پرش به محتوا

اسامة بن زید: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Mohamadhaghani
imported>Mohamadhaghani
خط ۷۴: خط ۷۴:
از جمله مهم‌ترین قضایای مربوط به اسامه، تعیین او به فرماندهی سپاه اسلام است. پیامبر (ص) چندی پس از بازگشت از [[ حجة الوداع]]،  سپاهی از [[مهاجران]] و [[انصار]]، که بزرگان [[صحابه]] نیز در آن قرار داشتند، تشکیل داد تا جهت مقابله با سپاه روم به سرزمین بَلقاء (در اردن فعلی) بروند. پیامبر اسامه را که در آن زمان جوانی حدوداً 20 ساله بود را به فرماندهی سپاه تعیین کرد. واقدی نیز تأیید می‌کند و می‌گوید: «هیچ‌کس از مهاجرین اولیه نمانْد، مگر این‌که به این جنگ فراخوانده شد».<ref> واقدی، کتاب المغازی، ج3، ص 1118.</ref> برخی از مدارک تاریخی نیز فراخوانده شدگان به این سپاه را افراد سرشناس از مهاجرین و انصار ذکر کرده‌اند؛ از جمله  أبوبکر،<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 2، ص 146؛ ابن سید الناس، عیون الأثر، ج 2، ص 350؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج 10، ص139؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ج 1، ص169 و 208.</ref> عمر بن الخطاب،<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 2، ص 146؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ج 1، ص169 و 208.واقدی، کتاب المغازی، ج3، ص 1118؛  طبری، تاریخ طبری، ج3، ص226.</ref> عبد الرحمن بن عوف، ابوعبیدۀ جراح، و سعد بن ابی وقاص.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج2، ص 55؛ واقدی، کتاب المغازی، 3/1118؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج2، ص146؛ ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج6، ص52.</ref>  
از جمله مهم‌ترین قضایای مربوط به اسامه، تعیین او به فرماندهی سپاه اسلام است. پیامبر (ص) چندی پس از بازگشت از [[ حجة الوداع]]،  سپاهی از [[مهاجران]] و [[انصار]]، که بزرگان [[صحابه]] نیز در آن قرار داشتند، تشکیل داد تا جهت مقابله با سپاه روم به سرزمین بَلقاء (در اردن فعلی) بروند. پیامبر اسامه را که در آن زمان جوانی حدوداً 20 ساله بود را به فرماندهی سپاه تعیین کرد. واقدی نیز تأیید می‌کند و می‌گوید: «هیچ‌کس از مهاجرین اولیه نمانْد، مگر این‌که به این جنگ فراخوانده شد».<ref> واقدی، کتاب المغازی، ج3، ص 1118.</ref> برخی از مدارک تاریخی نیز فراخوانده شدگان به این سپاه را افراد سرشناس از مهاجرین و انصار ذکر کرده‌اند؛ از جمله  أبوبکر،<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 2، ص 146؛ ابن سید الناس، عیون الأثر، ج 2، ص 350؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج 10، ص139؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ج 1، ص169 و 208.</ref> عمر بن الخطاب،<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 2، ص 146؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ج 1، ص169 و 208.واقدی، کتاب المغازی، ج3، ص 1118؛  طبری، تاریخ طبری، ج3، ص226.</ref> عبد الرحمن بن عوف، ابوعبیدۀ جراح، و سعد بن ابی وقاص.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج2، ص 55؛ واقدی، کتاب المغازی، 3/1118؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج2، ص146؛ ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج6، ص52.</ref>  


اسامه در منطقه جُرف ـ نزدیکی [[مدینه]] ـ اردو زد، اما این انتصاب با مخالفت برخی از [[صحابه]] مواجه شد، آنان از اینکه جوانی نوخاسته به فرماندهی چنین لشکری گمارده شده بود ناخوشنود بودند. فرمان پیامبر به حرکت لشکر مصادف بود با بیماری پیامبر که منجر به فوت آن حضرت شد. اما در این میان برخی از [[اصحاب]] از اینکه جوانی نوخاسته به فرماندهی چنین لشکری گمارده شده بود آشکارا ناخشنود بودند و در فرستادن نیرو به محل اردو، آنچنان درنگ شد که رسول خدا(ص) با حال بیماری به [[منبر]] رفت و بر این امر تاکید فرمود.<ref>ر.ک: واقدی، ج۳، ص۱۱۱۷؛ ابن هشام، ج۴، ص۲۹۹ـ۳۰۰</ref> به روایت [[واقدی]]<ref>واقدی، ج۳، ص۱۱۱۸ به بعد</ref> پس از حدود چهارده روز از فرمان دستور هنوز سپاه حرکت نکرده بود، ظاهرا بیماری پیامبر، بهانه عدم اطاعت اصحاب از فرمان بوده است. یکی از کسانی که از رسول خدا صلی‌الله علیه وآله اجازه خواست حرکت سپاه تا بهبودی ایشان به تأخیر بیفتد، ام ایمن، مادر اسامه، بود که رسول خدا با درخواستش مخالفت می‌کنند. :: واقدی، واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، ج3، ص 1119؛ ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 2، ص 56؛‌ ،:::: علی رغم تأکید‌های پیامبر بر حرکت سپاه اسامه ککک  ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، 4/45؛کککک، فراخوانده‌شدگان به سپاه تا زمان وفات پیامبر (ص) به نبرد نمی‌روند. پس از آنکه ابوبکر به خلافت انتخاب می‌شود، سپاه اسامه برای نبرد حرکت می‌کند.
اسامه در منطقه جُرف ـ نزدیکی [[مدینه]] ـ اردو زد، اما این انتصاب با مخالفت برخی از [[صحابه]] مواجه شد، آنان از اینکه جوانی نوخاسته به فرماندهی چنین لشکری گمارده شده بود ناخوشنود بودند. فرمان پیامبر به حرکت لشکر مصادف بود با بیماری پیامبر که منجر به فوت آن حضرت شد. اما در این میان برخی از [[اصحاب]] از اینکه جوانی نوخاسته به فرماندهی چنین لشکری گمارده شده بود آشکارا ناخشنود بودند و در فرستادن نیرو به محل اردو، آنچنان درنگ شد که رسول خدا(ص) با حال بیماری به [[منبر]] رفت و بر این امر تاکید فرمود.<ref>ر.ک: واقدی، ج۳، ص۱۱۱۷؛ ابن هشام، ج۴، ص۲۹۹ـ۳۰۰</ref> به روایت [[واقدی]]<ref>واقدی، ج۳، ص۱۱۱۸ به بعد</ref> پس از حدود چهارده روز از فرمان دستور هنوز سپاه حرکت نکرده بود، ظاهرا بیماری پیامبر، بهانه عدم اطاعت اصحاب از فرمان بوده است. یکی از کسانی که از رسول خدا (ص) اجازه خواست حرکت سپاه تا بهبودی ایشان به تأخیر بیفتد، ام ایمن، مادر اسامه، بود که رسول خدا با درخواستش مخالفت می‌کنند. <ref>واقدی، کتاب المغازی، ج3، ص 1119؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج 2، ص 56</ref> علی رغم تأکید‌های پیامبر بر حرکت سپاه اسامه <ref>ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج4، ص45</ref>، فراخوانده‌شدگان به سپاه تا زمان وفات پیامبر (ص) به نبرد نمی‌روند. پس از آنکه ابوبکر به خلافت انتخاب می‌شود، سپاه اسامه برای نبرد حرکت می‌کند.


===محبت پیامبر(ص) به اسامه===
===محبت پیامبر(ص) به اسامه===
کاربر ناشناس