پرش به محتوا

سید مجتبی نواب صفوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۵۵: خط ۵۵:
سرانجام بنابر تصمیم بعضی از علماء نجف نواب صفوی به نمایندگی از طرف حوزه علمیه به ایران آمده با اصلاح افکار منحرف شده جوانان، بساط کسروی را جمع کند.<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۳.</ref>{{سخ}}
سرانجام بنابر تصمیم بعضی از علماء نجف نواب صفوی به نمایندگی از طرف حوزه علمیه به ایران آمده با اصلاح افکار منحرف شده جوانان، بساط کسروی را جمع کند.<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۳.</ref>{{سخ}}
برخی نویسندگان فکر مبارزه با کسروی را در نواب، متاثر از علامه امینی و شیخ محمد آقا تهرانی می‌دانند.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۸.</ref><ref>منظورالاجداد، فدائیان اسلام، ص۱۹۱.</ref><ref>زارعی، تکبیر سرخ، ص۹۵.</ref>
برخی نویسندگان فکر مبارزه با کسروی را در نواب، متاثر از علامه امینی و شیخ محمد آقا تهرانی می‌دانند.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۸.</ref><ref>منظورالاجداد، فدائیان اسلام، ص۱۹۱.</ref><ref>زارعی، تکبیر سرخ، ص۹۵.</ref>
نواب با رسیدن به ایران، سخنرانی‌های عمومی بسیاری علیه کسروی در آبادان و تهران برپا کرد؛<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۶-۲۴.</ref> و در پی آن با حضور در تهران طی جلسات متعددی به مباحثه و مذاکره با کسروی پرداخت.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹.</ref>در راستای همین اقدامات چند بار هم به منزل کسروی رفته و در جلسات علنی وی شرکت و در انظار عموم او را نقد می‎کند، که این رفتار با تهدیدی از جانب کسروی مواجه می‌شود. شرح یکی از این مذاکرات و مباحثات در روزنامه «دنیای اسلام» با عنوان «کسروی مباحث منطقی را با تهدید جواب می‌دهد» چاپ شده است.<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۶.</ref>{{سخ}}
نواب با رسیدن به ایران، سخنرانی‌های عمومی بسیاری علیه کسروی در آبادان و تهران برپا کرد؛<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۶-۲۴.</ref> و در پی آن با حضور در تهران طی جلسات متعددی به مباحثه و مذاکره با کسروی پرداخت.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹.</ref>در راستای همین اقدامات چند بار هم به منزل کسروی رفته و در جلسات علنی وی شرکت و در انظار عموم او را نقد می‎‌کند، که این رفتار با تهدیدی از جانب کسروی مواجه می‌شود. شرح یکی از این مذاکرات و مباحثات در روزنامه «دنیای اسلام» با عنوان «کسروی مباحث منطقی را با تهدید جواب می‌دهد» چاپ شده است.<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۶.</ref>{{سخ}}
پس از این سلسله رویارویی‌ها و علاوه بر آن سودمند نبودن اقدامات علمی فراوان دیگر علمای وقت {{یادداشت|در این دوره کسانی مانند حاج سراج انصاری، به ردیه نویسی بر ضد کسرووی مشغول شدند، آیت الله سید نورالدین شیرازی نیز در این زمینه تلاش‌هایی داشت. سراج انصاری و شیخ قاسم اسلامی و شیخ مهدی شریعتمداری و جمعی دیگر از فضلاء و نویسندگان تهران نیز برای مبارزه با افکار کسروی و امثال او جمعیت مبارزه با بی‌دینی را تشکیل داده و اقدام به روشنگری علمی نمودند. «خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۶، همچنین: جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹.»}}،نواب با اعتقاد به [[ارتداد]] کسروی، حذف فیزیکی وی را طراحی کرده و در پی اقدامی نافرجام با سلاحی که از پول اهدایی شیخ [[محمد حسن طالقانی|محمدحسن طالقانی]] از روحانیان وقت تهران، خریده بود، خود شخصاً به کشتن وی اقدام و در این برخورد حتی با کسروی گلاویز هم می‌‎شود. سرانجام نیز با تحریک و برنامه‌ریزی مجدد نواب، کشتن کسروی توسط دیگر اعضای فداییان اسلام به نتیجه رسید.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹.</ref>
پس از این سلسله رویارویی‌ها و علاوه بر آن سودمند نبودن اقدامات علمی فراوان دیگر علمای وقت {{یادداشت|در این دوره کسانی مانند حاج سراج انصاری، به ردیه نویسی بر ضد کسرووی مشغول شدند، آیت الله سید نورالدین شیرازی نیز در این زمینه تلاش‌هایی داشت. سراج انصاری و شیخ قاسم اسلامی و شیخ مهدی شریعتمداری و جمعی دیگر از فضلاء و نویسندگان تهران نیز برای مبارزه با افکار کسروی و امثال او جمعیت مبارزه با بی‌دینی را تشکیل داده و اقدام به روشنگری علمی نمودند. «خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۶، همچنین: جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹.»}}،نواب با اعتقاد به [[ارتداد]] کسروی، حذف فیزیکی وی را طراحی کرده و در پی اقدامی نافرجام با سلاحی که از پول اهدایی شیخ [[محمد حسن طالقانی|محمدحسن طالقانی]] از روحانیان وقت تهران، خریده بود، خود شخصاً به کشتن وی اقدام و در این برخورد حتی با کسروی گلاویز هم می‌‎شود. سرانجام نیز با تحریک و برنامه‌ریزی مجدد نواب، کشتن کسروی توسط دیگر اعضای فداییان اسلام به نتیجه رسید.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹.</ref>
===تشکیل جمعیت فدائیان اسلام===
===تشکیل جمعیت فدائیان اسلام===
{{اصلی|جمعیت فدائیان اسلام}}
{{اصلی|جمعیت فدائیان اسلام}}
[[پرونده:نشست فدائیان اسلام.JPG|200px|بندانگشتی|یکی از نشست‌های [[فدائیان اسلام]] با حضور سید عبدالحسین واحدی]]
[[پرونده:نشست فدائیان اسلام.JPG|200px|بندانگشتی|یکی از نشست‌های [[فدائیان اسلام]] با حضور سید عبدالحسین واحدی]]
نواب صفوی پس از اقدام ناموفق خود برای کشتن کسروی زندانی شد ولی در پی حمایت مردم پس از یک هفته و با قید کفالت و به قرار دوازده تومان که از طرف فردی به نام اسکویی از بازرگان‌ آن دوره تأمین شد،آزاد گردید.<ref>منظورالاجداد، فدائیان اسلام، ص۱۹۲.</ref>{{سخ}}
نواب صفوی پس از اقدام ناموفق خود برای کشتن کسروی زندانی شد ولی در پی حمایت مردم پس از یک هفته و با قید کفالت و به قرار دوازده تومان که از طرف فردی به نام اسکویی از بازرگانان‌ آن دوره تأمین شد،آزاد گردید.<ref>منظورالاجداد، فدائیان اسلام، ص۱۹۲.</ref>{{سخ}}
این نخستین اقدام فدائیان اسلام بود در حالی که هنوز تشکیلات تعریف شده نداشتند و البته با حمایت بسیاری از نیروهای مذهبی شامل مردم و علما مواجه گردید. پس از همین رویداد نخستین اطلاعیه فدائیان توسط نواب و با ادبیاتی شدیدا انقلابی{{یادداشت|این اعلامیه با این جملات آغاز می‎شد:«هوالعزیز؛دین و انتقام؛ما زنده‌ایم و خدای منتقم، بیدار، خون‌های بیچارگان از سر انگشت خودخواهان شهوت‎ران که هر یک به نام و رنگی پشت پرده‌های سیاه و سنگرهای ظلم و خیانت و دزدی و جنایت خزیده‌اند، سالیان درازی است فرو می‌ریزد و گاه دست انتقام الهی هر یک از اینان را به جای خویش می‌سپارد و دگر یارانش عبرت نمی‌گیرند.» و با این عبارات موجودیت فدائیان را اعلام می‌کرد:«ای خائنین حقیقت پوش و حق کش وای رنگ بازان منافق، ما آزاده‌ایم و بیداریم، می‌دانیم و ایمان به خدا داریم و نمی‌ترسیم،...»:خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۳۲-۳۳.}}منتشر شد که با آن به صورت رسمی موجودیت خود را اعلام کردند.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹-۲۲۰.</ref>
این نخستین اقدام فدائیان اسلام بود در حالی که هنوز تشکیلات تعریف شده نداشتند و البته با حمایت بسیاری از نیروهای مذهبی شامل مردم و علما مواجه گردید. پس از همین رویداد نخستین اطلاعیه فدائیان توسط نواب و با ادبیاتی شدیدا انقلابی{{یادداشت|این اعلامیه با این جملات آغاز می‌‎شد:«هوالعزیز؛دین و انتقام؛ما زنده‌ایم و خدای منتقم، بیدار، خون‌های بیچارگان از سر انگشت خودخواهان شهوت‎ران که هر یک به نام و رنگی پشت پرده‌های سیاه و سنگرهای ظلم و خیانت و دزدی و جنایت خزیده‌اند، سالیان درازی است فرو می‌ریزد و گاه دست انتقام الهی هر یک از اینان را به جای خویش می‌سپارد و دگر یارانش عبرت نمی‌گیرند.» و با این عبارات موجودیت فدائیان را اعلام می‌کرد:«ای خائنین حقیقت پوش و حق کش وای رنگ بازان منافق، ما آزاده‌ایم و بیداریم، می‌دانیم و ایمان به خدا داریم و نمی‌ترسیم،...»:خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۳۲-۳۳.}}منتشر شد که با آن به صورت رسمی موجودیت خود را اعلام کردند.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹-۲۲۰.</ref>


===حکم ارتداد؛ اجتهاد یا تقلید===
===حکم ارتداد؛ اجتهاد یا تقلید===
۱۷٬۸۸۳

ویرایش