پرش به محتوا

ابوموسی اشعری: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ اوت ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani
imported>Hrezaei
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:
}}
}}


'''عبدالله بن قیس''' (د۵۲ق/۶۷۲م) مشهور به '''ابوموسی اشعری''' صحابی [[پیامبر(ص)]] بود. شهرت ابوموسی در منابع تاریخی عمدتاً به خاطر نقش وی در امر [[حکمیت]] پس از [[جنگ صفین]] است که به نمایندگی از طرف [[امام علی]](ع) برای حکمیت انتخاب شد. امام به انتخاب وی رضایت نمی‌داد ولی با اصرار و اجبار برخی از لشکریانش بدین امر تن داد. سرانجام ابوموسی از [[عمرو عاص]] (نماینده [[معاویه]] در حکمیت) فریب خورد.
'''عبدالله بن قیس''' (د۵۲ق/۶۷۲م) مشهور به '''ابوموسی اشعری''' صحابی [[پیامبر(ص)]] بود. شهرت ابوموسی در منابع تاریخی عمدتاً به خاطر نقش وی در امر [[حکمیت]] پس از [[جنگ صفین]] است که به نمایندگی از طرف [[امام علی]](ع) برای [[حکمیت]] انتخاب شد. امام، از انتخاب او راضی نبود، ولی با اصرار و اجبار برخی از لشکریانش به این کار مجبور شد. سرانجام ابوموسی از [[عمرو عاص]] (نماینده [[معاویه]] در حکمیت) فریب خورد.




خط ۶۴: خط ۶۴:
===تاریخ مسلمان شدن===
===تاریخ مسلمان شدن===


دربارۀ تاریخ مسلمان شدن ابوموسی با تناقض در مآخذ و روایات روبه رو هستیم.
دربارۀ تاریخ مسلمان شدن ابوموسی مطالب و نقل‌های ضد و نقیضی وجود دارد.
* بر اساس پاره‌ای از روایات، او به [[مکه]] رفت و با [[سعید بن عاص بن امیه|ابواحیحه سعید بن عاص بن امیه]] هم پیمان (حلیف) شد و [[اسلام]] آورد، و در هجرت دوم مسلمانان به [[حبشه]] با آنان کوچ کرد.<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۰۵؛ ابن هشام، ج۱، ص۳۴۷؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۰۱</ref> اما ابن سعد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۰۵</ref> تصریح دارد که وی هرگز حلیف نبوده و پس از پذیرش اسلام به یمن بازگشته است. و این که [[موسی بن عقبه ابن اسحاق]] و [[ابو مشعر]] ۳۰ تن از کهن‌ترین سیره نویسان او را در شمار مهاجران به حبشه نیاورده‌اند، این نظر را تایید می‌کند.<ref>ر.ک: بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۰۱؛ ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۳۱۴</ref>
* بر اساس پاره‌ای از روایات، او به [[مکه]] رفت و با [[سعید بن عاص بن امیه|ابواحیحه سعید بن عاص بن امیه]] هم پیمان (حلیف) شد و [[اسلام]] آورد، و در هجرت دوم مسلمانان به [[حبشه]] با آنان کوچ کرد.<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۰۵؛ ابن هشام، ج۱، ص۳۴۷؛ بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۰۱</ref> اما ابن سعد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۰۵</ref> تصریح دارد که وی هرگز حلیف نبوده و پس از پذیرش اسلام به یمن بازگشته است. و این که [[موسی بن عقبه ابن اسحاق]] و [[ابو مشعر]] ۳۰ تن از کهن‌ترین سیره نویسان او را در شمار مهاجران به حبشه نیاورده‌اند، این نظر را تایید می‌کند.<ref>ر.ک: بلاذری، انساب، ج۱، ص۲۰۱؛ ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۳۱۴</ref>
*  نیز احمد بن حنبل<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۴۰۶ـ۴۰۵</ref> از قول نوه ابوموسی آورده است که او و قومش سه روز پس از [[فتح خیبر]] بر [[پیامبر(ص)]] وارد شدند و با آنکه در جنگ شرکت نداشتند از غنایم بهره یافتند.
*  نیز احمد بن حنبل<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۴۰۶ـ۴۰۵</ref> از قول نوه ابوموسی آورده است که او و قومش سه روز پس از [[فتح خیبر]] بر [[پیامبر(ص)]] وارد شدند و با آنکه در جنگ شرکت نداشتند از غنایم بهره گرفتند.
* گزارش دیگری حاکی است که ابوموسی در ۷ قمری با گروهی افزون بر ۵۰ تن از شهر [[زبید]] یمن از راه دریا حرکت کرد و آنان بر اثر طوفانی درست در زمانی که [[جعفر بن ابی طالب]] و یاران آهنگ بازگشت داشتند به سوی حبشه کشده شدند.<ref>ابن عماد، ج۵۴ـ۵۳</ref> پس همزمان با مطیع شدن یهودیان خیبر، به پیامبر(ص) رسیدند و گویا همین مصادفه سبب شد تا او را در زمره [[مهاجران]] بدانند.<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۰۶؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۶</ref>
* گزارش دیگری حاکی است که ابوموسی در ۷ قمری با گروهی افزون بر ۵۰ تن از شهر [[زبید]] یمن از راه دریا حرکت کرد و آنان بر اثر طوفانی درست در زمانی که [[جعفر بن ابی طالب]] و یاران آهنگ بازگشت داشتند به سوی حبشه کشده شدند.<ref>ابن عماد، ج۵۴ـ۵۳</ref> پس همزمان با مطیع شدن یهودیان خیبر، به پیامبر(ص) رسیدند و گویا همین مصادفه سبب شد تا او را در زمره [[مهاجران]] بدانند.<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۰۶؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۶</ref>


===مسئولیت ها===
===مسئولیت‌ها===


ابوموسی یک بار جانشین فرمانده سپاهی شد که پیامبر(ص) در [[شوال]] ۸ قمری برای سرکوب دوباره قبایل [[هوازن]] فرستاد. و پس از [[شهادت]] فرماند ابوموسی نبرد را تا پیروزی رهبری کرد.<ref>واقدی، ج۳، ص۹۱۶ـ۹۱۵؛ ابن حبیب، ص۱۲۴؛ ابن سعد، ج۲، ص۱۵۲ـ۱۵۱؛ طبری، ج۳، ص۸۰ـ۷۹</ref> در همین سال او و [[معاذ بن جبل]] از سوی پیامبر(ص) مامور تعلیم [[قرآن]] و احکام به مکیان شدند.<ref>ر.ک: واقدی، ج۳، ص۹۵۹</ref> ابوموسی در ۱۰ قمری پیش از [[حجة الوداع]] از سوی پیامبر(ص) والی بخشی از یمن شد.<ref>ابن حبیب، ص۱۲۶؛ احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۹۷؛ طبری، ج۳، ص۲۲۸</ref>
ابوموسی یک بار جانشین فرمانده سپاهی شد که پیامبر(ص) در [[شوال]] ۸ قمری برای سرکوب دوباره قبایل [[هوازن]] فرستاد. و پس از [[شهادت]] فرماند ابوموسی نبرد را تا پیروزی رهبری کرد.<ref>واقدی، ج۳، ص۹۱۶ـ۹۱۵؛ ابن حبیب، ص۱۲۴؛ ابن سعد، ج۲، ص۱۵۲ـ۱۵۱؛ طبری، ج۳، ص۸۰ـ۷۹</ref> در همین سال او و [[معاذ بن جبل]] از سوی پیامبر(ص) مامور تعلیم [[قرآن]] و احکام به مکیان شدند.<ref>ر.ک: واقدی، ج۳، ص۹۵۹</ref> ابوموسی در ۱۰ قمری پیش از [[حجة الوداع]] از سوی پیامبر(ص) والی بخشی از یمن شد.<ref>ابن حبیب، ص۱۲۶؛ احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۹۷؛ طبری، ج۳، ص۲۲۸</ref>


==در عصر خلفا==
==در عصر خلفا==
===در عصر خلیفه اول===
===در عصر خلیفه اول===


خط ۸۰: خط ۷۹:


===در عصر خلیفه دوم===
===در عصر خلیفه دوم===
ابوموسی بیشتر در دوران [[خلافت]] [[عمر بن خطاب|عمر]] در صحنه سیاست ظاهر شد. پس از آنکه عمر در ۱۷ق [[مغیرة بن شعبه]] را از [[بصره]] فراخواند، ابوموسی را به حکمرانی آنجا گماشت، وی که چهارمین عامل عمر بر بصره بود به جز وقفه‌ای کوتاه افزون بر ۱۲ سال در آنجا حکم راند.<ref>خلیفه، تاریخ، ج۱، ص۱۲۶؛ یعقوبی، ج۲، ص۱۴۶؛ طبری، ج۴، ص۵۰، ۷۱ـ۶۹</ref>
ابوموسی بیشتر در دوران [[خلافت]] [[عمر بن خطاب|عمر]] در صحنه سیاست ظاهر شد. پس از آنکه عمر در ۱۷ق [[مغیرة بن شعبه]] را از [[بصره]] فراخواند، ابوموسی را به حکمرانی آنجا گماشت، وی که چهارمین عامل عمر بر بصره بود به جز وقفه‌ای کوتاه افزون بر ۱۲ سال در آنجا حکم راند.<ref>خلیفه، تاریخ، ج۱، ص۱۲۶؛ یعقوبی، ج۲، ص۱۴۶؛ طبری، ج۴، ص۵۰، ۷۱ـ۶۹</ref>


خط ۸۸: خط ۸۶:


===در عصر خلیفه سوم===
===در عصر خلیفه سوم===
ابوموسی اشعری در سالهای نخست خلافت [[عثمان بن عفان|عثمان]] هم بر استانداری بصره باقی ماند، امری که عمر در وصیت خویش به مدت ۴ سال<ref>ابن سعد، ج۵، ص۴۵؛ ذهبی، سیر، ج۲، ص۳۹۱</ref> یا به روایتی یک سال<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۰۹</ref> برای او خواستار شده بود. این نکته حاکی از اعتماد بسیار خلیفه به اوست. عثمان امارت و قضای بصره را نیز بر وظایف ابوموسی افزود.<ref>خلیفه، تاریخ، ج۱، ص۱۹۶؛ وکیع، ج۱، ص۲۸۳</ref>
ابوموسی اشعری در سالهای نخست خلافت [[عثمان بن عفان|عثمان]] هم بر استانداری بصره باقی ماند، امری که عمر در وصیت خویش به مدت ۴ سال<ref>ابن سعد، ج۵، ص۴۵؛ ذهبی، سیر، ج۲، ص۳۹۱</ref> یا به روایتی یک سال<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۰۹</ref> برای او خواستار شده بود. این نکته حاکی از اعتماد بسیار خلیفه به اوست. عثمان امارت و قضای بصره را نیز بر وظایف ابوموسی افزود.<ref>خلیفه، تاریخ، ج۱، ص۱۹۶؛ وکیع، ج۱، ص۲۸۳</ref>
استمرار امارت او بر بصره تا ۶ سال پس از مرگ عمر به درستی نزدیک‌تر می‌نماید چون همگان عزل او را به سبب شکایت مردم بصره در ۲۹ قمری می‌دانند<ref>خلیفه، تاریخ، ج۱، ص۱۶۷؛ طبری، ج۴، ص۲۶۴ـ۲۶۵</ref> ابوموسی پس از معزول شدن تفقد مالی خلیفه را نپذیرفت و در کوفه ساکن شد<ref>ابن سعد، ج۵، ص۴۵</ref> پس از ۵ سال کوفیان در ۳۴ قمری به رهبری [[یزید بن قیس]] و [[مالک اشتر نخعی]] بر [[سعید بن عاص]] شوریدند و او را از کوفه راندند و ابوموسی را به امارت برگزیدند. به روایت سیف<ref>طبری، ج۴، ص۳۳۲ـ۳۳۱، ۳۳۶</ref> از آنجا که شورشیان به دنبال خلع عثمان بودند ابوموسی به دفاع از عثمان پرداخت و قبول امارت را مشروط به [[بیعت]] مجدد کوفیان کرد و خلیفه از حمایت او چنان شاد شد که گفت سال‌ها او را بر امارت خواهد گماشت، و بدین سان ابوموسی بار دیگر بر کرسی حکومت کوفه نشست و تا قتل عثمان در این سمت باقی ماند.<ref>ر.ک: ابن سعد، ج۵، ص۳۵ـ۳۴؛ خلیفه، تاریخ، ج۱، ص۱۸۰؛ بلاذری، انساب، ج۴، ص۵۳۶ـ۵۳۵</ref>
استمرار امارت او بر بصره تا ۶ سال پس از مرگ عمر به درستی نزدیک‌تر می‌نماید چون همگان عزل او را به سبب شکایت مردم بصره در ۲۹ قمری می‌دانند<ref>خلیفه، تاریخ، ج۱، ص۱۶۷؛ طبری، ج۴، ص۲۶۴ـ۲۶۵</ref> ابوموسی پس از معزول شدن تفقد مالی خلیفه را نپذیرفت و در کوفه ساکن شد<ref>ابن سعد، ج۵، ص۴۵</ref> پس از ۵ سال کوفیان در ۳۴ قمری به رهبری [[یزید بن قیس]] و [[مالک اشتر نخعی]] بر [[سعید بن عاص]] شوریدند و او را از کوفه راندند و ابوموسی را به امارت برگزیدند. به روایت سیف<ref>طبری، ج۴، ص۳۳۲ـ۳۳۱، ۳۳۶</ref> از آنجا که شورشیان به دنبال خلع عثمان بودند ابوموسی به دفاع از عثمان پرداخت و قبول امارت را مشروط به [[بیعت]] مجدد کوفیان کرد و خلیفه از حمایت او چنان شاد شد که گفت سال‌ها او را بر امارت خواهد گماشت، و بدین سان ابوموسی بار دیگر بر کرسی حکومت کوفه نشست و تا قتل عثمان در این سمت باقی ماند.<ref>ر.ک: ابن سعد، ج۵، ص۳۵ـ۳۴؛ خلیفه، تاریخ، ج۱، ص۱۸۰؛ بلاذری، انساب، ج۴، ص۵۳۶ـ۵۳۵</ref>


==در عصر حضرت علی(ع) ==
==در عصر حضرت علی(ع) ==
هنگامی که [[علی(ع)]] به خلافت برگزیده شد ابوموسی در نامه‌ای [[بیعت]] مردم [[کوفه]] را اعلام کرد.<ref>طبری، ج۴، ص۴۴۳</ref> علی(ع) در حالی که تمام کارگزاران عثمان را معزول کرده بود به درخواست [[مالک اشتر]] و بر خلاف میل درونی او را بر امارت ابقا کرد.<ref>یعقوبی، ج۲، ص۱۷۹؛ طبری، ج۴، ص۴۹۹</ref> با این همه حوادث بعدی نشان داد که بیعت ابوموسی چندان هم از روی رغبت صورت نگرفت، چنانکه بعدها در جریان ستیزه جوییهای [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبیر]] در حالی که هنوز والی کوفه بود سخنی بدین مضمون گفت که حکومت از آن کسی است که فرمان دهد و غلبه کند.<ref>ر.ک: بلاذری، انساب، ج۲، ص۲۱۳</ref>
هنگامی که [[علی(ع)]] به خلافت برگزیده شد ابوموسی در نامه‌ای [[بیعت]] مردم [[کوفه]] را اعلام کرد.<ref>طبری، ج۴، ص۴۴۳</ref> علی(ع) در حالی که تمام کارگزاران عثمان را معزول کرده بود به درخواست [[مالک اشتر]] و بر خلاف میل درونی او را بر امارت ابقا کرد.<ref>یعقوبی، ج۲، ص۱۷۹؛ طبری، ج۴، ص۴۹۹</ref> با این همه حوادث بعدی نشان داد که بیعت ابوموسی چندان هم از روی رغبت صورت نگرفت، چنانکه بعدها در جریان ستیزه جوییهای [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبیر]] در حالی که هنوز والی کوفه بود سخنی بدین مضمون گفت که حکومت از آن کسی است که فرمان دهد و غلبه کند.<ref>ر.ک: بلاذری، انساب، ج۲، ص۲۱۳</ref>


کاربر ناشناس