پرش به محتوا

امت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۹۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۰ مارس ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Ahmadian
(صفحه‌ای جدید حاوی «در حال نگارش... اُمَّت‌، واژه‌ای‌ با بُرد معنایى‌ بسیار وسیع‌ كه‌ مى‌توا...» ایجاد کرد)
 
imported>Ahmadian
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
در حال نگارش...
در حال نگارش...


اُمَّت‌، واژه‌ای‌ با بُرد معنایى‌ بسیار وسیع‌ كه‌ مى‌تواند جامع‌ مفاهیمى‌ چون‌ قوم‌، قبیله‌، عشیره‌، گروههای‌ نژادی‌ و نیز ملت‌ یا جامعه‌ای‌ مذهبى‌ كه‌ تحت‌ لوای‌ هدایت‌ یك‌ پیامبر قرار دارد، باشد (نك: تركى‌، 30).  
اُمَّت‌، واژه‌ای‌ با بُرد معنایى‌ بسیار وسیع‌ كه‌ مى‌تواند جامع‌ مفاهیمى‌ چون‌ قوم‌، قبیله‌، عشیره‌، گروههای‌ نژادی‌ و نیز ملت‌ یا جامعه‌ای‌ مذهبى‌ كه‌ تحت‌ لوای‌ هدایت‌ یك‌ پیامبر قرار دارد، باشد (نك: تركى‌، 30).
==معنای امت==
==معنای امت==
این‌ واژه‌ بار اسلامى‌ دارد، ولى‌ با این‌ وصف‌، در قرآن‌ بر غیر مسلمانان‌ نیز اطلاق‌ شده‌ است‌، و از این‌ رو، مى‌تواند به‌ معنای‌ «شعب‌» نیز نزدیك‌ باشد.  
این‌ واژه‌ بار اسلامى‌ دارد، ولى‌ با این‌ وصف‌، در قرآن‌ بر غیر مسلمانان‌ نیز اطلاق‌ شده‌ است‌، و از این‌ رو، مى‌تواند به‌ معنای‌ «شعب‌» نیز نزدیك‌ باشد.
معنای‌ اصطلاحى‌ امت‌، جماعتى‌ از مردم‌ است‌ كه‌ خداوند برای‌ آنان‌ پیامبری‌ مبعوث‌ كرده‌، و آنان‌ به‌ او ایمان‌ آورده‌، و از این‌ رو، با خداوند پیمان‌ بسته‌، و با او ارتباط یافته‌اند (ص‌ .( ماسینیون‌ 97-103  
معنای‌ اصطلاحى‌ امت‌، جماعتى‌ از مردم‌ است‌ كه‌ خداوند برای‌ آنان‌ پیامبری‌ مبعوث‌ كرده‌، و آنان‌ به‌ او ایمان‌ آورده‌، و از این‌ رو، با خداوند پیمان‌ بسته‌، و با او ارتباط یافته‌اند (ماسینیون‌،ص 97-103
طبعاً در این‌ كاربرد مقصود از امت‌ گروه‌ بزرگى‌ از مردم‌ است‌ كه‌ دارای‌ زبان‌ یكسان‌ یا دین‌ واحد و یا سرزمین‌ جغرافیایى‌ یكسانى‌ هستند.  
طبعاً در این‌ كاربرد مقصود از امت‌ گروه‌ بزرگى‌ از مردم‌ است‌ كه‌ دارای‌ زبان‌ یكسان‌ یا دین‌ واحد و یا سرزمین‌ جغرافیایى‌ یكسانى‌ هستند.
==کاربری قرآنی==
==کاربری قرآنی==
واژه امت‌ در قرآن‌ كریم‌ 65 بار به‌ صورت‌ مفرد یا جمع‌ آمده‌ است‌. در قرآن‌ امت‌ به‌ معنى‌ مردم‌ (بقره‌ /2/213) و یا عده‌ای‌ از انسانها كه‌ با یكدیگر پیوند دینى‌ دارند (آل‌ عمران‌ /3/110؛ بقره‌ /2/143)، آمده‌، و در حدیث‌ كه‌ بارها به‌ صورتهای‌ «امت‌ محمد»، یا «امتى‌» (از زبان‌ پیامبر)، یا «اُمَم‌» وارد شده‌، به‌ معنى‌ جماعتى‌ به‌ كار رفته‌ است‌ كه‌ از یك‌ پیامبر پیروی‌ مى‌كنند. تركى‌، 30).
واژه امت‌ در قرآن‌ كریم‌ 65 بار به‌ صورت‌ مفرد یا جمع‌ آمده‌ است‌. در قرآن‌ امت‌ به‌ معنى‌ مردم‌ (بقره‌ /2/213) و یا عده‌ای‌ از انسانها كه‌ با یكدیگر پیوند دینى‌ دارند (آل‌ عمران‌ /3/110؛ بقره‌ /2/143)، آمده‌، و در حدیث‌ كه‌ بارها به‌ صورتهای‌ «امت‌ محمد»، یا «امتى‌» (از زبان‌ پیامبر)، یا «اُمَم‌» وارد شده‌، به‌ معنى‌ جماعتى‌ به‌ كار رفته‌ است‌ كه‌ از یك‌ پیامبر پیروی‌ مى‌كنند. تركى‌، 30).
==ابعاد مختلف‌ مفهوم‌ امت‌ در فرهنگ‌ اسلامى‌==
==ابعاد مختلف‌ مفهوم‌ امت‌ در فرهنگ‌ اسلامى‌==
در اینجا ابعاد مختلف‌ مفهوم‌ امت‌ در فرهنگ‌ اسلامى‌ در چند عنوان‌ مورد بررسى‌ قرار مى‌گیرد:  
در اینجا ابعاد مختلف‌ مفهوم‌ امت‌ در فرهنگ‌ اسلامى‌ در چند عنوان‌ مورد بررسى‌ قرار مى‌گیرد:
==امت‌ اسلامى‌ جانشین‌ امتهای‌ پیشین‌==  
===امت‌ اسلامى‌ جانشین‌ امتهای‌ پیشین‌===
نخستین‌ نكته‌ در باب‌ امت‌ پیامبر خاتم‌(ص‌) این‌ است‌ كه‌ این‌ امت‌ نیز همچون‌ امتهای‌ پیشین‌ مخاطب‌ وحى‌ الهى‌ قرار گرفته‌، و حامل‌ رسالت‌ الهى‌ شده‌ است‌. رسالت‌ پیامبر(ص‌) نیازمند امتى‌ است‌ كه‌ ضمن‌ پذیرش‌ و ایمان‌ به‌ آن‌ و حفظ و نگاهبانى‌ از آن‌، آن‌ را به‌ دیگر امتها منتقل‌ كند و از این‌ رو، وظیفه تبلیغ‌ آن‌ بر عهده امت‌ است‌. بنابراین‌، امت‌ حافظ وحى‌ الهى‌ در تاریخ‌ است‌ (نك: عبدالحمید، 211؛ باقلانى‌، اعجاز...، 48؛ ابن‌ ابى‌ الحدید، 8/241؛ ابن‌ تیمیه‌، رساله...، 9-10).  
نخستین‌ نكته‌ در باب‌ امت‌ پیامبر خاتم‌(ص‌) این‌ است‌ كه‌ این‌ امت‌ نیز همچون‌ امتهای‌ پیشین‌ مخاطب‌ وحى‌ الهى‌ قرار گرفته‌، و حامل‌ رسالت‌ الهى‌ شده‌ است‌. رسالت‌ پیامبر(ص‌) نیازمند امتى‌ است‌ كه‌ ضمن‌ پذیرش‌ و ایمان‌ به‌ آن‌ و حفظ و نگاهبانى‌ از آن‌، آن‌ را به‌ دیگر امتها منتقل‌ كند و از این‌ رو، وظیفه تبلیغ‌ آن‌ بر عهده امت‌ است‌. بنابراین‌، امت‌ حافظ وحى‌ الهى‌ در تاریخ‌ است‌ (نك: عبدالحمید، 211؛ باقلانى‌، اعجاز...، 48؛ ابن‌ ابى‌ الحدید، 8/241؛ ابن‌ تیمیه‌، رساله...، 9-10).
قرآن‌ خود بر مسأله حفظ و نگاهبانى‌ از ذكر ( قرآن‌ ) تأكید كرده‌ است‌ (حجر /15/9؛ نیز نك: بیهقى‌، 1/54
قرآن‌ خود بر مسأله حفظ و نگاهبانى‌ از ذكر ( قرآن‌ ) تأكید كرده‌ است‌ (حجر /15/9؛ نیز نك: بیهقى‌، 1/54
این‌ امت‌، امتى‌ برگزیده‌ است‌ (آل‌ عمران‌ /3/110) و بنا بر روایات‌، حتى‌ تورات‌ به‌ آن‌ مژده‌ داده‌ است‌ (نك: قاضى‌ عبدالجبار، 2/352-353؛ بیهقى‌، 1/336-340).  
این‌ امت‌، امتى‌ برگزیده‌ است‌ (آل‌ عمران‌ /3/110) و بنا بر روایات‌، حتى‌ تورات‌ به‌ آن‌ مژده‌ داده‌ است‌ (نك: قاضى‌ عبدالجبار، 2/352-353؛ بیهقى‌، 1/336-340).
این‌ امت‌، امت‌ فرجامین‌ است‌ و امت‌ «آخرالزمان‌»: امت‌ پیامبر خاتم‌(ص‌) (نك: بخاری‌، 2/380؛ دارمى‌، 2/221؛ ابن‌ ماجه‌،1/344).
این‌ امت‌، امت‌ فرجامین‌ است‌ و امت‌ «آخرالزمان‌»: امت‌ پیامبر خاتم‌(ص‌) (نك: بخاری‌، 2/380؛ دارمى‌، 2/221؛ ابن‌ ماجه‌،1/344).
پیامبرِ امت‌ آخرین‌، همانند انبیای‌ گذشته‌ و انبیای‌ بنى‌ اسرائیل‌ نیست‌ كه‌ فقط به‌ سوی‌ قومشان‌ مبعوث‌ مى‌شدند، بلكه‌ او برای‌ همه مردم‌ فرستاده‌ شده‌ بود (اعراف‌ /7/157؛ سبأ /34/28؛ نیز نك: باقلانى‌، التمهید، 147- 148؛ ابویعلى‌، 158).  
پیامبرِ امت‌ آخرین‌، همانند انبیای‌ گذشته‌ و انبیای‌ بنى‌ اسرائیل‌ نیست‌ كه‌ فقط به‌ سوی‌ قومشان‌ مبعوث‌ مى‌شدند، بلكه‌ او برای‌ همه مردم‌ فرستاده‌ شده‌ بود (اعراف‌ /7/157؛ سبأ /34/28؛ نیز نك: باقلانى‌، التمهید، 147- 148؛ ابویعلى‌، 158).


==امت‌، وارث‌ زمین‌==
===امت‌، وارث‌ زمین‌===
امت‌ برگزیده‌ حامل‌ وحى‌ الهى‌ در زمین‌، و تمثل‌ و نماینده اراده الهى‌ است‌. بنابراین‌، مقام‌ جانشینى‌ خداوند بر زمین‌ در اصل‌ از آن‌ِ امت‌ برگزیده‌ است‌. امت‌ از همان‌ آغاز براساس‌ آیات‌ قرآنى‌ چنین‌ دریافتى‌ داشت‌ كه‌ بنابر سنت‌ الهى‌ِ خلافت‌ و جانشینى‌ خداوند بر زمین‌، هم‌اینك‌ وارث‌ زمین‌ شده‌ است‌ (انبیاء /21/105). از آنجا كه‌ رسالت‌ نبوی‌، رسالتى‌ جهانى‌ بود، امت‌ پیامبر(ص‌) مى‌بایست‌ امر «دعوت‌» را سامان‌ مى‌داد و جهانى‌ مى‌كرد. امت‌ از طریق‌ امر دعوت‌ خواهد توانست‌ كه‌ این‌ رسالت‌ جهانى‌ را به‌ جهانیان‌ تبلیغ‌ كند و بنابر وعده قرآنى‌ زمین‌ را در اختیار گیرد و وارث‌ همه امتهای‌ پیشین‌ شود (نك: توبه‌ /9/33؛ برای‌ بحث‌ درباره این‌ آیات‌، نك: طبری‌، اختلاف‌...، 1-2).  
امت‌ برگزیده‌ حامل‌ وحى‌ الهى‌ در زمین‌، و تمثل‌ و نماینده اراده الهى‌ است‌. بنابراین‌، مقام‌ جانشینى‌ خداوند بر زمین‌ در اصل‌ از آن‌ِ امت‌ برگزیده‌ است‌. امت‌ از همان‌ آغاز براساس‌ آیات‌ قرآنى‌ چنین‌ دریافتى‌ داشت‌ كه‌ بنابر سنت‌ الهى‌ِ خلافت‌ و جانشینى‌ خداوند بر زمین‌، هم‌اینك‌ وارث‌ زمین‌ شده‌ است‌ (انبیاء /21/105). از آنجا كه‌ رسالت‌ نبوی‌، رسالتى‌ جهانى‌ بود، امت‌ پیامبر(ص‌) مى‌بایست‌ امر «دعوت‌» را سامان‌ مى‌داد و جهانى‌ مى‌كرد.  
از این‌ رو، دیری‌ نپایید امت‌ دریافت‌ كه‌ مى‌بایست‌ امر دعوت‌ را به‌ بیرون‌ از جزیرة العرب‌ گسترش‌ دهد و پیام‌ حضرت‌ رسول‌(ص‌) را به‌ دیگر امتها تبلیغ‌ كند (برای‌ نمونه‌، نك: همو، تاریخ‌، 3/523 بب).
از این‌ رو، دیری‌ نپایید امت‌ دعوت‌ را به‌ بیرون‌ از جزیرة العرب‌ گسترش‌ دادند و پیام‌ حضرت‌ رسول‌(ص‌) را به‌ دیگر امتها رساندند. (برای‌ نمونه‌، نك: همو، تاریخ‌، 3/523 بب)


==مصون‌ بودن‌ امت‌ از خطا==
===مصون‌ بودن‌ امت‌ از خطا===
شافعى‌، امت‌ یا جماعت‌ اسلامى‌ را به‌ عنوان‌ جماعت‌ حافظ قرآن‌ و جماعت‌ برگزیده خداوند، جماعتى‌ مى‌داند كه‌ بر خطا و برخلاف‌ سنت‌ پیامبر(ص‌) اجماع‌ نمى‌كنند. اجماع‌ تمامى‌ امت،‌ نماینده اراده الهى‌ است‌ (ص‌ 403، 473-476؛ برای‌ حدیث‌ «لا تجتمع‌ امتى‌ على‌ ضلاله»، نك: ابن‌ ماجه‌، 2/1303؛ نیز نك: مسائل‌ الامامه، 52). از همین‌ رو، در فقه‌، بحث‌ اجماع‌ به‌ عنوان‌ یكى‌ از منابع‌ فقه‌ به‌ میان‌ آمده‌ است‌.  
شافعى‌، امت‌ یا جماعت‌ اسلامى‌ را به‌ عنوان‌ جماعت‌ حافظ قرآن‌ و جماعت‌ برگزیده خداوند، جماعتى‌ مى‌داند كه‌ بر خطا و برخلاف‌ سنت‌ پیامبر(ص‌) اجماع‌ نمى‌كنند. اجماع‌ تمامى‌ امت،‌ نماینده اراده الهى‌ است‌ (ص‌ 403، 473-476؛ برای‌ حدیث‌ «لا تجتمع‌ امتى‌ على‌ ضلاله»، نك: ابن‌ ماجه‌، 2/1303؛ نیز نك: مسائل‌ الامامه، 52). از همین‌ رو، در فقه‌، بحث‌ اجماع‌ به‌ عنوان‌ یكى‌ از منابع‌ فقه‌ به‌ میان‌ آمده‌ است‌.
د - امت‌ و سنت‌: امت‌ از طریق‌ سنت‌ و پیروی‌ از آن‌ ارتباط خود را با پیامبر خویش‌ در طول‌ تاریخ‌ نگاه‌ مى‌دارد، و سنت‌ در واقع‌ ضامن‌ حضور و استمرار امت‌ (جماعت‌) در تاریخ‌ است‌.  
===امت‌ و سنت‌===
علما به‌ ویژه‌ در اندیشه اسلام‌ سنى‌، با وجود مقاومت‌ سلطه سیاسى‌ در دو قرن‌ اول‌ هجری‌ در این‌ مورد، وارثان‌ نبوت‌ تلقى‌ مى‌شدند (نك: احمدبن‌ حنبل‌، 5/196؛ بخاری‌، 1/28؛ دارمى‌، 1/83؛ آجری‌، 25-29). علما سخت‌ از نقش‌ خود به‌ عنوان‌ بیانگر سنت‌ نبوی‌ دفاع‌ مى‌كردند و خود را واسطه میان‌ پیامبر(ص‌) و امت‌ در تعلیم‌ شرایع‌ دین‌ مى‌پنداشتند (مالك‌، حدیث‌ اول‌؛ ابن‌ بطه‌، الابانه...، 1/232-236).
امت‌ از طریق‌ سنت‌ و پیروی‌ از آن‌ ارتباط خود را با پیامبر خویش‌ در طول‌ تاریخ‌ نگاه‌ مى‌دارد، و سنت‌ در واقع‌ ضامن‌ حضور و استمرار امت‌ (جماعت‌) در تاریخ‌ است‌.
علما (در اندیشه اسلام‌ سنى‌) سخت‌ از نقش‌ خود به‌ عنوان‌ بیانگر سنت‌ نبوی‌ دفاع‌ مى‌كردند و خود را واسطه میان‌ پیامبر(ص‌) و امت‌ در تعلیم‌ شرایع‌ دین‌ مى‌پنداشتند. (مالك‌، حدیث‌ اول‌؛ ابن‌ بطه‌، الابانه...، 1/232-236)


در اندیشه شیعى‌ و به‌ ویژه‌ امامیه‌، امامت‌ امام‌ معصوم‌ به‌ عنوان‌ جانشین‌ نبوت‌ در میان‌ امت‌ مطرح‌ است‌، چه‌، در اندیشه شیعى‌، مفهوم‌ امت‌ كاملاً متفاوت‌ است‌ و در همین‌ راستا نظریه مصون‌ بودن‌ امت‌ از خطا كه‌ در اسلام‌ سنى‌ مطرح‌ شده‌ است‌، جای‌ خود را به‌ نظریه عصمت‌ امام‌ در اندیشه شیعى‌ امامى‌ مى‌دهد؛ از این‌ رو، نقش‌ علما در این‌ دو منظومه دینى‌ یكسان‌ نیست‌ و اجماع‌ نیز در فقه‌ شیعى‌ امامى‌ كاملاً با نظیر خود در عالم‌ اهل‌ سنت‌ متفاوت‌ است‌.  
در اندیشه شیعى‌ و به‌ ویژه‌ امامیه‌، امامت‌ امام‌ معصوم‌ به‌ عنوان‌ جانشین‌ نبوت‌ در میان‌ امت‌ مطرح‌ است‌، چه‌، در اندیشه شیعى‌، مفهوم‌ امت‌ كاملاً متفاوت‌ است‌ و در همین‌ راستا نظریه مصون‌ بودن‌ امت‌ از خطا كه‌ در اسلام‌ سنى‌ مطرح‌ شده‌ است‌، جای‌ خود را به‌ نظریه عصمت‌ امام‌ در اندیشه شیعى‌ امامى‌ مى‌دهد؛ از این‌ رو، نقش‌ علما در این‌ دو منظومه دینى‌ یكسان‌ نیست‌ و اجماع‌ نیز در فقه‌ شیعى‌ امامى‌ كاملاً با نظیر خود در عالم‌ اهل‌ سنت‌ متفاوت‌ است‌.


==وحدت‌ و اختلاف‌ امت‌==
===وحدت‌ و اختلاف‌ امت‌===
از نظر اهل‌ سنت‌، آنچه‌ به‌ وحدت‌ امت‌ آسیب‌ مى‌رساند و موجب‌ افتراق‌ مى‌گردد، پیروی‌ از بدعت‌ در برابر سنت‌ است‌؛ اما در دیدگاه‌ شیعه‌، انحراف‌ از امام‌ معصوم‌ موجب‌ این‌ افتراق‌ مى‌شود. بر طبق‌ روایات‌ منسوب‌ به‌ پیامبر(ص‌)، امت‌ به‌ 73 فرقه‌ تقسیم‌ مى‌شود كه‌ از این‌ میان‌ تنها یك‌ فرقه‌ رستگار است‌ (نك: احمد بن‌ حنبل‌، 2/332، 3/145، 4/102؛ ابن‌ ابى‌ عاصم‌، شم 63 - 65؛ ابن‌ ماجه‌، 2/1322).
از نظر اهل‌ سنت‌، آنچه‌ به‌ وحدت‌ امت‌ آسیب‌ مى‌رساند و موجب‌ افتراق‌ مى‌گردد، پیروی‌ از بدعت‌ در برابر سنت‌ است‌؛ اما در دیدگاه‌ شیعه‌، انحراف‌ از امام‌ معصوم‌ موجب‌ این‌ افتراق‌ مى‌شود.(نك: احمد بن‌ حنبل‌، 2/332، 3/145، 4/102؛ ابن‌ ابى‌ عاصم‌، شم 63 - 65؛ ابن‌ ماجه‌، 2/1322)




==امت‌ در مسیر تاریخ‌==  
===امت‌ در مسیر تاریخ‌===
بحث‌ سنّت‌ - بدعت‌ در نظرگاه‌ اهل‌ سنت‌ ارتباطى‌ روشن‌ با مسأله هویت‌ و نقش‌ و جایگاه‌ تاریخى‌ اهل‌ سنت‌ در تاریخ‌ مقدس‌ دارد: منظری‌ كه‌ اهل‌ سنت‌ نسبت‌ به‌ خود در مسیر تاریخ‌ قائل‌ هستند. از دیدگاه‌ ایشان‌ تا پیش‌ از قتل‌ خلیفه‌ عثمان‌، امت‌ بر مسیر سنت‌ حركت‌ مى‌كرد و وحدت‌ آن‌ مانع‌ هرگونه‌ تفرقه‌ بود (مثلاً نك: ابن‌ وضاح‌، 32)؛ فتنه‌ از هنگام‌ قتل‌ عثمان‌ آغاز شد و همین‌ امر سبب‌ افتراق‌ گردید و فرقه‌هایى‌ چون‌ خوارج‌، رافضه‌، قدریه‌ و مرجئه‌ پیدا شدند؛  
بحث‌ سنّت‌ - بدعت‌ در نظرگاه‌ اهل‌ سنت‌ ارتباطى‌ روشن‌ با مسأله هویت‌ و نقش‌ و جایگاه‌ تاریخى‌ اهل‌ سنت‌ در تاریخ‌ مقدس‌ دارد: منظری‌ كه‌ اهل‌ سنت‌ نسبت‌ به‌ خود در مسیر تاریخ‌ قائل‌ هستند. از دیدگاه‌ ایشان‌ تا پیش‌ از قتل‌ خلیفه‌ عثمان‌، امت‌ بر مسیر سنت‌ حركت‌ مى‌كرد و وحدت‌ آن‌ مانع‌ هرگونه‌ تفرقه‌ بود (مثلاً نك: ابن‌ وضاح‌، 32)؛ فتنه‌ از هنگام‌ قتل‌ عثمان‌ آغاز شد و همین‌ امر سبب‌ افتراق‌ گردید و فرقه‌هایى‌ چون‌ خوارج‌، رافضه‌، قدریه‌ و مرجئه‌ پیدا شدند؛


==امر به‌ معروف‌ و نهى‌ از منكرمهم‌ترین‌ شأن‌ امت‌==  
===امر به‌ معروف‌ و نهى‌ از منكر مهم‌ترین‌ شأن‌ امت‌===
جامعه اسلامى‌ اساساً بر مبنای‌ امر به‌ معروف‌ و نهى‌ از منكر قوام‌ مى‌گیرد. دعوت‌ مهم‌ترین‌ وظیفه امت‌ در تاریخ‌ مقدس‌ است‌. الگوی‌ دعوت‌ در اسلام‌، امر به‌ معروف‌ و نهى‌ از منكر است‌ (آل‌ عمران‌ /3/110؛ نیز نك: حج‌ /22/41؛ اعراف‌ /7/157، 165؛ توبه‌ /9/71). با اصل‌ امر به‌ معروف‌ و نهى‌ از منكر، امت‌ اسلامى‌ با جهان‌ بیرون‌ از خود مواجه‌ مى‌شود و همین‌ امر نیز زمینه جهاد را فراهم‌ مى‌نماید.  
جامعه اسلامى‌ اساساً بر مبنای‌ امر به‌ معروف‌ و نهى‌ از منكر قوام‌ مى‌گیرد. دعوت‌ مهم‌ترین‌ وظیفه امت‌ در تاریخ‌ مقدس‌ است‌. الگوی‌ دعوت‌ در اسلام‌، امر به‌ معروف‌ و نهى‌ از منكر است‌ (آل‌ عمران‌ /3/110؛ نیز نك: حج‌ /22/41؛ اعراف‌ /7/157، 165؛ توبه‌ /9/71). با اصل‌ امر به‌ معروف‌ و نهى‌ از منكر، امت‌ اسلامى‌ با جهان‌ بیرون‌ از خود مواجه‌ مى‌شود و همین‌ امر نیز زمینه جهاد را فراهم‌ مى‌نماید.


==پانویس==
==پانویس==


==مآخذ==  
==مآخذ==
*آجری‌، محمد، اخلاق‌ العلماء، به‌ كوشش‌ حسین‌ خطاب‌ و فاروق‌ حماده‌، دمشق‌، 1392ق‌/1972م‌؛  
*آجری‌، محمد، اخلاق‌ العلماء، به‌ كوشش‌ حسین‌ خطاب‌ و فاروق‌ حماده‌، دمشق‌، 1392ق‌/1972م‌؛
*ابن‌ ابى‌ الحدید، عبدالحمید، شرح‌ نهج‌ البلاغه، به‌ كوشش‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌، 1378-1384ق‌/1959-1964م‌؛  
*ابن‌ ابى‌ الحدید، عبدالحمید، شرح‌ نهج‌ البلاغه، به‌ كوشش‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌، 1378-1384ق‌/1959-1964م‌؛
*ابن‌ ابى‌ عاصم‌، عمرو، السنه، بیروت‌، 1400ق‌/1980م‌؛  
*ابن‌ ابى‌ عاصم‌، عمرو، السنه، بیروت‌، 1400ق‌/1980م‌؛
*ابن‌ بطه عكبری‌، عبیدالله‌، الابانه عن‌ شریعه الفرق‌ الناجیه، به‌ كوشش‌ رضا بن‌ نعسان‌ معطى‌، ریاض‌، 1409ق‌/1988م‌؛  
*ابن‌ بطه عكبری‌، عبیدالله‌، الابانه عن‌ شریعه الفرق‌ الناجیه، به‌ كوشش‌ رضا بن‌ نعسان‌ معطى‌، ریاض‌، 1409ق‌/1988م‌؛
*همو، الشرح‌ و الابانه، به‌ كوشش‌ هانری‌ لائوست‌، دمشق‌، 1958م‌؛ *ابن‌ تیمیه‌، احمد، الامر بالمعروف‌ و النهى‌ عن‌ المنكر، به‌ كوشش‌ صلاح‌الدین‌ منجد، بیروت‌، 1396ق‌/ 1976م‌؛  
*همو، الشرح‌ و الابانه، به‌ كوشش‌ هانری‌ لائوست‌، دمشق‌، 1958م‌؛ *ابن‌ تیمیه‌، احمد، الامر بالمعروف‌ و النهى‌ عن‌ المنكر، به‌ كوشش‌ صلاح‌الدین‌ منجد، بیروت‌، 1396ق‌/ 1976م‌؛
*همو، رساله الى‌ السلطان‌ الملك‌الناصر فى‌ شأن‌ التتار، به‌ كوشش‌ صلاح‌الدین‌ منجد، بیروت‌، 1976م‌؛  
*همو، رساله الى‌ السلطان‌ الملك‌الناصر فى‌ شأن‌ التتار، به‌ كوشش‌ صلاح‌الدین‌ منجد، بیروت‌، 1976م‌؛
*ابن‌ جوزی‌، عبدالرحمان‌، المنتظم‌، حیدرآباد دكن‌، 1359ق‌؛  
*ابن‌ جوزی‌، عبدالرحمان‌، المنتظم‌، حیدرآباد دكن‌، 1359ق‌؛
*ابن‌ طهمان‌، ابراهیم‌، مشیخه، به‌ كوشش‌ محمدطاهر مالك‌، دمشق‌، 1403ق‌/1983م‌؛  
*ابن‌ طهمان‌، ابراهیم‌، مشیخه، به‌ كوشش‌ محمدطاهر مالك‌، دمشق‌، 1403ق‌/1983م‌؛
*ابن‌ ماجه‌، محمد، السنن‌، به‌ كوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقى‌، قاهره‌، 1372ق‌/1952م‌؛  
*ابن‌ ماجه‌، محمد، السنن‌، به‌ كوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقى‌، قاهره‌، 1372ق‌/1952م‌؛
*ابن‌ وضاح‌، محمد، البدع‌ و النهى‌ عنها، به‌ كوشش‌ محمد احمد دهمان‌، دمشق‌، 1400ق‌/1980م‌؛  
*ابن‌ وضاح‌، محمد، البدع‌ و النهى‌ عنها، به‌ كوشش‌ محمد احمد دهمان‌، دمشق‌، 1400ق‌/1980م‌؛
*ابوالفدا، تقویم‌ البلدان‌، به‌ كوشش‌ رنو و دوسلان‌، پاریس‌، 1840م‌؛ *ابویعلى‌ محمد، المعتمد فى‌ اصول‌الدین‌، به‌ كوشش‌ ودیع‌ حداد، بیروت‌، 1984م‌؛  
*ابوالفدا، تقویم‌ البلدان‌، به‌ كوشش‌ رنو و دوسلان‌، پاریس‌، 1840م‌؛ *ابویعلى‌ محمد، المعتمد فى‌ اصول‌الدین‌، به‌ كوشش‌ ودیع‌ حداد، بیروت‌، 1984م‌؛
*احمد بن‌ حنبل‌، مسند، المكتبه الاسلامیه‌، 1389ق‌/1969م‌؛  
*احمد بن‌ حنبل‌، مسند، المكتبه الاسلامیه‌، 1389ق‌/1969م‌؛
*اشعری‌، على‌، مقالات‌ الاسلامیین‌، به‌ كوشش‌ محمد محیى‌الدین‌ عبدالحمید، قاهره‌، 1389ق‌/1969م‌؛  
*اشعری‌، على‌، مقالات‌ الاسلامیین‌، به‌ كوشش‌ محمد محیى‌الدین‌ عبدالحمید، قاهره‌، 1389ق‌/1969م‌؛
*باقلانى‌، محمد، اعجاز القرآن‌، به‌ كوشش‌ احمد صقر، قاهره‌، دارالمعارف‌؛  
*باقلانى‌، محمد، اعجاز القرآن‌، به‌ كوشش‌ احمد صقر، قاهره‌، دارالمعارف‌؛
*همو، التمهید، به‌ كوشش‌ محمود خضیری‌ و محمد عبدالهادی‌ ابوریده‌، قاهره‌، 1366ق‌/1947م‌؛  
*همو، التمهید، به‌ كوشش‌ محمود خضیری‌ و محمد عبدالهادی‌ ابوریده‌، قاهره‌، 1366ق‌/1947م‌؛
*بخاری‌، محمد، صحیح‌، به‌ كوشش‌ كرل‌، لیدن‌، 1862-1908م‌؛  
*بخاری‌، محمد، صحیح‌، به‌ كوشش‌ كرل‌، لیدن‌، 1862-1908م‌؛
*بغدادی‌، عبدالقاهر، اصول‌الدین‌، استانبول‌، 1346ق‌/1928م‌؛  
*بغدادی‌، عبدالقاهر، اصول‌الدین‌، استانبول‌، 1346ق‌/1928م‌؛
*همو، الفرق‌ بین‌ الفرق‌، بیروت‌، 1977م‌؛  
*همو، الفرق‌ بین‌ الفرق‌، بیروت‌، 1977م‌؛
*بیهقى‌، احمد، دلائل‌ النبوه، به‌ كوشش‌ احمد صقر، قاهره‌، 1389ق‌/1970م‌؛  
*بیهقى‌، احمد، دلائل‌ النبوه، به‌ كوشش‌ احمد صقر، قاهره‌، 1389ق‌/1970م‌؛
*تركى‌، عبدالمجید، «اجماع‌ امت‌ مؤمنان‌، از جوهر عقیدتى‌ تا واقعیت‌ تاریخى‌»، تحقیقات‌ اسلامى‌، تهران‌، 1368ش‌، س‌ 4، شم 1-2؛  
*تركى‌، عبدالمجید، «اجماع‌ امت‌ مؤمنان‌، از جوهر عقیدتى‌ تا واقعیت‌ تاریخى‌»، تحقیقات‌ اسلامى‌، تهران‌، 1368ش‌، س‌ 4، شم 1-2؛
*ترمذی‌، محمد، سنن‌، به‌ كوشش‌ احمد محمد شاكر و دیگران‌، قاهره‌، 1357ق‌/1938م‌؛  
*ترمذی‌، محمد، سنن‌، به‌ كوشش‌ احمد محمد شاكر و دیگران‌، قاهره‌، 1357ق‌/1938م‌؛
*حاكم‌ نیشابوری‌، محمد، المستدرك‌، حیدرآباد دكن‌، 1334ق‌؛  
*حاكم‌ نیشابوری‌، محمد، المستدرك‌، حیدرآباد دكن‌، 1334ق‌؛
*حلیمى‌، حسین‌، المنهاج‌ فى‌ شعب‌ الایمان‌، بیروت‌، 1979م‌؛  
*حلیمى‌، حسین‌، المنهاج‌ فى‌ شعب‌ الایمان‌، بیروت‌، 1979م‌؛
*خطیب‌ بغدادی‌، احمد، شرف‌ اصحاب‌ الحدیث‌، به‌ كوشش‌ محمد سعید خطیب‌ اوغلى‌، آنكارا، 1971م‌؛  
*خطیب‌ بغدادی‌، احمد، شرف‌ اصحاب‌ الحدیث‌، به‌ كوشش‌ محمد سعید خطیب‌ اوغلى‌، آنكارا، 1971م‌؛
*همو، الفقیه‌ و المتفقه‌، به‌ كوشش‌ اسماعیل‌ انصاری‌، بیروت‌، 1975م‌؛ *خلال‌، احمد، الامر بالمعروف‌ و النهى‌ عن‌ المنكر، به‌ كوشش‌ عبدالقادر احمد عطا، قاهره‌، 1395ق‌/1975م‌؛  
*همو، الفقیه‌ و المتفقه‌، به‌ كوشش‌ اسماعیل‌ انصاری‌، بیروت‌، 1975م‌؛ *خلال‌، احمد، الامر بالمعروف‌ و النهى‌ عن‌ المنكر، به‌ كوشش‌ عبدالقادر احمد عطا، قاهره‌، 1395ق‌/1975م‌؛
*دارمى‌، عبدالله‌، سنن‌، به‌ كوشش‌ عبدالله‌ هاشم‌ یمانى‌، مدینه‌، 1386ق‌/1966م‌؛  
*دارمى‌، عبدالله‌، سنن‌، به‌ كوشش‌ عبدالله‌ هاشم‌ یمانى‌، مدینه‌، 1386ق‌/1966م‌؛
*شافعى‌، محمد، الرساله، به‌ كوشش‌ احمد محمد شاكر، قاهره‌، 1358ق‌/1939م‌؛  
*شافعى‌، محمد، الرساله، به‌ كوشش‌ احمد محمد شاكر، قاهره‌، 1358ق‌/1939م‌؛
*طبری‌، اختلاف‌ الفقهاء، لیدن‌، 1933م‌؛ همو، تاریخ‌؛ عبدالحمید كاتب‌، رسائل‌، به‌ كوشش‌ احسان‌ عباس‌، عمان‌، 1988م‌؛  
*طبری‌، اختلاف‌ الفقهاء، لیدن‌، 1933م‌؛ همو، تاریخ‌؛ عبدالحمید كاتب‌، رسائل‌، به‌ كوشش‌ احسان‌ عباس‌، عمان‌، 1988م‌؛
*غزالى‌، محمد، احیاء علوم‌الدین‌، قاهره‌، 1289ق‌؛  
*غزالى‌، محمد، احیاء علوم‌الدین‌، قاهره‌، 1289ق‌؛
*همو، فضائح‌ الباطنیه، به‌ كوشش‌ عبدالرحمان‌ بدوی‌، قاهره‌، 1383ق‌/1964م‌؛  
*همو، فضائح‌ الباطنیه، به‌ كوشش‌ عبدالرحمان‌ بدوی‌، قاهره‌، 1383ق‌/1964م‌؛
*فارابى‌، محمد، آراء اهل‌ المدینه الفاضله، به‌ كوشش‌ البیر نصری‌ نادر، بیروت‌، 1973م‌؛  
*فارابى‌، محمد، آراء اهل‌ المدینه الفاضله، به‌ كوشش‌ البیر نصری‌ نادر، بیروت‌، 1973م‌؛
*قاضى‌ عبدالجبار، تثبیت‌ دلائل‌ النبوه، به‌ كوشش‌ عبدالكریم‌ عثمان‌، بیروت‌، 1386ق‌/1966م‌؛  
*قاضى‌ عبدالجبار، تثبیت‌ دلائل‌ النبوه، به‌ كوشش‌ عبدالكریم‌ عثمان‌، بیروت‌، 1386ق‌/1966م‌؛
*قرآن‌ كریم‌؛  
*قرآن‌ كریم‌؛
*مالك‌ بن‌ انس‌، الموطأ، به‌ كوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقى‌، قاهره‌، 1370ق‌/1951م‌؛  
*مالك‌ بن‌ انس‌، الموطأ، به‌ كوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقى‌، قاهره‌، 1370ق‌/1951م‌؛
*ماوردی‌، على‌، الاحكام‌ السلطانیه، به‌ كوشش‌ انگر، بن‌، 1853م‌؛  
*ماوردی‌، على‌، الاحكام‌ السلطانیه، به‌ كوشش‌ انگر، بن‌، 1853م‌؛
*همو، ادب‌ الدنیا و الدین‌، قاهره‌، 1973م‌؛ مسائل‌ الامامه، منسوب‌ به‌ ناشى‌´ اكبر، به‌ كوشش‌ فان‌ اس‌، بیروت‌، 1971م‌؛ نیز:  
*همو، ادب‌ الدنیا و الدین‌، قاهره‌، 1973م‌؛ مسائل‌ الامامه، منسوب‌ به‌ ناشى‌´ اكبر، به‌ كوشش‌ فان‌ اس‌، بیروت‌، 1971م‌؛ نیز:


, P. and M. Hinds, God's Caliph, Religious Authority in the First
, P. and M. Hinds, God's Caliph, Religious Authority in the First
  Centuries of Islam, Cambridge, 1986; Massignon, L., X L'umma et ses synonymes n , Opera minora, Beirut, 1963, vol. I.
  Centuries of Islam, Cambridge, 1986; Massignon, L., X L'umma et ses synonymes n , Opera minora, Beirut, 1963, vol. I.
کاربر ناشناس