ابوبکر بن ابیقحافه: تفاوت میان نسخهها
←شیوه حکومت
خط ۲۰۰: | خط ۲۰۰: | ||
ابوبکر در مدت کوتاه [[خلافت]] که بیشتر آن در جنگ سپری شد، هیچ برنامه یا نظام مهمی بنیاد ننهاد. وی ضمن استوار ساختن پایههای حکومتش، میکوشید تا نشان دهد که در حکومت، پیرو قرآن و سنت پیامبر(ص) است. برخی اقدامات او چون اعزام سپاه [[اسامه بن زید|اسامه]]، به رغم مخالفت دیگر صحابه، مؤید این سخن است. البته وی هرگاه مصالح حکومت اقتضا میکرد، با اجتهاد به رأی مشکلات را از پیش پا برمیداشت. ابن سعد به نقل از ابن سیرین مینویسد ابوبکر پس از پیامبر(ص) دلیرترین فرد در اجتهاد به رأی بود. ابوبکر میگفت به رأی خویش اجتهاد میکنم، اگر صواب باشد، از آنِ خداست و اگر خطا باشد، از آنِ من است و از او آمرزش میخواهم.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۷-۱۷۸</ref> | ابوبکر در مدت کوتاه [[خلافت]] که بیشتر آن در جنگ سپری شد، هیچ برنامه یا نظام مهمی بنیاد ننهاد. وی ضمن استوار ساختن پایههای حکومتش، میکوشید تا نشان دهد که در حکومت، پیرو قرآن و سنت پیامبر(ص) است. برخی اقدامات او چون اعزام سپاه [[اسامه بن زید|اسامه]]، به رغم مخالفت دیگر صحابه، مؤید این سخن است. البته وی هرگاه مصالح حکومت اقتضا میکرد، با اجتهاد به رأی مشکلات را از پیش پا برمیداشت. ابن سعد به نقل از ابن سیرین مینویسد ابوبکر پس از پیامبر(ص) دلیرترین فرد در اجتهاد به رأی بود. ابوبکر میگفت به رأی خویش اجتهاد میکنم، اگر صواب باشد، از آنِ خداست و اگر خطا باشد، از آنِ من است و از او آمرزش میخواهم.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۷-۱۷۸</ref> | ||
هرچند مشهور است که دیوان عطا نخستینبار در روزگار خلافت عمر بنیاد یافته است<ref>ابوعبید، الاموال، ۱۹۸۸م، ص۲۳۱.</ref>، ولی بنا بر آنچه در منابع آمده، به گونهای دیوان عطا در زمان ابوبکر وجود داشته است. به گفته ابن سعد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۲۱۳.</ref> و ابن اثیر<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۲۲</ref> [[بیتالمال]] او تا به مدینه منتقل شود، در سُنح(روستایی در اطراف مدینه) بود و نگهبانی نیز بر آن نگمارده بود، زیرا هرچه بدانجا میرسید، میان مسلمانان تقسیم میکرد و چیزی باقی نمیگذاشت. پس از انتقال به مدینه، بیتالمال را در خانه خویش نهاد. به گزارش ابویوسف در آغاز سال اول خلافت ابوبکر، مبلغی از [[بحرین]] به بیتالمال رسید. او مقداری از آن را به کسانی که پیامبر(ص) بدانها وعده پرداخت چیزی داده بود، پرداخت و باقیمانده را به تساوی میان همگان از کوچک و بزرگ، بنده و آزاد و زن و مرد تقسیم کرد که به هر تن ۷ درهم و ثلث درهم رسید. سال بعد نیز که مال بیشتری رسید، همچنان به تساوی به هر تن ۲۰ درهم پرداخت. ابوبکر در این کار نیز بر سنت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] عمل میکرد و پیشنهاد دیگران را که خواستار تقسیم بر پایه سابقه و شرافت و جز آن بودند، نپذیرفت.<ref>ص ۴۲</ref> ابن سعد میگوید پس از فوت ابوبکر، عمر در حضور بزرگان و معتمدان بیتالمال را گشود، در آن جز دیناری که از کیسهای فرو افتاده بود، چیزی نیافتند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ۲۱۳؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۲۲؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۴، ۱۵۴.</ref> | هرچند مشهور است که دیوان عطا نخستینبار در روزگار خلافت عمر بنیاد یافته است<ref>ابوعبید، الاموال، ۱۹۸۸م، ص۲۳۱.</ref>، ولی بنا بر آنچه در منابع آمده، به گونهای دیوان عطا در زمان ابوبکر وجود داشته است. به گفته ابن سعد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۲۱۳.</ref> و ابن اثیر<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۲۲</ref> [[ | ||
بیت المال| بیتالمال]] او تا به مدینه منتقل شود، در سُنح(روستایی در اطراف مدینه) بود و نگهبانی نیز بر آن نگمارده بود، زیرا هرچه بدانجا میرسید، میان مسلمانان تقسیم میکرد و چیزی باقی نمیگذاشت. پس از انتقال به مدینه، بیتالمال را در خانه خویش نهاد. به گزارش ابویوسف در آغاز سال اول خلافت ابوبکر، مبلغی از [[بحرین]] به بیتالمال رسید. او مقداری از آن را به کسانی که پیامبر(ص) بدانها وعده پرداخت چیزی داده بود، پرداخت و باقیمانده را به تساوی میان همگان از کوچک و بزرگ، بنده و آزاد و زن و مرد تقسیم کرد که به هر تن ۷ درهم و ثلث درهم رسید. سال بعد نیز که مال بیشتری رسید، همچنان به تساوی به هر تن ۲۰ درهم پرداخت. ابوبکر در این کار نیز بر سنت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] عمل میکرد و پیشنهاد دیگران را که خواستار تقسیم بر پایه سابقه و شرافت و جز آن بودند، نپذیرفت.<ref>ص ۴۲</ref> ابن سعد میگوید پس از فوت ابوبکر، عمر در حضور بزرگان و معتمدان بیتالمال را گشود، در آن جز دیناری که از کیسهای فرو افتاده بود، چیزی نیافتند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ۲۱۳؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۲۲؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۴، ۱۵۴.</ref> | |||
==کارگزاران== | ==کارگزاران== |