کاربر ناشناس
تلقین میت: تفاوت میان نسخهها
←تاریخچه
imported>Eahmadian بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Eahmadian |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
تلقین از زمان [[پیامبر اکرم(ص)]] رایج بود <ref group="یادداشت">از ابن عباس نقل شده که پیامبر هنگام دفن فاطمه بنت اسد، مادر حضرت علی(ع)، بالای سرش ایستاد و گفت: «ای فاطمه! وقتی منکر و نکیر نزد تو آمدند و درباره پروردگارت از تو سؤال کردند، در جوابشان بگو: الله خدای من و محمد ، پیامبرم و اسلام دینم و قرآن کتابم است و فرزندم، امام و ولی من است.» وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۱۷۶</ref> پس از پیامبر(ص)، ائمه(ع) شیوه و مفاد تلقین را به شیعیان آموزش دادند که در روایات متعدد آمده است.<ref group="یادداشت"> تلقینی که در آستانه [[مرگ]] در [[روایات]] بیان شده، بدین صورت است: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِیمُ الْکرِیمُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْعَلِی الْعَظِیمُ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَینَهُنَّ وَ مَا تَحْتَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین: یعنی هیچ معبودی نیست که در خور پرستش باشد جز ذات واجب الوجودی که مستجمع جمیع صفات کمالیه و حلیم و بردبار و کریم است، نیست معبودی جز خدای یگانه بلند مرتبه و عظیم الشأن منزّه و پاک میدانم پروردگار آسمانهای هفتگانه را و آنچه در آنهاست و آنچه در میان آنها و زیر آنها است و او پروردگار عرش عظیم است و درود بر فرستادگان الهی و حمد و ثنا مخصوص خداوند پروردگار عالمیان است». من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص: ۱۳۲</ref> | تلقین از زمان [[پیامبر اکرم(ص)]] رایج بود <ref group="یادداشت">از ابن عباس نقل شده که پیامبر هنگام دفن فاطمه بنت اسد، مادر حضرت علی(ع)، بالای سرش ایستاد و گفت: «ای فاطمه! وقتی منکر و نکیر نزد تو آمدند و درباره پروردگارت از تو سؤال کردند، در جوابشان بگو: الله خدای من و محمد ، پیامبرم و اسلام دینم و قرآن کتابم است و فرزندم، امام و ولی من است.» وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۱۷۶</ref> پس از پیامبر(ص)، ائمه(ع) شیوه و مفاد تلقین را به شیعیان آموزش دادند که در روایات متعدد آمده است.<ref group="یادداشت"> تلقینی که در آستانه [[مرگ]] در [[روایات]] بیان شده، بدین صورت است: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِیمُ الْکرِیمُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْعَلِی الْعَظِیمُ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَینَهُنَّ وَ مَا تَحْتَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین: یعنی هیچ معبودی نیست که در خور پرستش باشد جز ذات واجب الوجودی که مستجمع جمیع صفات کمالیه و حلیم و بردبار و کریم است، نیست معبودی جز خدای یگانه بلند مرتبه و عظیم الشأن منزّه و پاک میدانم پروردگار آسمانهای هفتگانه را و آنچه در آنهاست و آنچه در میان آنها و زیر آنها است و او پروردگار عرش عظیم است و درود بر فرستادگان الهی و حمد و ثنا مخصوص خداوند پروردگار عالمیان است». من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص: ۱۳۲</ref> | ||
رسول خدا(ص) فرمود: مردگانتان را پیش از مرگ با «لا إله إلّااللَّه» تلقین کنید، هر کس آخرین سخن | رسول خدا(ص) فرمود: مردگانتان را پیش از مرگ با «لا إله إلّااللَّه» تلقین کنید، هر کس آخرین سخن زندگیاش کلمه «لا إله الّا اللَّه» باشد به [[بهشت]] خواهد رفت.<ref> من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص: ۱۳۲</ref> در منابع شیعه پس از شهادت به [[توحید]] و [[نبوت]] [[پیامبر اکرم|رسول کرم(ص)]]، شهادت به حقانیت [[ائمه(ع)]] نیز در تلقین آمده است.<ref> من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص: ۱۳۴، حدیث ۳۵۶</ref> | ||
اعتقادات و کارهای گذشته انسان در اینجا بسیار مؤثر است<ref group="یادداشت">امام صادق علیهالسلام فرمود: در زمان رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله مردی از اهل مدینه در حالت بیماری که با همان بیماری از دنیا رفت زبانش گرفته و بسته شد رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله بر او وارد شد و باو فرمود: بگو: «لا إله إلا اللَّه» بیمار نتوانست بگوید، پیامبر(ص) دوباره این سخن را باو تکرار کرد و باز آن شخص نتوانست، در این هنگام زنی بالای سر بیمار ایستاده بود رسول خدا(ص) باو فرمود: آیا این مرد مادرش زنده است؟ آن زن عرض کرد: آری یا رسول اللَّه من مادر اویم، رسول خدا(ص) باو فرمود: آیا تو از او راضی هستی یا خیر؟ عرضکرد: نه تنها راضی نیستم بلکه از او خشمگین هم هستم، رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله بآن زن فرمود: من مایلم که تو از او بگذری و راضی و خشنود شوی عرضکرد: یا رسول اللَّه من برای خشنودی خاطر شما از او راضی شدم، پس پیامبر(ص) به بیمار فرمود: بگو «لا إله إلا اللَّه» و او گفت: «لا إله إلّا اللَّه». من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص: ۱۳۲.</ref> و تلقین تنها نقش کمککننده برای انسان را دارد نه جایگزینی برای اعتقادات او. | اعتقادات و کارهای گذشته انسان در اینجا بسیار مؤثر است<ref group="یادداشت">امام صادق علیهالسلام فرمود: در زمان رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله مردی از اهل مدینه در حالت بیماری که با همان بیماری از دنیا رفت زبانش گرفته و بسته شد رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله بر او وارد شد و باو فرمود: بگو: «لا إله إلا اللَّه» بیمار نتوانست بگوید، پیامبر(ص) دوباره این سخن را باو تکرار کرد و باز آن شخص نتوانست، در این هنگام زنی بالای سر بیمار ایستاده بود رسول خدا(ص) باو فرمود: آیا این مرد مادرش زنده است؟ آن زن عرض کرد: آری یا رسول اللَّه من مادر اویم، رسول خدا(ص) باو فرمود: آیا تو از او راضی هستی یا خیر؟ عرضکرد: نه تنها راضی نیستم بلکه از او خشمگین هم هستم، رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله بآن زن فرمود: من مایلم که تو از او بگذری و راضی و خشنود شوی عرضکرد: یا رسول اللَّه من برای خشنودی خاطر شما از او راضی شدم، پس پیامبر(ص) به بیمار فرمود: بگو «لا إله إلا اللَّه» و او گفت: «لا إله إلّا اللَّه». من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص: ۱۳۲.</ref> و تلقین تنها نقش کمککننده برای انسان را دارد نه جایگزینی برای اعتقادات او. |