imported>Akhlaghi |
imported>Akhlaghi |
خط ۳۵: |
خط ۳۵: |
| ===دیدگاه مفسرین شیعه=== | | ===دیدگاه مفسرین شیعه=== |
| مفسرین شیعه بر این باور اند که تشريع در آیه شریفه مانند ساير تشريعات قرآنى ابدى و دائمى است و حكم مورد نظر آيه مربوط به هر چيزى است كه غنيمت شمرده شود، هر چند غنيمت جنگى ماخوذ از كفار نباشد، مانند استفاده هاى كسبى و مرواريدهايى كه با غوص از دريا گرفته مى شود و كشتى رانى و استخراج معادن و گنج. آرى، هرچند كه مورد نزول آيه غنيمت جنگى است، و ليكن خصوصیت مورد به کلی بودن مفهوم آیه آسیبی نمی رساند. | | مفسرین شیعه بر این باور اند که تشريع در آیه شریفه مانند ساير تشريعات قرآنى ابدى و دائمى است و حكم مورد نظر آيه مربوط به هر چيزى است كه غنيمت شمرده شود، هر چند غنيمت جنگى ماخوذ از كفار نباشد، مانند استفاده هاى كسبى و مرواريدهايى كه با غوص از دريا گرفته مى شود و كشتى رانى و استخراج معادن و گنج. آرى، هرچند كه مورد نزول آيه غنيمت جنگى است، و ليكن خصوصیت مورد به کلی بودن مفهوم آیه آسیبی نمی رساند. |
| و همچنين از ظاهر مصارفى كه برشمرده و فرموده:" لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ" برمىآيد كه مصارف خمس منحصر در آنها است، و براى هر يك از آنها سهمى است، به اين معنا كه هر كدام مستقل در گرفتن سهم خود مىباشند، هم چنان كه نظير آن از آيه زكات استفاده مىشود، نه اينكه منظور از ذكر مصارف از قبيل ذكر مثال باشد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 91.</ref>
| |
| و ظاهر الآية أنها مشتملة على تشريع مؤبد كما هو ظاهر التشريعات القرآنية، و أن الحكم متعلق بما يسمى غنما و غنيمة سواء كان غنيمة حربية مأخوذة من الكفار أو غيرها مما يطلق عليه الغنيمة لغة كأرباح المكاسب و الغوص و الملاحة و المستخرج من الكنوز و المعادن، و إن كان مورد نزول الآية هو غنيمة الحرب فليس للمورد أن يخصص.
| |
| و كذا ظاهر ما عد من موارد الصرف بقوله: «لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ» انحصار الموارد في هؤلاء الأصناف، و أن لكل منهم سهما بمعنى استقلاله في أخذ السهم كما يستفاد مثله من آية الزكاة من غير أن يكون ذكر الأصناف من قبيل التمثيل.
| |
| فهذا كله مما لا ريب فيه بالنظر إلى المتبادر من ظاهر معنى الآية، و عليه وردت الأخبار من طرق الشيعة عن أئمة أهل البيت (ع) و قد اختلفت كلمات المفسرين من أهل السنة في تفسير الآية و سنتعرض لها في البحث الروائي التالي إن شاء الله تعالى.
| |
| بنا بر اين آنها كه يك سهم از خمس را متعلق به همه خويشاوندان پيامبر مى دانند در برابر اين سؤال قرار مىگيرند كه اين چه امتيازى است كه اسلام براى اقوام و بستگان پيامبر ص قائل شده است، در حالى كه مىدانيم اسلام ما فوق نژاد و قوم و قبيله است.
| |
| ولى اگر آن را مخصوص امامان اهل بيت بدانيم با توجه به اينكه آنها جانشينان پيامبر و رهبران حكومت اسلامى بوده و هستند علت دادن اين يك سهم از خمس به آنها روشن مىگردد، به تعبير ديگر" سهم خدا" و" سهم پيامبر" و" سهم ذى القربى" هر سه سهم متعلق به" رهبر حكومت اسلامى" است، او زندگى ساده خود را از آن اداره مىكند و بقيه را در مخارج گوناگونى كه لازمه مقام رهبرى امت است مصرف خواهد نمود، يعنى در حقيقت در نيازهاى جامعه و مردم.
| |
| بعضى از مفسران اهل سنت مانند نويسنده" المنار" چون" ذى القربى" را همه خويشاوندان دانسته است، براى پاسخ اشكال فوق به دست و پا افتاده و براى حكومت اسلامى پيامبر تشريفاتى قائل شده و او را موظف دانسته كه قوم و قبيله خويش را بوسيله اموال گرد خود نگاه دارد!، روشن است كه چنين منطقى به هيچ وجه با منطق حكومت جهانى و انسانى و حذف امتيازات قبيلگى سازگار نيست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 7، ص 174</ref>
| |
|
| |
|
| | و همچنين از ظاهر مصارفى كه برشمرده و فرموده: {{حدیث|لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ}} برمى آيد كه مصارف خمس منحصر در آنها است، و براى هر يك از آنها سهمى است، به اين معنا كه هر كدام مستقل در گرفتن سهم خود مى باشند، نه اينكه منظور از ذكر مصارف از قبيل ذكر مثال باشد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 91.</ref> |
| ===دیدگاه مفسرین اهل سنت=== | | ===دیدگاه مفسرین اهل سنت=== |
| | مفسرین اهل سنت غنیمت را تنها به غنایم جنگی منحصر می دانند و معتقدند که |
| | |
| ==شبهات و پاسخ ها== | | ==شبهات و پاسخ ها== |
| ==پانویس== | | ==پانویس== |