پرش به محتوا

تهلیل: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۷۷۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hrezaei
جز (جایگزینی صفحه با 'در دست ویرایش حسن رضایی ‏۳۰ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۲۷ (IRST)')
imported>Hrezaei
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
در دست ویرایش حسن رضایی ‏۳۰ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۲۷ (IRST)
در دست ویرایش حسن رضایی ‏۳۰ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۲۷ (IRST)
'''تهلیل'''،  گفتن لااله الاّ اللّه ، مهمترین شعار [[توحیدی|توحید]] [[اسلام]].
==مفهوم شناسی==
'''←''' تهلیل در لغت از ماده هلل و به معنای بالابردن صدا است. <ref>جوهری ، ج 5، ص 1852؛ ابن فارس ، ج 6، ص 11؛ ابن منظور، ج 15، ص 120؛ مرتضی زبیدی ، ج 15، ص 810</ref>
'''←''' در اصطلاح دینی، عبارت است از گفتن لااله الاّ اللّه.
'''←''' وجه نام‌گذاری این عمل به تهلیل نیز آن است که فرد به هنگام گفتن لااله الاّ اللّه، صدای خود را بلند می‌کند. <ref>ازهری، ج5، ص368</ref>
'''←''' مصدر منحوت این جمله، هَیلَلة است. مانند [[بسمله|بسملة]] برای بسم الله الرحمن الرحیم و [[حوقله|حوقلة]] برای لاحول و لاقوة الا بالله <ref>ازهری، ج5، ص370؛ ثعالبی، ص224ـ225</ref>
==تهلیل در قرآن و حدیث==
عبارت لااله الاّ اللّه دو بار به همین صورت در [[قرآن کریم]] به کار رفته است <ref>رجوع کنید به صافات: 35؛ محمد: 19</ref> و به صورت‌های مشابه، مانند لااله الاّ أنا و لااله الاّ أنت و به‌ویژه لااله الاهو، بیش از سی بار در قرآن آمده است. <ref>رجوع کنید به عبدالباقی، ذیل «إل'ه »</ref>
مفسران بر اساس حدیث نبوی و اقوال صحابه و تابعین، «کلمه التقوی » را که در قرآن <ref>فتح: 26</ref> نیز آمده، همان لااله الاّ اللّه دانسته‌اند. <ref>برای نمونه رجوع کنید به بخاری جُعْفی، ج7، ص229؛ ترمذی، ج5، ص62؛ طبری، ج26، ص66ـ67؛ ابن بابویه، 1386، ج1، ص251؛ طوسی، ج4، ص283</ref>
'''← نام‌های دیگر''': در منابع حدیثی و تفاسیر، لااله الاّ اللّه با نام‌ها و اوصافی چون کلمة التوحید، <ref>فضل بن حسن طَبْرِسی، ج6، ص480، ج8، ص584</ref> کلمة الاخلاص، <ref>ابن بابَویه، 1362ش، ج1، ص299؛ همو، 1404، ج2، ص119</ref> کلمة الحق،<ref> ابن حَجَر عَسقَلانی، ج8، ص160</ref> الکلمة الطیبة، <ref>قُرطُبی، ج9، ص359؛ طباطبائی، ج12، ص51</ref> و العروة الوثقی <ref>شوکانی، ج1، ص277</ref> معرفی شده است. برخی نیز آن‌را [[اسم اعظم]] خدا دانسته‌اند. <ref>رجوع کنید به نَوَوی، ج17، ص18؛ مازندرانی، ج10، ص316</ref>
==اهمیت و موقعیت==
ذکر لااله الاّ اللّه از جمله ذکرهای مؤمنان است. برخی از تعابیری که در [[روایات]] در مورد این ذکر بیان شده عبارت است از:
'''← از ارکان ایمان:''' بنابر احادیث، اقرار به آن، یکی از ارکان پنج‌گانه [[اسلام]] و بزرگ‌ترین باب از ابواب هفتاد و چندگانه [[ایمان]] است. <ref>رجوع کنید به ابن حنبل ، ج 2، ص 120، 143، 379؛ بخاری جعفی ، ج 1، ص 8؛ علی بن حسن طبرسی ، ص 86</ref>
'''← برترین سخنان:''' [[پیامبر اکرم]] برترین سخنان را لااله الاّ اللّه و عبارات هم ارز آن، همچون سبحان اللّه و الحمدللّه و اللّه اکبر برشمرده است. <ref>رجوع کنید به بخاری جعفی ، ج 7، ص 229؛ طَبَرانی ، ج 3، ص 315</ref>
'''←سفارش به گفتن آن:'''
به جهت اهمیت این ذکر، پیامبر در صدر اسلام، مردم را با «قولوا لااله الاّ اللّه تُفلحوا» به اسلام دعوت می‌کرد. <ref>رجوع کنید به ابن حنبل، ج3، ص492، ج4، ص63؛ ابن شهر آشوب، ج1، ص51؛ مجلسی، ج18، ص202</ref> همچنین، به مسلمانان توصیه می نمود که اسلام خود را با زیاد گفتن لااله الاّ اللّه تجدید کنند. <ref>رجوع کنید به حاکم نیشابوری، ج4، ص256؛ متقی، ج1، ص416</ref>
'''← دژ محکم الهی:''' در [[حدیث قدسی]] که [[امام رضا(ع)]] با واسطه پدرانش از پیامبر اکرم نقل کرده است و در بین [[شیعیان]] به [[حدیث سلسلة الذهب]] معروف است، [[خداوند]] لااله الاّ اللّه را دژ مستحکم خود دانسته که ورود در آن موجب امان از عذاب الاهی می‌شود. <ref>رجوع کنید به ابن بابویه، 1387، ص25؛ قضاعی، ج2، ص323ـ324؛ ابن عساکر، ج5، ص462، ج7، ص115؛ مجلسی، ج49، ص127</ref>
==موقعیت عرفانی==
عبارت لااله الاّ اللّه از دیرباز مورد توجه [[عرفان|عارفان]] مسلمان بوده و بی شک یکی از جهات اهمیت آن قرآنی بودن این عبارت است. چنانکه ابن عربی می گوید این رحمت خداوند به انسان است که خود در [[قرآن]] چنین تعبیری به کار برده وگرنه چگونه بندگان می‌توانستند با علم به حق ابتدا «لااله » بگویند و سپس در مقام اثبات بر آیند. <ref>ج2، ص224ـ225</ref>
به نظر می‌رسد [[احادیث|احادیثی]] که در باره لااله الاّ اللّه نقل شده در شکل گیری و رشد تفاسیر عرفانی لااله الاّ اللّه تأثیر داشته است. [[ابوحامد غزالی]] در [[احیاء علوم الدّین]]  <ref>رجوع کنید به ج 1، ص 298ـ300</ref> مجموعه ای از این احادیث را نقل کرده است. یکی از این احادیث مژده می‌دهد که هر کس از روی [[اخلاص]] لااله الاّ اللّه بگوید به [[بهشت]] خواهد رفت. <ref>احیاء علوم الدّین، ج 1، ص 299</ref>
برخی [[عرفان|عرفا]] جمله لااله الاّ اللّه را ذکر خفی (قلبی) نامیده‌اند.<ref>رجوع کنید به نراقی ، ص 333</ref> به این دلیل که تلفظ کردن به آن نیازی به لب ندارد و آن‌ را می‌توان در دل نیز تلفظ کرد.<ref> زرکشی ، ص 82</ref>
==پانویس==
{{پانویس|2}}
==منابع==
{{ستون-شروع|2}}
* قرآن کریم؛
*  ابن بابویه، الامالی، قم 1417؛
* ابن بابویه، عیون اخبار الرضا، چاپ حسین اعلمی، بیروت 1404/1984؛
* ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، بیروت: دارالمعرفه، [بی‌تا]؛
* ابن حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر، [بی‌تا]؛
* ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، نجف 1956؛
* ابن عربی، الفتوحات المکیـّه، بیروت: دارصادر، [بی‌تا]؛
* ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، چاپ علی شیری، بیروت 1415ـ1421/ 1995ـ 2000؛
* ابن فارس، معجم مقاییس اللغه؛
* ابن منظور، لسان العرب؛
* احمدبن محمدمهدی نراقی، کتاب الخزاین، چاپ حسن حسن زاده آملی و علی اکبر غفاری، تهران [1380]؛
* اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغه و صحاح العربیه، چاپ احمدعبدالغفور عطار، قاهره 1376، چاپ  افست بیروت 1407؛
* سلیمان بن احمد طبرانی، مسند الشامیین، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، بیروت 1417/ 1996؛
* طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن؛
* طبری، جامع البیان؛
* طوسی، مجمع البیان؛
* عبدالملک بن محمد ثعالبی، فقه اللغه و سرالعربیّه، چاپ سلیمان سلیم بواب، دمشق 1409/1989؛
* علی بن حسام الدین متقی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکری حیّانی و صفوه سقا، بیروت 1409/ 1989؛
* علی بن حسن طبرسی، مشکاه الانوار فی غرر الاخبار، چاپ مهدی هوشمند، قم 1418؛
* فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع؛
* مجلسی، بحارالانوار؛
* محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغه، بج 5، چاپ عبداللّه درویش، قاهره [بی‌تا]؛
* محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت 1405/ 1985؛
* محمدبن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری، استانبول 1401/1981؛
* محمدبن بهادر زرکشی، معنی لااله الاالله، چاپ علی محیی الدین علی قره داغی، قاهره 1985؛
* محمدبن سلامه قضاعی، مسند الشهاب، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، بیروت 1405/1985؛
* محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت 1406؛
* محمدبن علی شوکانی، فتح القدیر، بیروت: داراحیاء التراث العربی، [بی‌تا]؛
* محمدبن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج 2، 5، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت 1403؛
* محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، قاهره، [1377/1957]؛
* محمدبن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، چاپ علی شیری، بیروت 1414/1994؛
* محمدصالح بن احمد مازندرانی، شرح اصول الکافی، مع تعالیق ابوالحسن شعرانی، چاپ علی عاشور، بیروت 1421/2000؛
* محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره 1364، چاپ افست تهران [1397]؛
* یحیی بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، بیروت 1407/ 1987؛
{{پایان}}
==پیوند به بیرون==
http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=4129
کاربر ناشناس