کاربر ناشناس
سوره عبس: تفاوت میان نسخهها
←شأن نزول
imported>Sayedisphahani |
imported>Sayedisphahani |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
در شأن نزول این سوره دو دیدگاه متفاوت میان مفسرین وجود دارد: | در شأن نزول این سوره دو دیدگاه متفاوت میان مفسرین وجود دارد: | ||
۱. مفسرین اهل سنت نقل کردهاند که عدهای از سران [[قریش]] نزد [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] بودند و پیامبر مشغول دعوت آنان به [[اسلام]] بود و امید داشت که در دل آنان مؤثر باشد. در این هنگام [[ابن اممکتوم|عبدالله بن اممکتوم]] که نابینا و ظاهرا فقیر بود وارد مجلس شد و از پیامبر خواست [[آیه|آیاتی]] از [[قرآن]] را برای او بخواند و به او تعلیم دهد و پیوسته سخن خود را تکرار میکرد. او آنقدر سخن پیامبر(ص) را قطع کرد که حضرت ناراحت شد و آثار ناخشنودی در چهرهاش نمایان شد و در دل گفت این سران عرب پیش خود میگویند پیروان محمد(ص) نابینایان و بردگاناند. پس روی از عبدالله برگرداند و به سخنان با آن گروه ادامه داد. پس این آیات نازل شد و پیامبر را توبیخ کرد. پیامبر(ص) پس از آن، عبدالله را همواره گرامی میداشت و میگفت «مرحبا به کسی که پروردگارم به سبب او مرا عتاب کرد».<ref>طبری، جامع البيان في تفسير | ۱. مفسرین اهل سنت نقل کردهاند که عدهای از سران [[قریش]] نزد [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] بودند و پیامبر مشغول دعوت آنان به [[اسلام]] بود و امید داشت که در دل آنان مؤثر باشد. در این هنگام [[ابن اممکتوم|عبدالله بن اممکتوم]] که نابینا و ظاهرا فقیر بود وارد مجلس شد و از پیامبر خواست [[آیه|آیاتی]] از [[قرآن]] را برای او بخواند و به او تعلیم دهد و پیوسته سخن خود را تکرار میکرد. او آنقدر سخن پیامبر(ص) را قطع کرد که حضرت ناراحت شد و آثار ناخشنودی در چهرهاش نمایان شد و در دل گفت این سران عرب پیش خود میگویند پیروان محمد(ص) نابینایان و بردگاناند. پس روی از عبدالله برگرداند و به سخنان با آن گروه ادامه داد. پس این آیات نازل شد و پیامبر را توبیخ کرد. پیامبر(ص) پس از آن، عبدالله را همواره گرامی میداشت و میگفت «مرحبا به کسی که پروردگارم به سبب او مرا عتاب کرد».<ref>طبری، جامع البيان في تفسير القرآن، 1412ق، ج30، ص33؛ تفسیر رازی، دار احیاء التراث العربی، 1420ق، ج31، ص53</ref> | ||
۲. مفسرین شیعه نقل کردهاند که این آیات درباره مردی از [[بنیامیه]] نازل شده است که نزد پیامبر(ص) نشسته بود. در همان حال عبدالله بن اممکتوم وارد شد و هنگامی که آن مرد چشمش به عبدالله افتاد خود را جمع کرد. مثل اینکه میترسید آلوده شود و قیافه در هم کشید و صورت خود را برگرداند. پس خداوند در این آیات او را سرزنش کرد. این [[اسباب نزول|شأن نزول]] در [[حدیث|حدیثی]] از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است.<ref>طبرسی،مجمع البیان، ج10، ص664، | ۲. مفسرین شیعه نقل کردهاند که این آیات درباره مردی از [[بنیامیه]] نازل شده است که نزد پیامبر(ص) نشسته بود. در همان حال عبدالله بن اممکتوم وارد شد و هنگامی که آن مرد چشمش به عبدالله افتاد خود را جمع کرد. مثل اینکه میترسید آلوده شود و قیافه در هم کشید و صورت خود را برگرداند. پس خداوند در این آیات او را سرزنش کرد. این [[اسباب نزول|شأن نزول]] در [[حدیث|حدیثی]] از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است.<ref>طبرسی،مجمع البیان، ج10، ص664، 1372ش؛ طوسی، التبیان، 1409ق، ج10، ص269</ref> | ||
بسیاری از [[:رده:علمای شیعه|عالمان شیعه]] از جمله [[سید مرتضی]] و [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] شأن نزول اول را نادرست دانستهاند. علامه طباطبایی مینویسد آیات این سوره دلالت روشنی ندارند که مراد از آن شخصِ عتابشده، پیامبر(ص) باشد، بلکه شواهدی وجود دارد که میرساند منظور، فرد دیگری است؛ مانند اینکه [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] حتی با [[کفر|کفار]] نیز عبوس نبود چه برسد با [[ایمان|مؤمنان]]. ضمن آنکه خداوند در [[سوره قلم]] که پیش از سوره عبس نازل شده، [[اخلاق]] پیامبر(ص) را عظیم شمرده است.{{یادداشت|«وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» (سوره قلم، آیه ۴).}} همچنین پیش از این در [[آیه|آیات]] بسیاری به پیامبر دستور داده بود در برابر مؤمنان [[تواضع|متواضع]] باشد و اعتنایی به زرق و برق دنیا نکند.{{یادداشت|مثل «خویشاوندان نزديکت را انذار کن و بال و پر خود را براى مؤمنانی كه از تو پیروى میکنند بگستر» (سوره شعراء، آيه ۲۷) «هرگز چشم خود را به نعمتهایی كه به گروههایی از آنها (كفار) دادیم، میفكن و به خاطر آنچه آنها دارند غمگین مباش و بال و پر خود را براى مؤمنان فرود آر» (سوره حجر، آيه ۸۸)}} فارغ از همه اینها چنین عملی (ترشرویی به فقرا) از نظر عقلی قبیح است و ممکن نیست از پیامبر سر بزند.<ref>طباطبایی، المیزان، ترجمه، ۱۳۷۰ش، ج۲۰، ص۳۳۱ـ۳۳۲.</ref> | بسیاری از [[:رده:علمای شیعه|عالمان شیعه]] از جمله [[سید مرتضی]] و [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] شأن نزول اول را نادرست دانستهاند. علامه طباطبایی مینویسد آیات این سوره دلالت روشنی ندارند که مراد از آن شخصِ عتابشده، پیامبر(ص) باشد، بلکه شواهدی وجود دارد که میرساند منظور، فرد دیگری است؛ مانند اینکه [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] حتی با [[کفر|کفار]] نیز عبوس نبود چه برسد با [[ایمان|مؤمنان]]. ضمن آنکه خداوند در [[سوره قلم]] که پیش از سوره عبس نازل شده، [[اخلاق]] پیامبر(ص) را عظیم شمرده است.{{یادداشت|«وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» (سوره قلم، آیه ۴).}} همچنین پیش از این در [[آیه|آیات]] بسیاری به پیامبر دستور داده بود در برابر مؤمنان [[تواضع|متواضع]] باشد و اعتنایی به زرق و برق دنیا نکند.{{یادداشت|مثل «خویشاوندان نزديکت را انذار کن و بال و پر خود را براى مؤمنانی كه از تو پیروى میکنند بگستر» (سوره شعراء، آيه ۲۷) «هرگز چشم خود را به نعمتهایی كه به گروههایی از آنها (كفار) دادیم، میفكن و به خاطر آنچه آنها دارند غمگین مباش و بال و پر خود را براى مؤمنان فرود آر» (سوره حجر، آيه ۸۸)}} فارغ از همه اینها چنین عملی (ترشرویی به فقرا) از نظر عقلی قبیح است و ممکن نیست از پیامبر سر بزند.<ref>طباطبایی، المیزان، ترجمه، ۱۳۷۰ش، ج۲۰، ص۳۳۱ـ۳۳۲.</ref> |