Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۹۴
ویرایش
imported>Seamoosavi |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
===تفسیر شیعه=== | ===تفسیر شیعه=== | ||
مفسران، متکلمان و محدثان [[شیعه|شیعی]] از دیرباز امانت را مرتبط با [[ولایت]] و [[امامت]] در جامعه و در حوزه [[خلافت|خلافت اسلامی]] با وجهه الهی دانستهاند و از همین روی، نه تنها از امانت به «ولایت امیر مؤمنان علی(ع)» تعبیر کردهاند، بلکه استمرار نظریه امامت را به عنوان امانت الهی، در خور حفظ و حراست یافتهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۹۸؛محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۷۳ ۲۷۵؛استرابادی، تأویل الایات الظاهره، ج۱، ص۴۶۰؛هاشم بحرانی، البرهان، ج۳، ص۳۴۰_۳۴۲؛حویزی، نورالثقلین، ج۴، ص۳۰۹_۳۱۲؛محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۳۵۰</ref> این تفسیر به استناد اخباری از [[ائمه(ع)]] تأکید دارد که «اهل امانات» در آیه «{{عربی|إِنَّ | مفسران، متکلمان و محدثان [[شیعه|شیعی]] از دیرباز امانت را مرتبط با [[ولایت]] و [[امامت]] در جامعه و در حوزه [[خلافت|خلافت اسلامی]] با وجهه الهی دانستهاند و از همین روی، نه تنها از امانت به «ولایت امیر مؤمنان علی(ع)» تعبیر کردهاند، بلکه استمرار نظریه امامت را به عنوان امانت الهی، در خور حفظ و حراست یافتهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۹۸؛محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۷۳ ۲۷۵؛استرابادی، تأویل الایات الظاهره، ج۱، ص۴۶۰؛هاشم بحرانی، البرهان، ج۳، ص۳۴۰_۳۴۲؛حویزی، نورالثقلین، ج۴، ص۳۰۹_۳۱۲؛محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۳۵۰</ref> این تفسیر به استناد اخباری از [[ائمه(ع)]] تأکید دارد که «اهل امانات» در آیه «{{عربی|إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُکمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَیٰ أَهْلِهَا}}»<ref>خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید. آیه۵۸ سوره نساء</ref> «[[امامان]]»اند، و «امانت» چیزی جز «امامت» نیست که هر یک از امامان باید آن را به هنگام رحلت به امام پس از خود تسلیم کند.<ref>ابوالفتوح رازی، روح الجنان، ج۱، ص۷۸۳_۷۸۴؛طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۹۸</ref> | ||
علامه طباطبایی در [[تفسیر المیزان]] مراد از پذیرش امانت را پذیرش [[ولایت]] خداوند دانسته و امانت را | علامه طباطبایی در [[تفسیر المیزان]] مراد از پذیرش امانت را پذیرش [[ولایت]] خداوند دانسته و امانت را کمالی معرفی میکند که با داشتن اعتقادات حق و انجام اعمال صالح حاصل میشود. [[خداوند]]، انسان حامل چنین امانتی را برای خود خالص کرده و خود عهدهدار کارهای او میشود. در این کمال، هیچ موجودی، نه آسمان و نه زمین و نه غیر آن دو شریک انسان نیست. بر این اساس معنای آیه چنین خواهد بود: اگر ولایت الهی را با وضع آسمانها و زمین مقایسه کنی، خواهی دید که اینها تاب حمل آن را ندارند و تنها انسان میتواند حامل آن باشد، و معنای امتناع آسمانها و زمین، و پذیرفتن و حمل آن به وسیله انسان این است که در انسان استعداد و صلاحیت این پذیرش وجود دارد ولی در آسمانها و زمین نیست.<ref>محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمدباقر موسوی، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳، ج۱۶، ص۵۲۵</ref> علامه، ولایت [[اهل بیت]] که در برخی روایات تفسیری آیه وارد شده{{یادداشت|مانند: ٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَینَ أَنْ یحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولًا. قَالَ: هِی وَلَایةُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع. اصول کافی، چاپ اسلامیه، ج۱، ص۴۱۳، ح ۲}} را یکی از مصادیق این ولایت الهی میداند.<ref>محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمدباقر موسوی، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳، ج۱۶، ص۵۳۳</ref> | ||
=== تفسیر عرفانی === | === تفسیر عرفانی === | ||
عقل، اختیار و معرفت، تعابیری است که عارفان از امانت ارائه کردهاند<ref>عزیزالدین نسفی، الانسان الکامل، ص۲۵۲؛ مولوی، مثنوی معنوی، ص۱۱۹</ref> برخی از آنان نیز امانت را به «سرّ توحید»، یا «اسرار الهی» و «نور محمدی» تفسیر کردهاند.<ref>علاءالدوله سمنانی، العروة لاهل الخلوة و الجلوه، ج۱، ص۳۵۴؛ حیدر آملی، جامعالاسرار، ج۱، ص۱۹</ref> البته این تفاسیر با تفاسیر غیر عرفانی نیز قابل جمع است. | عقل، اختیار و معرفت، تعابیری است که عارفان از امانت ارائه کردهاند<ref>عزیزالدین نسفی، الانسان الکامل، ص۲۵۲؛ مولوی، مثنوی معنوی، ص۱۱۹</ref> برخی از آنان نیز امانت را به «سرّ توحید»، یا «اسرار الهی» و «نور محمدی» تفسیر کردهاند.<ref>علاءالدوله سمنانی، العروة لاهل الخلوة و الجلوه، ج۱، ص۳۵۴؛ حیدر آملی، جامعالاسرار، ج۱، ص۱۹</ref> البته این تفاسیر با تفاسیر غیر عرفانی نیز قابل جمع است. | ||
==منظور از عرضه بر آسمانها و زمین== | ==منظور از عرضه بر آسمانها و زمین== | ||
در پاسخ به این | در پاسخ به این که منظور از عرضه بر آسمانها و زمین و کوهها چه بوده، اقوال متفاوتی از سوی مفسّران مطرح شده است:<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,5166/Pattern,%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AA حمید نوروزی، «تفسیر آیه امانت»]</ref> | ||
# عرضه به معنای مجازی آن میباشد و آیه تنها | # عرضه به معنای مجازی آن میباشد و آیه تنها یک تمثیل و فرض و به نوعی بیان حال است.<ref>امین الاسلام الطبرسی، مجمع البیان، ترجمه احمد بهشتی و دیگران، تهران، فراهانی، ۱۳۶۰، ج۲۰، ص۱۸۹/ص۱۹۰</ref> | ||
# عرضه، نوعی مقایسه بین آسمانها و زمین با امانت بوده و منظور آیه این است | # عرضه، نوعی مقایسه بین آسمانها و زمین با امانت بوده و منظور آیه این است که در این سنجش و سبک و سنگین کردن، معلوم میشود که امانت، سنگینتر از آسمانها و زمین و کوه هاست و اینها توان حمل آن را ندارند.<ref>ابراهیم عاملی، تفسیرالعاملی، مشهد، ۱۳۶۳، ج۷، ص۱۹۸</ref> | ||
# عرضه به معنای حقیقی آن میباشد و منظور این است | # عرضه به معنای حقیقی آن میباشد و منظور این است که امانت بر اهل آسمانها و زمین و کوهها عرضه شد و تنها انسان آن را پذیرفت و برداشت.<ref>امین الاسلام الطبرسی، مجمع البیان، ترجمه احمد بهشتی و دیگران، تهران، فراهانی، ۱۳۶۰، ج۲۰، ص۱۸۹</ref> | ||
# بیشتر مفسّرانی | # بیشتر مفسّرانی که دارای ذوق و مشرب عرفانی هستند معتقدند عرضه به معنای حقیقی آن مراد است و چون در دیدگاه قرآن همه هستی دارای شعور است، معنای ظاهر آیه که سخن گفتن موجودات عالم با زبانی متناسب با آنها است هیچ بُعدی ندارد.<ref> محی الدین عربی، فتوحات المکیه، بیروت، دارصادر، ج۲، ص۷۷</ref> قرآن کریم همه موجودات را دارای حیات و شعور معرفی میکند. سخن گفتن خداوند با آسمان و زمین و اباء و ترسیدن آنها از حمل امانت در این آیه نیز دلیلی بر شعور موجودات عالم بوده و تأییدی برای قول اخیر است.<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,5166/Pattern,%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AA حمید نوروزی، «تفسیر آیه امانت»]</ref> | ||
از ظاهر آیه استفاده میشود | از ظاهر آیه استفاده میشود که آسمان و زمین به خاطر نوعی هراس، از پذیرفتن امانت سرباز زدند. در برخی [[روایات]] آمده است هنگامی که امانت بر آنها عرضه شد گفتند: پروردگارا، امانت را بدون [[ثواب]] و عقاب حمل میکنیم، اما در مقابل ثواب و عقاب حمل نمیکنیم. در [[نهج البلاغه]] آمده است که آنها امانت را نپذیرفتند چون از عقوبت آن ترسیدند و به عقل آنها چیزی رسید که به عقل انسان، که ضعیفتر از آنهاست نرسید، چرا که انسان ظلوم و جهول بود.<ref>نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه ۱۹۹</ref> | ||
==مدح یا ذم؟== | ==مدح یا ذم؟== | ||
در اینکه آیه درصدد مدح انسان است یا ذم او، سه دیدگاه متفاوت وجود دارند:<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,5166/Pattern,%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AA حمید نوروزی، «تفسیر آیه امانت»]</ref> | در اینکه آیه درصدد مدح انسان است یا ذم او، سه دیدگاه متفاوت وجود دارند:<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,5166/Pattern,%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AA حمید نوروزی، «تفسیر آیه امانت»]</ref> | ||
# بیشتر مفسران معتقدند آیه در بیان مدح گروهی از انسانها و ذمّ گروهی دیگر است. انسان حامل امانت گاهی امین است و گاهی ظلوم و جهول و خائن. در اینجا نیز انسان حامل امانت خدا و ممدوح است، مگر انسانهای ظلوم و جهول. مؤید این قول آیه بعدی است | # بیشتر مفسران معتقدند آیه در بیان مدح گروهی از انسانها و ذمّ گروهی دیگر است. انسان حامل امانت گاهی امین است و گاهی ظلوم و جهول و خائن. در اینجا نیز انسان حامل امانت خدا و ممدوح است، مگر انسانهای ظلوم و جهول. مؤید این قول آیه بعدی است که هدف از عرضه امانت را جدا شدن انسان مؤمن از منافق و مشرک میداند.{{یادداشت|{{عربی|لِّیعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکینَ وَالْمُشْرِکاتِ وَیتُوبَ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ۗوَکانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا|هدف این بود که خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب کند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان باایمان بفرستد؛ خداوند همواره آمرزنده و رحیم است! }} سوره احزاب، آیه ۷۳}} | ||
# در دیدگاه برخی مفسّران آیه درصدد مدح انسان و بیان عظمت و | # در دیدگاه برخی مفسّران آیه درصدد مدح انسان و بیان عظمت و کرامت اوست و به ویژگی ممتاز وی بر سایر موجودات اشاره میکند. در این دیدگاه، حتی ظلوم و جهول هم مدح انسان است. انسان ظلوم است، چرا که همه حدود و تقیدات را پاره میکند و به مقام اطلاق میرسد، و جهول است، چرا که از هرچه غیر خداست غافل میباشد و به مقام فنا رسیده است.<ref>سلطان علیشاه، بیان السعادة فی مقامات العبادة، چ دوم، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴، ج۳، ص۲۵۷</ref> | ||
# برخی از مفسّران نیز آیه را به طور | # برخی از مفسّران نیز آیه را به طور کلی در ذمّ انسان میدانند و هدف آن را بیان جرأت او بر گناه و نفاق و شرک به عنوان خصوصیت منحصر به فرد او میشمارند. این مفسّران حمل امانت را به معنای خیانت و تضییع میدانند.<ref>امین الدین ابوعلی طبرسی، جوامع الجامع، ج۳، ص۳۳۶</ref> | ||
== امانت در ادبیات == | == امانت در ادبیات == |