جعفر کاشفالغطاء: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) (←پانویس) |
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== شاگردان == | == شاگردان == | ||
در | در حوزه درس او عالمان بسیاری شرکت کردند که عدّهای از آنان خود از فقیهان و محققان بزرگ شدند و در عرصه علوم دینی [[عراق]] و [[ایران]] درخشیدند. از آن میان میتوان به این کسان اشاره کرد: | ||
{{ستون|۲}} | {{ستون|۲}} | ||
* [[محمدحسن نجفی]]، صاحب [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهر]] (م۱۲۶۶ق) | * [[محمدحسن نجفی]]، صاحب [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهر]] (م۱۲۶۶ق) | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
* چهار تن از فرزندانش: موسی، [[علی بن جعفر کاشف الغطاء|علی]]، حسن و محمد<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۱، ص۱۵۲–۱۵۳.</ref> | * چهار تن از فرزندانش: موسی، [[علی بن جعفر کاشف الغطاء|علی]]، حسن و محمد<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۱، ص۱۵۲–۱۵۳.</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
کسانی چون [[احمد احسائی|شیخ احمد احسایی]] (م ۱۲۴۱ق)، [[عبد علی بن امید گیلانی|شیخ عبدعلی بن امید گیلانی]]، [[ملاعلی رازی نجفی|شیخ ملاعلی رازی نجفی]]، [[اسدالله شوشتری|شیخ اسدالله دزفولی]] و [[سید عبدالله شبر|سید عبدالله کاظمی شُبَّر]] (م ۱۲۴۲ق) از او [[اجازه روایت| | کسانی چون [[احمد احسائی|شیخ احمد احسایی]] (م ۱۲۴۱ق)، [[عبد علی بن امید گیلانی|شیخ عبدعلی بن امید گیلانی]]، [[ملاعلی رازی نجفی|شیخ ملاعلی رازی نجفی]]، [[اسدالله شوشتری|شیخ اسدالله دزفولی]] و [[سید عبدالله شبر|سید عبدالله کاظمی شُبَّر]] (م ۱۲۴۲ق) از او [[اجازه روایت|اجازه روایت]] یافتهاند.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۱، ص۱۵۲–۱۵۳.</ref> | ||
== زعامت دینی == | == زعامت دینی == | ||
شیخ جعفر پس از درگذشت [[سید محمدمهدی بحرالعلوم|بحرالعلوم]]، به رهبری دینی [[شیعه|شیعیان]] [[عراق]] و [[ایران]] و دیگر کشورها دست یافت و بر شهرت و نفوذ اجتماعی و سیاسی او افزوده شد. با اینکه پیش از [[شیخ مرتضی انصاری]] | شیخ جعفر پس از درگذشت [[سید محمدمهدی بحرالعلوم|بحرالعلوم]]، به رهبری دینی [[شیعه|شیعیان]] [[عراق]] و [[ایران]] و دیگر کشورها دست یافت و بر شهرت و نفوذ اجتماعی و سیاسی او افزوده شد. با اینکه پیش از [[شیخ مرتضی انصاری]] نظریه [[واجب|وجوب]] [[تقلید (فقه)|تقلید]] از [[اعلمیت|اعلم]] چندان رواج نداشت و از اینرو مقلّدان شیعی همزمان از [[مجتهد|مجتهدان]] مختلف و عمدتاً محلّی و منطقهای تقلید میکردند، کاشف الغطاء عملاً [[مرجع تقلید]] شیعیان جهان گردید. | ||
== مبارزه با اخباریها == | == مبارزه با اخباریها == | ||
در روزگار کاشف الغطاء برخورد علمی سختی میان عالمان [[اصولیون|اصولی]] و [[اخباریان|اخباری]] شیعی پدید آمده بود و هریک از آن دو طایفه میکوشید نظر خود را اثبات و نظر مخالف را رد و محکوم کند. شیخ جعفر که از تربیت یافتگان مکتب اصولی [[محمدباقر بهبهانی|وحید بهبهانی]] و طرفدار [[اجتهاد]] و استنباط بود و از به کارگیری عقل و استدلال در درک [[عقاید]] و [[احکام شرعی]] دفاع میکرد، به دفاع از [[اصول فقه|علم اصول]] برخاست. | در روزگار کاشف الغطاء برخورد علمی سختی میان عالمان [[اصولیون|اصولی]] و [[اخباریان|اخباری]] شیعی پدید آمده بود و هریک از آن دو طایفه میکوشید نظر خود را اثبات و نظر مخالف را رد و محکوم کند. شیخ جعفر که از تربیت یافتگان مکتب اصولی [[محمدباقر بهبهانی|وحید بهبهانی]] و طرفدار [[اجتهاد]] و استنباط بود و از به کارگیری عقل و استدلال در درک [[عقاید]] و [[احکام شرعی]] دفاع میکرد، به دفاع از [[اصول فقه|علم اصول]] برخاست. | ||
نمود | نمود برجسته این جدال، برخورد شدید او با [[میرزا محمد اخباری|شیخ محمد بن عبدالنّبی نیشابوری]] (م ۱۲۳۲ق) معروف به میرزا محمد اخباری عالم اخباری مشهور بود که بر اثر آن، میرزا محمد احساس خطر کرد و به ایران آمد و به[[فتحعلی شاه]] پناه برد. شیخ جعفر نخست کتابی با عنوان [[کشف الغطاء عن معایب میرزا محمد عدوّالعلماء]] در رد آرای او نوشت و آن را برای شاه ایران فرستاد.<ref>آقابزرگ، الذریعه، ج۴۵، ص۱۸؛ خوانساری، روضات الجنات، ج۲، ص۲۰۴.</ref> و آنگاه خود به ایران آمد و کاری کرد که شاه قاجار شیخ محمد را از خود راند.<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ص۲۵۰.</ref> | ||
وی سپس ضمن سفر به اصفهان کتاب دیگری به نام [[الحقّ المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئه جهّال الاخباریین|الحق المبین]] برای فرزند خود [[علی بن جعفر کاشفالغطاء|شیخ علی]] نوشت و باز هم نظریات اخباریان را رد و محکوم کرد.<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۷، ص۳۷.</ref> [[میرزا محمد اخباری]] نیز کتابی با عنوان [[الصیحة بالحق علی من الحد و تزندق|الصیحة بالحق]] در ردّ کتاب یاد شده تألیف کرد.<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۷، ص۳۸.</ref> | وی سپس ضمن سفر به اصفهان کتاب دیگری به نام [[الحقّ المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئه جهّال الاخباریین|الحق المبین]] برای فرزند خود [[علی بن جعفر کاشفالغطاء|شیخ علی]] نوشت و باز هم نظریات اخباریان را رد و محکوم کرد.<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۷، ص۳۷.</ref> [[میرزا محمد اخباری]] نیز کتابی با عنوان [[الصیحة بالحق علی من الحد و تزندق|الصیحة بالحق]] در ردّ کتاب یاد شده تألیف کرد.<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۷، ص۳۸.</ref> | ||
== مبارزه با وهابیان == | == مبارزه با وهابیان == | ||
در سالهای آخر | در سالهای آخر سده ۱۲ق/۱۸م پیروان [[محمد بن عبدالوهاب]] (۱۱۱۱–۱۲۰۷ق) در [[عربستان سعودی|عربستان]] سر به شورش برداشتند و با ادعای پیرایشگری دینی، با بسیاری از اعتقادات فرقههای مختلف اسلامی (و بیشتر [[شیعیان]]) مخالفت ورزیدند و در عمل تلاش گستردهای را برای مبارزه با آنچه خود مظاهر غیردینی و شرکآلود میخواندند، آغاز کردند. | ||
دامنه این طغیان از مرزهای عربستان و [[مکه|مکّه]] و [[مدینه]] گذشت و به[[عراق]] کشیده شد و دو شهر [[کربلا]] و [[نجف]] مورد هجوم [[وهابیت|وهابیان]] قرار گرفت. در حمله آنان به نجف (حدود ۱۲۲۱یا ۱۲۲۲ق)، شیخ جعفر کاشف الغطاء به دفاع از شهر و مقدسات و مردم آن برخاست و خود مسلّح شد و دیگر عالمان و طلاب و مردم را نیز مسلح ساخت و با مهاجمان جنگید و سرانجام آنان را مجبور به فرار کرد. وی پس از آن دستور داد دیواری استوار بر گرد شهر نجف بکشند تا در هنگام تاخت و تاز وهابیان، شهر و مردم آن در امان باشند. | |||
در | در صحنه مبارزه علمی نیز وی کتابی به نام [[منهج الرشاد لمن آراد السداد|منهج الرّشاد لمن آراد السّداد]] در نقد و ردّ آراء وهابیان نوشت که گویا نخستین کتاب در این زمینه بود.<ref>آقا بزرگ تهرانی، طبقات علماء الشیعه، ص۲۵۱.</ref> | ||
== مسافرتها == | == مسافرتها == | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
شیخ جعفر کاشفالغطاء در امور سیاسی دوران خود نقش داشت. او ارتباط دوستانهای با [[فتحعلیشاه]] قاجار داشت و از او با القاب و صفاتی ستایش برانگیز یاد میکرد.<ref>حائری، نخستین رویاروییها با دو رویه تمدن غرب، ص ۳۲۹</ref> نفوذ سیاسی شیخ به قدری بود که وقتی پاشای [[بغداد]] در جنگهای مرزی از سپاهیان ایران شکست خورد، از او خواست واسطه مذاکرات صلح بین دو کشور باشد.<ref>اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج۳، ص ۱۴۸۳</ref> | شیخ جعفر کاشفالغطاء در امور سیاسی دوران خود نقش داشت. او ارتباط دوستانهای با [[فتحعلیشاه]] قاجار داشت و از او با القاب و صفاتی ستایش برانگیز یاد میکرد.<ref>حائری، نخستین رویاروییها با دو رویه تمدن غرب، ص ۳۲۹</ref> نفوذ سیاسی شیخ به قدری بود که وقتی پاشای [[بغداد]] در جنگهای مرزی از سپاهیان ایران شکست خورد، از او خواست واسطه مذاکرات صلح بین دو کشور باشد.<ref>اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج۳، ص ۱۴۸۳</ref> | ||
در زمان سفر به ایران، شیخ جعفر که در اوج شهرت و اقتدار دینی و سیاسی بود، در [[تهران]] به دیدار [[فتحعلیشاه قاجار|فتحعلیشاه قاجار]] رفت و در این دیدار شخصاً کتاب [[کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء (کتاب)|کشف الغطاء]] را به شاه تقدیم کرد و برای [[جهاد]] با [[کفر|کافران]] و گردآوری سربازان و ستاندن مالیات و [[زکات]] از مردم به منظور سامان دادن سپاه، | در زمان سفر به ایران، شیخ جعفر که در اوج شهرت و اقتدار دینی و سیاسی بود، در [[تهران]] به دیدار [[فتحعلیشاه قاجار|فتحعلیشاه قاجار]] رفت و در این دیدار شخصاً کتاب [[کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء (کتاب)|کشف الغطاء]] را به شاه تقدیم کرد و برای [[جهاد]] با [[کفر|کافران]] و گردآوری سربازان و ستاندن مالیات و [[زکات]] از مردم به منظور سامان دادن سپاه، اجازه رسمی به او داد.<ref>کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ص۳۹۴.</ref> | ||
=== مشروعیت سلطنت === | === مشروعیت سلطنت === | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
=== حدود اختیارات فقیه === | === حدود اختیارات فقیه === | ||
پژوهشگران | پژوهشگران درباره نظر شیخ جعفر کاشفالغطاء درباره محدوده و مرزهای [[ولایت فقیه]] اختلاف نظر دارند. او درباره برخی وظایف و اختیارات فقیه به تصریح سخن گفته است؛ از جمله جهاد و قضاوت و اجرای [[حد شرعی|حدود]] و امور [[حسبه]] و امور مالی را از وظایف و اختیارات فقها دانسته است.<ref>کدیور، تحول گفتمان سیاسی شیعه در ایران، ص ۲۲۱</ref> اما درباره ولایت فقها در امر حکومت و سیاست بحث نکرده است.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ج۲، ص ۴۲۰</ref> | ||
برخی برآنند که از مجموع آرای شیخ میتوان به باور او به ولایت عامه فقیه در امور حکومتی و سیاسی پی برد.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ج۲، ص ۴۲۱؛ آبادیان و منزه، «اندیشه سیاسی شیخ جعفر کاشف الغطاء»، ص ۲۱۶؛ معرفت، شوون فقیه و ولایت فقیه در نگاه شیخ جعفر کاشف الغطا، ص ۴۲</ref> | برخی برآنند که از مجموع آرای شیخ میتوان به باور او به ولایت عامه فقیه در امور حکومتی و سیاسی پی برد.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ج۲، ص ۴۲۱؛ آبادیان و منزه، «اندیشه سیاسی شیخ جعفر کاشف الغطاء»، ص ۲۱۶؛ معرفت، شوون فقیه و ولایت فقیه در نگاه شیخ جعفر کاشف الغطا، ص ۴۲</ref> | ||
برخی دیگر تأکید میکنند که او تأسیس حکومت را از وظایف فقها نمیدانست.<ref>زرگرینژاد، اندیشه و سیاست در ایران قاجار، ج۱، ص۴۷۴</ref> برخی نیز با توجه به اینکه او برپایی [[نماز جمعه]] در [[غیبت امام مهدی(عج)|عصر غیبت]] را نمیپذیرد، او را بین نظریه تقلید و انتظار و نظریه [[نیابت عامه]] مردد دانستهاند.<ref>هواسی، سلیمانی، یاری، «اندیشه فقهی و عمل سیاسی کاشفالغطاء…» ،ص۹۷</ref> | برخی دیگر تأکید میکنند که او تأسیس حکومت را از وظایف فقها نمیدانست.<ref>زرگرینژاد، اندیشه و سیاست در ایران قاجار، ج۱، ص۴۷۴</ref> برخی نیز با توجه به اینکه او برپایی [[نماز جمعه]] در [[غیبت امام مهدی(عج)|عصر غیبت]] را نمیپذیرد، او را بین نظریه تقلید و انتظار و نظریه [[نیابت عامه]] مردد دانستهاند.<ref>هواسی، سلیمانی، یاری، «اندیشه فقهی و عمل سیاسی کاشفالغطاء…» ،ص۹۷</ref> | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
از کاشف الغطاء آثار علمی متنّوعی به جای مانده که عمدتاً در فقه، اصول، کلام و ادب عربی است: | از کاشف الغطاء آثار علمی متنّوعی به جای مانده که عمدتاً در فقه، اصول، کلام و ادب عربی است: | ||
* الحقّ المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئه الاخباریین، چاپ تهران، ۱۳۰۶ق و ۱۳۱۹ق. | * الحقّ المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئه الاخباریین، چاپ تهران، ۱۳۰۶ق و ۱۳۱۹ق. | ||
* [[کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء (کتاب)|کشف الغطاء عن مبهمات الشّریعة الغّراء]]، تهران، ۱۲۷۱ق و ۱۳۱۷ق؛ تبحّر و مهارت کاشف الغطاء بیشتر در [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] بود و آثار او در این دانشها بهویژه کتاب کشف الغطاء، | * [[کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء (کتاب)|کشف الغطاء عن مبهمات الشّریعة الغّراء]]، تهران، ۱۲۷۱ق و ۱۳۱۷ق؛ تبحّر و مهارت کاشف الغطاء بیشتر در [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] بود و آثار او در این دانشها بهویژه کتاب کشف الغطاء، نشانه چیرهدستی او در استنباط احکام است. وی این کتاب را در ضمن سفر به ایران نوشته در حالی که جز کتاب قواعد [[علامه حلی|علامه حلّی]] کتاب دیگری همراه نداشته است. چنین نقل شده که [[شیخ مرتضی انصاری]] (۱۲۱۴–۱۲۸۱ق) گفته است: اگر کسی قواعد و اصول این کتاب را بداند، نزد من [[مجتهد]] است. او خود ادّعا کرده است که اگر همه کتابهای فقهی از دسترس من بیرون رود، باز قادر خواهم بود همه ابواب و مباحث فقهی را از آغاز تا انجام بنویسم<ref>قمی، فوائد الرّضویه، ص۷۰.</ref> تبحّر علمی و فقهی او مورد تأیید فقیهان معاصرِ او و پس از اوست. | ||
* بُغیة الطّالب فی معرفة المفّوض و الواجب: رسالهای عملیه و کوتاه که بخش اول آن در اصول عقاید و بخش دوم آن در احکام است. | * بُغیة الطّالب فی معرفة المفّوض و الواجب: رسالهای عملیه و کوتاه که بخش اول آن در اصول عقاید و بخش دوم آن در احکام است. | ||
* التحقیق و التّنقیر فیما یتعلّق بالمقادیر | * التحقیق و التّنقیر فیما یتعلّق بالمقادیر |