدالله المهدی]](۲۹۷-۳۲۲)، [[قائم بامر الله فاطمی|القائم بامر الله]](۳۲۲-۳۳۴)، [[منصور بالله فاطمی|المنصور بالله]](۳۳۴-۳۴۱) و نیمی از خلافت [[المعز لدین الله فاطمی|معز لدین الله]]، بیشترین توجه خلفای فاطمی معطوف به تثبیت قدرت و سرکوب مخالفان داخلی و شورش قبایل و نیز کشورگشایی در غرب آفریقا بود و قلمرو حکومت آنان محدود به [[افریقیه]] بود. | در دوران خلافت سه خلیفه نخست فاطمی یعنی [[عبیدالله المهدی]] (۲۹۷-۳۲۲)، [[قائم بامر الله فاطمی|القائم بامر الله]] (۳۲۲-۳۳۴)، [[منصور بالله فاطمی|المنصور بالله]] (۳۳۴-۳۴۱) و نیمی از خلافت [[المعز لدین الله فاطمی|معز لدین الله]]، بیشترین توجه خلفای فاطمی معطوف به تثبیت قدرت و سرکوب مخالفان داخلی و شورش قبایل و نیز کشورگشایی در غرب آفریقا بود و قلمرو حکومت آنان محدود به [[افریقیه]] بود. | ||
<br /> | <br /> | ||
از مهمترین شورشهایی که حکومت نوپای فاطمی با آن مواجه شد، شورش فردی از خوارج [[اباضیه|اباضی]] مذهب به نام ابایزید ملقب به صاحبالحمار بود. شورش وی در زمان امارت دومین خلیفه فاطمی، قائم بامر الله، آغاز و تا زمان خلافت منصور بالله ادامه داشت. قیام این گروه تا حدی گسترده شد که بر قیروان، رقاده و بسیاری از شهرهای زیر سلطه فاطمیان دست یافتند و شهر مهدیه را در سال ۳۳۳ قمری محاصره کردند و به نام عبدالرحمن اموی حاکم [[اندلس]] خطبه خواندند؛ ولی فاطمیان بعد از گذشت یک سال توانستند بر آنان غلبه کنند.<ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۷۵-۸۵؛ ابن خلدون، تاریخ، ج۷، ص۱۸-۲۳</ref> | از مهمترین شورشهایی که حکومت نوپای فاطمی با آن مواجه شد، شورش فردی از خوارج [[اباضیه|اباضی]] مذهب به نام ابایزید ملقب به صاحبالحمار بود. شورش وی در زمان امارت دومین خلیفه فاطمی، قائم بامر الله، آغاز و تا زمان خلافت منصور بالله ادامه داشت. قیام این گروه تا حدی گسترده شد که بر قیروان، رقاده و بسیاری از شهرهای زیر سلطه فاطمیان دست یافتند و شهر مهدیه را در سال ۳۳۳ قمری محاصره کردند و به نام عبدالرحمن اموی حاکم [[اندلس]] خطبه خواندند؛ ولی فاطمیان بعد از گذشت یک سال توانستند بر آنان غلبه کنند.<ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۷۵-۸۵؛ ابن خلدون، تاریخ، ج۷، ص۱۸-۲۳</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
در زمان خلیفه سوم فاطمی، معز الدین الله(۳۴۱-۳۶۵ق/۹۳۱-۹۷۵م.) فاطمیان توانستند قدرت خود را در مغرب تثبیت کنند. فرمانده سپاه او به نام جوهر توانست بقایای خارجیان صفریه، بنی مدرار و ادریسیان را از شمال آفریقا بیرون و بعد از سلطه کامل بر سرزمینهای غربی به سوی شرق و [[مصر]] حرکت کند. پیش از آن نیز فاطمیان تلاشهایی برای فتح مصر صورت دادند از جمله در زمان عبیدالله مهدی، بعد از غلبه بر بَرْقَه، مدتی اسکندریه را نیز تصرف کردند اما موفق به غلبه بر مصر نشدند.<ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۶۸، ۷۱</ref> | در زمان خلیفه سوم فاطمی، معز الدین الله (۳۴۱-۳۶۵ق/۹۳۱-۹۷۵م.) فاطمیان توانستند قدرت خود را در مغرب تثبیت کنند. فرمانده سپاه او به نام جوهر توانست بقایای خارجیان صفریه، بنی مدرار و ادریسیان را از شمال آفریقا بیرون و بعد از سلطه کامل بر سرزمینهای غربی به سوی شرق و [[مصر]] حرکت کند. پیش از آن نیز فاطمیان تلاشهایی برای فتح مصر صورت دادند از جمله در زمان عبیدالله مهدی، بعد از غلبه بر بَرْقَه، مدتی اسکندریه را نیز تصرف کردند اما موفق به غلبه بر مصر نشدند.<ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۶۸، ۷۱</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
درگذشت کافور اخشیدی در مصر موجب آشفتگی امور، قحطی و هرج و مرج شده بود و شرایط را از نظر اجتماعی برای پیروزی فاطمیان و پذیرش آنان از سوی مردم مصر آماده کرد.<ref>واکر، پژوهشی در یکی از امپراتوریهای اسلامی، ۱۳۸۳ش، ص۴۴</ref> از این رو هنگامی که جوهر در سال ۳۵۸ قمری به [[فسطاط]]، پایتخت مصر وارد شد، بزرگان مصر از او استقبال کردند.<ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۰۲-۱۰۳</ref> جوهر نیروهای خود را در محلی در نزدیکی فسطاط مستقر کرد که بعدها شهر قاهرة المعزیة در آن بنا گردید. معز خلیفه فاطمی چهار سال بعد در سال ۳۶۲ق. به مصر رفت و در [[قاهره]] ساکن شد.<ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۱۱؛ ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۵۹۰</ref> | درگذشت کافور اخشیدی در مصر موجب آشفتگی امور، قحطی و هرج و مرج شده بود و شرایط را از نظر اجتماعی برای پیروزی فاطمیان و پذیرش آنان از سوی مردم مصر آماده کرد.<ref>واکر، پژوهشی در یکی از امپراتوریهای اسلامی، ۱۳۸۳ش، ص۴۴</ref> از این رو هنگامی که جوهر در سال ۳۵۸ قمری به [[فسطاط]]، پایتخت مصر وارد شد، بزرگان مصر از او استقبال کردند.<ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۰۲-۱۰۳</ref> جوهر نیروهای خود را در محلی در نزدیکی فسطاط مستقر کرد که بعدها شهر قاهرة المعزیة در آن بنا گردید. معز خلیفه فاطمی چهار سال بعد در سال ۳۶۲ق. به مصر رفت و در [[قاهره]] ساکن شد.<ref>مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۱۱؛ ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۵۹۰</ref> | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
کشورگشایی در شرق با تصرف مناطقی از شام به دست جوهر در دوره خلافت معز آغاز شد و در زمان خلفای بعدی ادامه یافت. جوهر بعد از غلبه بر مصر، یکی از سرداران خود به نام جعفر بن فلاح را به سوی [[شام]] فرستاد که توانست دمشق را در سال ۳۵۹ق. تصرف کرده و در آن به نام خلیفه المعز فاطمی خطبه بخواند.<ref>النجوم الزاهره، ج۴، ص۳۳</ref> حلب که در دست حمدانیان بود مقاومت بیشتری کرد تا اینکه در سال ۴۰۷ در زمان خلافت حاکم بامر الله به دست فاطمیان افتاد. فاطمیان در شام و برخی مناطق شمال عراق حکومتهای محلی را به شکل دست نشانده ابقا کردند. کشمکش فاطمیان با حکومتهای محلی شام که بعضی مواقع ادعای استقلال میکردند و نیز حکومت بیزانس که با برخی از این حکومتها اتحادهای موقتی تشکیل میداد، در سراسر دوران غلبه فاطمیان بر شام ادامه داشت. | کشورگشایی در شرق با تصرف مناطقی از شام به دست جوهر در دوره خلافت معز آغاز شد و در زمان خلفای بعدی ادامه یافت. جوهر بعد از غلبه بر مصر، یکی از سرداران خود به نام جعفر بن فلاح را به سوی [[شام]] فرستاد که توانست دمشق را در سال ۳۵۹ق. تصرف کرده و در آن به نام خلیفه المعز فاطمی خطبه بخواند.<ref>النجوم الزاهره، ج۴، ص۳۳</ref> حلب که در دست حمدانیان بود مقاومت بیشتری کرد تا اینکه در سال ۴۰۷ در زمان خلافت حاکم بامر الله به دست فاطمیان افتاد. فاطمیان در شام و برخی مناطق شمال عراق حکومتهای محلی را به شکل دست نشانده ابقا کردند. کشمکش فاطمیان با حکومتهای محلی شام که بعضی مواقع ادعای استقلال میکردند و نیز حکومت بیزانس که با برخی از این حکومتها اتحادهای موقتی تشکیل میداد، در سراسر دوران غلبه فاطمیان بر شام ادامه داشت. | ||
<br /> | <br /> | ||
حکومتهای شیعی محلی [[عراق]] مانند [[عقیلیان]](۳۷۹-۴۸۹)، که بر مناطقی از عراق و جزیره حاکم بودند، [[مزیدیان]](۴۰۳-۵۴۵) که در حله حاکم بودند و [[مرداسیان]](۴۷۲-۴۱۴) که بر شمال شام غلبه یافتند، اغلب در دورههایی سلطه فاطمیان را پذیرفتند و روابط دوستانهای با آنان برقرار کردند. | حکومتهای شیعی محلی [[عراق]] مانند [[عقیلیان]] (۳۷۹-۴۸۹)، که بر مناطقی از عراق و جزیره حاکم بودند، [[مزیدیان]] (۴۰۳-۵۴۵) که در حله حاکم بودند و [[مرداسیان]] (۴۷۲-۴۱۴) که بر شمال شام غلبه یافتند، اغلب در دورههایی سلطه فاطمیان را پذیرفتند و روابط دوستانهای با آنان برقرار کردند. | ||
<br /> | <br /> | ||
همزمان با انحطاط و ضعف [[آل بویه]] در [[بغداد]] فاطمیان مجال بیشتری برای خودنمایی در عراق و شام پیدا کردند. اوج قدرت فاطمیان در عراق زمانی بود که در هرج و مرج و کشمکش انتقال قدرت از آل بویه به [[سلجوقیان]]، بساسیری یکی از سرداران ترک خلیفه عباسی که در سال ۴۵۰ بر بغداد، غلبه یافت، حدود یک سال در این شهر، یعنی پاییتخت خلافت عباسی، خطبه به نام مستنصر بالله خلیفه فاطمی خواند و بدین ترتیب خلفای فاطمی را به آرزوی نابودی خلافت عباسی نزدیک کرد؛ هر چند این دوره چندان پایدار نبود و با غلبه سلجوقیان در سال ۴۵۱ بر بغداد پایان یافت.<ref>ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۹، ص۶۴۰-۶۴۹؛ منظور الاجداد، شورش بساسیری و پی آمدهای آن برای شیعیان بغداد، ص۹۵، ۹۹</ref> | همزمان با انحطاط و ضعف [[آل بویه]] در [[بغداد]] فاطمیان مجال بیشتری برای خودنمایی در عراق و شام پیدا کردند. اوج قدرت فاطمیان در عراق زمانی بود که در هرج و مرج و کشمکش انتقال قدرت از آل بویه به [[سلجوقیان]]، بساسیری یکی از سرداران ترک خلیفه عباسی که در سال ۴۵۰ بر بغداد، غلبه یافت، حدود یک سال در این شهر، یعنی پاییتخت خلافت عباسی، خطبه به نام مستنصر بالله خلیفه فاطمی خواند و بدین ترتیب خلفای فاطمی را به آرزوی نابودی خلافت عباسی نزدیک کرد؛ هر چند این دوره چندان پایدار نبود و با غلبه سلجوقیان در سال ۴۵۱ بر بغداد پایان یافت.<ref>ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۹، ص۶۴۰-۶۴۹؛ منظور الاجداد، شورش بساسیری و پی آمدهای آن برای شیعیان بغداد، ص۹۵، ۹۹</ref> |
ویرایش