کاربر ناشناس
شورای ششنفره: تفاوت میان نسخهها
جز
←جهتگیری شورا
imported>Mgolpayegani جز (←تشکیل شورا) |
imported>Mgolpayegani جز (←جهتگیری شورا) |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== جهتگیری شورا == | == جهتگیری شورا == | ||
برخی بر این باورند که ترکیب شورا | برخی بر این باورند که ترکیب شورا بهگونهای بود که در نهایت به انتخاب [[عثمان بن عفان|عثمان]] میانجامید، زیرا طبق پیشبینی امام علی(ع)، [[سعد بن ابی وقاص|سعد]] با پسرعموی خود [[عبدالرحمن بن عوف|عبدالرحمان]] مخالفت نمیکرد و عبدالرحمان که شوهرخواهر عثمان است، به او رأی میداد. در اینصورت اگر [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبیر]] هم با علی (ع) موافق میبودند، فایدهای نمیبخشید؛ چراکه عبدالرحمان در گروه طرفدار عثمان بود.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، مصر، ج۱، ص۱۸۸.</ref> | ||
سعد از ابتدا رأی خود را به عبدالرحمان واگذار کرد. زبیر به طرفداری از علی (ع) از نامزدی خلافت انصراف داد. عبدالرحمان اعلام کرد که خواستار خلافت نیست. طلحه که پسرعموی ابوبکر و مخالف علی(ع) بود، به طرفداری از عثمان کنار رفت. بنابراین فقط علی (ع) و عثمان نامزد خلافت بودند<ref>طبری، تاریخ | سعد از ابتدا رأی خود را به عبدالرحمان واگذار کرد. زبیر به طرفداری از علی (ع) از نامزدی خلافت انصراف داد. عبدالرحمان اعلام کرد که خواستار خلافت نیست. طلحه که پسرعموی ابوبکر و مخالف علی(ع) بود، به طرفداری از عثمان کنار رفت. بنابراین فقط علی (ع) و عثمان نامزد خلافت بودند<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۹۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، مصر، ج۱، ص۱۸۸.</ref> و رأی و نظر عبدالرحمن بسیار حائز اهمیت شد. | ||
===تصمیم عبدالرحمن=== | ===تصمیم عبدالرحمن=== | ||
[[عبدالرحمن بن عوف]] پس از ۳ روز رایزنی با مردم، بهویژه اشراف و امرا، ابتدا از [[علی (ع)]] خواست تا متعهد شود که در صورت نیل به مقام [[خلافت]]، به [[قرآن|کتاب خدا]]، سیره [[پیامبر (ص)]] و [[ابوبکر]] و [[عمر]] عمل کند. علی (ع) در جواب گفت: «امید آن دارم که در محدوده دانش، توانایی و اجتهاد خود به [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت]] [[رسول خدا(ص)]] عمل کنم». سپس عبدالرحمن شرط خود را با [[عثمان بن عفان|عثمان]] در میان گذاشت و او بلافاصله پذیرفت. به همین جهت، ابن عوف با عثمان بیعت کرد.<ref>ابن اثیر، الکامل فی تاریخ، ج ۳، ص ۶۶؛ طبری، تاريخ طبری، ج ۴، ص ۲۳۰-۲۳۳؛ یعقوبی، تاريخ يعقوبی، ج ۲، ص۱۶۲.</ref> | [[عبدالرحمن بن عوف]] پس از ۳ روز رایزنی با مردم، بهویژه اشراف و امرا، ابتدا از [[علی (ع)]] خواست تا متعهد شود که در صورت نیل به مقام [[خلافت]]، به [[قرآن|کتاب خدا]]، سیره [[پیامبر (ص)]] و [[ابوبکر]] و [[عمر]] عمل کند. علی (ع) در جواب گفت: «امید آن دارم که در محدوده دانش، توانایی و اجتهاد خود به [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت]] [[رسول خدا(ص)]] عمل کنم». سپس عبدالرحمن شرط خود را با [[عثمان بن عفان|عثمان]] در میان گذاشت و او بلافاصله پذیرفت. به همین جهت، ابن عوف با عثمان بیعت کرد.<ref>ابن اثیر، الکامل فی تاریخ، ج ۳، ص ۶۶؛ طبری، تاريخ طبری، ج ۴، ص ۲۳۰-۲۳۳؛ یعقوبی، تاريخ يعقوبی، ج ۲، ص۱۶۲.</ref> | ||
برخی از منابع آوردهاند که علی (ع)، شرط ابن عوف را نوعی فریب دانست و به وی فرمود: «تو عثمان را برگزیدی تا خلافت را به تو بازگرداند. این اولین بار نیست که در مخالفت با [[اهل بیت|ما]] اجتماع میکنید و ما را از حق خود بازمیدارید. این امر به سنتی بر ضد ما تبدیل شده است»<ref group="یادداشت">طبری به نقش [[عمرو عاص]] در این ماجرا و شرط ابن عوف اشاره کرده است.</ref><ref>طبری، تاریخ | برخی از منابع آوردهاند که علی (ع)، شرط ابن عوف را نوعی فریب دانست و به وی فرمود: «تو عثمان را برگزیدی تا خلافت را به تو بازگرداند. این اولین بار نیست که در مخالفت با [[اهل بیت|ما]] اجتماع میکنید و ما را از حق خود بازمیدارید. این امر به سنتی بر ضد ما تبدیل شده است»<ref group="یادداشت">طبری به نقش [[عمرو عاص]] در این ماجرا و شرط ابن عوف اشاره کرده است.</ref><ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۹۶-۳۰۲؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۶۲؛ ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، مصر، ج۱، ص۱۹۴؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۱۹۲؛ جوهری بصری، السقیفة و الفدک، ۱۴۱۳ق، ص۸۷.</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |