پرش به محتوا

نورالله نجفی اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۸۰: خط ۸۰:


===نظارت بر توزیع درآمد و مالیات===
===نظارت بر توزیع درآمد و مالیات===
در نظام استبدادی که نظامی ناکارآمد است، شخص مستبد معتقد است: مواردی که به نام مالیات از مردم اخذ می‌شود، حق طلق سلطان است و کسی نباید در چگونگی توزیع و مصارف آن دخالت داشته باشد، و سلطان نیز به پاسخگویی در برابر آن موظف نیست. این دو موضوع پیش زمینه بحث حاج آقا نورالله است. وی بر اساس آن‌ها اعتقاد دارد که «این اموالی که به اسم مالیات و وجوهات از ملت فقیر بیچاره که نتیجه یکساله زحمت فقرا و ضعفا است، می‌گیرند، باید صرف در امور و اصلاح خود رعیت بشود که رواج تجارت صناعت آن‌ها را بدهند و طرق و شوارع آن‌ها را مامون و اسباب آسودگی آن‌ها را فراهم و ارزاق آن‌ها را ارزان نمایند و حفظ حدود و ثغور مملکت اسلامی کرده و از هر جهت ملت نجیب فقیر را از قید اسارت و مذلت برهانند و تمام وجوهی که از آن‌ها می‌گیرند، با اطلاع وکلای مجلس دارالشورا، بلکه با اطلاع تمام افراد ملت به مصارف خود آن‌ها رسانیده، دیناری از آن‌ها را در غیر مصالح ملت و مملکت صرف ننمایند» و وجوهی که به عنوان مالیات از رعیت گرفته می‌شود، به طور [[عدل]] و [[انصاف]] و صحت باید باشد.<ref>صوفی نیارکی، تقی، مجله آموزه، شماره ۳، ۱۳۸۷.</ref>
در نظام استبدادی که نظامی ناکارآمد است، شخص مستبد معتقد است: مواردی که به نام مالیات از مردم اخذ می‌شود، حق طِلق(خالص) سلطان است و کسی نباید در چگونگی توزیع و مصارف آن دخالت داشته باشد، و سلطان نیز به پاسخگویی در برابر آن موظف نیست. این دو موضوع پیش زمینه بحث حاج آقا نورالله است. وی بر اساس آن‌ها اعتقاد دارد که «این اموالی که به اسم مالیات و وجوهات از ملت فقیر بیچاره که نتیجه یکساله زحمت فقرا و ضعفا است، می‌گیرند، باید صرف در امور و اصلاح خود رعیت بشود که رواج تجارت صناعت آن‌ها را بدهند و طرق و شوارع آن‌ها را مامون و اسباب آسودگی آن‌ها را فراهم و ارزاق آن‌ها را ارزان نمایند و حفظ حدود و ثغور مملکت اسلامی کرده و از هر جهت ملت نجیب فقیر را از قید اسارت و مذلت برهانند و تمام وجوهی که از آن‌ها می‌گیرند، با اطلاع وکلای مجلس دارالشورا، بلکه با اطلاع تمام افراد ملت به مصارف خود آن‌ها رسانیده، دیناری از آن‌ها را در غیر مصالح ملت و مملکت صرف ننمایند» و وجوهی که به عنوان مالیات از رعیت گرفته می‌شود، به طور [[عدل]] و [[انصاف]] و صحت باید باشد.<ref>صوفی نیارکی، تقی، مجله آموزه، شماره ۳، ۱۳۸۷.</ref>


===نفی وابستگی===
===نفی وابستگی===
۱۶٬۹۲۲

ویرایش