پرش به محتوا

میرزا محمد اخباری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani
imported>Foadian
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۲: خط ۸۲:
در خلال سکونت میرزا محمد در [[تهران]]، کراماتی از او در میان عامه شهرت یافت‌، و او به «صاحب الکرامات‌» ملقب شد<ref>ابراهیم‌، همانجا</ref>. یکی از کراماتی که به او منتسب شد، داستان پیشگویی در خصوص قتل تسیتسیانف فرمانده سپاه روسیه در منطقه قفقاز بود: میرزا محمد به [[فتحعلی شاه قاجار|فتحعلی شاه]] پیشنهاد کرد که حاضر است برای نابودی این فرمانده روسی چله بنشیند تا پس از گذشت ۴۰ روز، سرِ تسیتسیانف را برای شاه بیاورند و در عوض‌، حکومت [[قاجاریه|قاجار]] متعهد گردد که حقیقت ماجرا را آشکار، و از [[اخباری گری|اخباریگری]] حمایت کند. به دنبال این گفت‌وگو، میرزا محمد به [[حرم عبدالعظیم حسنی|مزار حضرت عبدالعظیم]] در [[ری]] رفت و در حجره‌ای در به روی خود بست و با اعمالی خاص‌، چله نشست‌<ref>درباره اعمال غریب او در این چله‌، نک: نفیسی‌، ج۱، صص۲۵۱-۲۵۲؛ سپهر، ج۱، صص۸۲ -۸۳.</ref>. پس از گذشت ۴۰ روز، سرِ سردار روس توسط سواری به درگاه فتحعلی شاه آورده شد.
در خلال سکونت میرزا محمد در [[تهران]]، کراماتی از او در میان عامه شهرت یافت‌، و او به «صاحب الکرامات‌» ملقب شد<ref>ابراهیم‌، همانجا</ref>. یکی از کراماتی که به او منتسب شد، داستان پیشگویی در خصوص قتل تسیتسیانف فرمانده سپاه روسیه در منطقه قفقاز بود: میرزا محمد به [[فتحعلی شاه قاجار|فتحعلی شاه]] پیشنهاد کرد که حاضر است برای نابودی این فرمانده روسی چله بنشیند تا پس از گذشت ۴۰ روز، سرِ تسیتسیانف را برای شاه بیاورند و در عوض‌، حکومت [[قاجاریه|قاجار]] متعهد گردد که حقیقت ماجرا را آشکار، و از [[اخباری گری|اخباریگری]] حمایت کند. به دنبال این گفت‌وگو، میرزا محمد به [[حرم عبدالعظیم حسنی|مزار حضرت عبدالعظیم]] در [[ری]] رفت و در حجره‌ای در به روی خود بست و با اعمالی خاص‌، چله نشست‌<ref>درباره اعمال غریب او در این چله‌، نک: نفیسی‌، ج۱، صص۲۵۱-۲۵۲؛ سپهر، ج۱، صص۸۲ -۸۳.</ref>. پس از گذشت ۴۰ روز، سرِ سردار روس توسط سواری به درگاه فتحعلی شاه آورده شد.


بر زبان‌ها چنان بود که میرزا محمد چند سالی پیش از کشته شدنش در رساله‌ای، تاریخ کشته شدن خود را اینگونه پیش بینی کرده بود: «صدوق غلب‌، صار تاریخنا» <ref>معلم‌، همانجا</ref> که عبارت «صدوق غلب‌» به حساب ابجد ۱۲۳۲ق (<small>سال وفات‏اش</small>) را نشان می‌دهد. حتی برخی مدعی ‏اند که او شب قبل از حادثه‌، به صراحت گفته بود که چند ساعتی بیش‌، از زندگانی وی باقی نمانده است‌<ref>سپهر، همانجا</ref>.
بر زبان‌ها چنان بود که میرزا محمد چند سالی پیش از کشته شدنش در رساله‌ای، تاریخ کشته شدن خود را اینگونه پیش بینی کرده بود: «صدوق غلب‌، صار تاریخنا» <ref>معلم‌، همانجا</ref> که عبارت «صدوق غلب‌» به حساب ابجد ۱۲۳۲ق (<small>سال وفات‏ش</small>) را نشان می‌دهد. حتی برخی مدعی ‏اند که او شب قبل از حادثه‌، به صراحت گفته بود که چند ساعتی بیش‌، از زندگانی وی باقی نمانده است‌<ref>سپهر، همانجا</ref>.


==تقابل با اصولیان==
==تقابل با اصولیان==
کاربر ناشناس