پرش به محتوا

آیه امانت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ ژوئن ۲۰۱۶
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Pourrezaei
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Pourrezaei
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
عقل، اختیار و معرفت، تعابیری است که عارفان از امانت ارائه کرده‌اند<ref>عزیزالدین نسفی، الانسان الکامل، ص۲۵۲؛ مولوی، مثنوی معنوی، ص۱۱۹</ref> برخی از آنان نیز امانت را به «سرّ توحید»، یا «اسرار الهی» و «نور محمدی» تفسیر کرده‌اند.<ref>علاءالدوله سمنانی، العروة لاهل الخلوة و الجلوه، ج۱، ص۳۵۴؛ حیدر آملی، جامعالاسرار، ج۱، ص۱۹</ref> البته این تفاسیر با تفاسیر غیر عرفانی نیز قابل جمع است.
عقل، اختیار و معرفت، تعابیری است که عارفان از امانت ارائه کرده‌اند<ref>عزیزالدین نسفی، الانسان الکامل، ص۲۵۲؛ مولوی، مثنوی معنوی، ص۱۱۹</ref> برخی از آنان نیز امانت را به «سرّ توحید»، یا «اسرار الهی» و «نور محمدی» تفسیر کرده‌اند.<ref>علاءالدوله سمنانی، العروة لاهل الخلوة و الجلوه، ج۱، ص۳۵۴؛ حیدر آملی، جامعالاسرار، ج۱، ص۱۹</ref> البته این تفاسیر با تفاسیر غیر عرفانی نیز قابل جمع است.
===تفاسیر دیگر===
===تفاسیر دیگر===
*تفسیر امانت به کلمه توحید: لااِله اِلاَّ اللّه؛ فخرالدین رازی این تفسیر را قبول ندارد.<ref>۲۵/۲۳۵</ref> به باور او اگر مراد از امانت، کلمه توحید باشد، با نص آیه امانت متناقض خواهد بود؛ چراکه آسمانها و زمین و کوهها، به زبان خود تسبیح خداوند میگویند.
*تفسیر امانت به کلمه توحید: لااِله اِلاَّ اللّه؛ فخرالدین رازی این تفسیر را قبول ندارد.<ref>۲۵/۲۳۵</ref> به باور او اگر مراد از امانت، کلمه توحید باشد، با نص آیه امانت متناقض خواهد بود؛ چراکه آسمانها و زمین و کوهها، به زبان خود تسبیح خداوند می‌گویند.
*تفسیر امانت به [[غسل جنابت]]، به اعتبار آنکه انسان بدون طهارت بر دین خود امان نمییابد.<ref>قس: طبری، ۲۲/۳۹؛ نک: ابن عربی، محمد، همانجا؛ ابوالفتوح، ۴/۳۴۹</ref>  
*تفسیر امانت به [[غسل جنابت]]، به اعتبار آنکه انسان بدون طهارت بر دین خود امان نمی‌یابد.<ref>قس: طبری، ۲۲/۳۹؛ نک: ابن عربی، محمد، همانجا؛ ابوالفتوح، ۴/۳۴۹</ref>  
* تفسیر امانت به «فَرْج» به اعتبار اینکه نخستین چیزی بوده که خدای تعالی از وجود آدمی آفریده است و از لحاظ نگاه داشتن آن از حرام و اجتناب از فحشا میتواند یک تفسیر اخلاقی محسوب شود..<ref>نک: همانجا؛ شیخ طوسی، ۸/۳۶۷؛ میبدی، نیز غزالی، محمد، همانجاها</ref>
* تفسیر امانت به «فَرْج» به اعتبار اینکه نخستین چیزی بوده که خدای تعالی از وجود آدمی آفریده است و از لحاظ نگاه داشتن آن از حرام و اجتناب از فحشا می‌تواند یک تفسیر اخلاقی محسوب شود.<ref>نک: همانجا؛ شیخ طوسی، ۸/۳۶۷؛ میبدی، نیز غزالی، محمد، همانجاها</ref>
 
*تفسیر امانت به «عدالت» نیز می‌تواند تفسیری اجتماعی - سیاسی تلقی شود. با تفسیر امانت به عدل -چه از طریق تفسیر آن به عقل،<ref>راغب،معجم مفردات الفاظ القرآن، ۲۲</ref> و چه از طریق رعایت شئون امور اجتماع برپایه موجبات شریعت- حاکمان جوامع، بنابر نص «اِن اللّه یأْمُرُکم اَن تُؤَدّوا الاْمانات اِلی اَهْلِها...»<ref>سوره نساء، آیه۵۸</ref> مأمورند تا صلاح جامعه را رعایت کرده و مردم را بنابر قوانین و احکام دین هدایت کنند.<ref>نک: الایضاح، ۹۵؛ مجلسی، همان، ۲۳/۲۷۳</ref>
*تفسیر امانت به «عدالت» نیز میتواند تفسیری اجتماعی - سیاسی تلقی شود. با تفسیر امانت به عدل -چه از طریق تفسیر آن به عقل،<ref>راغب،معجم مفردات الفاظ القرآن، ۲۲</ref> و چه از طریق رعایت شئون امور اجتماع برپایه موجبات شریعت- حاکمان جوامع، بنابر نص «اِن اللّه یأْمُرُکم اَن تُؤَدّوا الاْمانات اِلی اَهْلِها...»<ref>سوره نساء، آیه۵۸</ref> مأمورند تا صلاح جامعه را رعایت کرده و مردم را بنابر قوانین و احکام دین هدایت کنند..<ref>نک: الایضاح، ۹۵؛ مجلسی، همان، ۲۳/۲۷۳</ref>


== امانت در ادبیات ==
== امانت در ادبیات ==
اهمیت مفهوم آیه امانت، در آثار عرفانی و ادبی، اعم از نثر و نظم بازتاب بسیاری دارد و ادیبان در موارد متعددی به این مفهوم استشهاد کردهاند. شاید معروفترین این موارد همان بیت معروف [[حافظ]] است که گفته است:
اهمیت مفهوم آیه امانت، در آثار عرفانی و ادبی، اعم از نثر و نظم بازتاب بسیاری دارد و ادیبان در موارد متعددی به این مفهوم استشهاد کرده‌اند. شاید معروفترین این موارد همان بیت معروف [[حافظ]] است که گفته است:


{{شعر۲|عرض=۷۰
{{شعر۲|عرض=۷۰
خط ۴۹: خط ۴۸:
{{شعر۲|عرض=۷۰
{{شعر۲|عرض=۷۰
| نپذیرفت آسمان بار امانت| که عاشق بود و ترسید از خطایی}}
| نپذیرفت آسمان بار امانت| که عاشق بود و ترسید از خطایی}}
[[خواجه عبدالله انصاری]] نیز در مناجات به درگاه خداوند میگوید:
[[خواجه عبدالله انصاری]] نیز در مناجات به درگاه خداوند می‌گوید:
<ref>محمدجواد شریعت، سخنان پیر هرات، «رساله دل و جان»، تهران، سپهر، ۱۳۶۱، ص۳</ref>
<ref>محمدجواد شریعت، سخنان پیر هرات، «رساله دل و جان»، تهران، سپهر، ۱۳۶۱، ص۳</ref>


:«الهی اگر نه امانت را امینم، آن زمان که امانت مینهادی دانستی که چنینم.»
:«الهی اگر نه امانت را امینم، آن زمان که امانت می‌نهادی دانستی که چنینم.»


== پانویس ==
== پانویس ==
کاربر ناشناس