پرش به محتوا

جعفر شوشتری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
'''شیخ جعفر شوشتری''' از [[مجتهد|مجتهدان]] و منبریان مشهور قرن [[قرن ۱۳ هجری قمری|۱۳]] و [[قرن ۱۴ هجری قمری|۱۴]] قمری در [[ایران]] و نویسنده کتاب [[الخصائص الحسینیة (کتاب)|الخصائص الحسینیه]] در شرح زندگانی [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] و اهمیت و آفات [[سوگواری محرم |عزاداری امام حسین(ع)]] است. مواعظ او بر مردم تأثیرگذار بود و با ترویج داستان‌های دروغین مانند [[عروسی قاسم]] مخالفت می‌کرد. کنگره بزرگداشت وی در سال ۱۳۸۹ش در شوشتر برگزار شد.   
'''شیخ جعفر شوشتری''' از [[مجتهد|مجتهدان]] و منبریان مشهور قرن [[قرن ۱۳ هجری قمری|۱۳]] و [[قرن ۱۴ هجری قمری|۱۴]] قمری در [[ایران]] و نویسنده کتاب [[الخصائص الحسینیة (کتاب)|الخصائص الحسینیه]] در شرح زندگانی [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] و اهمیت و آفات [[سوگواری محرم |عزاداری امام حسین(ع)]] است. مواعظ او بر مردم تأثیرگذار بود و با ترویج داستان‌های دروغین مانند [[عروسی قاسم]] مخالفت می‌کرد. کنگره بزرگداشت وی در سال ۱۳۸۹ش در شوشتر برگزار شد.   


==زندگی‌نامه==
==معرفی==
جعفر شوشتری در [[سال ۱۲۳۰ قمری|۱۲۳۰ق]] در شهر [[شوشتر]] به دنیا آمد. پس از خواندن مقدمات و ادبیات در زادگاهش به همراه پدرش به شهرهای [[نجف]] و [[کربلا]] مهاجرت کرد و پس از خواندن دروس حوزوی نزد اساتید آن زمان، از جمله [[محمدحسین حائری اصفهانی|صاحب فصول]] و [[محمدشریف مازندرانی|شریف العلمای مازندرانی]]، در [[سال ۱۲۵۵ هجری قمری|سال ۱۲۵۵ق]] به شوشتر بازگشت و مدتی را در آن شهر باقی ماند. پس از آن مجددا به نجف بازگشت و از درس [[شیخ مرتضی انصاری]] استفاده کرد و به درجه [[مجتهد|اجتهاد]] رسید.<ref>مجله وحید، تیر ۱۳۵۰ق؛ ش ۹۱ به نقل از وحیدنیا، نامه‌ای از حاج شیخ جعفر شوشتری، ص۱۰۷.</ref> پس از مدتی به شوشتر بازگشت و تا آخر عمر در آن دیار مقیم بود.<ref>رجائی، مصائب امام حسین(ع)، ص۳ - ۶</ref>
جعفر شوشتری در [[سال ۱۲۳۰ قمری|۱۲۳۰ق]] در شهر [[شوشتر]] به دنیا آمد. [[آقابزرگ تهرانی|آقا بزرگ تهرانی]] در [[نقباء البشر]] می‌نویسد:«حاج شیخ جعفر شوشتری فرزند حسین شوشتری، از بزرگان علما و  فقهیان جلیل‌القدر و مشاهیر دانشمندان و از فراخوانان و دعوت کنندگان مردم به سوی خدا در عصر خود بوده است.»<ref>نقباء البشر، ج۱، ص۲۸۴.</ref> پس از خواندن مقدمات و ادبیات در زادگاهش به همراه پدرش به شهرهای [[نجف]] و [[کربلا]] مهاجرت کرد و پس از خواندن دروس حوزوی نزد اساتید آن زمان، از جمله [[محمدحسین حائری اصفهانی|صاحب فصول]] و [[محمدشریف مازندرانی|شریف العلمای مازندرانی]]، در [[سال ۱۲۵۵ هجری قمری|سال ۱۲۵۵ق]] به شوشتر بازگشت و مدتی را در آن شهر باقی ماند. پس از آن مجددا به نجف بازگشت و از درس [[شیخ مرتضی انصاری]] استفاده کرد و به درجه [[مجتهد|اجتهاد]] رسید.<ref>مجله وحید، تیر ۱۳۵۰ق؛ ش ۹۱ به نقل از وحیدنیا، نامه‌ای از حاج شیخ جعفر شوشتری، ص۱۰۷.</ref> پس از مدتی به شوشتر بازگشت و تا آخر عمر در آن دیار مقیم بود.<ref>رجائی، مصائب امام حسین(ع)، ص۳ - ۶</ref>


شیخ جعفر، مسافرتی به [[تهران]] داشت و با علمای آن شهر مانند [[ملا علی کنی|ملاعلی کنی]] و همچنین با [[ناصرالدین شاه قاجار]] دیدار کرد. پس از آن به [[مشهد]] رفت و از آنجا به سمت [[نجف]] رهسپار شد.<ref>رجائی، مصائب امام حسین(ع)، ص۳-۶.</ref>  
شیخ جعفر، مسافرتی به [[تهران]] داشت و با علمای آن شهر مانند [[ملا علی کنی|ملاعلی کنی]] و همچنین با [[ناصرالدین شاه قاجار]] دیدار کرد. پس از آن به [[مشهد]] رفت و از آنجا به سمت [[نجف]] رهسپار شد.<ref>رجائی، مصائب امام حسین(ع)، ص۳-۶.</ref>  
===وفات===
 
شوشتری در [[۲۸ صفر]] [[سال ۱۳۰۳ هجری قمری|سال ۱۳۰۳ق]] در نزدیکی [[کرمانشاه]] درگذشت و پیکرش را در [[حرم امام علی(ع)]] در [[نجف]] به‌خاک سپردند.<ref>رجائی، مصائب امام حسین(ع)، ص۳-۶.</ref>
شوشتری در [[۲۸ صفر]] [[سال ۱۳۰۳ هجری قمری|سال ۱۳۰۳ق]] در نزدیکی [[کرمانشاه]] درگذشت و پیکرش را در [[حرم امام علی(ع)]] در [[نجف]] به‌خاک سپردند.<ref>رجائی، مصائب امام حسین(ع)، ص۳-۶.</ref>


خط ۸۵: خط ۸۵:
شیخ جعفر، به [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] و ذکر مصائب [[واقعه کربلا|عاشورا]] اهتمام داشت. او با کهولت سن، تا آخرین مراحل زندگی خویش [[منبر]] می‌رفت و به وعظ و ارشاد می‌پرداخت. در رؤیای مشهوری که از خود وی نقل گردیده، جایگاه و مقام او و منبر رفتن برای سیدالشهداء مشخص می‌گردد.<ref>ویژگی‌های امام حسین (ترجمه خصائص الحسینیه)، ص۲۱-۲۳.</ref><ref group="یادداشت"> در عالم رؤیا دیدم که در سرزمین [[کربلا]] هستم، آن هم درست به هنگامی که [[واقعه کربلا|کاروان حسین علیه‌السلام]] در آنجا فرود آمده است.به همه جا نگریستم، چشمم به خیمه‌ای برافراشته افتاد، دریافتم که سپاه دشمن در صف‌های فشرده بر گرد خیمۀ حسین علیه‌السلام گرد آمده‌اند، گام به پیش نهادم.دیدم خود حسین علیه‌السلام در درون آن خیمه نشسته است، وارد شدم. سلام گرمی نثار آن سیمای نورافشان نمودم که حضرت مرا در نزدیکی خویش جای داد و به «[[حبیب بن مظاهر]]» فرمود: «حبیب! شیخ جعفر، میهمان ماست باید از میهمان پذیرایی کرد.درست است که آب در خیمه نیست، اما آرد و روغن موجود است، بپاخیز و برای میهمان غذایی آماده ساز.»«حبیب بن مظاهر» به دستور حسین علیه‌السلام برخاست و پس از لحظاتی چند به خیمه وارد شد و غذایی پیش روی من نهاد. فراموش نمی‌کنم که قاشقی هم در ظرف غذا بود.چند قاشقی از آن غذای بهشتی صفت، خورده بودم که از خواب بیدار شدم و دریافتم که از [[برکت]] زیارت آن حضرت و عنایت او، نکات و لطائف و کنایات و ظرافت‌هایی از آثار [[اهل البیت عليهم السلام|خاندان وحی]] و رسالت بر من الهام شده است که تا آن ساعت، بر کسی الهام نگشته و فهم کسی بر آنها از من پیشی نگرفته بود.</ref>
شیخ جعفر، به [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] و ذکر مصائب [[واقعه کربلا|عاشورا]] اهتمام داشت. او با کهولت سن، تا آخرین مراحل زندگی خویش [[منبر]] می‌رفت و به وعظ و ارشاد می‌پرداخت. در رؤیای مشهوری که از خود وی نقل گردیده، جایگاه و مقام او و منبر رفتن برای سیدالشهداء مشخص می‌گردد.<ref>ویژگی‌های امام حسین (ترجمه خصائص الحسینیه)، ص۲۱-۲۳.</ref><ref group="یادداشت"> در عالم رؤیا دیدم که در سرزمین [[کربلا]] هستم، آن هم درست به هنگامی که [[واقعه کربلا|کاروان حسین علیه‌السلام]] در آنجا فرود آمده است.به همه جا نگریستم، چشمم به خیمه‌ای برافراشته افتاد، دریافتم که سپاه دشمن در صف‌های فشرده بر گرد خیمۀ حسین علیه‌السلام گرد آمده‌اند، گام به پیش نهادم.دیدم خود حسین علیه‌السلام در درون آن خیمه نشسته است، وارد شدم. سلام گرمی نثار آن سیمای نورافشان نمودم که حضرت مرا در نزدیکی خویش جای داد و به «[[حبیب بن مظاهر]]» فرمود: «حبیب! شیخ جعفر، میهمان ماست باید از میهمان پذیرایی کرد.درست است که آب در خیمه نیست، اما آرد و روغن موجود است، بپاخیز و برای میهمان غذایی آماده ساز.»«حبیب بن مظاهر» به دستور حسین علیه‌السلام برخاست و پس از لحظاتی چند به خیمه وارد شد و غذایی پیش روی من نهاد. فراموش نمی‌کنم که قاشقی هم در ظرف غذا بود.چند قاشقی از آن غذای بهشتی صفت، خورده بودم که از خواب بیدار شدم و دریافتم که از [[برکت]] زیارت آن حضرت و عنایت او، نکات و لطائف و کنایات و ظرافت‌هایی از آثار [[اهل البیت عليهم السلام|خاندان وحی]] و رسالت بر من الهام شده است که تا آن ساعت، بر کسی الهام نگشته و فهم کسی بر آنها از من پیشی نگرفته بود.</ref>
[[پرونده:کنگره بزرگداشت شیخ جعفر شوشتری.gif|150px|بندانگشتی|کنگره بزرگداشت شیخ جعفر شوشتری]]
[[پرونده:کنگره بزرگداشت شیخ جعفر شوشتری.gif|150px|بندانگشتی|کنگره بزرگداشت شیخ جعفر شوشتری]]
== سخن آقا بزرگ ==
[[آقابزرگ تهرانی|آقا بزرگ تهرانی]] در [[نقباء البشر]] می‌نویسد:
::«حاج شیخ جعفر شوشتری فرزند حسین شوشتری، از بزرگان علما و  فقهیان جلیل‌القدر و مشاهیر دانشمندان و از فراخوانان و دعوت کنند گان مردم به سوی خدا در عصر خود بوده است.»<ref>نقباء البشر، ج۱، ص۲۸۴.</ref>


== بزرگداشت==
== بزرگداشت==
خط ۹۴: خط ۹۰:


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس۲}}
{{پانویس}}


==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
 
* [http://www.noormags.ir/view/ar/articlepage/3300/39/text لطایف قرآنی، مجله گلستان قرآن، بهمن ۱۳۷۹، شماره ۴۹]
* اردشیری، حسن، خطیب توانا آیت الله شیخ جعفر شوشتری، چاپ شده در بزرگداشت حضرت آیت الله شیخ جعفر شوشتری، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
* اردشیری، حسن، خطیب توانا آیت الله شیخ جعفر شوشتری، چاپ شده در بزرگداشت حضرت آیت الله شیخ جعفر شوشتری، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
* تهرانی، آقا بزرگ، نقباء البشر، مشهد،‌ دار المرتضی.
* تهرانی، آقا بزرگ، نقباء البشر، مشهد،‌ دار المرتضی.
خط ۱۰۶: خط ۱۰۲:
* نیرومند، محمد باقر، زندگی نامه آیت الله حاج شیخ جعفر شوشتری، چاپ شده در بزرگداشت حضرت آیت الله شیخ جعفر شوشتری، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
* نیرومند، محمد باقر، زندگی نامه آیت الله حاج شیخ جعفر شوشتری، چاپ شده در بزرگداشت حضرت آیت الله شیخ جعفر شوشتری، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
* وحید نیا، سیف الله، نامه‌ای از حاج شیخ جعفر شوشتری به اتابک اعظم و دستوری از [[ناصرالدین شاه]]، چاپ شده در بزرگداشت حضرت آیت الله شیخ جعفر شوشتری، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
* وحید نیا، سیف الله، نامه‌ای از حاج شیخ جعفر شوشتری به اتابک اعظم و دستوری از [[ناصرالدین شاه]]، چاپ شده در بزرگداشت حضرت آیت الله شیخ جعفر شوشتری، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
* [http://www.noormags.ir/view/ar/articlepage/3300/39/text لطایف قرآنی، مجله گلستان قرآن، بهمن ۱۳۷۹، شماره ۴۹]
{{پایان}}
{{پایان}}


Automoderated users، confirmed، templateeditor
۵۱۱

ویرایش