پرش به محتوا

ترک اولی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ ژوئن ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mohamadhaghani
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
اولی در لغت یعنی «شایسته‌تر، برتر» <ref>معجم الوسیط، ذیل «أولی»</ref> پس ترک اولی یعنی انجام ندادن آنچه شایسته‌تر است. این اصطلاح در [[علم کلام]] و در هنگام بحث از [[عصمت]] پیامبران و [[ائمه (ع)]] به کار می‌رود و منظور از آن، این است که انسان میان دو کار که یکی خوب است و دیگری خوب‌تر، کار خوب را انجام دهد و کار خوب‌تر را ترک کند.<ref>[http://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&mid=27537 «معنای ترک اولای پیامبران»، سایت آیت الله مکارم، تاریخ بازدید: ۱۲ مرداد ۱۳۹۶.]</ref> این واژه در [[قرآن]] و [[روایات]] [[معصومان]]، به کار نرفته و از اصطلاحات ساخته علمای مسلمان است.<ref>احتشامی‌نیا و خوش‌رفتار، «امام رضا علیه السلام  و ترک اولای انبیاء در قرآن»،ص۲۶.</ref>
اولی در لغت یعنی «شایسته‌تر، برتر»<ref>معجم الوسیط، ذیل «أولی»</ref> پس ترک اولی یعنی انجام ندادن آنچه شایسته‌تر است. این اصطلاح در [[علم کلام]] و در هنگام بحث از [[عصمت]] پیامبران و [[ائمه(ع)]] به کار می‌رود و منظور از آن، این است که انسان میان دو کار که یکی خوب است و دیگری خوب‌تر، کار خوب را انجام دهد و کار خوب‌تر را ترک کند.<ref>[http://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&mid=27537 «معنای ترک اولای پیامبران»، سایت آیت الله مکارم، تاریخ بازدید: ۱۲ مرداد ۱۳۹۶.]</ref> این واژه در [[قرآن]] و [[روایات]] [[معصومان]]، به کار نرفته و از اصطلاحات ساخته علمای مسلمان است.<ref>احتشامی‌نیا و خوش‌رفتار، «امام رضا علیه‌السلام و ترک اولای انبیاء در قرآن»،ص۲۶.</ref>


===تفاوت ترک اولی و گناه===
===تفاوت ترک اولی و گناه===
در تبیین تفاوت بین گناه و ترک اولی گفته شده است [[گناه]] فعلی است که انجام دادن آن از سوی هر کس که باشد نامطلوب است و مستحق عقاب و تنبیه است؛ اما در ترک اولی، آنچه فرد انجام می‌دهد به‌نفسه اشتباه نیست، بلکه بسته به موقعیت و جایگاه فرد، آن عمل را شایسته نمی‌دانند؛ برای مثال کارگری که برای کمک به ساخت بیمارستان، حقوق یک روز خود را پرداخت می‌کند، کار نیکی انجام می‌دهد؛ اما اگر فردی ثروتمند به همین میزان به ساخت بیمارستان کمک کند، سرزنش می‌شود؛ از چنین فردی با اینکه کار مطلوبی انجام داده است، به جهت توان مالی بیشتر، کمک بیشتری انتظار می‌رود. به چنین کاری ترک اولی گویند.<ref>مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۳۲۴.</ref>
در تبیین تفاوت بین گناه و ترک اولی گفته شده است [[گناه]] فعلی است که انجام دادن آن از سوی هر کس که باشد نامطلوب است و مستحق عقاب و تنبیه است؛ اما در ترک اولی، آنچه فرد انجام می‌دهد به‌نفسه اشتباه نیست، بلکه بسته به موقعیت و جایگاه فرد، آن عمل را شایسته نمی‌دانند؛ برای مثال کارگری که برای کمک به ساخت بیمارستان، حقوق یک روز خود را پرداخت می‌کند، کار نیکی انجام می‌دهد؛ اما اگر فردی ثروتمند به همین میزان به ساخت بیمارستان کمک کند، سرزنش می‌شود؛ از چنین فردی با اینکه کار مطلوبی انجام داده است، به جهت توان مالی بیشتر، کمک بیشتری انتظار می‌رود. به چنین کاری ترک اولی گویند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۳۲۴.</ref>


==ترک اولای پیامبران و امامان==
==ترک اولای پیامبران و امامان==
شیعیان معتقدند خطاها و لغزش‌هایی که از پیامبران (ص) نقل شده، ترک اولی هستند و [[گناه]] به شمار نمی‌آیند. برای مثال در [[قرآن]] نمونه‌هایی از لغزش به برخی از پیامبران نسبت داده شده است. برای نمونه در [[سوره بقره]] آمده است که [[شیطان]] [[حضرت آدم(ع)]] را دچار لغزش کرد.<ref>قرآن، سوره بقره، آیه ۳۶ و ۳۶.</ref> به عقیده علمای شیعه ادله عقلی به [[عصمت]] انبیا و امامان حکم می‌کنند و هیچ [[گناه|گناهی]] چه [[گناه کبیره|کبیره]] و چه صغیره مرتکب نمی‌شوند.<ref>سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۳۸۷ش، ص۳۴.</ref> ازاین‌رو، نمی‌توان به آنان گناه نسبت داد. بنابراین موارد فوق را باید ترک اولی دانست.<ref>نگاه کنید به سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص۲۸۹؛ شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان، ۱۳۷۷ش، ص۳۳۰.</ref>  
شیعیان معتقدند خطاها و لغزش‌هایی که از پیامبران(ص) نقل شده، ترک اولی هستند و [[گناه]] به شمار نمی‌آیند. برای مثال در [[قرآن]] نمونه‌هایی از لغزش به برخی از پیامبران نسبت داده شده است. برای نمونه در [[سوره بقره]] آمده است که [[شیطان]] [[حضرت آدم(ع)]] را دچار لغزش کرد.<ref>قرآن، سوره بقره، آیه ۳۶ و ۳۶.</ref> به عقیده علمای شیعه ادله عقلی به [[عصمت]] انبیا و امامان حکم می‌کنند و هیچ [[گناه|گناهی]] چه [[گناه کبیره|کبیره]] و چه صغیره مرتکب نمی‌شوند.<ref>سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۳۸۷ش، ص۳۴.</ref> ازاین‌رو، نمی‌توان به آنان گناه نسبت داد. بنابراین موارد فوق را باید ترک اولی دانست.<ref>نگاه کنید به سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص۲۸۹؛ شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان، ۱۳۷۷ش، ص۳۳۰.</ref>  


در قرآن مواردی نیز هست که در آنها، پیامبران [[استغفار]] می‌کرده‌اند و از خدا طلب آمرزش داشتند؛ مانند آیه ۱۶ [[سوره قصص]] که در آن [[حضرت موسی(ع)]] از ظلم به نفس خود توبه می‌کند و خدا او را می‌آمرزد. علاوه بر این در [[دعا|دعاهای]] منقول از [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[امامان(ع)]] نیز شاهد [[استغفار]] و طلب بخشش آنان از خدا هستیم. برای مثال، نقل شده است که پیامبر(ص) در شبانه‌روز صد بار استغفار می‌کرد.<ref>ابن بابویه، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۳۸۳، ۳۸۴.</ref> علمای شیعه در این موارد نیز می‌گویند که پیامبران و ائمه نه به دلیل ارتکاب گناه،‌ که به علت ترک اولی از خداوند طلب آمرزش می‌کرده‌اند.<ref>نگاه کنید به سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص۲۸۸، ۲۸۹؛ شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان، ۱۳۷۷ش، ص۳۳۰.</ref>
در قرآن مواردی نیز هست که در آنها، پیامبران [[استغفار]] می‌کرده‌اند و از خدا طلب آمرزش داشتند؛ مانند آیه ۱۶ [[سوره قصص]] که در آن [[حضرت موسی(ع)]] از ظلم به نفس خود توبه می‌کند و خدا او را می‌آمرزد. علاوه بر این در [[دعا|دعاهای]] منقول از [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[امامان(ع)]] نیز شاهد [[استغفار]] و طلب بخشش آنان از خدا هستیم. برای مثال، نقل شده است که پیامبر(ص) در شبانه‌روز صد بار استغفار می‌کرد.<ref>صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۳۸۳، ۳۸۴.</ref> علمای شیعه در این موارد نیز می‌گویند که پیامبران و ائمه نه به دلیل ارتکاب گناه،‌ که به علت ترک اولی از خداوند طلب آمرزش می‌کرده‌اند.<ref>نگاه کنید به سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص۲۸۸، ۲۸۹؛ شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان، ۱۳۷۷ش، ص۳۳۰.</ref>


===نمونه‌هایی از ترک اولی در قرآن===
===نمونه‌هایی از ترک اولی در قرآن===
در [[قرآن]] با واژه‌هایی چون «عصیان» و «ظلم» از اعمال برخی [[پیامبران]] یاد شده و از [[استغفار]] آنها و بخشایش خدا سخن آمده است که [[تفسیر|مفسران]] آنها را ترک اولی تفسیر کرده‌اند. برخی از [[آیات]] قرآن در این زمینه و توضیحات مفسران درباره آنها به شرح زیر است:
در [[قرآن]] با واژه‌هایی چون «عصیان» و «ظلم» از اعمال برخی [[پیامبران]] یاد شده و از [[استغفار]] آنها و بخشایش خدا سخن آمده است که [[تفسیر|مفسران]] آنها را ترک اولی تفسیر کرده‌اند. برخی از [[آیات]] قرآن در این زمینه و توضیحات مفسران درباره آنها به شرح زیر است:


* '''کشتن مرد مصری توسط حضرت موسی''': «(موسی) گفت: پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم مرا ببخش. پس خداوند او را بخشيد» ([[سوره قصص]]، آیه ۱۶). در این آیه [[حضرت موسی(ع)]] به جهت کشتن شخصی، استغفار می‌کند و به گفته قرآن، خداوند او را می‌آمرزد. در [[تفسیر نمونه]] آمده است مردی که توسط موسی کشته شد، از یاران [[فرعون]] و فردی ظالم بود و استحقاق کشته‌شدن را داشت. به نوشته این کتاب، او در حال زورگفتن به مردی از [[بنی‌اسرائیل]] بود و حضرت موسی(ع) تنها یک مشت به او زد و قصد کشتن او را نداشت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۴۲.</ref> ازاین‌رو گناهی انجام نداده بود؛ اما این کار او ترک اولی بود؛ زیرا در آن شرایط بی‌احتیاطی بود و و موجب شد بی‌جهت به دردسر بیفتد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۴۲، ۴۳.</ref>
* '''کشتن مرد مصری توسط حضرت موسی''': «(موسی) گفت: پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم مرا ببخش. پس خداوند او را بخشید» ([[سوره قصص]]، آیه ۱۶). در این آیه [[حضرت موسی(ع)]] به جهت کشتن شخصی، استغفار می‌کند و به گفته قرآن، خداوند او را می‌آمرزد. در [[تفسیر نمونه]] آمده است مردی که توسط موسی کشته شد، از یاران [[فرعون]] و فردی ظالم بود و استحقاق کشته‌شدن را داشت. به نوشته این کتاب، او در حال زورگفتن به مردی از [[بنی‌اسرائیل]] بود و حضرت موسی(ع) تنها یک مشت به او زد و قصد کشتن او را نداشت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۴۲.</ref> ازاین‌رو گناهی انجام نداده بود؛ اما این کار او ترک اولی بود؛ زیرا در آن شرایط بی‌احتیاطی بود و و موجب شد بی‌جهت به دردسر بیفتد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۴۲، ۴۳.</ref>


* '''رها کردن رسالت توسط حضرت یونس''': «و ذا النون [یونس‏] را (به یاد آور) در آن هنگام كه خشمگین (از میان قوم خود) رفت و چنین می‌پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت (امّا زمانی که در كام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمت‌ها صدا زد: جز تو معبودى نیست! منزّهى تو! من از ستمكاران بودم!» ([[سوره انبیاء]]، آیه ۸۷). این آیه به داستان [[حضرت یونس(ع)]] اشاره می‌کند که در آن حضرت یونس به جهت نافرمانی قومش آنها را ترک می‌کند و سپس از این کار پشیمان می‌شود، عمل خود را ظلم می‌نامد و توبه می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۱۴، ۳۱۵. </ref> [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] نوشته است که عمل حضرت یونس، واقعا ظلم و گناه نبود و اینکه خدواند او تنبیه کرد بدین سبب بود که او را تربیت کند تا حتی اعمالی که شبیه ظلم و گناه هستند هم انجام ندهد.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۱۵. </ref> در تفسیر نمونه هم این عمل حضرت یونس(ع) ترک اولی دانسته شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۴۸۵.</ref>
* '''رها کردن رسالت توسط حضرت یونس''': «و ذا النون [یونس] را (به یاد آور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت و چنین می‌پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت (امّا زمانی که در کام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمت‌ها صدا زد: جز تو معبودی نیست! منزّهی تو! من از ستمکاران بودم!» ([[سوره انبیاء]]، آیه ۸۷). این آیه به داستان [[حضرت یونس(ع)]] اشاره می‌کند که در آن حضرت یونس به جهت نافرمانی قومش آنها را ترک می‌کند و سپس از این کار پشیمان می‌شود، عمل خود را ظلم می‌نامد و توبه می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۱۴، ۳۱۵. </ref> [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] نوشته است که عمل حضرت یونس، واقعا ظلم و گناه نبود و اینکه خدواند او تنبیه کرد بدین سبب بود که او را تربیت کند تا حتی اعمالی که شبیه ظلم و گناه هستند هم انجام ندهد.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۱۵. </ref> در تفسیر نمونه هم این عمل حضرت یونس(ع) ترک اولی دانسته شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۴۸۵.</ref>


* '''خوردن میوه ممنوعه توسط حضرت آدم''': «آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت» ([[سوره طه]]، آیه ۱۲۱). [[مجمع البیان]] در تفسیر آیه بالا نوشته است:‌ عصیان در لغت هرگونه خارج‌شدن از اطاعت خدا معنا می‌دهد. بنابراین تنها ترک واجبات را شامل نمی‌شود؛ بلکه ترک امور مستحب را نیز دربرمی‌گیرد. در نتیجه عصیان [[حضرت آدم(ع)]] لزوما به معنای گناه‌کردن او نیست.<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲، ج۷، ص۵۶.</ref> تفسیر نمونه هم در توضیح آن گفته است امر و نهی گاه جنبه ارشادی دارد؛ مانند آنجا که پزشک بیمارش را به خوردن دارو دستور می‌دهد. در چنین موردی اگر بیمار به توصیه پزشک گوش ندهد، تنها به خود زیان وارد می‌کند. نهی خداوند از خوردن [[میوه ممنوع]] هم به معنای گناه‌بودن آن نبود؛ چراکه در آن زمان هنوز خداوند تکلیفی وضع نکرده بود؛ به این معنا بود که خوردن آن میوه موجب می‌شد آدم از [[بهشت]] بیرون رود و در زمین درد و رنج ببیند.<ref>مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۳۲۳.</ref>
* '''خوردن میوه ممنوعه توسط حضرت آدم''': «آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت» ([[سوره طه]]، آیه ۱۲۱). [[مجمع البیان]] در تفسیر آیه بالا نوشته است:‌ عصیان در لغت هرگونه خارج‌شدن از اطاعت خدا معنا می‌دهد. بنابراین تنها ترک واجبات را شامل نمی‌شود؛ بلکه ترک امور مستحب را نیز دربرمی‌گیرد. در نتیجه عصیان [[حضرت آدم(ع)]] لزوما به معنای گناه‌کردن او نیست.<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲، ج۷، ص۵۶.</ref> تفسیر نمونه هم در توضیح آن گفته است امر و نهی گاه جنبه ارشادی دارد؛ مانند آنجا که پزشک بیمارش را به خوردن دارو دستور می‌دهد. در چنین موردی اگر بیمار به توصیه پزشک گوش ندهد، تنها به خود زیان وارد می‌کند. نهی خداوند از خوردن [[میوه ممنوع]] هم به معنای گناه‌بودن آن نبود؛ چراکه در آن زمان هنوز خداوند تکلیفی وضع نکرده بود؛ به این معنا بود که خوردن آن میوه موجب می‌شد آدم از [[بهشت]] بیرون رود و در زمین درد و رنج ببیند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۳۲۳.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس2}}
{{پانویس۲}}


==منابع==
==منابع==
*ابن بابویه، محمد بن علی، معانی الاخبار، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ اول، ۱۴۰۳ق،  
*صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق،  
*احتشامی‌نیا، محسن و امین خوش‌رفتار، «امام رضا علیه السلام  و ترک اولای انبیاء در قرآن»، سفینه، ش۴۱، ۱۳۹۲ش.
*احتشامی‌نیا، محسن و امین خوش‌رفتار، «امام رضا علیه‌السلام و ترک اولای انبیاء در قرآن»، سفینه، ش۴۱، ۱۳۹۲ش.
* سبجانی، جعفر، منشور جاوید؛ نخستین تفسیر موضوعی به زبان فارسی، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۳۸۳ش.
* سبجانی، جعفر، منشور جاوید؛ نخستین تفسیر موضوعی به زبان فارسی، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۳۸۳ش.
*سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الأنبیاء و الأئمه، تحقیق فارس حسون کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۰ش/۱۴۲۲ق.
*سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الأنبیاء و الأئمه، تحقیق فارس حسون کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۰ش/۱۴۲۲ق.
*شریفی، احمدحسین و حسن یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
*شریفی، احمدحسین و حسن یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
*طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
*طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
*طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
*طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
*[http://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&mid=27537 «معنای ترک اولای پیامبران»، سایت آیت الله مکارم، تاریخ بازدید: ۱۲ مرداد ۱۳۹۶.]
*[http://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&mid=27537 «معنای ترک اولای پیامبران»، سایت آیت الله مکارم، تاریخ بازدید: ۱۲ مرداد ۱۳۹۶.]
*مكارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،‌دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
{{نبوت}}
{{نبوت}}
{{امامت}}
{{امامت}}


[[en:Tark al-Awla]]
[[en:Tark al-Awla]]
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش