Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۶۶
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==انگیزه مولف== | ==انگیزه مولف== | ||
مؤلف در پیشگفتار و مقدمه چاپ دوم، هدف از نوشتن این کتاب را پاسخ به برخی سطحینگران (در زمان تالیف کتاب) به زندگی امام رضا(ع) در مسئله ولایتعهدی بیان میکند.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا، ۱۳۶۲ش، ص۷-۸</ref> | مؤلف در پیشگفتار و مقدمه چاپ دوم، هدف از نوشتن این کتاب را پاسخ به برخی سطحینگران (در زمان تالیف کتاب) به زندگی امام رضا(ع) در مسئله ولایتعهدی بیان میکند.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا، ۱۳۶۲ش، ص۷-۸.</ref> | ||
وی بر این باور است که تاریخهای موجود، تحت تاثیر فرمانرویان یا دیگر شرایط سیاسی و مذهبی از مسیر اصلی خود منحرف شده و حوادث آنگونه که باید، بازگو نشده و بسیار از وقایع سرنوشتساز مورد کتمان و غفلت قرار گرفتهاند. از جمله این حوادث ماجرای بیعتگیری [[مامون عباسی]] برای امام رضا(ع) است.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا، ۱۳۶۲ش، ص۱۳-۱۵</ref> وی در این کتاب به دنبال کشف اسباب حقیقی و واقعیتهای موجود در این زمینه است. | وی بر این باور است که تاریخهای موجود، تحت تاثیر فرمانرویان یا دیگر شرایط سیاسی و مذهبی از مسیر اصلی خود منحرف شده و حوادث آنگونه که باید، بازگو نشده و بسیار از وقایع سرنوشتساز مورد کتمان و غفلت قرار گرفتهاند. از جمله این حوادث ماجرای بیعتگیری [[مامون عباسی]] برای امام رضا(ع) است.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا، ۱۳۶۲ش، ص۱۳-۱۵.</ref> وی در این کتاب به دنبال کشف اسباب حقیقی و واقعیتهای موجود در این زمینه است. | ||
==ساختار کتاب== | ==ساختار کتاب== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
در این بخش مؤلف در صدد دستیافتن به حقیقت و واقعیت در مسئله پیشنهاد [[خلافت]] و ولایتعهدی به امام رضا(ع) از سوی [[مأمون]] است. وی اولاً بر این نکته تأکید میکند که در منابع تاریخی، اجماع است که مأمون در ابتدای امر خلافت را به امام پیشنهاد داد ولی امام نپذیرفت و سرانجام پس از تهدید و با اکراه، ولایتعهدی را پذیرفت. نویسنده در ادامه این پرسشها را مطرح میسازد که مأمون در واگذاری خلافت تا چه میزان صداقت و جدیت داشت؟ موضعگیری امام در مقابل شرایط پیشآمده و ترفندهای مأمون چه بود؟ وی در طول بحث یازده موضع را به امام نسبت میدهد که خلاف انتظار مأمون بود و به همه برنامه و ترفندهای مأمون نتیجه عکس داد. | در این بخش مؤلف در صدد دستیافتن به حقیقت و واقعیت در مسئله پیشنهاد [[خلافت]] و ولایتعهدی به امام رضا(ع) از سوی [[مأمون]] است. وی اولاً بر این نکته تأکید میکند که در منابع تاریخی، اجماع است که مأمون در ابتدای امر خلافت را به امام پیشنهاد داد ولی امام نپذیرفت و سرانجام پس از تهدید و با اکراه، ولایتعهدی را پذیرفت. نویسنده در ادامه این پرسشها را مطرح میسازد که مأمون در واگذاری خلافت تا چه میزان صداقت و جدیت داشت؟ موضعگیری امام در مقابل شرایط پیشآمده و ترفندهای مأمون چه بود؟ وی در طول بحث یازده موضع را به امام نسبت میدهد که خلاف انتظار مأمون بود و به همه برنامه و ترفندهای مأمون نتیجه عکس داد. | ||
*'''بخش چهارم: من خلال الاحداث (از لابلای حوادث)''' | *'''بخش چهارم: من خلال الاحداث (از لابلای حوادث)''' | ||
در این بخش مؤلف برخی اقدامات [[مأمون]] را به عنوان نقشهای برای رسیدن به هدفی خاص ترسیم کرده و آنها را سوال گونه نقد میکند. در ادامه نیز اقوال و ابهامات پیرامون وفات و شهادت امام رضا(ع) را نقد و بررسی نموده و در نهایت به عنوان ضمیمه، تعدادی از اسناد تاریخی مانند نامه فضل بن سهل به امام، سند ولیعهدی، نامه مأمون به [[عباسیان]]، نامه عبدالله بن موسی به مأمون، نامه سفیان به [[هارون عباسی|هارون]] و قصیده امیر [[ابوفراس حمدانی]] به عبدالله بن موسی را به همراه سند آنها ذکر میکند. | در این بخش مؤلف برخی اقدامات [[مأمون]] را به عنوان نقشهای برای رسیدن به هدفی خاص ترسیم کرده و آنها را سوال گونه نقد میکند. در ادامه نیز اقوال و ابهامات پیرامون وفات و شهادت امام رضا(ع) را نقد و بررسی نموده و در نهایت به عنوان ضمیمه، تعدادی از اسناد تاریخی مانند نامه فضل بن سهل به امام، سند ولیعهدی، نامه مأمون به [[عباسیان]]، نامه عبدالله بن موسی به مأمون، نامه سفیان به [[هارون عباسی|هارون]] و قصیده امیر [[ابوفراس حمدانی]] به عبدالله بن موسی را به همراه سند آنها ذکر میکند.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا، ۱۳۶۲ش، فهرست کتاب.</ref> | ||
==چاپ و ترجمه== | ==چاپ و ترجمه== |