پرش به محتوا

معاویة بن ابی‌سفیان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶۳: خط ۶۳:
امام خواست تا [[عبدالله بن عباس]] را به حکومت شام بفرستد. به معاویه نامه نوشت و معاویه در پاسخ تنها نامه‌ای سفید برای امام فرستاد و نماینده معاویه گفت از جانب مردمی می‌آید که معتقدند تو [[عثمان]] را کشته‌ای و جز به کشتن تو رضایت نمی‌دهند.<ref>انساب الاشراف، ج ۲، ص۲۱۱-۲۱۲</ref> معاویه با بهره بردن از جنگ جمل و با استناد به مقابله [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]]، [[زبیر بن عوام|زبیر]] و [[عایشه (همسر پیامبر)|عایشه]]، دخالت امام در [[قتل عثمان]] را بیشتر تبلیغ می‌کرد.<ref>رسول جعفریان، تاریخ خلفا، ج ۲، ص۲۷۸</ref> پس از جنگ جمل، امام در [[کوفه]] مستقر شد؛ زیرا انتظار درگیری با سپاه شام می‌رفت و این کار از عراق برمی‌آمد. به جزشام دیگر بلاد با امام بیعت کرده بودند. امام در نامه‌هایی کوشید معاویه را به اطاعت قانع کند. اما معاویه با استناد به اینکه گماشته [[عمر بن خطاب|عمر]] است، از اطاعت سر باز می‌زد.<ref>الفتوح، ج ۲، ص۳۸۰</ref> معاویه از امام خواست تا شام و [[مصر]] را به او واگذارد و پس از او بیعت کسی را عهده‌اش نگذارد و در مقابل او با امام بیعت می‌کند. امام در پاسخ گفت «لم یکن الله لیرانی اتخذ المضلین عضدا»<ref>وقعة صفین، ص۵۲؛ الفتوح، ج ۲، ص۳۹۲</ref>
امام خواست تا [[عبدالله بن عباس]] را به حکومت شام بفرستد. به معاویه نامه نوشت و معاویه در پاسخ تنها نامه‌ای سفید برای امام فرستاد و نماینده معاویه گفت از جانب مردمی می‌آید که معتقدند تو [[عثمان]] را کشته‌ای و جز به کشتن تو رضایت نمی‌دهند.<ref>انساب الاشراف، ج ۲، ص۲۱۱-۲۱۲</ref> معاویه با بهره بردن از جنگ جمل و با استناد به مقابله [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]]، [[زبیر بن عوام|زبیر]] و [[عایشه (همسر پیامبر)|عایشه]]، دخالت امام در [[قتل عثمان]] را بیشتر تبلیغ می‌کرد.<ref>رسول جعفریان، تاریخ خلفا، ج ۲، ص۲۷۸</ref> پس از جنگ جمل، امام در [[کوفه]] مستقر شد؛ زیرا انتظار درگیری با سپاه شام می‌رفت و این کار از عراق برمی‌آمد. به جزشام دیگر بلاد با امام بیعت کرده بودند. امام در نامه‌هایی کوشید معاویه را به اطاعت قانع کند. اما معاویه با استناد به اینکه گماشته [[عمر بن خطاب|عمر]] است، از اطاعت سر باز می‌زد.<ref>الفتوح، ج ۲، ص۳۸۰</ref> معاویه از امام خواست تا شام و [[مصر]] را به او واگذارد و پس از او بیعت کسی را عهده‌اش نگذارد و در مقابل او با امام بیعت می‌کند. امام در پاسخ گفت «لم یکن الله لیرانی اتخذ المضلین عضدا»<ref>وقعة صفین، ص۵۲؛ الفتوح، ج ۲، ص۳۹۲</ref>


معاویه در سخنی در شام گفت: «برای چه علی در [[خلافت]] برتر از من است؟ اگر [[حجاز]] با او بیعت کرده است، شام با من بیعت کرده. حجاز و شام برابر است.» او در نامه این همین کلمات را به امام نوشت: «تا وقتی مردم حجاز مراعات حق را می‌کردند، در این باره حاکم بر شام بودند. اما اکنون که حق را ترک کرده‌اند، این حق از آن شامیان شده است.»<ref>الفتوح، ج ۲، ص۴۳۰-۴۲۹</ref> امام در پاسخ نوشت: «اما در مورد این سخن که گفتی «اینک اهل شام حاکم بر اهل حجازند» مردی از قریشیان را نشان ده که در شورا پذیرفته شود، یا خلافت بر وی روا باشد. اگر چنین ادعا کنی، [[مهاجرین|مهاجران]] و [[انصار]] تکذیبت کنند... بیعت با من همگانی و فراگیر بود نظر خلاف کسی در آن راه ندارد و تجدید گزینشی در کار نیست.»<ref>وقعة صفین، ص۵۸؛ الفتوح، ج ۲، ص۴۳۲</ref>
معاویه در سخنی در شام گفت: «برای چه علی در [[خلافت]] برتر از من است؟ اگر [[حجاز]] با او بیعت کرده است، شام با من بیعت کرده. حجاز و شام برابر است.» او در نامه ای همین کلمات را به امام نوشت: «تا وقتی مردم حجاز مراعات حق را می‌کردند، در این باره حاکم بر شام بودند. اما اکنون که حق را ترک کرده‌اند، این حق از آن شامیان شده است.»<ref>الفتوح، ج ۲، ص۴۳۰-۴۲۹</ref> امام در پاسخ نوشت: «اما در مورد این سخن که گفتی «اینک اهل شام حاکم بر اهل حجازند» مردی از قریشیان را نشان ده که در شورا پذیرفته شود، یا خلافت بر وی روا باشد. اگر چنین ادعا کنی، [[مهاجرین|مهاجران]] و [[انصار]] تکذیبت کنند... بیعت با من همگانی و فراگیر بود نظر خلاف کسی در آن راه ندارد و تجدید گزینشی در کار نیست.»<ref>وقعة صفین، ص۵۸؛ الفتوح، ج ۲، ص۴۳۲</ref>




خط ۷۲: خط ۷۲:
'''پس از جنگ صفین'''
'''پس از جنگ صفین'''


امام پس از [[جنگ نهروان|نهروان]] کوشید تا مردم عراق را برای جنگ مجدد با شام بسیج کند. شمار کسانی که حاضر به همراهی امام بودند، اندک بود. امام از مردم خواست تا همراهش شوند، اما کمتر پاسخ مساعد می‌شنید. امام خطبه‌هایی<ref>برای نمونه: نهج البلاغه، خطبه‌های ۳۹، ۱۳۱، ۱۸۰ </ref> در نکوهش مردم دارد. «گرفتار کسانی شده‌ام که چون امر می‌کنم فرمان نمی‌برند و چون می‌خوانم پاسخ نمی‌دهند.»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۹</ref> معاویه به سستی مردم عراق در نبرد با خود آگاه بود. در این اوضاع مصمم شد تا با تجاوز به نواحی مختلف تحت سلطه امام در [[جزیرة العرب]] و حتی عراق، قدرت امام را تضعیف کند و راه را برای گشودن عراق فراهم کند.<ref>رسول جعفریان، تاریخ خلفا، ج ۲، ص۳۲۳</ref> معاویه می‌گفت: این قتل و تاراج‌ها مردم عراق را می‌ترساند و کسانی را که در زمره مخالفانند، یا تصمیم به جدایی دارند، در کار خود دلیر می‌گرداند. آنان را که از کشاکش‌ها بیمناک‌اند به نزد ما فرا می‌خواند.<ref>الغارات، ص۱۷۶ (ترجمه فارسی)</ref> این تهاجمات به نام «غارات» معروف‌اند. [[ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی|ابواسحق ثقفی]] فهرستی از این غارات را در [[الغارات (کتاب)|کتاب الغارات]] تألیف کرده است.
امام پس از [[جنگ نهروان|نهروان]] کوشید تا مردم عراق را برای جنگ مجدد با شام بسیج کند. شمار کسانی که حاضر به همراهی امام بودند، اندک بود. امام از مردم خواست تا همراهش شوند، اما کم‌تر پاسخ مساعد می‌شنید. امام خطبه‌هایی<ref>برای نمونه: نهج البلاغه، خطبه‌های ۳۹، ۱۳۱، ۱۸۰ </ref> در نکوهش مردم دارد. «گرفتار کسانی شده‌ام که چون امر می‌کنم فرمان نمی‌برند و چون می‌خوانم پاسخ نمی‌دهند.»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۹</ref> معاویه به سستی مردم عراق در نبرد با خود آگاه بود. در این اوضاع مصمم شد تا با تجاوز به نواحی مختلف تحت سلطه امام در [[جزیرة العرب]] و حتی عراق، قدرت امام را تضعیف کند و راه را برای گشودن عراق فراهم کند.<ref>رسول جعفریان، تاریخ خلفا، ج ۲، ص۳۲۳</ref> معاویه می‌گفت: این قتل و تاراج‌ها مردم عراق را می‌ترساند و کسانی را که در زمره مخالفانند، یا تصمیم به جدایی دارند، در کار خود دلیر می‌گرداند. آنان را که از کشاکش‌ها بیمناک‌اند به نزد ما فرا می‌خواند.<ref>الغارات، ص۱۷۶ (ترجمه فارسی)</ref> این تهاجمات به نام «غارات» معروف‌اند. [[ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی|ابواسحق ثقفی]] فهرستی از این غارات را در [[الغارات (کتاب)|کتاب الغارات]] تألیف کرده است.


'''تجاوزهای سپاه شام'''
'''تجاوزهای سپاه شام'''
۱۵٬۵۱۳

ویرایش