کاربر ناشناس
ملا حسینقلی همدانی: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Fayaz جز (←لید) |
imported>Fayaz جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
'''ملاحسینقلی همدانی''' (۱۲۳۹ هجری قمری-۱۳۱۱ هجری قمری/ ۱۲۰۳ هجری شمسی ـ ۱۲۷۲ هجری شمسی)، عالم و [[عارف]] و [[فقیه]] قرن [[قرن سیزدهم هجری قمری|سیزدهم]] و [[قرن چهاردهم هجری قمری|چهاردهم]] قمری. او در شهرهای [[تهران]]، [[سبزوار]] و [[نجف]] در زمینههای [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[فلسفه]] و [[اخلاق]] از محضر [[:رده:علما|علما]] بهرهمند شد. از اساتید او میتوان به [[شیخ انصاری]] در فقه و اصول و [[سید علی شوشتری]] در اخلاق اشاره نمود. [[میرزا باقر قاضی طباطبایی]]، [[میرزا جواد ملکی تبریزی]]، [[سید محسن امین]]، [[محمد بهاری|محمد بهاری همدانی]]، [[میرزا محمد حسین نائینی]] و [[آخوند خراسانی]]، از جمله شاگردان وی هستند. | '''ملاحسینقلی همدانی''' (۱۲۳۹ هجری قمری-۱۳۱۱ هجری قمری/ ۱۲۰۳ هجری شمسی ـ ۱۲۷۲ هجری شمسی)، عالم و [[عارف]] و [[فقیه]] قرن [[قرن سیزدهم هجری قمری|سیزدهم]] و [[قرن چهاردهم هجری قمری|چهاردهم]] قمری. او در شهرهای [[تهران]]، [[سبزوار]] و [[نجف]] در زمینههای [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[فلسفه]] و [[اخلاق]] از محضر [[:رده:علما|علما]] بهرهمند شد. از اساتید او میتوان به [[شیخ انصاری]] در فقه و اصول و [[سید علی شوشتری]] در اخلاق اشاره نمود. [[میرزا باقر قاضی طباطبایی]]، [[میرزا جواد ملکی تبریزی]]، [[سید محسن امین]]، [[محمد بهاری|محمد بهاری همدانی]]، [[میرزا محمد حسین نائینی]] و [[آخوند خراسانی]]، از جمله شاگردان وی هستند. | ||
برخی معتقدند شیوه سلوک و تعلیم و تربیت همدانی مطابق با شیوه سلوک [[سیدعلی شوشتری]] بود. شیوه سلوک ملاحسینقلی مبتنی بر معرفت نفس، التزام به مراقبه و اهتمام ورزیدن در مراتب چهارگانه آن است. | |||
==زندگی و نسب== | ==زندگی و نسب== | ||
ملاحسینقلی درگزینی نجفی، معروف به ملاحسینقلی شوندی همدانی، در سال ۱۲۳۹ق/ ۱۲۰۳ش در روستای شوند ( | ملاحسینقلی درگزینی نجفی، معروف به ملاحسینقلی شوندی همدانی، در سال ۱۲۳۹ق/ ۱۲۰۳ش در روستای شوند (شهر[[رزن]]، استان[[همدان]]) به دنیا آمد. نسب وی به [[جابر بن عبدالله انصاری]]، از [[صحابه]] [[پیامبر اکرم(ص)]]، میرسد.<ref>مدرس تبریزی، ج۶، ص۳۷۶؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۳۷۳ق، ج۱، ص۶۷۴ و پاورقی ۱</ref> حسینقلی در سفر زیارتی به [[کربلا]] در [[۲۸ شعبان]] [[سال ۱۳۱۱ هجری قمری|۱۳۱۱ق]]/[[۳ اسفند]] [[سال ۱۲۷۲ هجری شمسی|۱۲۷۲ش]] درگذشت و وی را در [[حرم امام حسین(ع)]] دفن کردند.<ref>آقابزرگ طهرانی، ۱۳۷۳ق، ج۱، ص۶۷۷ـ۶۷۸، ص۶۷۷؛ معلم حبیبآبادی، مکارم الآثار، ۱۳۵۲ش، ج۴، ص۱۰۸۸</ref> | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
خط ۷۱: | خط ۷۲: | ||
==روش اخلاقی== | ==روش اخلاقی== | ||
شیوه سلوک ملاحسینقلی مبتنی بر معرفت نفس، التزام به مراقبه و اهتمام ورزیدن در مراتب چهارگانه آن است. <ref>حسینی طهرانی، لب اللباب، ۱۳۸۹ش، ص۱۱۹ـ۱۲۰، ۱۲۳</ref> {{یادداشت|در اولین مرحله، سالک باید واجبات شرعی را به جا آورد و از محرّمات بپرهیزد. وی بر این موضوع چندان تأکید داشت که میتوان شاخصترین مؤلفه سلوکی وی را حفظ حدود [[شریعت]] دانست. وی معتقد بود که محبت الهی با ارتکاب به معاصی جمع شدنی نیست. او در دومین مرحله به سالک توصیه میکند که هرکاری را تنها برای رضای خدا انجام دهد تا این حالت در او ملکه شود. در مرحله سوم باید خدا را پیوسته ناظر برخود بداند. در مرحله چهارم برای آنکه خداوند را حاضر و ناظر در هر لحظه بداند و هر چه غیر حق است را از ذهن دور کند، باید به نفی خواطر بپردازد. از روشهای نفی خواطر در مکتب تربیتی ملاحسینقلی، ذکر، تلاوت [[قرآن]]، عبادت، توسل به [[ائمه معصومین]]، و البته بهترین و سریعترین روش نفی خواطر، توجه به نفس است. رجوع کنید به تائب تبریزی، رهنمودهای پرواپیشگان، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۱، ۲۰۹ـ۲۱۲؛ حسینی طهرانی، لب اللباب، ۱۳۸۹ش، ص۱۱۹ـ۱۲۱، ۱۲۳ـ۱۲۶.}} برخی گفتهاند حسینقلی گاه در خلال درس از بیم آنکه مبادا غفلتی پیش آمده باشد و سخنی برای رضای خداوند نگفته باشد، سکوت میکرده است.<ref>قمی، فوائد الرضویه، ص۱۴۸</ref> | شیوه سلوک ملاحسینقلی مبتنی بر معرفت نفس، التزام به مراقبه و اهتمام ورزیدن در مراتب چهارگانه آن است. <ref>حسینی طهرانی، لب اللباب، ۱۳۸۹ش، ص۱۱۹ـ۱۲۰، ۱۲۳</ref> {{یادداشت|در اولین مرحله، سالک باید واجبات شرعی را به جا آورد و از محرّمات بپرهیزد. وی بر این موضوع چندان تأکید داشت که میتوان شاخصترین مؤلفه سلوکی وی را حفظ حدود [[شریعت]] دانست. وی معتقد بود که محبت الهی با ارتکاب به معاصی جمع شدنی نیست. او در دومین مرحله به سالک توصیه میکند که هرکاری را تنها برای رضای خدا انجام دهد تا این حالت در او ملکه شود. در مرحله سوم باید خدا را پیوسته ناظر برخود بداند. در مرحله چهارم برای آنکه خداوند را حاضر و ناظر در هر لحظه بداند و هر چه غیر حق است را از ذهن دور کند، باید به نفی خواطر بپردازد. از روشهای نفی خواطر در مکتب تربیتی ملاحسینقلی، ذکر، تلاوت [[قرآن]]، عبادت، توسل به [[ائمه معصومین]]، و البته بهترین و سریعترین روش نفی خواطر، توجه به نفس است. رجوع کنید به تائب تبریزی، رهنمودهای پرواپیشگان، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۱، ۲۰۹ـ۲۱۲؛ حسینی طهرانی، لب اللباب، ۱۳۸۹ش، ص۱۱۹ـ۱۲۱، ۱۲۳ـ۱۲۶.}} برخی گفتهاند حسینقلی گاه در خلال درس از بیم آنکه مبادا غفلتی پیش آمده باشد و سخنی برای رضای خداوند نگفته باشد، سکوت میکرده است.<ref>قمی، فوائد الرضویه، ص۱۴۸</ref> | ||
==از نگاه دیگران== | ==از نگاه دیگران== | ||
* [[آقا بزرگ تهرانی]] – که دو سال پس از رحلت ملاحسینقلی همدانی وارد [[عراق]] شد –او را بر روش و طریقه [[سید ابن طاووس]] دانسته است. به عقیده وی، ملاحسینقلی بر بیشتر علمای طبقه بعد از خود حق دارد و شاگردان او ستارگان زینت بخش آسمان علم و فضلیتاند. وی از اینکه محضر او را درک نکرده تأسف خورده و خوشحال بوده که شاگردان او را درک کرده است. به نظر او، شاگردان آخوند، علم را با عمل آمیختهاند.<ref>آقابزرگ طهرانی، ۱۳۷۳ق، ج۱، ص۶۷۷ـ۶۷۸، ص۶۷۵</ref> | * [[آقا بزرگ تهرانی]] – که دو سال پس از رحلت ملاحسینقلی همدانی وارد [[عراق]] شد –او را بر روش و طریقه [[سید ابن طاووس]] دانسته است. به عقیده وی، ملاحسینقلی بر بیشتر علمای طبقه بعد از خود حق دارد و شاگردان او ستارگان زینت بخش آسمان علم و فضلیتاند. وی از اینکه محضر او را درک نکرده تأسف خورده و خوشحال بوده که شاگردان او را درک کرده است. به نظر او، شاگردان آخوند، علم را با عمل آمیختهاند.<ref>آقابزرگ طهرانی، ۱۳۷۳ق، ج۱، ص۶۷۷ـ۶۷۸، ص۶۷۵</ref> | ||
* [[سید محسن امین]]<ref>ج۶، ص۱۳۶</ref> نیز درباره ملاحسینقلی نوشته است که در میان معاصرانش برای او، در علم اخلاق و تهذیب نفوس، نظیری یافت نمیشود. | * [[سید محسن امین]]<ref>ج۶، ص۱۳۶</ref> نیز درباره ملاحسینقلی نوشته است که در میان معاصرانش برای او، در علم اخلاق و تهذیب نفوس، نظیری یافت نمیشود. |