پرش به محتوا

حرکت جوهری: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۹۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۶
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Fouladi
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} '''حرکت جوهری'''، حرکت در ذات اشیاء است که فیلسوفان پیش از ملاصد...» ایجاد کرد)
 
imported>Fouladi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
حرکت جوهری، عین وجود جوهر است و نیازی به فاعل طبیعی ندارد و فقط نیازمند علت هستی بخش است برخلاف حرکات عرضی که نیازمند به فاعل طبیعی هم هستند.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج 2، ص 338.</ref>
حرکت جوهری، عین وجود جوهر است و نیازی به فاعل طبیعی ندارد و فقط نیازمند علت هستی بخش است برخلاف حرکات عرضی که نیازمند به فاعل طبیعی هم هستند.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج 2، ص 338.</ref>


منکران حرکت جوهری، استدلال کرده اند که وجود موضوع ثابت برای هر حرکتی لازم است، در حالی که برای حرکت در جوهر، چنین موضوعی را نمی توان در نظر گرفت. قائلان در پاسخ می گویند: موضوع به معنایی که در مورد اعراض به کار می رود مخصوص وجود عرض است و چنین موضوعی برای حرکت، لازم نیست زیرا حرکت از قبیل اعراض خارجیه نمی باشد. در واقع، حرکت و ثبات، اوصاف تحلیلی برای وجود سیال و ثابت هستند و چنین اوصافی نیاز به موصوف عینی مستقل از وصف ندارد. به اصطلاح، حرکت، از عوارض تحلیلیه وجود است که نیازی به موضوع مستقل ندارند بلکه وجود آنها عین وجود معروضشان است.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج 2، صص 330-332.</ref>
حرکت جوهری، در واقع، نوشدن دمادم وجود جوهر است و ربطی به حرکات ستارگان و کهکشانها و سحابیها یا حرکات اتمها ندارد. زیرا همه اینها حرکت در مکان و اعراض است و اساساً حرکت جوهریه، مسأله ای فلسفی و عقلی است نه علمی و تجربی.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج 2، ص 342.</ref>


== ادله حرکت در جوهر ==
== ادله حرکت در جوهر ==
خط ۱۵: خط ۱۵:
# اعراض، از شؤون وجود جوهر و علامات تشخص آن هستند و تحول آنها علامت تحول در ذات جوهر است.
# اعراض، از شؤون وجود جوهر و علامات تشخص آن هستند و تحول آنها علامت تحول در ذات جوهر است.
# هر موجود جسمانی، دارای بعد و امتداد گذرا و اجزاء گسترده در بستر زمان است و تا جزء بالقوه ای از آن، معدوم نشود جزء دیگری به وجود نمی آید. معنای حرکت جوهری نیز همین امر است.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج 2، ص 338-339.</ref>
# هر موجود جسمانی، دارای بعد و امتداد گذرا و اجزاء گسترده در بستر زمان است و تا جزء بالقوه ای از آن، معدوم نشود جزء دیگری به وجود نمی آید. معنای حرکت جوهری نیز همین امر است.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج 2، ص 338-339.</ref>
== ادله منکران ==
منکران حرکت جوهری، استدلال کرده اند که وجود موضوع ثابت برای هر حرکتی لازم است، در حالی که برای حرکت در جوهر، چنین موضوعی را نمی توان در نظر گرفت. قائلان در پاسخ می گویند: موضوع به معنایی که در مورد اعراض به کار می رود مخصوص وجود عرض است و چنین موضوعی برای حرکت، لازم نیست زیرا حرکت از قبیل اعراض خارجیه نمی باشد. در واقع، حرکت و ثبات، اوصاف تحلیلی برای وجود سیال و ثابت هستند و چنین اوصافی نیاز به موصوف عینی مستقل از وصف ندارد. به اصطلاح، حرکت، از عوارض تحلیلیه وجود است که نیازی به موضوع مستقل ندارند بلکه وجود آنها عین وجود معروضشان است.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج 2، صص 330-332.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
کاربر ناشناس