کاربر ناشناس
سوره قیامت: تفاوت میان نسخهها
←متن سوره
imported>Jalalyaghmoori بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Jalalyaghmoori |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
این سوره را به این مناسبت «قیامت» مینامند که با سوگند خداوند به روز قیامت آغاز میگردد؛ (لا اقسم بیوم القیامة). به همین جهت نام دیگر این سوره «لااُقسِم» است. همچنین یازدهمین سوره از سورههای أقسام است که با دو قسم آغاز میشود؛ (قسم به روز قیامت در آیه 1 و قسم به نفس ملامتگر در آیه 2). تعداد آیات آن به نظر قاریان کوفه 40 و به نظر دیگر قاریان 39 آیه است که نظریه اول مشهور است. تعداد کلمات آن 164 و تعداد حروفاش 676 حرف است. به ترتیب مصحف، هفتاد و پنجمین و به ترتیب نزول، سیویکمین سوره قرآن و مکی است.از نظر حجم از سورههای «مفصلات» است که در آغاز حزب چهارم جزء 29 قرار دارد. سوره قیامت، حتمیّت وقوع معاد و اوضاع و احوال روز قیامت را بیان میکند و انسانها را در جهان آخرت در دو گروه توصیف میکند: گروهی تازهرو و نورانی، و گروهی با قیافههای غمگین و ترشرو و یادآور میشود که آدمی دنیای نقد را میگیرد و آخرت را فراموش میکند و آن روز حسرت میخورد؛ و به این نکته اشاره میکند که انسان بر نفس خود بصیر و بر کردارش داناست اگرچه عذر بتراشد و انکار پیشه کند. در پایان به منکران میگوید خدایی که انسان را از نیستی صرف، به شکل نطفه و سپس خونِ بسته، آفرید آیا توانا نیست که مردگان را زنده کند. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج2، ص 1259-1260 | این سوره را به این مناسبت «قیامت» مینامند که با سوگند خداوند به روز قیامت آغاز میگردد؛ (لا اقسم بیوم القیامة). به همین جهت نام دیگر این سوره «لااُقسِم» است. همچنین یازدهمین سوره از سورههای أقسام است که با دو قسم آغاز میشود؛ (قسم به روز قیامت در آیه 1 و قسم به نفس ملامتگر در آیه 2). تعداد آیات آن به نظر قاریان کوفه 40 و به نظر دیگر قاریان 39 آیه است که نظریه اول مشهور است. تعداد کلمات آن 164 و تعداد حروفاش 676 حرف است. به ترتیب مصحف، هفتاد و پنجمین و به ترتیب نزول، سیویکمین سوره قرآن و مکی است.از نظر حجم از سورههای «مفصلات» است که در آغاز حزب چهارم جزء 29 قرار دارد. سوره قیامت، حتمیّت وقوع معاد و اوضاع و احوال روز قیامت را بیان میکند و انسانها را در جهان آخرت در دو گروه توصیف میکند: گروهی تازهرو و نورانی، و گروهی با قیافههای غمگین و ترشرو و یادآور میشود که آدمی دنیای نقد را میگیرد و آخرت را فراموش میکند و آن روز حسرت میخورد؛ و به این نکته اشاره میکند که انسان بر نفس خود بصیر و بر کردارش داناست اگرچه عذر بتراشد و انکار پیشه کند. در پایان به منکران میگوید خدایی که انسان را از نیستی صرف، به شکل نطفه و سپس خونِ بسته، آفرید آیا توانا نیست که مردگان را زنده کند. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج2، ص 1259-1260 | ||
== متن سوره == | == متن سوره == | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = سوره قیامه| نقلقول = :{{سخ}}{{حدیث| }}|تاریخ بایگانی ||رنگ پسزمینه= #ecfcf4|پسزمینه عنوان = خاکستری| منبع = <small></small> | تراز = راست| عرض = 240px | اندازه خط = 10px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول | عنوان = سوره قیامه| نقلقول = :{{سخ}}{{حدیث|بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ{{سخ}}لَا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ ﴿١﴾ وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿٢﴾ أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَّجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿٣﴾ بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ ﴿٤﴾ بَلْ يُرِيدُ الْإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿٥﴾ يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ ﴿٦﴾ فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿٧﴾ وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿٨﴾ وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿٩﴾ يَقُولُ الْإِنسَانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ ﴿١٠﴾ كَلَّا لَا وَزَرَ ﴿١١﴾ إِلَىٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿١٢﴾ يُنَبَّأُ الْإِنسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿١٣﴾ بَلِ الْإِنسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ ﴿١٤﴾ وَلَوْ أَلْقَىٰ مَعَاذِيرَهُ ﴿١٥﴾ لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿١٦﴾ إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿١٧﴾ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾ كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿٢٠﴾ وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ ﴿٢١﴾ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾ وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿٢٤﴾ تَظُنُّ أَن يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿٢٥﴾ كَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِيَ ﴿٢٦﴾ وَقِيلَ مَنْ ۜ رَاقٍ ﴿٢٧﴾ وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿٢٨﴾ وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿٢٩﴾ إِلَىٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿٣٠﴾ فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ ﴿٣١﴾ وَلَـٰكِن كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ﴿٣٢﴾ ثُمَّ ذَهَبَ إِلَىٰ أَهْلِهِ يَتَمَطَّىٰ ﴿٣٣﴾ أَوْلَىٰ لَكَ فَأَوْلَىٰ ﴿٣٤﴾ ثُمَّ أَوْلَىٰ لَكَ فَأَوْلَىٰ ﴿٣٥﴾ أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن يُتْرَكَ سُدًى ﴿٣٦﴾ أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَىٰ ﴿٣٧﴾ ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ ﴿٣٨﴾ فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَىٰ ﴿٣٩﴾ أَلَيْسَ ذَٰلِكَ بِقَادِرٍ عَلَىٰ أَن يُحْيِيَ الْمَوْتَىٰ ﴿٤٠﴾}}|تاریخ بایگانی ||رنگ پسزمینه= #ecfcf4|پسزمینه عنوان = خاکستری| منبع = <small></small> | تراز = راست| عرض = 240px | اندازه خط = 10px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = ترجمه| نقلقول = :{{سخ}}به نام خداوند رحمتگر مهربان{{سخ}} |تاریخ بایگانی ||رنگ پسزمینه= #ecfcf4|پسزمینه عنوان = خاکستری| منبع = <small></small> | تراز = چپ| عرض = 240px | اندازه خط = 10px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول | عنوان = ترجمه| نقلقول = :{{سخ}}به نام خداوند رحمتگر مهربان{{سخ}}سوگند به روز قيامت، (۱) و سوگند به (نفس لوّامه و) وجدان بيدار و ملامتگر (كه رستاخيز حقّ است)! (۲) آيا انسان مىپندارد كه هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهيم كرد؟! (۳) آرى قادريم كه (حتى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتّب كنيم! (۴) (انسان شك در معاد ندارد) بلكه او مىخواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت) در تمام عمر گناه كند! (۵) (از اينرو) مىپرسد: «قيامت كى خواهد بود»! (۶) (بگو:) در آن هنگام كه چشمها از شدّت وحشت به گردش در آيد، (۷) و ماه بىنور گردد، (۸) و خورشيد و ماه يك جا جمع شوند، (۹) آن روز انسان مىگويد: «راه فرار كجاست؟!» (۱۰) هرگز چنين نيست، راه فرار و پناهگاهى وجود ندارد! (۱۱) آن روز قرارگاه نهايى تنها بسوى پروردگار تو است؛ (۱۲) و در آن روز انسان را از تمام كارهايى كه از پيش يا پس فرستاده آگاه مىكنند! (۱۳) بلكه انسان خودش از وضع خود آگاه است، (۱۴) هر چند (در ظاهر) براى خود عذرهايى بتراشد! (۱۵) زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن [= قرآن] حركت مده، (۱۶) چرا كه جمعكردن و خواندن آن بر عهده ماست! (۱۷) پس هر گاه آن را خوانديم، از خواندن آن پيروى كن! (۱۸) سپس بيان (و توضيح) آن (نيز) بر عهده ماست! (۱۹) چنين نيست كه شما مىپنداريد (و دلايل معاد را كافى نمىدانيد)؛ بلكه شما دنياى زودگذر را دوست داريد (و هوسرانى بىقيد و شرط را)! (۲۰) و آخرت را رها مىكنيد! (۲۱) (آرى) در آن روز صورتهايى شاداب و مسرور است، (۲۲) و به پروردگارش مىنگرد! (۲۳) و در آن روز صورتهايى عبوس و در هم كشيده است، (۲۴) زيرا مىداند عذابى در پيش دارد كه پشت را در هم مىشكند! (۲۵) چنين نيست (كه انسان مىپندارد! او ايمان نمىآورد) تا موقعى كه جان به گلوگاهش رسد، (۲۶) و گفته شود: «آيا كسى هست كه(اين بيمار را از مرگ) نجات دهد؟!» (۲۷) و به جدائى از دنيا يقين پيدا كند، (۲۸) و ساق پاها (از سختى جان دادن) به هم بپيچد! (۲۹) (آرى) در آن روز مسير همه بسوى (دادگاه) پروردگارت خواهد بود! (۳۰) (در آن روز گفته مىشود:) او هرگز ايمان نياورد و نماز نخواند، (۳۱) بلكه تكذيب كرد و روىگردان شد، (۳۲) سپس بسوى خانواده خود باز گشت در حالى كه متكبّرانه قدم برمىداشت! (۳۳) (با اين اعمال) عذاب الهى براى تو شايستهتر است، شايستهتر! (۳۴) سپس عذاب الهى براى تو شايستهتر است، شايستهتر! (۳۵) آيا انسان گمان مىكند بىهدف رها مىشود؟! (۳۶) آيا او نطفهاى از منى كه در رحم ريخته مىشود نبود؟! (۳۷) سپس بصورت خونبسته در آمد، و خداوند او را آفريد و موزون ساخت، (۳۸) و از او دو زوج مرد و زن آفريد! (۳۹) آيا چنين كسى قادر نيست كه مردگان را زنده كند؟! (۴۰) |تاریخ بایگانی ||رنگ پسزمینه= #ecfcf4|پسزمینه عنوان = خاکستری| منبع = <small></small> | تراز = چپ| عرض = 240px | اندازه خط = 10px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
{{سورههای قرآن|75|[[سوره مدثر]]|[[سوره انسان]]}} | {{سورههای قرآن|75|[[سوره مدثر]]|[[سوره انسان]]}} | ||
[[رده:سورههای قرآن]] | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |