کاربر ناشناس
سیاحت غرب (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Qorbanzadeh بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Qorbanzadeh بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
هنگامی كه من جان به جان آفرین تسلیم كردم دیدم ایستادهام وبیماری بدنی كه داشتم ندارم وتندرستم وخویشان من دراطراف جنازه برایم گریه میكنند ومن از گریه آنها اندوهگینم و به آنها میگویم من نمردهام بلكه بیماریم رفع شده كسی گوش به حرف من نمیكند. | هنگامی كه من جان به جان آفرین تسلیم كردم دیدم ایستادهام وبیماری بدنی كه داشتم ندارم وتندرستم وخویشان من دراطراف جنازه برایم گریه میكنند ومن از گریه آنها اندوهگینم و به آنها میگویم من نمردهام بلكه بیماریم رفع شده كسی گوش به حرف من نمیكند. | ||
گویا مرا نمیبینند و صدای مرا نمیشنوند.دانستم كه آنها ازمن دورند و من نظر آشنایی و دوستی به آن جنازه دارم. جنازه را بعدازغسل و دیگر كارها به قبرستان بردند و من هم جزءآنها رفتم ودرمیان آنها بعضی از جانوران وحشی و درندگانی میدیدم كه ازآنها وحشت داشتم ولی دیگران وحشت نداشتند وآنها نیز اذیتی نداشتند گویا اهلی وبه آنها مانوس بودند. جنازه را سرازیر گور نمودند ومن در گور ایستاده تماشا میكردم ودر آن حال مرا ترس و وحشت فرا گرفته بود بهویژه وقتی دیدم در قبر جانورانی پیدا شدند و... . <ref>نجفی قوچانی، محمدحسن، «سیاحت غرب»، ص 65</ref> | گویا مرا نمیبینند و صدای مرا نمیشنوند.دانستم كه آنها ازمن دورند و من نظر آشنایی و دوستی به آن جنازه دارم. جنازه را بعدازغسل و دیگر كارها به قبرستان بردند و من هم جزءآنها رفتم ودرمیان آنها بعضی از جانوران وحشی و درندگانی میدیدم كه ازآنها وحشت داشتم ولی دیگران وحشت نداشتند وآنها نیز اذیتی نداشتند گویا اهلی وبه آنها مانوس بودند. جنازه را سرازیر گور نمودند ومن در گور ایستاده تماشا میكردم ودر آن حال مرا ترس و وحشت فرا گرفته بود بهویژه وقتی دیدم در قبر جانورانی پیدا شدند و... . <ref>نجفی قوچانی، محمدحسن، «سیاحت غرب»، ص 65</ref> | ||
==استقبال مردم از کتاب سیاحت غرب== | |||
==فیلم سیاحت غرب== | |||
==مقایسه بین سیاحت غرب قوچانی و کمدی الاهی دانته== | ==مقایسه بین سیاحت غرب قوچانی و کمدی الاهی دانته== |