پرش به محتوا

شورای شش‌نفره: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۴۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ مارس ۲۰۱۹
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab
imported>Bashiri
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
'''شورای شش نفره'''، شورایی شامل گروهی از صحابه که [[عمر بن خطاب]] پیش از مرگش (سال [[سال ۲۳ هجری قمری|۲۳ق]]/۶۴۴م)، برای انتخاب [[خلیفه]] بعدی تعیین کرد. وی اعضای شورا را ملزم کرد که در این انتخاب حضور یابند و در صورت مخالفت با نتیجه شورا، کشته شوند.
'''شورای شش نفره'''، شورایی شامل گروهی از صحابه که [[عمر بن خطاب]] پیش از مرگش (سال [[سال ۲۳ هجری قمری|۲۳ق]]/۶۴۴م)، برای انتخاب [[خلیفه]] بعدی تعیین کرد. وی اعضای شورا را ملزم کرد که در این انتخاب حضور یابند و در صورت مخالفت با نتیجه شورا، کشته شوند.
<br />
<br />
نتیجه این شورا انتخاب [[عثمان بن عفان]] به‌عنوان سومین خلیفه [[مسلمان|مسلمانان]] بود. امام علی(ع) با توجه به جهت‌گیری اعضای انتخاب شده و کثرت مخالفانش در ترکیب شورا، پیش‌بینی کرده بود که شورا منجر به انتخاب عثمان خواهد شد.
نتیجه این شورا انتخاب [[عثمان بن عفان]] به‌عنوان سومین خلیفه [[اسلام|مسلمانان]] بود. [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] با توجه به جهت‌گیری اعضای انتخاب شده و کثرت مخالفانش در ترکیب شورا، پیش‌بینی کرده بود که شورا منجر به انتخاب عثمان خواهد شد.


==شرح ماجرا==
==شرح ماجرا==
خط ۱۰: خط ۱۰:


== تشکیل شورا ==
== تشکیل شورا ==
پیش از این و پس از رحلت [[پیامبر (ص)]] عده‌ای از اصحاب با این استدلال که امر انتخاب خلیفه به مردم واگذار شده، در [[سقیفه بنی ساعده|سقیفه]] جمع شدند و بدون توجه به آنچه در [[واقعه غدیر]] روی داد، [[ابوبکر]] را به خلافت برگزیدند. سپس با روش‌هایی خاص، از مردم بیعت گرفتند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۰۵؛ فیاض، تاریخ اسلام، ۱۳۳۵ش، ص۱۳۱.</ref> ابوبکر در اواخر عمر خود در این باره تغییر رویه داد و بدون آنکه نظر مردم را در این امر دخالت دهد، عمر را به جانشینی خویش منصوب کرد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۵۱.</ref>
پیش از این و پس از رحلت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، چند نفر از اصحاب با این استدلال که امر انتخاب خلیفه به مردم واگذار شده، در [[سقیفه بنی ساعده|سقیفه]] جمع شدند و بدون توجه به آنچه در [[واقعه غدیر]] روی داد، [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] را به خلافت برگزیدند. سپس با روش‌هایی خاص، از مردم بیعت گرفتند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۰۵؛ فیاض، تاریخ اسلام، ۱۳۳۵ش، ص۱۳۱.</ref> ابوبکر در اواخر عمر خود در این باره تغییر رویه داد و بدون آنکه نظر مردم را در این امر دخالت دهد، عمر را به جانشینی خویش منصوب کرد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۵۱.</ref>


عمر بن‌ خطاب دو روش سابق را کنار گذاشت و روش دیگری در پیش گرفت و با اعتراف به اینکه انتخاب ابوبکر با نظر مسلمانان نبود و از این پس باید با مشورت آنان باشد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۳۴۴.</ref>، شورایی متشکل از ۶ نفر را انتخاب کرد تا یکی را از میان خود به‌عنوان خلیفه برگزینند. اعضای این شورا عبارت بودند از [[علی بن ابی طالب (ع)]]، [[عثمان بن عفان]]، [[طلحة بن عبیدالله]]، [[زبیر بن عوام]]، [[سعد بن ابی وقاص]] و [[عبدالرحمن بن عوف]].<ref>سیوطی، تاریخ الخلفا، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۹.</ref> در «الامامة و السیاسة» آمده است که به دستور خلیفه دوم، [[حسن بن علی(ع)]] و [[عبدالله بن عباس]] نیز در [[شورای شش نفره تعیین خلیفه]] حضور یافتند. البته حضور این دو صرفا به عنوان شاهد بوده و نقشی در تعیین خلیفه نداشتند.<ref>ابن قتیبه، الامامة و السياسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۲.</ref>  
[[عمر بن خطاب|عمر بن‌ خطاب]] دو روش سابق را کنار گذاشت و روش دیگری در پیش گرفت و با اعتراف به اینکه انتخاب ابوبکر با نظر مسلمانان نبود و از این پس باید با مشورت آنان باشد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۳۴۴.</ref>، شورایی متشکل از ۶ نفر را انتخاب کرد تا یکی را از میان خود به‌عنوان خلیفه برگزینند. اعضای این شورا عبارت بودند از [[امام علی علیه‌السلام|علی بن ابی طالب(ع)]]، [[عثمان بن عفان]]، [[طلحة بن عبیدالله]]، [[زبیر بن عوام]]، [[سعد بن ابی وقاص]] و [[عبدالرحمن بن عوف]].<ref>سیوطی، تاریخ الخلفا، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۹.</ref> در «الامامة و السیاسة» آمده است که به دستور خلیفه دوم، [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|حسن بن علی(ع)]] و [[عبدالله بن عباس]] نیز در شورای شش نفره تعیین خلیفه حضور یافتند. البته حضور این دو صرفا به عنوان شاهد بوده و نقشی در تعیین خلیفه نداشتند.<ref>ابن قتیبه، الامامة و السياسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۲.</ref>  


با تصمیم عمر، انتخاب خلیفه با موافقت اکثریت افراد شورا بود، اما چنان‌که او خواسته بود، اگر ۲ گروه ۳ نفره، نظر متفاوتی درباره شخصی داشتند، رأی گروهی پذیرفته شود که عبدالرحمان در آن است.<ref>یعقوبی، تاريخ يعقوبی، ج ۲، ص ۱۶۰. </ref> عمر همچنین گفته بود اگر فردی از اعضای شورا با رأی اکثریت مخالفت کرد، گردن او زده شود و در صورت دودستگی شورا، اگر گروه مقابل عبدالرحمن، نظر او را نپذیرفتند، ۳ مخالف کشته شوند و اگر اعضای شورا نتوانستند پس از ۳ روز فردی را برگزینند، همه آنان گردن زده شوند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۶۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۶۱.</ref> ۵۰ نفر از [[انصار]] موظف بودند بر اجرای این وصیت نظارت و مراقبت کنند.<ref>سیوطی، تاریخ الخلفا، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۹-۱۳۷.</ref>
با تصمیم عمر، انتخاب خلیفه با موافقت اکثریت افراد شورا بود، اما چنان‌که او خواسته بود، اگر ۲ گروه ۳ نفره، نظر متفاوتی درباره شخصی داشتند، رأی گروهی پذیرفته شود که عبدالرحمان در آن است.<ref>یعقوبی، تاريخ يعقوبی، ج ۲، ص ۱۶۰. </ref> عمر همچنین گفته بود اگر فردی از اعضای شورا با رأی اکثریت مخالفت کرد، گردن او زده شود و در صورت دودستگی شورا، اگر گروه مقابل عبدالرحمن، نظر او را نپذیرفتند، ۳ مخالف کشته شوند و اگر اعضای شورا نتوانستند پس از ۳ روز فردی را برگزینند، همه آنان گردن زده شوند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۶۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۶۱.</ref> ۵۰ نفر از [[انصار]] موظف بودند بر اجرای این وصیت نظارت و مراقبت کنند.<ref>سیوطی، تاریخ الخلفا، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۹-۱۳۷.</ref>


== جهت‌گیری شورا ==
== جهت‌گیری شورا ==
برخی بر این باورند که ترکیب شورا به‌گونه‌ای بود که در نهایت به انتخاب [[عثمان بن عفان|عثمان]] می‌انجامید، زیرا طبق پیش‌بینی امام علی(ع)، [[سعد بن ابی وقاص|سعد]] با پسرعموی خود [[عبدالرحمن بن عوف|عبدالرحمان]] مخالفت نمی‌کرد و عبدالرحمان که شوهرخواهر عثمان است، به او رأی می‌داد. در این‌صورت اگر [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبیر]] هم با علی (ع) موافق می‌بودند، فایده‌ای نمی‌بخشید؛ چراکه عبدالرحمان در گروه طرفدار عثمان بود.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، مصر، ج۱، ص۱۸۸.</ref>
برخی بر این باورند که ترکیب شورا به‌گونه‌ای بود که در نهایت به انتخاب [[عثمان بن عفان|عثمان]] می‌انجامید، زیرا طبق پیش‌بینی امام علی(ع)، [[سعد بن ابی وقاص|سعد]] با پسرعموی خود [[عبدالرحمن بن عوف|عبدالرحمان]] مخالفت نمی‌کرد و عبدالرحمان که شوهرخواهر عثمان بود، به او رأی می‌داد. در این‌صورت اگر [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبیر]] هم با علی (ع) موافق می‌بودند، فایده‌ای نداشت؛ چراکه عبدالرحمان در گروه طرفدار عثمان بود.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، مصر، ج۱، ص۱۸۸.</ref>


سعد از ابتدا رأی خود را به عبدالرحمان واگذار کرد. زبیر به طرفداری از علی (ع) از نامزدی خلافت انصراف داد. عبدالرحمان اعلام کرد که خواستار خلافت نیست. طلحه که پسرعموی ابوبکر و مخالف علی(ع) بود، به طرفداری از عثمان کنار رفت. بنابراین فقط علی (ع) و عثمان نامزد خلافت بودند<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۹۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، مصر، ج۱، ص۱۸۸.</ref> و رأی و نظر عبدالرحمن بسیار حائز اهمیت شد.
سعد از ابتدا رأی خود را به عبدالرحمان واگذار کرد. زبیر به طرفداری از علی(ع) از نامزدی خلافت انصراف داد. عبدالرحمان اعلام کرد که خواستار خلافت نیست. طلحه که پسرعموی ابوبکر و مخالف علی(ع) بود، به طرفداری از عثمان کنار رفت. بنابراین فقط علی (ع) و عثمان نامزد خلافت بودند<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۹۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، مصر، ج۱، ص۱۸۸.</ref> و رأی و نظر عبدالرحمن بسیار حائز اهمیت شد.


===تصمیم عبدالرحمن===
===تصمیم عبدالرحمن===
[[عبدالرحمن‌ بن عوف]] پس از ۳ روز رایزنی با مردم، به‌ویژه اشراف و امرا، ابتدا از [[علی (ع)]] خواست تا متعهد شود که در صورت نیل به مقام [[خلافت]]، به [[قرآن|کتاب خدا]]، سیره [[پیامبر (ص)]] و [[ابوبکر]] و [[عمر]] عمل کند. علی (ع) در جواب گفت: «امید آن دارم که در محدوده دانش، توانایی و اجتهاد خود به [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت]] [[رسول خدا(ص)]] عمل کنم». سپس عبدالرحمن شرط خود را با [[عثمان بن عفان|عثمان]] در میان گذاشت و او بلافاصله پذیرفت. به همین جهت، ابن‌ عوف با عثمان بیعت کرد و عثمان به خلافت انتخاب شد.<ref>ابن اثیر، الکامل فی تاریخ، ج ۳، ص ۶۶؛ طبری، تاريخ طبری، ج ۴، ص ۲۳۰-۲۳۳؛ یعقوبی، تاريخ يعقوبی، ج ۲، ص۱۶۲.</ref>
[[عبدالرحمن‌ بن عوف]] پس از ۳ روز رایزنی با مردم، به‌ویژه اشراف و امرا، ابتدا از [[امام علی علیه‌السلام|علی(ع)]] خواست تا متعهد شود که در صورت نیل به مقام [[خلافت]]، به [[قرآن|کتاب خدا]]، سیره [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] عمل کند. علی(ع) در جواب گفت: «امید آن دارم که در محدوده دانش، توانایی و اجتهاد خود به [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت]] [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] عمل کنم». سپس عبدالرحمن شرط خود را با [[عثمان بن عفان|عثمان]] در میان گذاشت و او بلافاصله پذیرفت. به همین جهت، ابن‌ عوف با عثمان بیعت کرد و عثمان به خلافت انتخاب شد.<ref>ابن اثیر، الکامل فی تاریخ، ج ۳، ص ۶۶؛ طبری، تاريخ طبری، ج ۴، ص ۲۳۰-۲۳۳؛ یعقوبی، تاريخ يعقوبی، ج ۲، ص۱۶۲.</ref>


برخی از منابع آورده‌اند که علی (ع)، شرط ابن‌ عوف را نوعی فریب دانست و به وی فرمود: «تو عثمان را برگزیدی تا خلافت را به تو بازگرداند. این اولین بار نیست که در مخالفت با [[اهل بیت|ما]] اجتماع می‌کنید و ما را از حق خود بازمی‌دارید. این امر به سنتی بر ضد ما تبدیل شده است»<ref group="یادداشت">طبری به نقش [[عمرو عاص]] در این ماجرا و شرط ابن‌ عوف اشاره کرده است.</ref><ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۹۶-۳۰۲؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۶۲؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، مصر، ج۱، ص۱۹۴؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۱۹۲؛ جوهری بصری، السقیفة و الفدک، ۱۴۱۳ق، ص۸۷.</ref>.
برخی از منابع آورده‌اند که علی(ع)، شرط ابن‌‌عوف را نوعی فریب دانست و به وی فرمود: «تو عثمان را برگزیدی تا خلافت را به تو بازگرداند. این اولین بار نیست که در مخالفت با [[اهل بیت|ما]] اجتماع می‌کنید و ما را از حق خود بازمی‌دارید. این امر به سنتی بر ضد ما تبدیل شده است.»<ref group="یادداشت">طبری به نقش [[عمرو عاص]] در این ماجرا و شرط ابن‌‌عوف اشاره کرده است.</ref><ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۹۶-۳۰۲؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۶۲؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، مصر، ج۱، ص۱۹۴؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۱۹۲؛ جوهری بصری، السقیفة و الفدک، ۱۴۱۳ق، ص۸۷.</ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==
کاربر ناشناس