کاربر ناشناس
ابوموسی اشعری: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mahboobi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
علی این بار فرمان عزل وی را به فرزندش حس داد و او را به همراه عمار یاسر به کوفه فرستاد ابوموسی دوباره با ایراد خطبه ای کوفیان را از مداخله در آنچه وی آن را نزاعی بین قریش نامید ـ که خود باید به اصلاح آن بپردازند ـ بر حذر داشت، اما سرانجام پس از آنکه حسن بن علی فران عزل را به وی ابلاغ کرد مالک اشتر او را از قصر حکومتی بیرون راند و مانع غارت اموال او به وسیله مردم شد(بلاذری همان ج 2 ص 231ـ230 یعقوبی ج 2 ص 181 دینوری ص 145 طبری ج 4 ص 487ـ486، 499 ـ 500؛ مفید ص 253ـ243) از یک روایت چنین بر می آید که ابوموسی مدتی متواری بود اما بعدها ـ شاید بعد از جنگ جمل علی وی را امان داده بود.(ر.ک: ابن اعثم ج4 ص 2) | علی این بار فرمان عزل وی را به فرزندش حس داد و او را به همراه عمار یاسر به کوفه فرستاد ابوموسی دوباره با ایراد خطبه ای کوفیان را از مداخله در آنچه وی آن را نزاعی بین قریش نامید ـ که خود باید به اصلاح آن بپردازند ـ بر حذر داشت، اما سرانجام پس از آنکه حسن بن علی فران عزل را به وی ابلاغ کرد مالک اشتر او را از قصر حکومتی بیرون راند و مانع غارت اموال او به وسیله مردم شد(بلاذری همان ج 2 ص 231ـ230 یعقوبی ج 2 ص 181 دینوری ص 145 طبری ج 4 ص 487ـ486، 499 ـ 500؛ مفید ص 253ـ243) از یک روایت چنین بر می آید که ابوموسی مدتی متواری بود اما بعدها ـ شاید بعد از جنگ جمل علی وی را امان داده بود.(ر.ک: ابن اعثم ج4 ص 2) | ||
===در جنگ صفین=== | ===در جنگ صفین=== | ||
علت شهرت خاص ابوموسی در منابع تاریخی نقش سیاسی مهمی است که در امر حکمیت پس از جنگ صفین ایفا کرد و خواه ناخواه از عوامل موثر انتقال خلافت به بنی امیه شد. هنگامی که با خدعه عمرو عاص و کوته فکری و دسته بندی های فرماندهان سپاه عراق سر انجام نبرد به حکمیت کشد، ابوموسی از جانب فرماندهانی از سپاه عراق، چون اشعث بن قیس، زید بن حصین و مسعربن فدکی ـ که همه آنها یمانی ودند ـ به رغم ناخوشنودی و هشدار امیرالمومنین علی به عنوان حکم برگزیده شد. | علت شهرت خاص ابوموسی در منابع تاریخی نقش سیاسی مهمی است که در امر حکمیت پس از جنگ صفین ایفا کرد و خواه ناخواه از عوامل موثر انتقال خلافت به بنی امیه شد. هنگامی که با خدعه عمرو عاص و کوته فکری و دسته بندی های فرماندهان سپاه عراق سر انجام نبرد به حکمیت کشد، ابوموسی از جانب فرماندهانی از سپاه عراق، چون اشعث بن قیس، زید بن حصین و مسعربن فدکی ـ که همه آنها یمانی ودند ـ به رغم ناخوشنودی و هشدار امیرالمومنین علی به عنوان حکم برگزیده شد. | ||
روشن است که علت گزینش ابوموسی را باید نخست یمانی بودن و سپس کناره گیری او از جنگ دانست: وی که در جنگ در عُرض ـ بین تدمُر و رصافه در شام ـ به سر می برد، همگان را از هرگونه مداخله در آنچه خود فتنه می خواند بر حذر می داشت و جنگ با اهل قبله را جایز نمی شمرد اما چون یکی از غلامانش خبر آورد که مردم صلح کردند گفت سپاس خدا را که چنین شد. آ«گاه غلام افزود مردم تو را حکم قرار دادند او پذیرفت و به اردوگاه علی آمد(نصر بن مزاحم ص 500) علی در خطبه ای به این رفتار متناقض وی اشاره کرده است(نهج البلاغه خطبه 238) | روشن است که علت گزینش ابوموسی را باید نخست یمانی بودن و سپس کناره گیری او از جنگ دانست: وی که در جنگ در عُرض ـ بین تدمُر و رصافه در شام ـ به سر می برد، همگان را از هرگونه مداخله در آنچه خود فتنه می خواند بر حذر می داشت و جنگ با اهل قبله را جایز نمی شمرد اما چون یکی از غلامانش خبر آورد که مردم صلح کردند گفت سپاس خدا را که چنین شد. آ«گاه غلام افزود مردم تو را حکم قرار دادند او پذیرفت و به اردوگاه علی آمد(نصر بن مزاحم ص 500) علی در خطبه ای به این رفتار متناقض وی اشاره کرده است(نهج البلاغه خطبه 238) | ||
ابوموسی و عمرو عاص می بایست در دومة الجندل در نزدیکی دمشق گرد آیند و حداکثر تا یک سال بر وفق مقتضای کتاب و سنت رسول خدا اعلام نظر کنند و امنیت هر دو می باید پس از اعلام رای برای همیشه از جانب طرفین تضمین شود ابوموسی و عمرو عاص روزهای متوالی به گفتگو پرداختند ابوموسی سر انجام پیشنهاد خلع علی و معاویه و انتخاب عبدالله بن عمر به خلافت را مطرح کرد که با موافقت عمرو عاص روبه رو شد ولی چون هنگام اعلام رای رسید عمرو عاص با این حیله که ابوموسی دارای سبقت در اسلام است وی را فریفت و در سخن گفتن مقدم داشت. ابوموسی بنابر قرار قبلی سخن گفت ولی عمروعاص خلع علی را تثبیت کرد و معاویه را به خلافت برگزید ابوموسی که خود را فریف خورده یافت عمرو را دشنام داد و او نیز ابوموسی را ناسزا گفت و سرانجام ابوموسی راه مکه در پیش گرفت و به خانه خدا پناه برد(برای تفصیل نصر بن مزاحم، 507ـ499، 533 به بعد، بلاذری انساب ج 2 ص 336ـ343، 351ـ343 طبری ج 5 ص 54ـ53، 67 به بعد دینوری 193ـ192، 201ـ199 یعقوبی ج 2 ص 189) | ابوموسی و عمرو عاص می بایست در دومة الجندل در نزدیکی دمشق گرد آیند و حداکثر تا یک سال بر وفق مقتضای کتاب و سنت رسول خدا اعلام نظر کنند و امنیت هر دو می باید پس از اعلام رای برای همیشه از جانب طرفین تضمین شود ابوموسی و عمرو عاص روزهای متوالی به گفتگو پرداختند ابوموسی سر انجام پیشنهاد خلع علی و معاویه و انتخاب عبدالله بن عمر به خلافت را مطرح کرد که با موافقت عمرو عاص روبه رو شد ولی چون هنگام اعلام رای رسید عمرو عاص با این حیله که ابوموسی دارای سبقت در اسلام است وی را فریفت و در سخن گفتن مقدم داشت. ابوموسی بنابر قرار قبلی سخن گفت ولی عمروعاص خلع علی را تثبیت کرد و معاویه را به خلافت برگزید ابوموسی که خود را فریف خورده یافت عمرو را دشنام داد و او نیز ابوموسی را ناسزا گفت و سرانجام ابوموسی راه مکه در پیش گرفت و به خانه خدا پناه برد(برای تفصیل نصر بن مزاحم، 507ـ499، 533 به بعد، بلاذری انساب ج 2 ص 336ـ343، 351ـ343 طبری ج 5 ص 54ـ53، 67 به بعد دینوری 193ـ192، 201ـ199 یعقوبی ج 2 ص 189) | ||
ابوموسی چنانچه از نقش او در حکمیت بر می آید مردی سست رای کوته فکر و به دور از زیرکی بود علی نیز او را به اجبار لشکریان به حکمیت پذیرفت و گرنه به گفته ابن عباس ابوموسی واجد فضیلتی انحصاری نبود که بر دیگران مقدم شود(مسعودی ج 2 ص 395) | ابوموسی چنانچه از نقش او در حکمیت بر می آید مردی سست رای کوته فکر و به دور از زیرکی بود علی نیز او را به اجبار لشکریان به حکمیت پذیرفت و گرنه به گفته ابن عباس ابوموسی واجد فضیلتی انحصاری نبود که بر دیگران مقدم شود(مسعودی ج 2 ص 395) | ||
==در عصر معاویه== | |||
واپسین گزارش از زندگی ابوموسی به 40 قمری باز می گردد که بسر بن ارطاة از جانب معاویه مأمور بیعت گرفتن از کسانی شد که نتیجه حکمیت را نپذیرفته بودند، ابوموسی در مکه به سبب حکمی که به معاویه داده بود هراسان شد اما بسر به وی امان داد(طبری ج 5 ص 139) و او بعدها با معاویه به خلافت بیعت کرد و در شام نزد او رفت و آمد می کرد اما معاویه چندان اعتنایی به او نداشت(بلاذری همان ج 4 ص 43، 48ـ47 طبری ج 5 ص 332) | |||
==درگذشت== | |||
تاریخ وفات ابوموسی را 42، 44، 50، 52، 53، قمری آورده اند( ابن سعد ج 4 ص 116 خلیفه الطبقات ج 1 ص 156 طبری ج 5 ص 240) ذهبی (سیر ج 2 ص 398) مرگ او را در ذیحجه 44 به واقعیت نزدیک تر می داند او به هنگام وفات 63 سال داشت(ابن حبان ج 3 ص 222 حاکم ج 3 ص 464) در محل مرگ و مدفن ابوموسی نیز اختلاف شده است که آیا در کوفه بوده یا در مکه(خلیفه همانجا ابن عبدالبر ج 4 ص 1764 ابو اسحاق ص 25) گرچه منابع کهن تر آن را در کوفه که در آنجا منزل داشته است می دانند(بلاذری همان ج 4 ص 280) | |||
==خاندان اشعری== | |||
پسرش ابو بُرده قاضی حجاج بن یوسف در کوفه بوده و بلال پسر ابوبُرده نیز در بصره مقام قضا داشته است( ابن حبیب ص 378 ابن قتیبه المعارف ص 589) مهم ترین فرد از خاندان او ابوالحسن اشعری متکلم مشهور است که گویا با 8 واسطه به ابوموسی نسب می برد(ر.ک سمعانی ج 1 ص 267ـ266) | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} |