پرش به محتوا

هدایت تشریعی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ آوریل ۲۰۲۳
imported>H.S
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>H.S
خط ۲۶: خط ۲۶:
اگر [[فطرت]] و [[عقل]] می‏‌توانستند راه تكامل انسان را ارائه كنند، نیازی به هدایت تشریعی نبود، ولی از آنجا كه ادراكات فطری و عقلی، اجمالی و كلّی است، انسان برای دست‏یابی به باورهای صحیح به هدایت تشریعی نیازمند است. [[قرآن]] كریم در آیاتی به این حقیقت اشاره دارد؛ از جمله می‌‏فرماید:
اگر [[فطرت]] و [[عقل]] می‏‌توانستند راه تكامل انسان را ارائه كنند، نیازی به هدایت تشریعی نبود، ولی از آنجا كه ادراكات فطری و عقلی، اجمالی و كلّی است، انسان برای دست‏یابی به باورهای صحیح به هدایت تشریعی نیازمند است. [[قرآن]] كریم در آیاتی به این حقیقت اشاره دارد؛ از جمله می‌‏فرماید:
«یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ، وَ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ، وَ یَهْدِیهِمْ إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ»؛<ref>سوره مائده، آیه۱۶.</ref> «خداوند به بركت آن، كسانی را كه از خشنودی او پیروی كنند، به راه‌‏های سلامت، هدایت می‏‌كند و به فرمان خود، از تاریكی‌ها به‌سوی روشنایی می‌‏برد و آن‌ها را به سوی راه راست، رهبری می‌‏نماید.»
«یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ، وَ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ، وَ یَهْدِیهِمْ إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ»؛<ref>سوره مائده، آیه۱۶.</ref> «خداوند به بركت آن، كسانی را كه از خشنودی او پیروی كنند، به راه‌‏های سلامت، هدایت می‏‌كند و به فرمان خود، از تاریكی‌ها به‌سوی روشنایی می‌‏برد و آن‌ها را به سوی راه راست، رهبری می‌‏نماید.»
در [[حدیث|روایتی]] از [[امام رضا(ع)]] ، نیاز انسان به [[پیامبران]] و هدایت تشریعی، این گونه بیان شده است:  
در [[حدیث|روایتی]] از [[امام رضا(ع)]] ، نیاز انسان به [[پیامبران]] و هدایت تشریعی، این گونه بیان شده است:  
چون مردم، چنان طبیعت و توانی  كه مصالحشان را كاملاً درک كنند، ندارند و از طرفی، سازنده هستی نیز والاتر از آن است كه دیده شود و ضعف و ناتوانی بندگان از ادراک او نیز كاملاً روشن است، پس ناچار باید میان [[خدا]] و مردم فرستاده‏ای [[معصوم]] باشد كه اوامر و نواهی و آموزش‌‏های او را به آنان برساند و به آنچه منافعشان را تأمین و زیان‏‌هایشان را دفع می‌‏كند، آگاهشان سازد؛ چراكه در وجودشان وسیله‏‌ای كه بتواند، آنچه را بدان نیاز دارند و سود و زیانشان را بشناسند وجود ندارد.
چون مردم، چنان طبیعت و توانی  كه مصالحشان را كاملاً درک كنند، ندارند و از طرفی، سازنده هستی نیز والاتر از آن است كه دیده شود و ضعف و ناتوانی بندگان از ادراک او نیز كاملاً روشن است، پس ناچار باید میان [[خدا]] و مردم فرستاده‏ای [[معصوم]] باشد كه اوامر و نواهی و آموزش‌‏های او را به آنان برساند و به آنچه منافعشان را تأمین و زیان‏‌هایشان را دفع می‌‏كند، آگاهشان سازد؛ چراكه در وجودشان وسیله‏‌ای كه بتواند، آنچه را بدان نیاز دارند و سود و زیانشان را بشناسند وجود ندارد.
کاربر ناشناس