کاربر ناشناس
حوامیم: تفاوت میان نسخهها
اصلاح ارقام
imported>Pakzad بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Pakzad (اصلاح ارقام) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
==تفسیر «حم» == | ==تفسیر «حم» == | ||
چون درباره معنای حروف مقطّعه رأی قاطع وجود ندارد، در تفسیر «حم» نیز تشتت آرا و اقوال به چشم میخورد، از جمله: | چون درباره معنای حروف مقطّعه رأی قاطع وجود ندارد، در تفسیر «حم» نیز تشتت آرا و اقوال به چشم میخورد، از جمله: | ||
* حم را نامی از نامهای [[خدا]]، نام سوره، نام قرآن و سوگند خدا به [[حلم]] و مُلک خویش دانستهاند. گفتهاند از کنار هم گذاشتن «الر» و «حم» و «ن»، واژه «الرحمن» به دست میآید.<ref> رجوع کنید به ابن قتیبه، ص۳۶؛ میبدی، کشف الاسرار و عدةالابرار، ۱۳۶۱ش، ج۸، ص۴۴۷-۴۴۸؛ ابوالفتوح | * حم را نامی از نامهای [[خدا]]، نام سوره، نام قرآن و سوگند خدا به [[حلم]] و مُلک خویش دانستهاند. گفتهاند از کنار هم گذاشتن «الر» و «حم» و «ن»، واژه «الرحمن» به دست میآید.<ref> رجوع کنید به ابن قتیبه، ص۳۶؛ میبدی، کشف الاسرار و عدةالابرار، ۱۳۶۱ش، ج۸، ص۴۴۷-۴۴۸؛ ابوالفتوح رازی، روض الجِنان و روح الجَنان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، ج۱۷، ص۵؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ذیل سوره غافر، آیه۱.</ref> | ||
* بعضی هم گفتهاند منظور از «حم» شخص [[پیامبر اکرم]] است،<ref> رجوع کنید به سیوطی، ۱۳۶۳ش، ج ۳، ص۳۳ </ref> که به نظر میرسد این رأی باعنوان آل حم برای این سورهها بیارتباط نباشد. | * بعضی هم گفتهاند منظور از «حم» شخص [[پیامبر اکرم]] است،<ref> رجوع کنید به سیوطی، ۱۳۶۳ش، ج ۳، ص۳۳ </ref> که به نظر میرسد این رأی باعنوان آل حم برای این سورهها بیارتباط نباشد. | ||
* برخی از مفسران نیز «حم» را جزو افعال دانسته و گفتهاند «حُمَّ» یعنی «قُدِّر» یا «قُضِی ماهوکائن»،<ref> رجوع کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ذیل سوره غافر، آیه۱؛ ابوالفتوح | * برخی از مفسران نیز «حم» را جزو افعال دانسته و گفتهاند «حُمَّ» یعنی «قُدِّر» یا «قُضِی ماهوکائن»،<ref> رجوع کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ذیل سوره غافر، آیه۱؛ ابوالفتوح رازی، روض الجِنان و روح الجَنان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، ج۱۷، ص۵؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ذیل سوره غافر، آیه۱.</ref> البته این رأی، شاذ و مخالف با نظر رایج است و با قرائات مشهور و معتبر نیز سازگار نیست. | ||
* براساس نظریهای مشهور درباره حروف مقطّعه، که این حروف را نشانههای اختصاری نامها و اوصاف خدا میداند، برخی حرف «ح» را نشانه اوصافی چون حلیم و حکیم و حمید و حی و حنّان، و حرف «م» را نشانه اوصافی چون مَلِک و مجید و مُبدِء (خالق) و منّان دانستهاند<ref> رجوع کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ذیل سوره غافر، آیه۱؛ ابوالفتوح | * براساس نظریهای مشهور درباره حروف مقطّعه، که این حروف را نشانههای اختصاری نامها و اوصاف خدا میداند، برخی حرف «ح» را نشانه اوصافی چون حلیم و حکیم و حمید و حی و حنّان، و حرف «م» را نشانه اوصافی چون مَلِک و مجید و مُبدِء (خالق) و منّان دانستهاند<ref> رجوع کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ذیل سوره غافر، آیه۱؛ ابوالفتوح رازی، روض الجِنان و روح الجَنان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، ج۱۷، ص۵؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ذیل سوره غافر، آیه۱.</ref> یا گفتهاند «ح» از الرحمن و «م» از الرحیم گرفته شده است.<ref> رجوع کنید به سیوطی، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۲۶ </ref> بنابر روایتی از [[امام صادق علیهالسلام]] در پاسخ به پرسش سفیان ثوری درباره حروف مقطّعه، معنای «حم»، الحمید المجید است.<ref> رجوع کنید به ابنبابویه، ص۲۲؛ درباره این روایت رجوع کنید به طباطبائی، ذیل سوره شوری، آیه۱.</ref> | ||
** نظریه نشانه اختصاری بودن حروف مقطّعه، باعث شده است که مفسران، به تناسب ذوق و سلیقه خود، فرضیههای مختلفی عرضه کنند. از جمله [[احمدبن محمد میبدی،|میبدی]] در تفسیر «حم» آرای متفاوتی دارد. مثلا، در جایی «ح» را اشاره به محبت و «م» را اشاره به منّت،<ref> رجوع کنید به میبدی، ج ۸ ص۴۵۶ </ref> در جایی دیگر «ح» را اشاره به حیات خدا و «م» را اشاره به مُلک او<ref>میبدی، کشف الاسرار و عدةالابرار، ۱۳۶۱ش،، ج۹، ص۵۹.</ref> و در موضعی دیگر «ح» را مفتاح حی و «م» را مفتاح مَلِک<ref>میبدی، کشف الاسرار و عدةالابرار، ۱۳۶۱ش، ج۹، ص۱۵۳.</ref> دانسته است.<ref> قس همان، ج۹، ص۱۴۱۵، ۱۲۶؛ ابوالفتوح رازی، ذیل سوره شوری، آیه۱.</ref> بر پایه همین نظریه، خاورشناسان نیز آرایی مطرح کردهاند. مثلا، [[هانس بوئر]] که آغاز هر سوره را نشانه محتوای آن میداند «حم» را ملخص واژه «جهنم» دانسته است، زیرا بنابه گفته او، حرف «ح» در کتابت عربی گاهی با حرف «ج» اشتباه میشود. هرچند خود او نیز به این قبیل تفسیرها به دیده شک نگریسته است.<ref> رجوع کنید به بلاشر، ص۱۴۹، پانویس ۲۰۱ </ref> | ** نظریه نشانه اختصاری بودن حروف مقطّعه، باعث شده است که مفسران، به تناسب ذوق و سلیقه خود، فرضیههای مختلفی عرضه کنند. از جمله [[احمدبن محمد میبدی،|میبدی]] در تفسیر «حم» آرای متفاوتی دارد. مثلا، در جایی «ح» را اشاره به محبت و «م» را اشاره به منّت،<ref> رجوع کنید به میبدی، ج ۸ ص۴۵۶ </ref> در جایی دیگر «ح» را اشاره به حیات خدا و «م» را اشاره به مُلک او<ref>میبدی، کشف الاسرار و عدةالابرار، ۱۳۶۱ش،، ج۹، ص۵۹.</ref> و در موضعی دیگر «ح» را مفتاح حی و «م» را مفتاح مَلِک<ref>میبدی، کشف الاسرار و عدةالابرار، ۱۳۶۱ش، ج۹، ص۱۵۳.</ref> دانسته است.<ref> قس همان، ج۹، ص۱۴۱۵، ۱۲۶؛ ابوالفتوح رازی، روض الجِنان و روح الجَنان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، ج۱۷، ص۹۹، ذیل سوره شوری، آیه۱.</ref> بر پایه همین نظریه، خاورشناسان نیز آرایی مطرح کردهاند. مثلا، [[هانس بوئر]] که آغاز هر سوره را نشانه محتوای آن میداند «حم» را ملخص واژه «جهنم» دانسته است، زیرا بنابه گفته او، حرف «ح» در کتابت عربی گاهی با حرف «ج» اشتباه میشود. هرچند خود او نیز به این قبیل تفسیرها به دیده شک نگریسته است.<ref> رجوع کنید به بلاشر، ص۱۴۹، پانویس ۲۰۱ </ref> | ||
==فضیلت حوامیم== | ==فضیلت حوامیم== | ||
درباره فضیلت حوامیم و آثار و پاداشهای تلاوت این سورهها، احادیثی در منابع روایی و تفاسیر آمده است. از جمله اینکه از حوامیم با اوصافی نظیر میوه قرآن، عروسهای قرآن و باغی از باغهای بهشت یاد شده است.<ref> برای نمونه رجوع کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۹۷-۷۹۸؛ ابوالفتوح رازی، | درباره فضیلت حوامیم و آثار و پاداشهای تلاوت این سورهها، احادیثی در منابع روایی و تفاسیر آمده است. از جمله اینکه از حوامیم با اوصافی نظیر میوه قرآن، عروسهای قرآن و باغی از باغهای بهشت یاد شده است.<ref> برای نمونه رجوع کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۹۷-۷۹۸؛ ابوالفتوح رازی، روض الجِنان و روح الجَنان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، ج۱۷، ص۱۲؛ سیوطی، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۲۳۲-۲۳۳؛ مجلسی، ج۸۹، ص۳۰۱-۳۰۲؛ آقانجفی، ص۱۱۳.</ref> | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
* صدوق، معانی الاخبار، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش. | * صدوق، معانی الاخبار، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش. | ||
* صدوق، تفسیر غریب القرآن، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۵۸. | * صدوق، تفسیر غریب القرآن، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۵۸. | ||
* ابوالفتوح رازی، روض الجِنان و روح الجَنان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد | * ابوالفتوح رازی، روض الجِنان و روح الجَنان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵-۱۳۷۶ش. | ||
* جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطا، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷. | * جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطا، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷. | ||
* خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش. | * خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش. |