کاربر ناشناس
میرزا محمد اخباری: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Fayaz جز (←تحصیلات) |
imported>Fayaz جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
جمالالدین تحصیلات مقدماتی خود را در [[هند]] به انجام رسانید و در حدود ۲۰ سالگی برای گزاردن [[حج]]، با خانواده راهی [[حجاز]] شد و در میانه راه، پدرش را از دست داد.<ref>ابراهیم، صص۳۱۴- ۳۱۵.</ref>. پس از اتمام مناسک، راه [[عراق]] را در پیش گرفت و چندی در [[نجف]] و سپس در [[کربلا]] ماند و سرانجام در [[کاظمین]] سکنی گزید. در این شهرها، محضر چند تن از علما، مانند [[محمدعلی بهبهانی]]، [[میرزا مهدی شهرستانی]] و [[موسی بحرینی]] را درک کرد. او در کنار علوم متداول دینی، در [[علوم غریبه]] از قبیل طلسمات و نیرنجات و جفر و اعداد مطالعاتی کرد و در بحث و جدل نیز مهارت یافت<ref>شیروانی، همانجا</ref>. | جمالالدین تحصیلات مقدماتی خود را در [[هند]] به انجام رسانید و در حدود ۲۰ سالگی برای گزاردن [[حج]]، با خانواده راهی [[حجاز]] شد و در میانه راه، پدرش را از دست داد.<ref>ابراهیم، صص۳۱۴- ۳۱۵.</ref>. پس از اتمام مناسک، راه [[عراق]] را در پیش گرفت و چندی در [[نجف]] و سپس در [[کربلا]] ماند و سرانجام در [[کاظمین]] سکنی گزید. در این شهرها، محضر چند تن از علما، مانند [[محمدعلی بهبهانی]]، [[میرزا مهدی شهرستانی]] و [[موسی بحرینی]] را درک کرد. او در کنار علوم متداول دینی، در [[علوم غریبه]] از قبیل طلسمات و نیرنجات و جفر و اعداد مطالعاتی کرد و در بحث و جدل نیز مهارت یافت<ref>شیروانی، همانجا</ref>. | ||
با وجود تقابل اندیشه میان او و مجتهدان مشهور، همگان کمابیش به فضل و جامعیت او در علوم معقول و منقول اذعان داشتند.<ref>خوانساری، ج۷، ص۱۲۷؛ شیروانی، همانجا</ref> | |||
==تقابل با اصولیان== | ==تقابل با اصولیان== | ||
از آنجا که وی سلوک اخباری را در پیش گرفته بود، با فقها و مجتهدان اصولی از جمله [[شیخ جعفر کاشف الغطا]]، [[سید علی طباطبایی]]، [[سید محمدباقر حجتالاسلام اصفهانی]] و [[محمدابراهیم کلباسی]]، سخت درگیر شد<ref>نک: تنکابنی، صص۱۷۸-۱۸۰</ref>. | از آنجا که وی سلوک اخباری را در پیش گرفته بود، با فقها و مجتهدان اصولی از جمله [[شیخ جعفر کاشف الغطا]]، [[سید علی طباطبایی]]، [[سید محمدباقر حجتالاسلام اصفهانی]] و [[محمدابراهیم کلباسی]]، سخت درگیر شد<ref>نک: تنکابنی، صص۱۷۸-۱۸۰</ref>. | ||
===ترک عراق=== | ===ترک عراق=== | ||
فشار اصولیان سبب شد تا میرزا محمد، [[عراق]] را ترک گوید و راهی [[ایران]] شود. وی مدتی را در [[مشهد]] و دیگر شهرهای ایران گذراند و با استقبال دستگاه حکومتی فتحعلی شاه، مدت ۴ سال در [[تهران]] اقامت کرد<ref>شیروانی، همانجا</ref>. حضور او در تهران مصادف با شروع دوره اول جنگهای ایران و روسیه (<small>۱۲۱۸- ۱۲۲۸ق</small>) بوده است. وی در تمام این مدت مورد توجه و احترام شاه قاجار بود و روزگار را به تصنیف و تدریس میگذرانید و از آنجا که از او کراماتی در میان عامه شهرت یافت، به «صاحب الکرامات» ملقب شد<ref>ابراهیم، همانجا</ref>. | فشار اصولیان سبب شد تا میرزا محمد، [[عراق]] را ترک گوید و راهی [[ایران]] شود. وی مدتی را در [[مشهد]] و دیگر شهرهای ایران گذراند و با استقبال دستگاه حکومتی فتحعلی شاه، مدت ۴ سال در [[تهران]] اقامت کرد<ref>شیروانی، همانجا</ref>. حضور او در تهران مصادف با شروع دوره اول جنگهای ایران و روسیه (<small>۱۲۱۸- ۱۲۲۸ق</small>) بوده است. وی در تمام این مدت مورد توجه و احترام شاه قاجار بود و روزگار را به تصنیف و تدریس میگذرانید و از آنجا که از او کراماتی در میان عامه شهرت یافت، به «صاحب الکرامات» ملقب شد.<ref>ابراهیم، همانجا</ref>{{یادداشت|در خلال سکونت میرزا محمد در [[تهران]]، کراماتی از او در میان عامه شهرت یافت، و او به «صاحب الکرامات» ملقب شد.(ابراهیم، همانجا) یکی از کراماتی که به او منتسب شد، داستان پیشگویی در خصوص قتل سیسیانوف فرمانده سپاه روسیه در منطقه قفقاز بود: میرزا محمد به [[فتحعلی شاه قاجار]] پیشنهاد کرد که حاضر است برای نابودی این فرمانده روسی چله بنشیند تا پس از گذشت ۴۰ روز، سرِ سیسیانوف را برای شاه بیاورند و در عوض، حکومت [[قاجار]] متعهد گردد که حقیقت ماجرا را آشکار، و از [[اخباری گری]] حمایت کند. به دنبال این گفتوگو، میرزا محمد به [[حرم عبدالعظیم حسنی]] در [[ری]] رفت و در حجرهای، در به روی خود بست و با اعمالی خاص، چله نشست.(درباره اعمال غریب او در این چله، نک: نفیسی، ج۱، صص۲۵۱-۲۵۲؛ سپهر، ج۱، صص۸۲ -۸۳.) پس از گذشت ۴۰ روز، سرِ سردار روس توسط سواری به درگاه فتحعلی شاه آورده شد.<br> | ||
بر زبانها چنان بود که میرزا محمد چند سالی پیش از کشته شدنش در رسالهای، تاریخ کشته شدن خود را اینگونه پیش بینی کرده بود: «صدوق غلب، صار تاریخنا»(معلم، همانجا) که عبارت «صدوق غلب» به حساب ابجد ۱۲۳۲ق (<small>سال وفاتش</small>) را نشان میدهد. حتی برخی مدعی اند که او شب قبل از حادثه، به صراحت گفته بود که چند ساعتی بیش، از زندگانی وی باقی نمانده است.(سپهر، همانجا)}} | |||
===ترک تهران=== | ===ترک تهران=== |