سوره انعام: تفاوت میان نسخهها
جز
←آیه ۲۰
جز (←آیه ۲۰) |
جز (←آیه ۲۰) |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
این [[آیه]] یک بار دیگر در [[سوره بقره]] آیه ۱۴۶ تکرار شده است<ref>البته محتوای این آیه در آیاتی دیگر با الفاظی متفاوت بیان شده است، مثل اعراف ۱۵۷، فتح ۲۹، شعراء ۱۹۷ (طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۴۰).</ref> و در پاسخ به [[شرک|مشرکانی]] است که مدعی بودند ما مراجعه به [[اهل کتاب]] كردیم و اطلاعاتى از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] نداشتند. [[قرآن]] با این سخن، این پیام را میرساند که اهل کتاب{{یادداشت| از برخی آیات قرآن استفاده می شود که تمام اهل کتاب با جزییات پیامبر را میشناختند و از برخی دیگر فهمیده میشود که دانشمندان و علمای اهل کتاب (یهودیان ومسیحیان) پیامبر را کاملا با تمام ویژگیهایش می شناختند اما کتمان می کردند و حقایق را به عموم مردم نمی گفتند.طباطبایی، المیزان، ج۷، ص۴۰}} نه تنها از اصل ظهور و دعوت پیامبر(ص) آگاه بودند، بلکه جزئیات و خصوصیات و نشانههای دقیق او را میدانستند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۸۲.</ref> چنانکه از عبدالله بن سلام که از علمای [[یهودیت|یهود]] بود و [[اسلام]] را پذیرفت نقل شده است که گفت: من او را بهتر از فرزندم میشناسم.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۴۹۹.</ref> برخی از جمله پایانی آیه( الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ) استفاده کرده اند که تنها شناخت و علم، مايهى نجات انسان نيست، چه بسيار خداشناسان و پيامبرشناسان و دينشناسان كه به خاطر عناد و لجاجت از زيانكارانند و این که كتمان حقّ، سبب سوء عاقبت و خسارت به خويشتن است. <ref>قرائتی، محسن، تفسير نور، ج۲، ص۴۳۰ | این [[آیه]] یک بار دیگر در [[سوره بقره]] آیه ۱۴۶ تکرار شده است<ref>البته محتوای این آیه در آیاتی دیگر با الفاظی متفاوت بیان شده است، مثل اعراف ۱۵۷، فتح ۲۹، شعراء ۱۹۷ (طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۴۰).</ref> و در پاسخ به [[شرک|مشرکانی]] است که مدعی بودند ما مراجعه به [[اهل کتاب]] كردیم و اطلاعاتى از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] نداشتند. [[قرآن]] با این سخن، این پیام را میرساند که اهل کتاب{{یادداشت| از برخی آیات قرآن استفاده می شود که تمام اهل کتاب با جزییات پیامبر را میشناختند و از برخی دیگر فهمیده میشود که دانشمندان و علمای اهل کتاب (یهودیان ومسیحیان) پیامبر را کاملا با تمام ویژگیهایش می شناختند اما کتمان می کردند و حقایق را به عموم مردم نمی گفتند.طباطبایی، المیزان، ج۷، ص۴۰}} نه تنها از اصل ظهور و دعوت پیامبر(ص) آگاه بودند، بلکه جزئیات و خصوصیات و نشانههای دقیق او را میدانستند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۸۲.</ref> چنانکه از عبدالله بن سلام که از علمای [[یهودیت|یهود]] بود و [[اسلام]] را پذیرفت نقل شده است که گفت: من او را بهتر از فرزندم میشناسم.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۴۹۹.</ref> برخی از جمله پایانی آیه( الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ) (ترجمه:آنان که خود را به زیان انداختند و سرمایه وجود خود را از دست دادهاند(به او) ایمان نمیآورند.)استفاده کرده اند که تنها شناخت و علم، مايهى نجات انسان نيست، چه بسيار خداشناسان و پيامبرشناسان و دينشناسان كه به خاطر عناد و لجاجت از زيانكارانند و این که كتمان حقّ، سبب سوء عاقبت و خسارت به خويشتن است. <ref>قرائتی، محسن، تفسير نور، ج۲، ص۴۳۰ | ||
</ref> | </ref> | ||